eitaa logo
مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی
12.1هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
680 ویدیو
4 فایل
مرجع رسمی پاسخگوئی به سؤالات و شبهات دینی ⭕️ارسال سؤال: 1️⃣اپلیکیشن پاسخگو 📱mmps.ir/app 2️⃣وب پاسخگو 🌐 mmps.ir/my.pasokhgoo 3️⃣پاسخگویی تلفنی: ☎️ 096400 🔵 ایتا🔻بله🔻سروش 🆔 @pasokhgoo 💠ارتباط با ادمین : @pasokhgoo8
مشاهده در ایتا
دانلود
👇👇👇 ♨️سوال: 🔰تعبير خواب چه حکمي دارد؟ ✍️پاسخ: ✅تعبير خواب به خودي خود اشکالي ندارد. البته خواب حجت شرعي نيست و اگر فردي خوابي تعبير مي کند اينگونه نيست که قطعي باشد. ♨️سوال: 🔰آیا نماز خواندن روي مهر سياه شده، اشکال دارد؟ ✍️پاسخ: ✅اگر سياهي مهر از رطوبت وعرق پيشاني بوده وجرم نداشته باشدسجده بر آن اشکال ندارد. ♨️سوال: 🔰آيا گرفتن فال تاروت و پرداخت مبلغي بابتش مشکل داره؟! ✍️پاسخ: ✅اگر در فالها از دعاهاى مشروعه مأثوره استفاده شود مانعى ندارد ولى فالگيري يا دعانويسى خرافى حرفه اى و پرداخت يا دريافت پول بابت آن جايز نيست. 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌐 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
✅پرسش: در یک جمله بگویید ولايت فقيه چيست؟ 🌺پاسخ: ولايت فقيه يعني اداره روش مند جامعه توسط يک فقيه جامع الشرايط که اداره جامعه با توجه به آموزه هاي ديني را مي شناسد. 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
👇👇👇 ♨️سوال: 🔰تحمل افسردگی ثواب دارد؟ ✍️پاسخ: ✅افسردگی یکی از بیماری های روحی و روانی است که با رجوع نزد متخصص می توان این بیماری را درمان کرد. 💥اما درباره ثواب بیماری: 👈خداوند براي برخي از کارها پاداشي بس بزرگ در نظر گرفته است و در عوض آن هديه اي بس گران عرضه مي کند. تحمل بيماري براي مومنان از جمله همان کارهايي است که خداوند ارزش بسياري براي آن قايل است. ☘️ امام باقر(عليه السلام) مي فرمايد: سَهَرُ لَيلَةٍ مِن مَرَضٍ أو وَجَعٍ أفضَلُ و أعظَمُ أجرا مِن عِبادَةِ سَنَةٍ(الكافي، ج 3، ص 114)؛ پاداش شبى از بيمارى يا درد نخفتن، برتر و بزرگتر از يک سال عبادت است. 🔹اين پاداش به قدري بزرگ و با ارزش است که پيامبر خدا در مورد آن مي فرمايد: از مؤمن و بيتابىِ او از بيمارى تعجّب مى كنم. اگر مى دانست كه چه ثوابى در بيمارى هست، بى گمان دوست مى داشت پيوسته بيمار باشد تا آنگاه كه پروردگار خود را ديدار كند. (التوحيد، ص114) 🖊البته اين سخن پيامبر به اين معنا نيست که از خدا درخواست بيماري طولاني کنيم و دوست داشته باشيم تا آخر عمر در بستر به سر بريم بلکه سخن ايشان ترغيبي است بر شکيبايي در برابر بيماري و اشاره اي است به پاداش بزرگي که در پي آن خواهد آمد. 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1👈
✅پرسش: فرق ولايت فقيه و ولايت مطلقه فقيه چيست؟ 🌺پاسخ: "مطلقه" به معناي امكان استفاده از تمامي اختيارات ضروري و لازم براي اداره حكومت است، كه خود محدود به حفظ ضوابط خواهد بود همان گونه كه امامان معصوم "علیهم السلام" نيز صاحب ولايت بودند اما ولايتي بدون ضابطه و به دور از ميزان و معيار نداشته و خود نيز چنين اعتقادي نداشتند. بعضي از مراجع تعريف ديگري از مطلقه داشته و لذا نظرشان متفاوت بوده است. 🔹از زمان غيبت کبري هيج عالم ديني معتقد به عدم ولايت فقيه نبوده است .بلكه آن چه تا حدودي مورد بحث و گفتگو بين صاحب نظران بوده است، مراتب و درجات اين ولايت است. به گونه اي كه برخي چون حضرت امام خميني"ره"، تمامي اختياراتي را كه ولي معصوم داراست، براي ولي فقيه دانسته مگر اين كه چيزي استثنا شده باشد. ايشان در اين باره فرموده اند: 🌸«اصل اين است كه فقيه داراي شرايط حاكميت ـ در عصر غيبت ـ همان اختيارات وسيع معصوم را داشته باشد، مگر آن كه دليل خاصي داشته باشيم كه فلان امر از اختصاصات معصوم است.» 📌كه از اين ميان مي توان به فرمان "جهاد ابتدايي" توسط غير معصوم اشاره كرد، كه مشهور فقها معتقدند اين اختيار از صفات خاص امام معصوم است و غير معصوم چنين اختياري در فرمان حمله به كشوري براي نجات مردم آن مرز و بوم از دست ستمگران و ياغيان نخواهد داشت. 📚توضيح بيشتر: http://www.soalcity.ir/node/1096 http://www.pasokhgoo.ir/node/37889 http://www.pasokhgoo.ir/node/29743 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
✅پرسش: بنا بر آنچه گفته ميشود که در کارهاى خير نيازى به استخاره نيست. آيا در مورد کيفيت انجام آنها و يا در مورد مشکلات پيش بينى نشده ‏اى که در خلال انجام آنها ممکن است پيش بيايد، استخاره جايز است و اگر استخاره اي در خلال اين موضوع بد اومد حتما بايد ترکش کنيم و انجام آن بدبختي رو در پيش دارد؟ 🌺پاسخ: اين که ميگويند در کار خير استخاره لازم نيست دستور روايت نيست و بين مومنين مشهور است ✨استخاره آداب و شرايطي دارد و با وجود آنها ميتوان استخاره کرد فرقي هم بين کار خير و غير آن و اول کار و وسط کار نيست استخاره در اموري است که واجب و حرام نباشد و انجام آن کار مباح باشد اگر بعد از فکر و تحقيق و مشورت تاکيد ميکنم فکر و تحقيق و مشورت، در کاري باز هم در حالت ترديد و شک باشد ميتوان استخاره گرفت (البته لازم نيست و اگر دوست داشته باشد استخاره ميگيرد) 📌عمل به استخاره واجب نيست و ترکش هم حرام نميباشد هرچند اگر باتوجه به رعايت شرايط استخاره ؛ استخاره گرفته شده باشد عمل به استخاره بهتر است 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
🔹امام على(علیه السلام): 🍃اگركسى را گرامى بدارى،درحقيقت خودت راگرامى داشته اى وحيثيت خويش را با آن آراسته اى. 👈بنابراين،بخاطر خوبى واحترامى كه به خودت كرده اى، ازديگرى انتظارسپاسگزارى نداشته باش 📚میزان الحکمه جلد 10 صفحه 103 🔹 @pasokhgoo1 👈 #حدیث
✅پرسش: برای بالاتر بردن دانش مان پیرامون رفتار با همسر، تربیت فرزند و .. کتاب هایی را معرفی بفرمایید. 🌺پاسخ: کتابهاي زير در اين زمينه مفيد هستند: 1. کتاب آئين همسرداري يا اخلاق خانواده آيت الله ابراهيم اميني 2.تحکيم خانواده از نگاه قرآن و حديث محمد محمدي ري شهري 3. گلبرگ زندگي حسين دهنوي 4.خانواده در نگرش اسلام و روانشناسي نويسنده: محمدرضا سالاري فر 5.زندگي بيست، بيست زندگي علي اکبر اسکندري 6.انتخاب عاقلانه - زندگي عاشقانه نويسنده : زينب صفري قهساره 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
✅پرسش: آيا افرادي که در کشور هاي ديگر هستند هم بايد از آیت الله خامنه ای، به عنوان ولايت فقيه ياد کنند چرا که ايشان توسط مردمان همين کشور انتخاب شده اند ؟ آيا فقط يک نفر ميتواند ولي فقيه باشد ؟ 🌺پاسخ: وجود چند ولي فقيه در يک سرزمين مساله اي ممکن است. همانگونه که رهبري يک ولي فقيه براي تمام جهان نيز ممکن است. و رمز مساله در شرايط مختلف است که هر کدام اقتضاي خاصي دارد. ☘️اگر در يک سرزمين، بخش هاي آن از يکديگر جدا قرار گرفته باشند و ارتباطات آنها به اندازه کافي رشد نکرده باشد که يک ولي فقيه بتواند نيازهاي تمام بخش ها را تامين کند، طبيعتا بايد هر بخش، ولي فقيه خاص خود را داشته باشد. 