✍️ این فصل را با من بخوان.....!!
🔹مدال ارزشمند آزادگی امروز ما ، حاصل اسارت دیروز ماست، این مدال فقط متعلق به آزادگان نیست و سرمایه های ارزشمند این آب و خاک است که باید برای آیندگان به یادگار بماند و راز ماندگاریش انتقال آن به نسلهای آینده و ثبت در تاریخ پر افتخار این سرزمین می باشد.
🔸پس بیاییم با هم...
🔹«گذشته پر افتخار» خود را به «آینده ها» ببریم...
👌روایت هشتاد و دومین قسمت خاطرات اسارت آقای حسینعلی قادری..👇👇
♦️حمله عراق به کویت
اوج روزهای داغ مرداد ماه سال ۶۹ بود هیچ خبر و روزنۀ امیدی برای آزادی وجود نداشت و ما مشغول برنامهها و فعالیتهای فرهنگی و علمی خودمون بودیم و تنها چشم امیدمون برای آزادی به آسمان دوخته بود.
🔹توی همین شرایط ناگهان تلویزیون عراق روز پنجشنبه، یازدهم مرداد ۶۹ خبری رو مبنی بر کودتای نظامی در کویت و سرنگونی دولت پادشاهی در این کشور منتشر کرد و بلافاصله ستونهای نظامی عراق رو نشون میداد که وارد کویت شدند.
🔸تلویزیون عراق دقیقاً مثل روزهای حمله به ایران مارش نظامی و سرودهای حماسی پخش میکرد و از فتح تموم خاک کویت ظرف چند ساعت خبر می داد و نیروهای نظامی عراقی رو نشون می داد که در پایتخت و سایر شهرهای کویت مستقر شدن.
🔹دو روز بعد از این ماجرا در اقدامی غیرمنتظره و ناگهانی دستور انتقال ما از زندان قلعه به قسمت ملحق اردوگاه ۱۸ داده شد.
هنوز رابطه بین این انتقال با حمله عراق به کویت برامون مشخص نبود و نمی دونستیم با چه انگیزهای با این دستپاچگی دستور جابجایی ما صادر شده است .
🔸 باز هم جابجایی
روز شنبه ۱۳ مرداد ۶۹ عراقی ها بدون مقدمه اومدن و گفتن سریع وسایلتونو جمع کنین و آماده رفتن بشید. ما هم که دیگه این جابجاییها برامون عادی شده بود ، وسایلمونو جمع کردیم و حرکت کردیم.
🔹درِ قلعه وا شد و بدون اینکه دست و چشمامون رو ببندن راه افتادیم. نگهبانهای بعثی بدجوری مضطرب و دستپاچه بودن. خبرهایی شده بود که ما از اونا بی خبر بودیم، رسیدیم سر جای چند ماه پیش که همه چیز خوب بود.
🔸نمی دانستیم که چه اتفاقی افتاده که برگشتیم ملحق و از زندان قلعه خلاص شدیم، شایعاتی از طرف برخی نگهبانهای عراقی بگوش میرسید که تعدادی اسیر کویتی رو میخوان بیارن سرِ جای ما توی قلعه. کمکم شایعات به حقیقت پیوست و از طریق آشپزها و نگهبانهای عراقی متوجه شدیم که بله! قضیه اسرای کویته. حالا اونا باید زندانی بکشن و ما برگشتیم به ملحق اردوگاه.
🔹بعثیها، کویتیهای دوست و برادر عربِ دیروز و دشمن امروز رو حتی به این اندازه آدم حساب نکرده بودن که بیارنشون توی ملحق اردوگاهِ. چپوندنشون توی زندان و خدا میدونه چه بلاهایی که سرشون نیاوردن.
🔸حالا اونا زیر کابل و کتک بودن و افتاده بودن تو اتاقای تنگِ زندان قلعه، دقیقا مثل روزای اول اسارتِ ما. هر چه بود برای ما خیر شد و از زندان قلعه خلاص شدیم.
🔹نمردیم و دیدیم چطور گردنکلفتها و پولدارهای کویتی که همیشه دستشون تا آرنج توی حلق صدام بود و همه جور کمکش میکردند، حالا باید میومدن مثل ما شوربا با طعم کابل میخوردن. دنیاس دیگه!
