eitaa logo
🇮🇷کانال جبهه پاسداری از اندیشه ها و ارزشهای انقلاب اسلامی🇵🇸
342 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
7.7هزار ویدیو
61 فایل
🔊 کانال جبهه پاسداری از اندیشه ها و ارزشهای انقلاب اسلامی برای جهاد تبیین و مرتبط با گروهی که هم‌نام این‌کانال هست به لینک : http://eitaa.com/joinchat/1287192606C70c4828438 مالک: @Alamdarvelayatbasijeyanfedayat
مشاهده در ایتا
دانلود
14.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایت تکان دهنده از شهید 👌😢 🔰عجیب اما واقعی| معجزه ی حقیقی شهدا😭😭😭😭😭 ❌حتماً ببینید و انتشار دهید ✨نشر=صدقه جاریه شادی روح مطهرش صلوات💐🕊
7.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهداء تا همیشه تاریخ شرمندایم ⭕ ماجرای سرلشگر عراقی که سه اسیر ایرانی را سوار بالگرد کرد و آنگاه که به اوج آسمان رسید با دست های خودش.... 😲 🔷 سرباز عراقی بصورت محرمانه به اسیر ایرانی چه گفت؟!
🔴 دوباره می دهند به خود ما! ♦️آیت الله مدرس در یکی از خاطراتش آورده است: «فراموش نمی کنم که در گیرودار واقعه دخانیه در اصفهان، کنار ایوان، روبه روی در ورودی نشسته بودم و سخت در فکر درسی بودم که شمس العرفا، حضرت جهانگیر خان برایم گفته بود. خادم مدرسه که مرد مسنّی بود، نگران آمد و گفت: آقا سید! خیلی شلوغ است. حرف هایی می زنند. چاره ای نبود که با او هم سخن شوم. از مباحث و اصطلاحات طلبگی خارج شدم و لا و نعم را کنار گذاشتم و گفتم: دیگر چه شده که شلوغ پلوغ است؟ ♦️ گفت: می گویند شاه سلطان، توتون و تنباکو را از رعیت می گیرد و انبار می کند تا به سلطان پروس و روس بدهد. مگر آنها خیلی چپق و قلیان می کشند؟ گفتم: آنها مثل ما چپق و قلیان نمی کشند. با تعجب پرسید: پس این همه توتون و تنباکو را برای چه می خواهند؟ گفتم: می خواهند بعد از گرفتن، بدهند به خود ما. پیرمرد به فکر رفت و با حسرت گفت: خوب این چه کاری است؟ ♦️گفتم: پادشاه ما این برگ ها را می دهد به تاجران انگلیس، منی یک ریال و آنها می دهند به خود ما، منی سه ریال. از یک ریالی هم که باید به ما بدهند، نیم ریالش را برای قرضی که به آنها داریم، برمی دارند. پیرمرد یک فحش نثار انگلیسی ها کرد». 🔴نگران آینده ♦️در یکی دیگر از خاطرات آیت الله مدرس می خوانیم: «وقتی به نجف رفتم، در سامرا خدمت میرزای شیرازی رسیدم. وقتی داستان پیروزی واقعه دخانیه را برایش تعریف کردم، آثار نگرانی در چهره اش پیدا شد و به فکر فرو رفت و اشکش سرازیر شد. از این حال او تعجب کردم؛ چون انتظار داشتم او را با این خبر خوشحال کنم. ♦️وقتی دلیل گریه اش را پرسیدم، گفت: حالا حکومت های قاهره فهمیدند قدرت اصلی یک ملت و نقطه تحرک شیعیان کجاست. حالا تصمیم می گیرند این نقطه و این مرکز را نابود کنند. نگرانی من از آینده جامعه اسلامی است» 🔴٢٤ اردیبهشت سالروز حکم تاریخی میرزای شیرازی درباره تحریم تنباکو ولغو قرار داد استعماری گرامیباد ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌  کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر
✅به کوری چشم دشمنان و خودتحقیرکن‌های مغرض 🔺 ایران جزو ۱۰ کشور برتر جهان در درمان نازایی 🔹هزینه‌های درمان در ایران بسیار کمتر از سایر کشورهای پیشرفته است. 🔹در ایران هزینه این درمان برای ایرانی‌ها زیر یک‌هزار دلار و بین ۶۰۰ تا ۷۰۰ دلار است.
🔺کشف سندی از افسر اطلاعاتی دشمن برای اندلسی کردن ایران سردار رادان در جمع مردم رشت: 🔹گرفتن عفاف و حجاب از جامعه و رواج بی‌غیرتی نقشه دشمن بود چراکه در این صورت دیگر نیاز به هیچ جنگی نیست. 🔹سندی از یک افسر اطلاعاتی دشمن به دست آورده‌ایم که گوشه‌ای از راهبردهای دشمن در اندلسی کردن ایران را نشان می‌دهد. 🔹در این سند ۲۴ راهبرد نوشته شده و ادعا می‌کردند که در صورت پیاده کردن این سند، استحاله فرهنگی در جامعه ما صورت می‌گیرد.