📌يا اگر فرض کنيم شرايط به گونه اي شده، که يک فقيه در بعضي از حيطه ها قادر به اعمال نظر است، و حيطه هاي ديگري در توانايي فقيه ديگر قرار گرفته است، مي توان پذيرفت که دو فقيه، به اعمال ولايت در يک جامعه بپردازند. مثلا فرض کنيم در جامعه اي که سلطاني حاکم است و امکان اعمال نظر براي فقيهان تا حدي وجود دارد. فقيهي مسئول امور قضائي شده و به اعمال ولايت در آن مشغول گشته و فقيه ديگر مسئول امور بيت المال شده و به اعمال ولايت در آن مشغول گشته است. در اين جا دو فقيه به اعمال ولايت مشغول هستند و شرايط براي اعمال ولايت همه جانبه توسط يک فقيه مهيا نيست. و اعمال ولايت هر دو فقيه نيز مشروع است. ☘️اما اگر جامعه به صورت يک پارچه باشد و اعمال ولايت همه جانبه توسط يک فقيه وجود داشته باشد، و تعدد فقها در رهبري جامعه، سبب اخلال در وحدت جامعه گردد، يا نظرات متفاوت فقها، نظم و نظام جامعه را دچار آسيب کند، قطعا تعدد فقها در اعمال ولايت خلاف بوده و بايد تمام امور در دست تواناترين فقيه قرار گيرد و او جامعه را با وحدت رويه، رهبري کند. 🔹قطعا رهبري واحد بر يک مجموعه، سبب تقويت قواي آن جامعه شده و آنها را در رسيدن به اهداف خود تواناتر مي کند. خصوصا که براي مومنين مرزهاي اعتباري، و تقسيم کشورها سبب چندگانگي نمي شود. و مسلمانان ملت واحد هستند، و در صورت امکان همه آنها بايد تحت رهبري واحد قرار گيرند تا جهان اسلام يک پارچه شده و قدرت به وجود آمده از وحدت، مشکلات را به سرعت از پيش روي بردارد. 📚براي مطالعه بيشتر: http://www.soalcity.ir/node/1161 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
👇👇👇 ♨️سوال: 🔰وقتي فردي از دنيا ميره دلتنگ خانوادش نميشه؟ دلش نميخاد برگرده کنارشون باشه؟ ✍️پاسخ: ✅ اصل وجود انسان همان روح است و احساسات انساني از جمله عشق، دلتنگي و غيره همه حالات روحي است که توسط بعد مادي انسان به منصه ظهور مي‌رسد و بعد از مرگ، جسم انسان از بين مي‌رود و روح باقي مي‌اند، پس بديهي است که احساساتي از جمله «دلتنگي» نيز باقي خواهند ماند. پس از مرگ و جدايي روح از شديدترين متعلقش که همان بدن است، شناخت‌ها و علايق و ارتباطات هم چنان باقي مي‌ماند، البته با اين تفاوت که پس از مرگ، اراده و اختيار از آدمي سلب مي‌گردد؛ مردگان، صداي ما را (باذن الله) مي‌شنوند، حتي حرف نيز مي‌زنند، منتهي چون آنها ديگر ابزار مادي زبان را ندارند و ما نيز تا در دنيا هستيم، از راه اعضاي بدن صداها را مي‌شنويم و درک مي‌کنيم، حرف يا پاسخ آنها را نمي‌شنويم. چنان چه در اخبار وارده و احاديث تصريح شده که شخص رسول الله (ص)، با مردگان حرف مي‌زدند. در روايات نيز به تداوم اين ارتباطات، به ويژه با خانواده که علايق بيشتري با آنها ايجاد شده، بيانات صريحي وجود دارد: امام صادق(ع) مي‌فرمايد: «اذا کانَ يومَ الجُمعةِ و يوما العِيدَينِ امَرَ اللهُ رضوان خازن الجنان ان ينادي في ارواح المؤمنين و هم عرصات الجنان: انّ اللهَ قَد اذنَ لَکم الجُمعةَ بالزيارةِ الي اهاليکُم و احبائکم مِن اهلِ الدُنيا»؛ روز جمعه و عيد فطر و قربان که مي‌شود، خداوند به رضوان نگهبان و مأمور بهشت دستور مي‌دهد که در ميدان بهشت برزخي به ارواح مؤمنان اعلام نمايد که خداوند به شما اجازه داد که جمعه را به زيارت خانواده و دوستان که در دنيا هستند برود. بعد خداوند به رضوان دستور مي‌دهد براي هر فردي شتري از شترهاي بهشتي آماده کنند در حالي که اين شتر از زبرجد سبز پوشيده شده و نيز به پارچه‌هاي بهشتي تزئين شده، بعد خداوند دستور مي‌دهد اهل آسمان‌ها از آنها استقبال کنند. در چنين فضايي فرشتگان هر آسماني از آنها استقبال مي‌کنند، بعد از آن ارواح از آسمان با استقبال پايين مي‌آيند در وادي السلام پشت کوفه فرود مي‌آيند. از دلايل ديدن و يا مخفي ماندن برخي از احوال اين است که براي مؤمن پس از مرگ عذابي وجود ندارد و حزن و اندوه خودش نوعي عذاب است، لذا اخباري که موجب اندوه وي گردد، بر او پوشيده مي‌ماند. مضافاً بر اين که اين روايت دلالت دارد که اراده و اختيار دنيوي از او سلب شده است که نمي‌تواند همه‌ي واقعيات را ديده و درک نمايد. هم چنين از امام صادق (ع) نقل شده که: «هيچ مؤمن و کافري نيست که در هنگام ظهر نزد خانواده‌ي خويش حاضر نگردد. وقتي مؤمن خانواده‌اش را در حال انجام اعمال صالح مي‌بيند، خداوند را حمد گويد و وقتي کافر خانواده‌ي خويش را در حال انجام اعمال صالح ببيند، بر آنان غبطه مي‌خورد.» در روايت ديگري بيان شده که: «اسحاق بن عمّار سؤال کرد: آيا شخصي که از دنيا رفته با خانواده‌ي خويش ديدار مي‌نمايد يا خير؟ امام فرمودند: آري. پرسيد: هر چند گاه؟ فرمود: بنا به منزلتي که نزد خدا دارد. هر هفته، هر ماه يا هر سال...» در برخي روايات وارد شده که ارواح به ديدن بازماندگان مي‌آيند (به ويژه والدين به ديدار فرزندان و بالعکس) و به آنان التماس مي‌کنند که چيزي براي ما بفرستيد، ولو به کمي يک جرعه آب يا يک پاره استخوان. پس، ارتباط ارواح با متعلقين تا وقتي در دنيا باقي هستند، برقرار خواهد ماند. منتهي چنان چه بيان شد، به کميّت، کيفيت و چگونگي معين شده از سوي خداوند متعال. 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
✅پرسش: با ادله نقلي و عقلي ضرورت وجود ولايت فقيه را چگونه ثابت کنيم؟ 🌺پاسخ: به صورت‌هاى گوناگونى مي‌توان «ولايت فقيه» را اثبات کرد. در اين‌جا به دليل عقلى و نقلى در مسئله «ولايت فقيه» اکتفا مي‌کنيم: 📌أ. دليل عقلى بدون شک از يک سو جامعه به زمامدار و رهبر نياز دارد. از سوى ديگر مسائل حکومتى امورى نيست که از حوزه دين خارج باشد: بلکه عناصر جهان شمول دين در اين زمينه به صورت يک نظام کامل در دين خاتم ارايه شده است و عقل نه تنها در دخالت دين در زمينه زمام‌دارى منعى نمي‌بيند، بلکه به مقتضاى حکمت بر ضرورت آن اصرار دارد. حال اگر حکومت را از منظر دين نگاه کنيم و وظيفه اصلى آن‌را صيانت از ارزش‌هاى الهى و آرمان‌هاى اسلامى و احکام شرعى بدانيم، عقل حکم مي‌کند، بر قله چنين حکومتى مي‌بايست کسى قرار بگيرد که به احکام الهى و وظايف دينى آگاهى دارد و مي‌تواند زمامدار مردم باشد. اگر معصوم در ميان مردم بود، عقل او را سزاوار اين منصب مي‌شمرد، ولى اکنون که او نيست، فقيهان عادل قادر بر اداره جامعه را لايق اين مقام معرفى مي‌کند. ☘️به ديگر سخن، عقل حکم مي‌کند که در رأس يک حکومت اعتقادى و آرمانى، بايد شخصى قرار بگيرد که از آرمان آگاهى دارد و در شريعت اسلام، که آيين احکام و قوانين الهى است، مصداق چنين شخصى فقيهان هستند. 📌ب. دليل نقلى: براى اثبات ولايت فقيه به روايات فراوانى استناد شده است که برخى از آنها عبارتند از: 1. رسول خدا(ص) فرمود: «اللهم ارحم خلفايى» (خدايا! جانشينان مرا مورد رحمت خويش قرار ده)، از آن‌حضرت‏ سؤال شد: جانشينان شما چه کسانى هستند؟ رسول خدا فرمود: «الّذين يأتون من بعدى يروون حديثى و سنّتى» (آنان که بعد از من مي‌آيند و حديث و سنّت مرا نقل مي‌کنند). 2. توقيع شريفى که مرحوم صدوق در کتاب «اکمال الدين» از اسحاق بن يعقوب نقل مي‌کند که حضرت ولى عصر(عج) در پاسخ به پرسش‌هاى او به خط مبارکشان مرقوم فرمودند: «أمّا الحوادث الواقعة فارجعوا فيها إلى رواة حديثنا، فإنّهم حجّتى عليکم و أنا حجّة الله عليهم» (در رويدادهايى که اتّفاق مي‌افتد، به راويان حديث ما مراجعه کنيد؛ زيرا آنان حجّت من بر شمايند و من حجّت خدا بر آنان هستم). موفق باشيد . 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