🔸ما گروگان بودیم
از زمانی که تبعید شده بودیم، گاه و بیگاه زمزمههایی از بعثیها شنیده میشد که شما هیچ وقت رنگ ایران رو به چشمتون نمیبینید و به خاطر همۀ خلافکاریاتون محاکمه و بعنوان گروگان برای همیشه تو عراق باقی میمونید و هر وقت خواستیم شما رو تو همین اردوگاه دفن میکنیم. این کار از اونا بعید هم نبود.
🔹بعد از گذشت ۴۲ ماه از اسارتمون همچنان مفقودالاثر بودیم. نه ایران از ما خبری داشت و نه صلیب سرخ.
🔸بعثیها توی این مدت با تعدادی از رفقامون همین کارو کرده بودند و تعدادی رو زیر شکنجه و تعدادی را هم بعلت بیماری و عدم رسیدگی شهید کرده بودند و تو عراق دفن شدند.
🔹اصل قضیه این بود که در نظر داشتند گروه تبعیدی ما رو که بقول خودشون از «مُشَعوِذین» یعنی شلوغکارای اردوگاهای مختلف بودیم رو بعنوان گروگان و بعنوان یه برگ برنده برای امتیاز گرفتن از ایران نگه دارند، و این باعث میشد موجی از نگرانی در بین بچه ها ایجاد بشه.
🔸قضیه دیگه که بچه ها رو نگران میکرد، شروع جنگ بین آمریکا و عراق بود که هر روز داشت احتمالش بیشتر میشد. ما هم که داخل یه پادگان زرهی بودیم و اگه جنگ شروع میشد اولین موشکها می خورد توی کَلۀ ما. بعضی وقتا بچه ها با طنز میگفتن ۴ سال زیر کابل و شکنجه بعثیا دوام آوردیم، حالا اگه جنگ شروع بشه باید بمب و موشکای آمریکا رو بخوریم....
ادامه ...👇🏾👇🏾
♦️روزهای پایانی اردوگاه
علیرغم دو نگرانی بزرگِ گروگان موندن و یا طعمه موشکهای آمریکایی شدن، اما یأس و ناامیدی در بین بچه ها اصلاً وجود نداشت و دلمون رو بخدا سپرده بودیم و ته دلمون گواهی میداد همان طوری که حماقت صدام کار رو به اینجا رسونده که زمینۀ آزادی اسرا داره فراهم میشه ، همون خدا هوای ماها رو هم داره و فضل و کرمش شامل حال ما هم میشه.
🔹 فعلا بازگشت به اردوگاه و دسترسی راحت به حموم و دستشویی و آزادیهای نسبی که عراقیا به ما داده بودن غنیمت بود و با امیدواری شروع کردیم به برنامه ریزی برای استفاده بهینه از وقتمون. بسرعت فعالیتهای فرهنگی و آموزشی از سر گرفته شد و برنامهها با وسعت و کیفیت بهتر و بالاتری به اجرا دراومد. خلاصه ابتکار عمل به صورت کامل، از دست بعثیها خارج و در اختیار بچههای خودمون قرار گرفته بود..
🔸دسترسی به تلویزیون ایران
با مناسب دیدن شرایط و کاهش حساسیت بعثیها به برنامه و فعالیت داخلی اردوگاه، چند نفر از بچههای متخصص دسترسی مدار تلویزیون آسایشگاه رو باز کردن و برای اولین بار بعد از قریب به چهل و دو ماه از اسارتمون چشممون به جمال رهبری و صحنههای زیبای ایران افتاد.
🔹چون بچه ها یه دَست بودن و جاسوسی دیگه در بینمون نبود، راحت به تلویزیون ایران دست پیدا کردیم. اوایل با حفاظت کامل و گذاشتن نگهبان در دو طرف آسایشگاه فقط اخبار رو میدیدیم و تا نگهبانهای عراقی میومدند سریع کانال رو میبردیم رو کانال تلویزیوین عراق.