✅دور کردن فقر از خود و همسایگان ⭐️پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس هنگام ورود به خانه اش سوره توحید را بخواند، فقر از ساکنان آن و نیز همسایگانش رخت بر می بندد. 📚بحارالأنوار/ج92/ص353/ح23
Z H: 💢 دلایل اصلی کاهش ازدواج و فرزند آوری در ایران 💢 ۱- گسترش اشتغال نامحدود بانوان. ۲- گسترش تحصیلات دانشگاهی و آکادمیک نامحدود بانوان. ۳- توسعه ورزش های حرفه ای و قهرمانی نامحدود بانوان. (در این سه مورد تبعیت از یهود و نصارا سازمان های به اصطلاح بین المللی UNICEF سازمان جهانی کودکان و خانواده) ۴- گسترش خانه های آپارتمانی ۵- تحقیر، تمسخر و کوچک کردن خانه داری و فرزند آوری بانوان در رسانه ملی و کلیه رسانه های عمومی و صنعت سینما و تلویزیون و هنر. ۶- تبعیت سیستم تولیدات کشاورزی و تغدیه ای کشور از یهود و نصارا(سازمان های به اصطلاح بین المللی) مثلا سازمان FAO سازمان کشاورزی و خواروبار جهانی توصیه و دستور به تولیدات خاص غله و مواد غذایی با ویژگی های خاص و تراریخته. ۷- تبعیت سیستم های بهداشتی و درمانی کشور از یهود و نصارا(سازمان های به اصطلاح بین المللی) مثلا WHO سازمان بهداشت جهانی و ترویج شعارهای تحمیلی آنها فرزند کمتر و غیره و نیز توصیه به غربالگری، داروها و واکسن های خطرناک و عقیم کننده و غیره. ۸- مسائل اقتصادی، گرانی، تورم سنگین و لجام گسیخته، افزایش هزینه های زندگی و معیشت عادی مردم. (تبعیت از نسخه های یهود و نصارا و سازمان های اقتصادی بین المللی) ۹- ترغیب رسانه ها به سبک زندگی غربی و نیز مشکلات فرهنگی و اجتماعی در سطح جامعه و کاهش ازدواج در بین نسل جدید. ✍ لازم به ذکر است تمامی موارد اشاره شده بر خلاف نص مستقیم آیات قرآن، احکام شرعی، قوانین مصوب کشور و منویات امام خمینی و رهبر معظم انقلاب بوده و تماما توسط یهودیان و بهایی های مخفی(آنوسی) مسلط در بالاترین رده های تصمیم گیری ساختار حکومت و نظام انجام می شود. 👈لذا تا موارد فوق مدیریت و رفع نشود هرگونه دستور، فتوا، تشویق، ترغیب، وعده بسته های معیشتی، تسهیلات مالی و غیره باعث احیا فرزند آوری نخواهد شد. 🔸 امام خامنه ای(مدظله): دشمنان برای نفوذ فرهنگی و تغییر تدریجی باورهای مردم برنامه ریزی کرده اند و در زمینه سیاسی نیز بیگانگان بدنبال نفوذ در مراکز تصمیم‌گیری و اگر نشد، نفوذ در مراکز تصمیم‌سازی هستند که در صورت تحقق این توطئه، جهت‌گیریها، تصمیمات و حرکت عمومی کشور، بر اساس خواست و اراده بیگانگان، تنظیم و اجرایی خواهد شد، دشمنان منتظرند که ملت و نظام خوابشان ببرد که اهدافشان را محقق کنند. ۹۴/۶/۲۵ انحراف_راه_امام تسلط_یهودیان_مخفی_بر_انقلاب
هدایت شده از حاج داود
💠 👈برای و من جوانی بودم که سال‌ها با رفتارم دل امام زمانم رو به درد آوردم و خیری برای خانواده‌ام نداشتم همش با رفقای ناباب و اینترنت و ... شب تا صبح بیدار و صبح تا بعدازظهر خواب زمانی که فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی اومد منم از این باتلاق انحراف و بدبختی بی‌نصیب نماندم و اگر قرار باشد فردای قیامت موبایل بر اعمالم شهادت دهد حتی جهنم راهم نمی‌دهند تا یه روز تو یکی از گروه‌های چت یه آقایی پست‌های مذهبی میذاشت، مطالبش برام جالب بودند رفتم توی پی وی اون شخص و مثل همیشه فضولیم گل کرد و عکس پروفایلشو بزرگ کردم عکس شهیدی دیدم که غرق در خون بدون دست و پا، با سری خورد شده از ترکش افتاده بر خاک، کنار او عکس دوبچه بود که حدس زدم باید بچه‌های او باشند و زیر آن عکس یه جمله‌ای نوشته شده بود: «می‌روم تا جوان ما نرود» ناخودآگاه اشکم