👇👇👇 ♨️سوال: 🔰آیا پیامبر (ص) از حضرت خدیجه (س) فرزندی غیر حضرت زهرا (س) داشتند؟ ✍️پاسخ: ✅تمام فرزندان پیامبر(ص) که هشت فرزند بوده اند، همه به جز یکی از حضرت خدیجه(س) بوده است. البته طبری اشتباهی کرده و همه هشت فرزند پیامبر(ص) را از حضرت خدیجه دانسته است: «خدیجه براى پیامبر هشت فرزند آورد: قاسم و طیب و طاهر و عبد الله و زینب و رقیه و ام كلثوم و فاطمه. ابو جعفر گوید: تا خدیجه زنده بود پیامبر زن دیگر نگرفت و چون درگذشت» [۱] اما در واقع و طبق اسناد معتبر، جناب ابراهیم فرزند ماریه قبطیه بوده است و عبارت طبری بیشتر به سهو القلم شبیه است: «پیامبر(ص) را هفت فرزند بود، سه پسر و چهار دختر كه همه از خدیجه بودند مگر ابراهیم كه مادرش ماریه قبطى بود. این زن را با خواهرش شیرین، مقوقس به اسكندریه فرستاد. هیچ یك از زنان او پیش از او از دنیا نرفتند جز دو تن، و هیچ یك از فرزندان او پس از او در دنیا باقى نماندند مگر یك تن، و او فاطمه(ع) زوجه على بن ابى طالب(ع) بود كه سه ماه پس از پدرش از جهان رحلت كرد.» [۲] « هشام بن محمد بن سائب كلبى از پدرش ابو صالح، از ابن عباس نقل مى‏كند كه مى‏گفته است نخستین فرزند رسول خدا كه در مكه و پیش از بعثت متولد شد قاسم بود و كنیه آن حضرت هم به نام او و ابو القاسم بود. سپس به ترتیب زینب و رقیه و فاطمه و ام كلثوم متولد شدند و پس از بعثت پسرى به نام عبد الله ملقب به طاهر و پسرى به نام طیب متولد شدند و مادر همگى ایشان خدیجه دختر خویلد بن اسد بن عبد العزّى بن قصىّ بود، ... نخستین فرزند آن حضرت كه مرد قاسم و سپس عبد الله و هر دو در مكه مردند و عاص بن وائل سهمى گفت نسل او قطع و بى ‏عقب شد و خداوند متعال این آیه را نازل فرمود كه «سرزنش كننده تو بلا عقب است.» [کوثر/۱] واقدى از عمرو بن سلمة هذلى بن سعید بن محمد بن جبیر بن مطعم، از پدرش نقل مى‏ كند قاسم هنگام مرگ دو ساله بوده است. [۳] بنابراین پیامبر (ص) سه پسر داشته اند که دو تای آنها از خدیجه بوده و هر سه پسر قبل از پیامبر(ص) از دنیا رفته اند. و چهار دختر نیز داشته اند که همه آن ها از حضرت خدیجه (س) بوده است که به جز حضرت فاطمه (س) همه آن ها قبل از پیامبر (ص) از دنیا رفته اند. 📚منابع: [۱]. تاریخ ‏الطبری/ ترجمه، ج‏۴، ص:۱۲۸۸. [۲]. تاریخ‏ مختصرالدول/ترجمه، متن، ص:۱۲۹. [۳]. الطبقات‏ الكبرى/ترجمه، ج‏۱،ص:۱۲۳. 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
▪️داغی اگر نبود که گریان نمی شدیم ▪️لطفی اگر نبود مسلمان نمی شدیم ▪️یا ایّها الرّسول بدون دعای تو ▪️از پیروان عترت و قرآن نمی شدیم 🔳رحلت حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) تسلیت باد. 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
👇👇👇 ♨️سوال: 🔰 رسول خدا (ص) بطور طبيعي از دنيا رفتند يا به شهادت رسیدند؟ ✍️پاسخ: ✅ یکی از آسیب های مسایل تاریخی آن است که برخی از رخدادها ابهام دارد و از شفافیت لازم برخورد دار نیست ؛ از این رو قضاوت دربارة آن ها مشکل است. تاریخ زندگی پیامبر(ص) نیز از این قاعده مستثنا نیست و بخشی از آن فاقد شفافیت می باشد؛ از این رو دانشمندان سنی و شیعی در خصوص تاریخ ولادت ایشان اختلاف نظر دارند که دوازدهم ربیع الاول است و یا هفدهم آن. یکی از مسایل دیگر که ابهام دارد، آن است که آیا حضرت به مرگ طبیعی از دنیا رفت و یا شهید شد ؟ در برخی از متون آمده است: «گروهی، زنِ یکی از اشراف یهود را به نام زینب فریب دادند که پیامبر را از طریق غذا مسموم سازد. نقشة وی از این قرار بود که آن زن، کسی را خدمت یکی از یاران پیامبر فرستاد و از او پرسید که پیامبر اسلام کدام عضو از گوسفند را بیشتر دوست می دارد. او در پاسخ گفت: ذراع گوسفند مطبوع‌ترین عضو برای پیامبر است. زینب، گوسفندی را بریان کرد و آن را مسموم ساخت، و بیش از همه در ذراع آن سم داخل نمود و به عنوان هدیه خدمت پیامبر فرستاد. پیامبر نخستین لقمه ای را که به دهان گذارد، احساس کرد مسموم است. فوراً آن را از دهان در آورد، ولی کسی که با ایشان غذا می خورد، یعنی «بشر بن براء معرور» که از روی غفلت چند لقمه خورده بود؛ پس از مدتی بر اثر سم در گذشت. پیامبر دستور داد زینب را احضار کردند و به او گفت: چرا چنین جفایی را بر من روا داشتی؟! وی در پاسخ گفت: تو اوضاع قبیلة ما را هم بر هم زدی، من با خود فکر کردم که اگر فرمانروا باشی، با خوردن این سم از بین خواهی رفت، و اگر پیامبر خدا باشی، قطعاً از آن اطلاع یافته و از خوردن آن خودداری خواهی نمود. ابن اسحاق گزارش می دهد: «رسول خدا در معرض وفات خود به «امّ بشر» دختر «براء بن معرور» که برای عیادت وی آمده بود گفت: از همان خوراکی که با برادرت در «خیبر» خورده، اکنون رگ دلم قطع می شود. بدین جهت مسلمانان رسول خدا را علاوه بر افتخارات نبوّت دارای مقام شهادت هم می دانستند. با توجه به مطالب مذکور باید گفت: 1) از برخی روایات و متون دینی استفاده می شود که پیامبر(ص) در جنگ خیبر مسموم شده و این مسمومیت در بیماری پیامبر مؤثر بوده است. برخی گفته اند: معروف این است که پیامبر در کسالت وفات خود می فرمود: این بیماری از آثار غذای مسمومی است که آن زن یهودی خورانده است . شاید به خاطر همین روایات و متون تاریخی بوده که پیامبر(ص) را نیز دارای مقام شهادت می دانستند، همان گونه که ابن هشام تصریح نموده است. در برخی روایات نیز اشاره شده که مسمومیت پیامبر در رحلت او تأثیر گذار بوده است، از این رو حضرت در هنگام رحلت با اشاره به مسمومیت خویش در خیبر می فرمود: «نیست پیامبر و وصی مگر این که شهید شود». 2) در خصوص این که به پیامبر(ص) شهید گفته نمی شود، شاید بدان جهت باشد که مسایل تاریخی ابهام دارد و یا سند برخی از روایات اشکال دارد. طبیعی است چیزهایی را می توان به ساحت مقدّس پیامبر نسبت داد که شبهه و ابهام نداشته باشد. از سوی دیگر دقیقاً مشخص نیست که مسمومیت، چقدر در رحلت پیامبر تأثیر گذار بوده؛ زیرا مسمومیت در سال هفتم هجری بوده، ولی رحلت پیامبر در سال 11 هجری اتفاق افتاده و این فاصله زمانی حکایت از آن دارد که مسمومیت عامل اصلی رحلت پیامبر نبوده است. اگر مسمومیت علت اصلی رحلت پیامبر(ص) بود، باید پیامبر بعد از مسمومیت از دنیا می رفت، همان گونه که «بشر بن براء» که از گوشت همان گوسفند خورده بود، فوت کرد. 3) در خصوص صحت و عدم صحت اقوال دربارة رحلت و یا شهادت پیامبر(ص) نمی توان قضاوت نمود،‌ زیرا داوری دربارة مسایل تاریخی مبهم، مشکل است. از متون تاریخی استفاده می شود که پیامبر توسط زن یهودیه مسموم شده است. حال پیامبر(ص) در اثر مسمومیت از دنیا رفت یا نه، مشخص نیست. 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
👇👇👇 ♨️سوال: 🔰چرا به امام حسن مجتبی (ع) کریم اهل بیت می گویند؟ ✍️پاسخ: ✅امام حسن(ع) نسبت به دردمندان و تیره‌بختان جامعه بسیار دلسوز بودند و با خرابه‌نشینان دردمند و اقشار مستضعف و کم‌درآمد همراه و همنشین می‌شدند و دردِ دلِ آن‌ها را با جان و دل می‌شنیدند و به آن ترتیب اثر می‌دادند، و در این حرکت انسان ‌دوستانه جز خداوند را مدّنظر نداشتند. هیچ فقیر و مسکینی از در خانه حضرت ناامید برنگشت و حتّی خود ایشان به سراغ فقرا می‌رفتند و آن‌ها را به منزل دعوت می‌کردند و به آن‌ها غذا و لباس می‌دادند.(۱) امام حسن(ع) تمام توان خویش را در راه انجام امور نیک و خداپسندانه به کار می‌گرفت و اموال فراوانی در راه خدا می‌بخشید. مورخان و دانشمندان در شرح حال زندگانی پر افتخار ایشان، بخشش‌های بی‌سابقه و انفاق‌های بسیار بزرگ و بی‌نظیری ثبت کرده‌اند. آن حضرت در طول عمر خود دو بار تمام اموال و دارایی خود را در راه خدا خرج کردند و سه بار نیز ثروت خود را به دو نیم تقسیم کردند و نصف آن را در راه خدا به فقرا بخشیدند.(۲) از ابن شهر آشوب روایت شده که روزی امام حسن(ع) بر جمعی از گدایان گذشت که پاره‌ای چند از نان خشک‌ها را بر روی زمین گذاشته‌اند و می‌خورند، چون نظر ایشان به آن حضرت افتاد از امام دعوت کردند و حضرت از اسب پیاده شدند و فرمودند: «خدا متکبّران را دوست نمی‌دارد» و با ایشان نشستند و از طعام ایشان تناول کردند و سپس از همه گدایان خواستند که برای صرف غذا به خانه حضرت بروند و حضرت با غذاهای خوب از ایشان پذیرایی کرده و به همه آن‌ها لباس‌های مناسب هدیه دادند.