🌷 شهید محمودرضا بیضایی 🌷
مثل بچه #بسیجی ها زندگی میکرد
خیلی ساده و به دور از تجملات... 😊
نمیپذیرفت درخانه حتی مبل داشته باشد؛
نه این که بخواهد تظاهر به زهد کند و از روی تصنع باشد؛
روحیه اش این طور بود! 🍃 🌸
این اواخر در میدان آرژانتین روی چمن ها نشسته بودیم که پرسیدم:
"با حقوق پاسداری زندگی چطور میگذرد؟ "
گفت:من راضی ب گرفتن همین حقوق هم نیستم؛ دنبال کاری هستم که زندگی را بچرخاند و شغل پاسداری برای تأمین زندگی نباشد!!
📚 تو شهید نمیشوی؛ ص3
❤️|
|❤️
رزق معنوی امروز از شهدا👇👇👇
يك بخش از وصيت نامش را اختصاص داده بود
به پسر كوچولويش؛ محمد نوشته بود
( زندگي كن براي مهدي ، درس بخوان براي مهدي ،
ورزش كن براي مهدي . محمد من تو را از خدا براي خودم نخواستم ،
تو را از خدا خواستم براي مهدي عج)
#شهیدحميدرضااسداللهي
شهیدی که یک تنه جلوی ۴۰ داعشی ایستاد!
🔹اگر شهید عبدالکریم پرهیزگار نبود، جاده بوکمال به دست داعش میافتاد و به دنبال آن شهر بوکمال نیز سقوط میکرد.
🔹او به تنهایی با ۴۰ تن روبهرو میشود و پس از به هلاکت رساندن ۳۷ نفر از آنها، فشنگهایش تمام میشود. به سوی او حمله میکنند تا اسیرش کنند، اما این بار با سرنیزه دفاع و دو نفر دیگر را مجروح میکند و در نهایت به شهادت میرسد.
شهید پرهیزگار متولد ۱۳۶۵ و نخستین شهید مدافع حرم شهرستان خفر در استان فارس است. او ۲۰ آذر ۹۶ در سوریه به شهادت رسید و هیچگاه دومین پسرش را ندید.
@Farsna - Link
نزدیک ظهر روی یک تپه کوچک توی فکه نشسته بودیم. حالت مجید خیلی عجیب بود.
با تعجب به اطراف نگاه می کرد. یکدفعه بلند شد و گفت: پیدا کردم. این همان بلدوزره!
بعد هم سریع به آن سمت رفتیم. در کنار بلدوزر یک خاکریز کوچک بود. کمی آنطرف تر یک سیم خار دار قرار داشت. مجید به آن سمت رفت. انگار اینجا را کاملا می شناخت!
خاکها را کمی کنار زد. پیکر دو شهید گمنام در کنار سیم خاردار نمایان شد.
مجید قمقمه آب را برداشت و روی صورت شهدا می ریخت. آبها رامی ریخت و گریه می کرد.
می گفت : بچه ها ببخشید اون شب بهتون آب ندادم. به خدا نداشتم.
مجید روضه خوان شده بود و...
منبع: 72 روایت از شهدای گمنام و جاویدالاثر
(شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گوشی رو بر دارید سردار سلیمانی با شما تماس گرفته و سفارشی دارد.
کلیپ بسیار زیبا و دلنشین👌🏻🌱
🌿✾ • •
#پیامکی_ازبهشت🌴
🌷 مرگ نقطه ای است در پایان زندگانی، اما هزار گونه پایان وجود دارد، و هزار گونه مرگ مهم این است که چگونه باید مُرد تا جاودانه زیست . من به جان دل پذیرا شدم این مرگ خونین را . شکر خدای را بجا می آورم که فرصت کوتاه به این بنده گناهکار عنایت فرموده تا بتوانم با این چند کلمه ناقابل به شما برادران حزب الله جند الله و اولیا الله معروض دارم پیام خاصی ندارم چونکه امت حزب الله دین خود را به اسلام ادا نموده ان شاء الله به لطف حق در راهی که قدم برداشته اید ثابت قدم باشید و توکل بر خدا داشته باشید نعمات الهی را شکرگذار باشید که یکی از نعمتهای بزرگ، انقلاب اسلامی و رهبری معظم میباشد.