سرازیر شد، دلم شکست باورم نمی‌شد دارم گریه می‌کنم اونم من کسی که غرق در گناه و شهواته منه بی‌حیا و بی‌غیرت منه چشم چرون هوس باز از اون به بعد از اینترنت و بدحجابی و فضای مجازی و گناه و رفقای نابابم متنفر شدم دلم به هیچ کاری نمیرفت حتی موبایلم و دست نمی‌گرفتم تصمیم گرفتم برای اولین بار برم مسجد اولین نماز عمرمو خوندم با اینکه غلط خوندم ولی احساس آرامش معنوی خاصی می‌کردم آرامشی که سال‌ها دنبالش بودم ولی هیچ جا نیافتم حتی در شبکه‌های اجتماعی از امام جماعت خواستم کمکم کنه ایشان هم مثل یه پدر مهربان همه چیز به من یاد می‌داد نماز خوندن، قرآن، احکام، زندگی امامان و... کتاب می‌خرید و به من هدیه میداد، منو در فعالیت‌های بسیج و مراسمات شرکت میداد توی محله معروف شدم و احترام ویژه‌ای کسب کردم توسط یکی از دوستان به حرم حضرت معصومه برای خادمی معرفی شدم نزدیکای اربعین امام حسین یکی از خادمین که پیر بود بمن گفت: دلم میخواد برم کربلا ولی نمی‌تونم، میشه شما به نیابت از من بری؟ خرج سفر و حق الزحمه شما رو هم میدم زبونم قفل شده بود! من و کربلا؟ زیارت امام حسین؟ اشکم سرازیر شد قبول کردم و باحال عجیبی رفتم هنوز باورم نشده که اومدم کربلا پس از برگشت تصمیم گرفتم برم حوزه علمیه که با مخالفت‌های فامیل و دوستان مواجه شدم اما پدرم با اینکه از دین خیلی دور بود و حتی نماز و روزه نمی‌گرفت قبول کرد حوزه قبول شدم و با کتاب‌های دینی انس گرفتم در کنار درسم گاهی تبلیغ دین و احکام خدارو می‌کردم و حتی سراغ دوستان قدیمی ناباب رفتم که خدا روشکر توانستم رفیقام رو با خدا آشتی بدم یه روز اومدم خونه دیدم پدر و مادرم دارن گریه میکنن منم گریه‌ام گرفت تابحال ندیده بودم بابام گریه کنه! گفتم بابا چی شده؟ گفت: پسرم ازت ممنونم گفتم :برای چی؟ گفت: من و مامانت یه خواب مشترک دیدیم تو رو می‌دیدیم با مرکبی از نور می‌بردن بهشت و ما رو می‌بردن جهنم و هر چه به تو اصرار می‌کردن که وارد بهشت بشی قبول نمیکردی و میگفتی اول باید پدر و مادرم برن بهشت بعد من یه آقای نورانی آمد و بهت گفت: آقا سعید! همین جا بهشون نماز یاد بده بعد با هم برین بهشت و تو همونجا داشتی به ما نماز یاد میدادی پسرم تو خیلی تغییر کردی دیگه سعید قبل نیستی همه دوستت دارن تو الآن آبروی مایی ولی ما برات مایه ننگیم میشه خواهش کنم هر چی یاد گرفتی به ما هم یاد بدی منم نماز و قرآن یادشون دادم و بعد از آن خواب پدر و مادرم نمازخوان و مقید به دین شدند چند ماه بعد با دختری پانزده ساله عقد کردم یه روز توی خونشون عکس شهیدی دیدم که خیلی برام آشنا بود گریه‌ام گرفت نتونستم جلوی خودم رو بگیرم صدای گریه‌هام بلند و بلندتر شد این همون عکسی بود که تو پروفایل بود خانمم تعجب کرد و گفت: سعیدجان چیزی شده؟ مگه صاحب این عکس و میشناسی؟ و من همه ماجرا رو براش تعریف کردم خودش و حتی مادرش هم گریه کردند مادر خانمم گفت: میدونی این عکس کیه؟ گفتم: نه گفت: این پدرمه منم مات و مبهوت دیوانه وار فقط گریه می‌کردم مگه میشه؟ آره شهیدی که منو هدایت کرد آدمم کرد آخر دخترشو به عقد من درآورد چند ماه بعد با چند تا از دوستانم برای مدافعان حرم اسم نوشتیم تابستون که شد و حوزه‌ها تعطیل شدند ما هم رفتیم خانمم باردار بود و با گریه گفت: وقتی نه حقوق میدن نه پول میدن نه خدماتی پس چرا میخوای بری؟ همان جمله شهید یادم اومد و گفتم: «میرم تا حیاوغیرت جوانان ایران بماند»
هدایت شده از حاج داود
1.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴بعضی‌ها خیال می‌کنند نشاط یعنی رقاصی! نشاط واقعی یعنی...👆