(۳) تاریخ از بخشندگی‌های امام حسن(ع) داستان‌های فراوان به یاد دارد، مثلاً روزی عربی به نزد ایشان آمد و درخواست کمک کرد و امام دستور دادند که آنچه موجود است به او بدهند و قریب ده هزار درهم موجود را به آن اعرابی بخشیدند.(۴) روایات تاریخی مربوط به بخشش‌های آن حضرت فراوان است که ذکر تفصیلی آن‌ها مناسب این نوشته نیست، وقتی از خود امام پرسیدند، چرا هرگز سائلی را ناامید بر نمی‌گردانید؟ فرمودند: «من هم سائل درگاه خداوند هستم و می‌خواهم که خدا مرا محروم نسازد و شرم دارم که با چنین امیدی سائلان را ناامید کنم، خداوندی که عنایتش را به من ارزانی می‌دارد، می‌خواهد که من هم به مردم کمک کنم».(۵) به خاطر این بخشندگی‌ها و کارهای نیکی که از سوی امام حسن(ع) در مسیر خیر، احسان و کمک به طبقات درمانده و نیازمند انجام می‌گرفت، آن حضرت را کریم اهل بیت لقب داده اند و با توجه به کرامت‌ها و بخشش‌های کم‌نظیر و گاهی بی‌نظیر آن امام بزرگوار لقب «کریم» برازنده آن حضرت است. *پی‌نوشت‌ها: ۱. زمانی، احمد، حقایق پنهان، نشر دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ اوّل، سال ۱۳۷۵، ص ۲۶۸. ۲. قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، انتشارات هجرت، چاپ هشتم، ۱۳۷۴، قم، ج۱، ص ۴۱۷ ـ پیشوایی، مهدی، سیره ی پیشوایان، نشر مؤسسة تحقیقاتی امام صادق، چاپ دوّم، ۱۳۷۴، ص ۹۰. ۳. مجلسی، محمد باقر، جلاء العیون، نشر انتشارات علمیه اسلامیه، ص ۲۴۱. ۴. قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، پیشین، ص ۴۱۸. ۵. قرشی، باقر شریف، زندگانی امام حسن ـ علیه السّلام ـ ، ترجمه ی فخر الدین حجازی، تهران: نشر بعثت، چاپ اوّل، ۱۳۷۶، ص۱۳۵. 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
👇👇👇 ♨️سوال: 🔰چرا بدن مطهر پیامبر اسلام (ص) بعد از سه روز دفن شد؟ ✍️پاسخ: 🔰دفن بدن مطهر پیامبر اکرم(ص) سه روز بعد از وفات ایشان آنهم شبانه،توسط علی(ع) ازحوادث تلخی است که درکتب روایی وتاریخی حتی ازمنابع اهل سنت ذکرشده است(۱) 👈امیرالمومنین علی(ع) با این اقدام واقعیتی را در تاریخ به یادگار نهاد و آن افشای نیم‎رخی از چهره کسانی بود که بانقاب تزویر، خود را اول مسلمان، یار غار و صحابی طراز اول و برجسته پیامبر معرفی کردند، اما در این شرائط جنازه مطهر پیامبر(ص) را سه روز رها می کنند و بر خلاف دستور پیامبر(ص)، به دنبال تثبیت خلافت شومی می روند که سالها برای آن برنامه ریخته اند. 👈درتکمله این بند لازم می دانم سخنی از ابن ابی الحدید یکی از نویسندگان اهل بزرگ اهل سنت در این خصوص ذکر نمایم:«...باید گفت امام(ع)بدین خاطر بدن پیامبر(ص) را تا سه روز دفن ننمود تا به مردم بفهماند که دنیا آن چنان آنها را به خود مشغول نموده بود که تا سه روز حتی سراغ بدن پیامبر(ص)را نگرفتند. چرا که علی(ع)پس از جریان سقیفه برای رسوا کردن هیات حاکمه از هر راهی که می توانست کوتاهی نکرد..(۲) 📚پی نوشتها: ۱. طبقات الکبری ابن سعد،ج/۲ ص۷۸ ؛مسند احمد،ج۶ /ص۲۷۴،۲۴۲؛سنن بیهقی،ج۳ /ص۴۰۹ ؛السیرة النبویةابن کثیر،ج۴ /ص۵۳۸.؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید،ج۱۳/صص۳۷،۳۸. ۲. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید،ج ۱۳/ص۳۸. 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
✅پرسش: دختری بیست و دو ساله هستم. با اینکه چهره خوبی دارم اما خواستگارهای کمی دارم. این مسئله فکرم را درگیر کرده که نکند نتواند ازدواج کنم. 🌺پاسخ: هر پسر و دختري که پا به دوران جواني مي گذارد، بزرگترين آرزويش ازدواج و ايجاد کانون گرم و پر مهر خانواده است، تا علاوه بر برطرف کردن نياز جنسي، يار و مونس و محرم راز پيدا کند و از نعمت زندگي مشترک زناشويي، استقلال و آزادي بيشتري بهره مند گردد. چنين ميلي بطور طبيعي و فطري در انسانها وجود دارد و نمي توان از آن صرف نظر کرد. در اسلام هم به اين مسئله اهميت زيادي داده شده. اميرالمؤمنين علي عليه‌السلام مي‌فرمايد: ازدواج کنيد، زيرا ازدواج سنت رسول خداست. (وسائل الشيعه) 🔹البته با توجه به افزايش سن ازدواج در جامعه امروزي ما، هنوز براي شما دير نشده و جاي نگراني نيست. نگراني و اضطراب غير از اينکه ذهن انسان را درگير کرده و مشکلي به مشکل قبلي اضافه مي کند، هيچ اثر ديگري ندارد. در روايات ما توصيه هاي فراواني مبني بر دعا و صدقه به جهت ازدواج با همسري مناسب وارد شده است. که مي توانيد در مفاتيح الجنان بخشي از اين دعا ها و نماز ها را تحت عنوان نماز حاجت و دعاي رفع حاجت بيابيد و بر ان مداومت داشته باشيد البته بر دعاي توسل براي رسيدن به حاجات تاکيد بسيار شده ا ست. 📌توصيه مي کنم که به هيچ وجه بيکار نمانيد و اگر وقت داريد به بالا بردن مهارتهاي خود در زندگي بپردازيد، زيرا کسب اين مهارتها علاوه بر بالا بردن قدرت مانور شما در عرصة زندگي، در آينده مي‌تواند بعنوان يکي از آيتم هاي انتخاب شما به عنوان همسر قرار گيرد و ضمن اينکه همين رفت و آمدها به محيط هاي تازه و پيدا کردن دوستان جديد مي‌تواند تسهيل کنندة شناسايي شما براي افرادي باشد که دنبال يک دختر خوب بعنوان مثال، براي برادرشان مي باشند. 🌸نقل است که حضرت آيه الله العظمي بهجت رحمه الله عليه در اين گونه موارد نماز جعفر طيار (که در مفاتيح الجنان آمده است) را سفارش مي‌کردند. 📌براي فراهم آمدن زمينه ازدواج و گشايش بخت سفارش شده که: 1- هيچ روزي يا شبي را بدون تلاوت قرآن سپري نكنيد. مخصوصا هر شب سوره يس بخوانيد و بعد خواسته تان را از خدا بخواهيد. 2- تصميم جدي بر ترك گناهان داشته باشيد، و هر روز و شب استغفار كنيد. ( اقلا صد يا هفتاد بار ) 3- روزهاي جمعه نماز جعفر طيار را به همان ترتيبي كه در مفاتيح آمده بخوانيد. براي اجابت سريع تر دعا، اين نماز بعد از زيارت حضرت امام رضا عليه السلام، در داخل حرم آن حضرت، و در قسمت بالا سر خوانده شود، ثوابش را هديه امام رضا عليه السلام كنيد، سپس حاجت تان را بخواهيد. مي توانيد چندين بار اين نماز را بخوانيد،بهترين وقت آن قبل از ظهر جمعه است. 4- پايبند به نماز اول وقت باشيد. بعد از سلام و تسبيحات حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها ده مرتبه بگوييد: سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَر وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ آن گاه حاجت خود را بخواهيد، ان شاء الله مستجاب مي شود. 5-دو ركعت نماز بخوانيد در هر ركعت بعد از حمد سوره يس را بخوانيد، بعد از سلام نماز و تسبيحات حضرت زهرا سلام الله عليها حاجت خود را از خدا بخواهيد. 6-خواندن دعاي توسل به مدت حداقل هفت شب ،مابين نماز مغرب و عشا و صد مرتبه صلوات فرستادن بعد از اتمام دعاي توسل هم توصيه شده است. 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