#شهیدعبدالحسین_حیدری_خلیلی🌷
🌷 #تولد :۱۳۴۰/۰۰/۰۰
🕊 #شهادت : ۱۳۶۵/۱۰/۴
هدیه به ارواح مطهر شهدا #صلوات🌷
هیات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
🕊|•
💌 #خاکریز_خاطرات ؛
🖇حمید به راننده ایفا گفته بود: «چرا ماشین را این طوری از توی دست انداز می بری؟ داغون می شه مرد حسابی!» راننده شاکی شده بود. بیل برداشت و می خواست با بیل حمید را بزند. سریع دست راننده را گرفتم و گفتم: «داری چی کار می کنی؟» گفت: «می خوام زبون این زبون دراز رو قیچی کنم.» وقتی به او گفتم برای کی چوب کشیده، نگران شد و حسابی به هم ریخت و به دست و پاافتاد. حمید آمد صورتش را بوسید و گفت: «الله بنده سی! من فقط برای خودت گفتم که امانت مردم دستته.» باز هم صورت راننده را بوسید و گفت: «حالا عیبی نداره، برو سرکارت، ما رو هم دعا کن!»🍃
#شهیدحمیدباکری🌹
#امانت
@sssshahed313🖋
📌مادرِ بزرگوار #شهید_محمدحسین_حدادیان ویژگی اخلاقی پسرش را اینگونه نقل میکند:
🔻#شهید_محمدحسین_حدادیان اهل نماز اول وقت، زیارت عاشورا و هیئت بود. سینهزن امام حسین«علیه السّلام» بود.
🔺او خیلی اخلاص داشت. بیادّعا بود و هیچ وقت از کارهای خیری که میکرد نمیگفت. به نظرم مزد این اخلاص و بی ادّعا بودنهایش را با #شهادت گرفت.🕊
🔻#محمد دنبال اجرایی کردن فرامین رهبری بود. دغدغهی حفظ دستاوردهای نظام را داشت.✌️🏻
🔺#محمدحسین با سنّ کمش، بصیرت داشت. جریانهای باطل را خوب میشناخت و آگاه به امور بود. او مانند کسی که از ناموسش غیورانه دفاع میکند، از انقلاب با غیرت دفاع میکرد.
🔻#شهید_محمدحسین_حدادیان همهی عمر بسیجی بود و بسیجی زندگی کرد. میگفت:
مامان بصیرتی که آقا میگویند انشاءاللّه خدا نصیبمان کند و اگر بصیرت داشته باشیم انشاءالله این انقلاب به انقلاب صاحبالزمان«عج اللّه تعالی فرجه الشریف»وصل خواهد شد.❤️
(شهیدی که به دست داعش وطن دراویش گمراه و ضد دین و خدا به طرز وحشیانه و فجیع در خیابان گلستان تهران دراول اسفند سال ۹۷ به شهادت رسید جهت آشنایی بیشتر کتاب خواندنی آرام جان خاطرات این شهید بزرگوار را مطالعه بفرمایید)
@nedayemeghdad🌷
در جاده بصره خرمشهر، "علی اکبر دهقان" همینطور که می دوید از پشت ، از ناحیه سر مورد اصابت قرار گرفت و سرش از پیکرش جدا شد.
در همان حال که تنش داشت می دوید، سرش روی زمین غلتید.
سر مبارک این شهید حدود پنج دقیقه فریاد "یاحسین، یاحسین" سر می داد.
همه رزمندگان با مشاهده این صحنه شگفت ، همه به گریه افتاده بودند.
چند دقیقه بعد از توی کوله پشتی اش وصیتنامه اش را برداشتند، نوشته بود:
ألسلام علی الرأس المرفوع
خدایا من شنیده ام که امام حسین (ع) با لب تشنه شهید شده است، من هم دوست دارم اینگونه شهید بشوم.
خدایا شنیده ام که سر امام حسین (ع) را از پشت بریده اند، من هم دوست دارم سرم از پشت بریده بشود.
خدایا شنیده ام سر امام حسین (ع) بالای نیزه قرآن خوانده، من که مثل امام ، اسرار قرآن را نمی دانم، ولی به امام حسین (ع) خیلی عشق دارم، دوست دارم وقتی شهید میشوم سر بریده ام به ذکر "یاحسین" باشد.