✅پرسش: آیا گریه کردن هنگام خواندن قرآن، ثواب دارد؟ 🌺پاسخ: يكى از مستحبات تلاوت قرآن ، آميختن تلاوت با حزن و گريه است . قارى قرآن بايد هنگام تلاوت ، خود را محزون و اندوهگين ، فروتن و با گريه جلوه دهد. رواياتى در اين باره وارد شده است از جمله : ☘️رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: قرآن را تلاوت كنيد و بگرييد و اگر نگريستيد، حالت حزن و گريه به خود بگيريد. در صورتى كه قلب محزون شود زمينه گريه فراهم مى شود. از اين رو پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله در سخن ديگرى فرمود: قرآن با حزن و اندوه نازل شده است پس هنگام تلاوت آن ، محزون شويد و بگرييد. نيز از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: قرآن همراه با اندوه نازل شده پس با صداى حزين بخوانيد. ☘️در همين مورد حفص مى گويد: نديدم كسى را مانند امام كاظم عليه السلام كه بر خود بيم ناک و هم اميدوار باشد. قرآن را با حزن و اندوه مى خواند. هنگامى كه قرآن را تلاوت مى كرد گويا انسانى را مخاطب خود ساخته بود. نيز نقل شده است ، هنگامى كه آن حضرت قرآن را تلاوت مى فرمود صدايش را حزن انگيز مى كرد و مى گريست و شنوندگان تلاوت حضرتش نيز مى گريستند. ☘️تلاوت قرآن با صوت حزين اثر معنوى و روحانى خاصى را به قارى مى بخشد و زمينه بسيار خوبى براى گريه اش فراهم مى كند. 📌راه محزون شدن قارى قرآن اين است كه در وعده ها و عهد و پيمان هاى قرآن دقت كند و سپس به اعمال خويش بنگرد كه اگر در اجراى امرها و ترک نهى ها كوتاهى كرده است ، محزون شود و گريه كند. ☘️اميرالمؤ منين عليه السلام درباره صفات متقين مى فرمايد: پرهيزكاران ، با خواندن قرآن جان خويش را محزون مى سازند. 🌸حزن متقين و قاريان حقيقى قرآن ، به علت وعيد الهى است ، و اين كه مبادا اين تهديدها گريبان گير آن ها شود. از اين رو به ياد عذاب افتاده و محزون مى شوند. ☘️علماى اخلاق حزن را چنين تعريف كرده اند: حسرت و ناراحتى براى از دست دادن شخصى كه او محبوب انسان بوده ، يا از دست رفتن چيزى كه مطلوب او بوده است . ☘️حزن جهت ترس از خدا آنان با تلاوت قرآن ، به ياد طولانى بودن راه آخرت و كمى زاد و توشه مى افتند و نمى دانند در نهايت ، عاقبت آن ها بر چه پايه اى استوار است . با تلاوت قرآن به ياد فرصت هاى از دست رفته مى افتند كه مى توانستند بيشتر بهره ببرند ولى نبردند. آن ها به ياد مرگ و قبر و سئوال نكير و منكر و برزخ و عقاب و فراز و نشيب مسير خود به طرف آخرت مى افتند، گرچه اميدوارند، ولى محزونند كه آخرالامر چه مى شود. آيا با اين مقدار طاعات و عبادات ، جوابگوى سؤالات دادگاه الهى خواهيم بود يا خير؟! اين ها واقعا خداترسان روزگاراند، اين ها كسانى هستند كه با تلاوت و مرور به قرآن به خود آمده و بر خود مى لرزند، گويا پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله را مى بينند كه آيات قرآن را بر آنان مى خواند. چرا نترسند! خداوند خطاب به پيامبرش مى كند و مى فرمايد: 📌«وَ أُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَكُم بِهِ وَمَن بَلَغَ» ‌؛ اى پيامبر (به مردم ) بگو اين قرآن به سوى من نازل شد تا شما را و كسانى كه اين آيات به آنها مى رسد بترسانم . ☘️اين خدا ترسان ، نمونه هاى بارزى هستند كه انذار خدا و رسولش را پذيرفتند و به دنبال اين ترس ، از جهل و بى خبرى خويش محزون شدند، آن ها نواى قرآن را در فضاى گوش جان خود جاى دادند. گويا قرآن با آنها گفتگو نموده و امر و نهى مى كند اين ويژگى قرآن است . چرا آنان نترسند؟ زيرا جاى تعجب نيست ، كسانى كه با دل و جان ، كلام الهى و سخنان ائمه و هاديان راه را مى شنوند بلرزند و قالب تهى كنند. كسانى كه حقيقت روز واپسين را درک كنند و قابليت معارف الهى را داشته باشند، بايد بترسند. 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
🔹امیرالمؤمنین عليه السلام: 🍃طوبى لِمَن أنفَقَ الفَضلَ مِن مالِهِ و أمسَكَ الفَضلَ مِن كلامِهِ 🍃خوشا به حال كسى كه زيادى مال خويش را انفاق كند و جلوى زياده گويى خود را بگيرد 📚ميزان الحكمه جلد12 صفحه371 🔹 @pasokhgoo1 👈 #حدیث
✅پرسش: اینکه مکروهات را بهتر است انجام ندهیم، یعنی در دوران ماهانه که قرآن خواندن مکروه است، نباید قرآن خوانده شود؟ 🌺پاسخ: مکروه بودن در اين موارد به اين معنا نيست که انجام ندادن آن بهتر است بلکه به اين معنا است که ثواب آن کمتر است. بنابراين همچنان خواندن آن اولويت و استحباب دارد اما با ثواب کمتر نسبت به دوران پاکي. 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
✅پرسش: نزدیک ده سالی است ازدواج کرده ام. بنده فردی درون گرا و کم حرف هستم اما برعکس، همسرم فعال و پرجنب و جوش و شاد است. بارها به انواع مختلف به من ابراز محبت های کلامی و عاطفی کرده و بسیار احترام می کرد اما من هیچ محبت زبانی و .. به او نداشته ام.از لحاظ اقتصادی ضعیف هستم و با این حال همسرم همیشه همراهی ام می کرد. حتی هم صحبتش هم نبوده ام. او در این چند سال تنهای تنها بود. همیشه استقبال و بدرقه گرم از من داشت. بارها نیازهایش را به من می گفت اما من یا فراموش می کردم یا راهش را بلد نبودم. این رفتارهای من باعث شد به زندگی دلسرد شود. دیگر از آن شادی و نشاط خبری نبود. خیلی دلشکسته شد و الان بعد از حدود ده سال، یک شب نزدیک بود خودش را زیر ماشین بیاندازد و اگر نگرفته بودم به زندگی اش خاتمه داده بود. بعد از این اتفاق من متنبه شدم و سعی کردم رفتارم را تغییر دهم. به او ابراز محبت کردم. مقصر خودم هستم اما محبت هایم تاثیری در نشاط و سرزندگی او ندارد. گاهی می گوید در کنارت هیچ احساس آرامشی ندارم و صرفا به خاطر بچه هاست که این وضعیت را تحمل می کنم. این زندگی دیگر درست بشو نیست و ... گاهی مرا با یکی از دوستانم مقایسه می کند. راهنمایی بفرمایید چه کار باید بکنم؟ 🌺پاسخ: بايد به ايشون حق بديد که به اين زودي نتونه با تغيير شما کنار بياد. به هر حال رفتار شما چندين سال طور ديگه اي بوده و ايشون از اين مسئله ضربه خورده. لذا اولين نکته اي که بايد بهش توجه کنين اينه که صبور باشين و به اين زودي نااميد نشين. 🔹اينکه ميگه ديگه هيچ وقت زندگيمون درست نميشه رو هم جدي نگيرين. زن ها به همون اندازه که زود از کوره در ميرن و فکر مي کنن دنيا به آخر رسيده، به همون سرعت هم نظرشون عوض ميشه و اگه شما بتوني خوب عمل کني عشق و علاقه به زندگي بر خواهد گشت. مقايسه دوست شما به شما هم به معناي علاقه و اين حرف ها نيست. طبيعيه که ايشون رفتارهاي خوب رو دوست داشته باشه و وقتي نتونسته به شما بفهمونه که دوست داره چطور باهاش رفتار کنين، دوستتون رو مثال زده. شما هم به اين مسئله دامن نزنيد و اجازه نديد روي روي ايشون حساسيت ايجاد بشه. ☘️تغيير شما خيلي خوبه ولي به نظرم براي اينکه موثر واقع بشه حتما به يک مشاور وصل بشيد و اگه شرايطش رو نداريد حداقل از کتاب هاي مشاوره و سخنراني ها و ... کمک بگيريد تا بيشتر با نوع برخورد با همسرتون آشنا بشيد. 🔸گاهي اوقات شما کارهايي رو از روي دوست داشتن با زحمت زياد انجام مي ديد ولي به دليل عدم شناخت کافي از جنس زن نه تنها ممکنه اثر مثبتي نداشته باشه بلکه اثر منفي بزاره. ولي وقتي بدونيد چه چيزهايي خوبه اون موقع با خيلي کارهاي ساده و کم هزينه و راحت مي تونيد قلب همسرتون رو دوباره تسخير کنيد. در اين راه حتما از خدا و اهل بيت هم کمک بگيريد که کليد اصلي دست اونهاست. 🌸در خصوص مشکل مالي که گفتيد خداروشکر همسر خوبي داريد و با اين مسئله کنار اومده. با اين حال شما تمام تلاشتون رو بايد براي بهبود شرايط مالي به کار بگيريد و بهترين زندگي رو براش فراهم کنيد. 💞از نقش روابط جنسي در شکل گيري زندگي رضايت بخش غافل نشيد. حتما در اين روابط به نيازهاي همسرتون توجه داشته و سعي کنيد با عاطفي کردن فضا، روابط لذت بخش رو براش رقم بزنيد. 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
👇👇👇 ♨️سوال: 🔰آيا صحت دارد که ابليس و شياطين يکي نيستند؟بلکه ابليس فرمانده بزرگ و اعظم است ، و شياطين سربازان و فرمانبرداران اون هستند؟ ✍️پاسخ: ✅ابليس يکي از شياطين است ؛ لذا هر شيطاني ابليس نيست. ابليس نام خاصّ همان جنّي است که در داستان خلقت حضرت آدم (ع) بر او سجد نکرد و با وسوسه‏هاى خود او را از بهشت بيرون نمود. ولى «شيطان» يک واژه عمومى است که به معناى موجود شرور و موذى و وسوسه‏گر مي باشد ؛ که ابليس فرد بارز آن است ؛ چون از او هر موجود مضرّي زيانبارتر مي باشد. پس شيطان افراد ديگرى غير از ابليس هم دارد . طبق آيات و روايات ، ابليس داراى ذريه و اعوان و انصاري از جنّهاست که به همه ي آنها شيطان يا شياطين گفته مى‏شود. همچنين از افراد انسان نيز به کسانى که شرور و موذى باشند و در مسير ابليس گام برداشته و دانسته يا نادانسته ، مجري خواستهاي او باشند ، شيطان گفته مى‏شود. بنابر اين ابليس اسم شخص و شيطان اسم جنس است و ابليس جز به آن موجود معين که به آدم سجده نکرد به کس ديگرى اطلاق نمى‏شود. اما «شيطان» از مادّه «شطن» مشتق است که به معناى دور شدن است و به هر عصيانگر متمرّد و موذي از انس و جن و حيوانات «شيطان» گفته مى‏شود ؛ و «شاطن» به معناى خبيث است. در برخي آيات نيز به انسانهاي تابع ابليس و شاطين جنّ ، شيطان گفته شده است. « وَ إِذا خَلَوْا إِلى‏ شَياطِينِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَکُمْ و منافقان چون با شياطين خود خلوت مى‏کنند، مى‏گويند ما با شما هستيم. »(بقره/ 14) « وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِي عَدُوًّا شَياطِينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ ــــــ همچنين براى هر پيامبرى دشمنى قرار داديم از شيطانهاى انس و جن. » (انعام/112) 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
✅پرسش: چرا به امام رضا، امام غريب ميگويند؟ آيا اين سخن ريشه در روايات دارد؟ 🌺پاسخ: غريب به کسي گفته مي شود که از وطنش دور شده باشد . يا کسي که يار و ياور نداشته باشد. با توجه به دو معنايي که ذکر شد مي توان دلايل غربت امام را اينگونه بيان نمود: 1- 📌دوري از اهل و عيال و فرزند گراميش بدون شک يکي از جهات غربت امام رضا(علیه السلام) دور بودن او از وطن و همراه نبودن خانواده و به خصوص فرزند دلبندش امام جواد (علیه السلام) مي باشد، آن هم نه به اختيار خود که با زور و تهديد مأمون اين کار انجام شد و در واقع امام در اسارت مأمون بودند. 2- 📌جدايي از قبر جدشان، رسول گرامي اسلام (صلی الله علیه و اله) مُحَوَّل سِجِستاني لحظات وداع حضرت با مرقد مطهر حضرت رسول را چنين نقل مي کند: (به خاطر مسافرت و اينکه قرار بود امام(ع) به جاي مأمون در آينده خليفه شود) به ايشان تهنيت گفتم، امام فرمود: رهايم کن چرا که از جوار جد بزرگوارم بيرون مي شوم و در سرزمين غربت مي ميرم و بدنم پهلوي قبر هارون مدفون مي شود .( فأني أخرج من جوار جدي عليه السلام فأموت في غربة، وادفن في جنب هارون ).[1] 3- 📌دفن شدن در کنار هارون الرشيد يکي ديگر از دلايل غربت امام رضا(علیه السلام) دفن شدن او در کنار هارون الرشيد است. مسلماً هيچ مؤمني دوست ندارد در کنار قاتل پدر خود دفن شود. 4-📌 انکار امامت حضرت توسط شيعيان و نمايندگان پدر بزرگوارش وکلاي امام کاظم (علیه السلام) امامت امام رضا (علیه السلام) را انکار کرده ،و به خاطر اينکه اموال را به صاحب اصلي ندهند، ادعا کردند که موسي بن جعفر(علیه السلام) زنده است و غايب شده و روزي براي برپا ساختن عدل و مساوات به روي زمين باز خواهد گشت. 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
اکسیر کن مرا به عیار نگاه خود چون طاق صحن کهنه، مطلا شود دلم ◼️شهادت امام رضا (علیه السلام) تسلیت باد 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
✅پرسش: ميگويند امامان صداي ما را ميشنوند .اين همه مردم از هر مليت و زباني حرم امام رضا می روند و هریک با زباني فارسي ترکي عربي اردو با امام رضا صحبت کرده و خواست ه هایشان را مطرح می کنند. امامان عرب چطور در يک زمان صداي اين همه مردم را مي شنوند و زبانشان را می فهمند؟ قسمت اول 🌺پاسخ: امام معصوم به اذن الهي بر همه زبان ها مسلط است . مناظره امام رضا با رئيسان مذاهب گوناگون جالب است دقت نماييد : 1-📌 مناظره امام رضا (علیه السلام) با جاثليق نصراني: در اين جا امام ـ عليه السلام ـ شروع به سخن کرد و فرمود: اي نصراني ! اگر به انجيل خودت براي تو استدلال کنم اقرار خواهي کرد؟ جاثليق گفت: آيا مي­توانم گفتار انجيل را انکار کنم؟ آري به خدا سوگند اقرار خواهم کرد هر چند بر ضرر من باشد. امام فرمود: هر چه مي خواهي بپرس و جوابش را بشنو. جاثليق: درباره نبوت عيسي و کتابش چه مي گويي؟ آيا چيزي از اين دو را انکار مي کني؟ امام: به نبوت عيسي و کتابش و به آنچه به امتش بشارت داده و حواريون به آن اقرار کرده اند، اعتراف مي کنم، به نبوت عيسي که اقرار به نبوت محمد(ص ) و کتابش نکرده و امتش را به آن بشارت نداده کافرم. آيا به قضاوت از دو شاهد عادل استفاده نمي کني؟ امام: آري. جاثليق: پس دو شاهد از غير اهل مذهب خود از کساني که نصاري شهادت آنان را مردود نمي شمارند، بر نبوت محمد اقامه کن و از ما نيز بخواه که دو شاهد بر اين معنا از غير اهل مذهب خود بياوريم. امام: اکنون انصاف را رعايت کردي. اي نصراني، آيا کسي را که عادل بود و نزد مسيح، عيسي بن مريم مقدم بود مي پذيري؟ جاثليق: اين مرد عادل کيست، نامش را ببر. امام: درباره يوحناي ديلمي چه مي گويي؟ جاثليق: به به ! محبوب ترين فرد نزد مسيح را بيان کردي. امام: تو را سوگند مي دهم. آيا انجيل اين سخن را بيان مي کند که يوحنا گفت: حضرت مسيح مرا از دين محمد عربي باخبر ساخت. به من بشارت داد که بعد از او چنين پيامبري خواهد آمد، من نيز به حواريون بشارت دادم و آن ها به او ايمان آوردند؟ جاثليق گفت: آري ! اين سخن را يوحنا از مسيح نقل کرده و بشارت به نبوت مردي و نيز بشارت به اهل بيت و وصيش داده است، اما نگفته است اين در چه زماني واقع مي شود و اين گروه را براي ما نام نبرده تا آن ها را بشناسيم. امام: اگر ما کسي را بياوريم که انجيل را بخواند و آياتي از آن را که نام محمد(ص ) و اهل بيتش و امتش در آن ها است، تلاوت کند، آيا ايمان به او مي آوري؟ جاثليق: بسيار خوب است امام به نسطاس رومي فرمود: آيا سِفْرِ سوم انجيل را از حفظ داري؟ نسطاس گفت: بلي، از حفظ دارم. سپس امام به رأس الجالوت (بزرگ يهوديان ) رو کرد و فرمود: آيا تو هم انجيل را مي خواني؟ گفت آري به جان خودم سوگند. فرمود سِفْرِ سوم را بر گير، اگر در آن ذکري از محمد و اهل بيتش بود، به نفع من شهادت ده و اگر نبود، شهادت نده. سپس امام سِفْرِ سوم را قرائت کرد تا به نام پيامبر رسيد، آن گاه متوقف شد و رو به جاثليق کرد و فرمود: اي نصراني ! تو را به حق مسيح و مادرش آيا قبول داري که من از انجيل باخبرم؟ جاثليق: آري سپس امام نام پيامبر و اهل بيت و امتش را براي او تلاوت کرد، سپس افزود: اي نصراني! چه مي­گويي، اين سخن عيسي بن مريم است؟ اگر تکذيب کني آنچه را که انجيل در اين زمينه مي­گويد، موسي و عيسي هر دو را تکذيب کرده اي و کافر شده اي. جاثليق: من آنچه را که وجود آن در انجيل براي من روشن شده است، انکار نمي­کنم و به آن اعتراف دارم. امام: همگي شاهد باشيد او اقرار کرد، سپس فرمود: اي جاثليق: هر سوال مي خواهي بکن. جاثليق: از حواريان عيسي بن مريم خبر ده که آن ها چند نفر بودند و نيز خبر ده که علماي انجيل چند نفر بودند؟ امام: از شخص آگاهي سوال کردي، حواريون دوازده نفر بودند و اعلم و افضل آن ها لوقا بود. اما علماي بزرگ نصاري سه نفر بودند: يوحناي اکبر در سرزمين باخ، يوحناي ديگري در قرقيسا و يوحناي ديلمي در رجاز، نام پيامبر و اهل بيت و امتش نزد او بود، او بود که به امت عيسي و بني اسرائيل بشارت داد. سپس فرمود: اي نصراني! به خدا سوگند! ما ايمان به آن عيسي داريم که ايمان به محمد(ص ) داشت، ولي تنها ايرادي که به پيامبر شما عيسي داريم، اين بود که او کم روزه مي گرفت و کم نماز مي خواند. 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