خاطرات شنیدنی شهدا 🍃🍃
📌 *ماجرای مادرشهیدی که خود را "مظلوم ترین مادرشهید ایران" معرفی کرد*
🔹️ *مادرشهید* میگفت: من *مظلوم ترین مادر شهید ایرانی* هستم
برام تعجب بود که یک *مادر شهید* خودش این حرف رو بزند
پرسیدم: منظورتون چیه حاج خانم؟
🔹️ *مادر شهید* گفت: *پسرم یوسف* بعد از عملیات آزادسازی خرمشهر آمد مرخصی و به ما در مزرعه کمک میکرد.
🔹️ کوموله ها ریختند و *یوسف* رو دستگیر کردند ، به او گفتند به *خمینی* توهین کن
ولی *یوسف* این کار رو نکرد.
به من گفتند به *خمینی* توهین کن.
گفتم هیچ وقت چنین کاری نمیکنم.
🔹️ گفتند: *بچه ات را میکشیم.* ؛بازهم قبول نکردم.
🔹️ *پسرم یوسف رو بستند به گاری و جلو چشمم سر از تنش جدا کردند و با ساطور دست ها و پاهاش را قطع کردند، شکمش را پاره کردند و جگرش را درآوردند*
🔹️ گفتند: به *خمینی* توهین کن؛ بازهم گفتم: نه
🔹️ گفتند: *کاری میکنیم که از غصه دِق کنی.*
من رو با *جنازه تکه پاره شده یوسفم* کردند در یک اتاق و در رو قفل کردند ؛ با *جنازه پسرم* تنها بودم.
🔹️ بعداز 24 ساعت در را باز کردند گفتند: *باید خودت پسرت را دفن کنی.*
گفتم : *من مادرم*، با من این کار را نکنید، *من طاقت ندارم روی صورت یوسفم خاک بریزم.*
گفتند: اگه این کار رو نکنی دستانت را میبندیم پشت ماشین و تو روستاها میگردانیم
🔹️ شروع کردم با دستان خودم برای *پسرم* قبر درست کردن،
هر مشت خاک که برمیداشتم با گریه میگفتم: *یا فاطمةالزهرا، یا زینب کبری...*
انگار همه عالم کمکم میکردند برای حفر *قبر پسرم.*
🔹️ *قبر که آماده شد گفتند خودت باید خاکش کنی...*
*دلم گرفت، آخه پسرم کفن نداشت که جنازه اش را کفن کنم*،گوشه ای از چادرم را جدا کردم و *بدن تکه تکه پسرم* را گذاشتم داخل چادر.
*نگاهم به جنازه اش که افتاد باز دلم گرفت*، آخه نه نمازی بر جنازه خوانده شد ، نه تشییعی شد، نه کسی بود دلداریم بدهد.
🔹️ فقط *خدا خودش شاهد هست* که *یک خانم چادری* بالای قبر ایستاده بود و به من دلداری میداد و میگفت: *صبر داشته باش و لا اله الا الله بگو...*
🔹️ کنار قبرش نشستم و *با دستان خودم یواش یواش رو صورت یوسفم خاک ریختم...* به همین خاطر من *مظلوم ترین مادر شهید ایرانی هستم.*
😭😭😭😭
🔹️ به راستی باید پاسخگوی قطرات اشک و لحظه لحظه آه کشیدن *مادران شهدا* باشیم؛
چه پاسخی داریم؟؟
*#شهید_یوسف_داورپناه*🕊️🌹
#یاد_شهدا_صلوات 🌷
@fatemi_ar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درخواست شهید مدافع حرم سجاد مرادی :
هر کسی اذیت نمیشه و پیام منو می شنوه یک روز برا ما نماز بخونه، ممنون میشیم❤️
.
زیباترین قسمتش فقط
اونجاست که میگه :
ان شاءالله اونور جبران بکنیم!🌱
😭😭😭😭😭😭😭
برادران و خواهران جهت شادی روح شهید سجاد مرادی این ویدیو را در گروهها و کانالها قرار دهید. اجرکم عندالله
مزار متبرک شهید گلستان شهدا اصفهان🦋