☘️ ادامه مناظره امام رضا (علیه السلام) با جاثليق نصراني: جاثليق ناگهان متحير شد و گفت: به خدا سوگند! علم خود را باطل کردي، و پايه کار خويش را ضعيف نمودي، گمان مي کردم تو اعلم مسلمانان هستي. امام: مگر چه شده؟ جاثليق: به خاطر اينکه مي­گويي عيسي ضعيف و کم روزه و کم نماز بود، در حالي عيسي حتي يک روز را افطار نکرد. هيچ شبي را (به طور کامل ) نخوابيد و صائم الدهر و قائم الليل بود. امام: براي چه کسي روزه مي گرفت و نماز مي خواند؟ جاثليق نتواتنست پاسخ گويد و ساکت شد (زيرا اگر اعتراف به عبوديت عيسي مي کرد، با ادعاي الوهيت او سازگار نبود. امام: اي نصراني، سوال ديگري از تو دارم. جاثليق، با تواضع، گفت: اگر بدانم پاسخ مي گويم. امام: تو انکار مي کني که عيسي مردگان را به اذن خداوند زنده مي کرد؟ جاثليق در بن بست قرار گرفت و به ناچار گفت: انکار مي کنم، چرا که آن کس که مردگان را زنده کند و کور مادرزاد و مبتلا به برص را شفا دهد، پروردگار است و مستحق الوهيّت. امام:حضرت اليسع نيز همين کار را مي کرد. بر آب راه رفت و مردگان را زنده کرد. نابينا و مبتلا به برص را شفا داد، اما امتش قائل به الوهيت او نشدند و کسي او را عبادت نکرد. حزقيل پيامبر نيز همان کار مسيح را انجام داد و مردگان را زنده کرد. سپس رو به رأس الجالوت کرده، فرمود: اي رأس الجالوت، آيا اين ها را در تورات مي يابي که بخت النصر اسيران بني اسرائيل را در آن زمان که حکومت با بيت المقدس مبارزه کرد، به بابل آورد، خداوند حزقيل را به سوي آن ها فرستاد و او مردگان آن ها را زنده کرد؟ اين واقعيت در تورات مضبوط است، هيچ کس جز منکران حق از آن را انکار نمي کنند. رأس الجالوت: ما اين را شنيده ايم و مي دانيم. امام ـ عليه السلام ـ: راست مي گويي، سپس افزود: اي يهودي اين سِفْر از تورات را بگير، و آنگاه خود شروع به خواندن آياتي از تورات کرد، مرد يهودي تکاني خورد و در شگفت فرو رفت سپس امام ـ عليه السلام ـ رو به نصراني کرد و قسمتي از معجزات پيامبر اسلام (ص ) را درباره زنده شدن بعضي از مردگان به دست او و شفاي بعضي از بيماران غير قابل علاج را به برکت او برشمرد و فرمود: با اينهمه ما هرگز او را پروردگار خود نمي دانيم، اگر به خاطر اين گونه معجزات، عيسي را خداي خود بدانيد بايد <اليسع> و <حزقيل> را نيز معبود خويش بشماريد، زيرا آنها نيز مردگان را زنده کردند و نيز ابراهيم خليل پرندگاني را گرفت و سر بريد و آنها را بر کوههاي اطراف قرار داد، سپس آنها را فرا خواند و همگي زنده شدند، موسي بن عمران نيز چنين کاري را در مورد هفتاد نفر که با او به کوه طور آمده بودند و بر اثر صاعقه مردند انجام داد، تو هرگز نمي تواني اين حقايق را انکار کني، زيرا تورات و انجيل و زبور و قرآن از آن سخن گفته اند، پس بايد همه اينها را خداي خويش بدانيم جاثليق پاسخي نداشت بدهد، تسليم شد و گفت: سخن، سخن تواست و معبودي جز خداوند يگانه نيست سپس امام ـ عليه السلام ـ در باب کتاب اشعيا از او و رأس الجالوت سوءال کرد. او گفت: من از آن بخوبي آگاهم. فرمود: اين جمله را به خاطر داريد که اشعيا گفت: من کسي را ديدم که بر دراز گوشي سوار است و لباسهايي از نور در تن کرده (اشاره به حضرت مسيح ) و کسي را ديدم که بر شتر سوار است و نورش مثل نور ماه (اشاره به پيامبر اسلام (ص ) ) گفتند: آري اشعيا چنين سخني را گفته است امام ـ عليه السلام ـ افزود: اي نصراني، اين سخن مسيح را در انجيل به خاطر داري که فرمود: من به سوي پروردگار شما و پروردگار خودم مي روم و <بارقليطا> مي آيد و درباره من شهادت به حق مي دهد (آن گونه که من درباره او شهادت داده ام ) و همه چيز را براي شما تفسير مي کند؟(54) جاثليق: آنچه را از انجيل مي گويي ما به آن معترفيم سپس امام ـ عليه السلام ـ سؤالات ديگري درباره انجيل و از ميان رفتن نخستين انجيل و بعد نوشته شدن آن به وسيله چهار نفر: مرقس، لوقا، يوحنا و متّي که هرکدام نشستند و انجيلي را نوشتند (انجيلهايي که هم اکنون موجود و در دست مسيحيان است )، سخن گفت و تناقضهايي از کلام جاثليق گرفت جاثليق بکلي درمانده شده بود، به گونه اي که هيچ راه فرار نداشت. لذا هنگامي که امام ـ عليه السلام ـ بار ديگر به او فرمود: اي جاثليق، هر چه مي خواهي سؤال کن، او از هر گونه سؤالي خود داري کرد و گفت: اکنون شخص ديگري غير از من سؤال کند، قسم به حق مسيح که گمان نمي کردم در ميان مسلمانان کسي مثل تو (باشد. (1) پي نوشت ها: 1. مجموعه آثار دومين کنگره جهاني حضرت رضا، 1366هـ. ش، ج 1 ص 432ـ 452 مقاله آيت الله ناصر مکارم شيرازي. 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
✅پرسش: القاب امام رضا را همراه با معناي آنها بيان فرماييد 🌺پاسخ: امام هشتم(علیه السلام) القاب متعددي دارند که حتي تا بيش از پنجاه لقب را هم براي ايشان نام برده‌اند. 1)📌 رضا: معروفترين لقب امام علي‌بن موسي(علیه السلام)، «رضا» ست. رضا به معناي خشنودي و رضايت است. 2)📌 عالم آل محمد(ص): اين لقب مربوط به علم بي‌پايان امام هشتم(ع) است. 3) 📌غريب(الغربا): عنوان ديگر، غربت ويژه امام رضا را نشان مي‌دهد. 4) 📌ضامن آهو: اين عنوان، لقبي نيست که معصومين(علیهم السلام) يا خود حضرت به ايشان اختصاص داده باشند، بلکه بخاطر يک يا چند واقعه تاريخي، امام هشتم به اين نام مشهور شده‌اند. 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈 #تاریخی #امام_رضا_علیه_السلام #اهل_بیت
✅پرسش: مگر نه اينست که خلافت فقط درخور مقام والاي معصومين(ع) است ، و هرکسي غير از معصومين باشد ، در حقيقت غاصب خلافت است ، پس چرا امام رضا(علیه السلام) پيشنهاد خلافت را که مامون داد نپذيرفت و در نهايت ولايتعهدي را قبول فرمودند؟ 🌺پاسخ: بر اساس شواهد تاريخي، مأمون هرگز قصد نداشت که خلافت را واگذار کند، بلکه مي خواست از نفوذ امام رضا علیه السلام براي جلب شيعيان استفاده نمايد و از ان در رقابتهاي بين عباسيان پيروز گردد. ✍️ عباسيان، بعد از هارون رشيد دچار رقابت درون قبيله اي براي کسب قدرت شده بودند و مأمون چون مادرش ايراني بود، نسبت به رقباي ديگر، نيرو و طرفدار کمتري بود. 🔸لذا با اين ترفند قصد داشت تا موقعيت خود را ارتقاء بخشد. او اگر واقعا قصد واگذاري داشت، همانند معاويه فرزند يزيد، خلافت را رها مي کرد. معاويه پسر يزيد، وقتي خلافت را رها کرد، نزاع درون بني اميه بالا گرفت تا اينکه مروانيان، به خلافت رسيدند. اگر مأمون خلافت را رها مي کرد، وضعيت همانند دوران مورانيان مي شد و اگر امام رضا ع خلافت را قبول مي کرد، باز هم نزاع شروع مي شد. 🔸مأمون با علم به اين شرايط، تلاش داشت تا خود را بر ايشان تحميل کند. امام رضا ع نيز با علم به اين ترفند مأمون، از پذيرش خلافت پرهيز نمود. 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
✅پرسش: وقتي به زيارت امام رضا(علیه السلام) ميرويم چه کارهايي بايد انجام دهيم؟ 🌺پاسخ: بايستي حتما اداب زيارت در حرم اهل بيت را رعايت کنيد تا انشالله هم خودتان بهتر بهره ببريد وهم مورد عنايت و توجه ايشان قرار گيريد. علامه مجلسى در بحارالانوار، از شهيد ثانى(ره) نقل مى‎كند كه وي در كتاب دروس درباره آداب زيارت مي‎فرمايد:(1) 1-📌 زائر قبل از ورود به حرم بايد غسل كند سپس لباس پاكيزه و نو بر تن كرده، با خضوع و خشوع تمام، به حرم وارد شود. 2-📌 ايستادن در حرم و اذن دخول گرفتن با دعاهاى رسيده از ائمه(عليهم‎السلام). اگر دلي شكسته پيدا كرد و اشكش جاري شد، نشان از اجازه ورود است؛ و بداند كه آن حضرات او را پاسخ داده‎اند، وگرنه منتظر فرصتى باشد كه دلي شكسته و حالى پيدا كند زيرا آنچه اهميت دارد حضور قلب و شوق و محبت است تا رحمت خدا را بيابد. 3-📌 زائر هنگام ورود با پاى راست داخل شود و هنگام خروج با پاى چپ خارج گردد. و به آرامي قدم بردارد 4- 📌زائر كنار ضريح بايستد و يا تكيه دهد و ببوسد. 5- 📌زائر پيش روى امام، پشت به قبله در حال زيارت بايستد. 6-📌 زائر پس از اتمام زيارت، گونه راست خود را بر ضريح بگذارد و با تضرع و زارى دعا كند؛ بعد گونه چپ خود را بر ضريح نهد و با اصرار به حق آن امام از خداوند، برآورده شدن حاجت خود را بخواهد و امام را نزد خدا شفيع خود سازد و هر چه بتواند در دعا الحاح و اصرار نمايد؛ سپس به طرف بالاى سر رود و رو به قبله بايستد و دعا كند. 7-📌 از زيارت‎هاى سفارش شده، استفاده كند؛ مثل جامعه كبيره، امين الله . 8- 📌پس از اتمام زيارت در بالاي سر امام، دو ركعت نماز زيارت بخواند. امام صادق(عليه‎السلام) فرمود: هر كس امام واجب الطاعة را پس از درگذشتن زيارت كند و در آنجا چهار ركعت نماز(دو تا دو ركعتي) بخواند؛ ثواب يك حج و عمره در نامه اعمالش ثبت مى‎شود. ☘️زائران امام هشتم(عليه‎السلام) بايد توجه داشته باشند كه خواندن نماز جعفر طيار در حرم مطهر بسيار با ارزش و با اهميت است . علامه مجلسى در بحارالانوار مى‎نوسيد كه ديدم، شيخ حسين عبدالصمد، جملات زيادي را از قول شيخ ابوالطيب حسين بن احمد فقيه نوشته است : که هر كس به زيارت حضرت رضا(عليه‎السلام) يا امامان ديگر مشرف شود و در حرمش نماز جعفر طيار را بخواند در مقابل هر يك ركعت از آن نماز، ثواب هزار حج و عمره و آزاد كردن هزار بنده و ... در نامه اعمالش نوشته مى‎شود، و در مقابل هر گامى كه برداشته ثواب صد حج و صد عمره و آزادى صد بنده در راه خدا و صد حسنه و محو صد گناه به او داده مى‎شود.(2) 9-📌 زائر بعد از نماز، براى دين و دنيا و يا هر حاجتي دارد، دعا کند، زيرا در چنين زمان و مكانى به اجابت نزديكتر است . و مومنين و مومنات و اموات را از ياد نبرد 10-📌 تلاوت كردن قرآن در مقابل ضريح و هديه كردن آن به امام(عليه‎السلام) كه البته اين ثواب تلاوت به خود زائر مى‎رسد. 11-📌 حضور قلب در مقابل امام و حالت توبه از گناه و استغفار كردن. و نيز تاثير يافتن از زيارت و نمايان شدن در گفتار و رفتار خود را بعد از فراغت از زيارت . 12-📌 احترام به خادمان حرم . البته خادمان حرم شريف هم بايد وارسته و شايسته و اهل خير و صلاح و متدين باشند و رفتار ناملايم زائران را تحمل كرده و با آنان درشتى نكنند و غريبان را راهنمايى و مشكلات آنان را حل نمايند. 13- 📌زائر در زيارت آخر، وداع نمايد و از زيارت‎هاى ماثور(3) استفاده و از خدا زيارت مجدد درخواست كند. 14-📌 زائر، بعد از زيارت، در خود احساس تغيير معنوى بكند؛ زيرا اگر زيارت، قبول شود، موجب از بين رفتن گناه مى‎شود. 15-📌 رفتار و رفت و آمد زائران، بايد به گونه‎اى باشد كه به زيارت آن لطمه‎اى نزند و لياقت مقام زائرِ امام را داشته باشند، مثلا، خانمى بدحجاب نباشد كه از شان و مقام انسانى خود بكاهد. 16-📌 انجام واجبات و ترک محرمات زمينه ساز فيض بيشتر از زيارت اهل بيت عليهم السلام مي باشد و منجر به حضور قلب بيشتر است. پي‎نوشت‎ها: 1- بحارالانوار، ج 10، ص 134. 2- بحارالانوار، ج 100، ص137 . 3- يعني روايت شده، مطابق حديث، سينه به سينه . 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
👇👇👇 💥اعمال خرافی پایان ماه صفر! ✅در برخی منابع آمده است که پیامبر اکرم(ص) درباره ماه صفر فرموده است: «من بشّرنی بخروج صفر فله الجنة» (هر کس خبر تمام شدن این ماه را به من دهد، بشارت بهشت را به او مى دهم) مرحوم حجت الاسلام جنتی منش ،از کارشناسان مرکز ملی پاسخگویی به سئوالات دینی، با اشاره به این روایت می گوید: به اعتقاد ما این روایت از سندیت متقنی برخوردار نیست و به احتمال فراوان در مورد ابوذر غفاری بیان شده است، اما عده ای این روایت را دال بر این گرفته اند که بشارت دادن پیامبر به اتمام ماه صفر، ثواب و پاداش دارد. وی ادامه می دهد: نفس این کار اشکالی ندارد، اما متاسفانه در بسیاری از موارد این اعمال با خرافات مخلوط شده و به مواردی انحرافی در دین تبدیل می شوند. یکی از معروف ترین رسومی که در حال حاضر نیز از طریق عوام انجام می شود، «دق الباب کردن ۷ مسجد» و خطاب قرار دادن پیامبر مبنی بر اتمام ماه صفر است. این کارشناس مرکز ملی پاسخگویی با تاکید بر اینکه دق الباب کردن مساجد، سند تاریخی ندارد و از سیره بزرگان و علما نبوده است، ادامه داد: اگر عملی در دین وارد نشده باشد و با عنوان دین انجام شود، علاوه بر اینکه ثوابی ندارد، بلکه گناه نیز محسوب می شود، چرا که بدعت در دین نهی شده است. حجت الاسلام کاظمی نیز درباره برخی سنت های رایج شده در سال های اخیر از جمله «دق الباب کردن ۷ مسجد» و «روشن کردن شمع پشت در ۷ مسجد» می گوید: این موارد، پیشینه روایی ندارد و بیشتر آداب و رسومی قومی و بومی است. به عنوان مثال در برخی مناطق استان بوشهر دیده ام که مردم به نشانه پایان نحسی ماه صفر، قلیان می شکنند! وی در پاسخ به این سؤال که آیا آداب خاصی برای خروج از ماه صفر و حلول ماه ربیع الاول در روایات اسلامی ذکر شده است یا خیر، به خبرنگار فارس چنین پاسخ داد: در «مفاتیح الجنان» شیخ عباس قمی آداب خاصی برای این امر ذکر نشده و تنها به ذکر اعمال شب اول ماه بسنده شده است. البته در برخی روایات، اقامه نماز شکر به شکرانه اقامه دو ماه عزاداری و عبادت توصیه شده است. 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
✅پرسش: از حضرت رسول (صلی الله علیه و اله) و حضرت علي (علیه السلام) حديثي درباره حضرت رضا (علیه السلام) داريم؟ 🌺پاسخ: در حديث «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صُلِّيَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ): سَتُدْفَنُ بَضْعَةُ مِنِّي بِأَرْضِ خُرَاسَانَ لَا يَزُورُهَا مُؤْمِنُ الَّا أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ الْجَنَّةَ وَ حَرَّمَ جَسَدَهُ عَلَيَّ النَّارِ» (صدوق، محمد، کتاب من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 585، ح 3194 و الأمالي، ص 63 و عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 255، ح 4) ☘️از امام صادق از پدرانش از امام علي (عليهم السلام) از پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) نقل شده که فرمود: به زودي پاره‏‌اي از تن من در سرزمين خراسان دفن مي‏شود که هيچ مؤمني او را زيارت نمي‏کند، مگر اين که خداوند بهشت را بر او واجب ساخته و پيکرش را بر (آتش) دوزخ حرام مي‏سازد. 🔹همچنين در حديث «عن سيد الأوصياء أمير المؤمنين علي بن أبي طالب (عليه السلام) قال قال رسول الله (صلي الله عليه و آله): سَتُدْفَنُ بَضْعَةُ مِنِّي بِأَرْضِ خُرَاسَانَ مَا زَارَهَا مکروب الَّا نَفَّسَ اللَّهُ کربته وَ لَا مُذْنِبُ الَّا غَفَرَ اللَّهُ ذُنُوبَهُ» (صدوق، محمد، عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 257 ـ 258، ح 14) از امام باقر از پدرش امام سجاد از امام حسين از امام علي (عليهم السلام) از پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) نقل شده که فرمود: پاره‏اي از تن من در سرزمين خراسان دفن مي‏شود که هيچ گرفتاري او را زيارت نمي‏کند، جز اين که خداوند پريشاني را از او مي‏زدايد و هيچ گنهکاري به زيارت او نائل نمي‏شود، مگر آن که خداوند گناهانش را مي‏آمرزد. 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