🔸بعد از چند روز که وضع بهتر شد و عراقیها که اتفاقی متوجه شده بودن که بچه ها دارن تلویزیون ایران رو می بینند حساسیت نشون ندادند و توصیه کردند مواظب باشین فرمانده های ما متوجه نشن که ما رو توبیخ می کنند.
🔹علاوه بر اخبار، سخنرانیهای مقام معظم رهبری(حفظه الله) و حتی فیلمهای سینمایی ایران رو میدیدیم.
حقیقت ماجرا این بود که نظام بعثی این نرمش و مدارا را تنها بخاطر شرایط حساسی بود که گرفتار اون شده بود. انجام می داد.
🔻ادامه دارد....
موسسه فرهنگی پیام آزادگان خراسان رضوی
https://eitaa.com/payamazadegankhorasan
https://splus.ir/payamazadegankhorasan
5.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰هر روز یک خاطره از نیمه پنهان دفاع مقدس
🕊 آزاده سرافراز: سید حسین سیدالموسوی اشکذری - اردوگاه موصل ۲ و ۴
📘 خاطره شماره 76 : باورهای اعتقادی راز سلامت جسمی و روحی آزادگان در اسارت
🏡موسسه فرهنگی پیام آزادگان استان خراسان رضوی
https://eitaa.com/payamazadegankhorasan
https://splus.ir/payamazadegankhorasan
✍️ این فصل را با من بخوان.....!!
🔹مدال ارزشمند آزادگی امروز ما ، حاصل اسارت دیروز ماست، این مدال فقط متعلق به آزادگان نیست و سرمایه های ارزشمند این آب و خاک است که باید برای آیندگان به یادگار بماند و راز ماندگاریش انتقال آن به نسلهای آینده و ثبت در تاریخ پر افتخار این سرزمین می باشد.
🔸پس بیاییم با هم...
🔹«گذشته پر افتخار» خود را به «آینده ها» ببریم...
👌روایت هشتاد و سومین قسمت خاطرات اسارت آقای حسینعلی قادری..👇👇
♦️ پذیرش شرایط ایران
عدو شود سبب خیر، اگه خدا خواهد، بعد از حمله عراق به کویت و زمزمه های حمله امریکا به عراق ، صدام بخاطر این که از ناحیة ایران خیالش راحت باشه ،همه جور امتیازی از پذیرش مجدد قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر تا برگشتن به خطوط مرزی و آزاد کردن اسرا رو پذیرفت.
🔹صدام ترس آن را داشت که در صورت حمله غرب به عراق و ایجاد هرج و مرج و آشوب ، ایران از این موقعیت استفاده کرده و احتمال حداقلی این است که با یک حرکت غافلگیر کننده اسرا را آزاد نماید لذا درنگ را جایز ندانسته و در مورخ ۶۹/۵/۲۳ آخرین نامه را خطاب به آقای هاشمی رفسنجانی رییس جمهور وقت ارسال و همه شرایط ایران از جمله پذیرش قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را میپذیرد.
🔸 متن نامه روز 24 مرداد 1369 از تلویزیون آسایشگاه ها به زبان عربی پخش گردید . نامهای که به صراحت از پیروزی قاطع ایران خبر میداد. صدام در این نامه ضمن پذیرش قرار داد ۱۹۷۵ الجزایر اعلام میکند تا چند روز دیگر از باقی مانده اراضی ایران عقب نشینی کرده و اولین گروه از اسرای ایرانی را در چند روز آینده آزاد خواهد کرد.
🔹متن نامه صدام
بخش معروف و کوتاه از نامه صدام به رییس جمهور ایران ؛ «جناب آقای هاشمیرفسنجانی محترم، رئیسجمهوری اسلامی ایران، با این تصمیم ما، دیگر همهچیز روشن شده و بدین ترتیب همه آنچه را که میخواستید و برآن تکیه میکردید، تحقق مییابد و دیگر اقدامی جز مبادله اسناد باقی نماند».
🔸با پخش این خبر به یکباره همه سختیها و شکنجهها از روح و جسم مان خارج شد. خدایا شکرت، اگر غیر از این میشد و مسوولین ما مجبور به امتیاز دادن میشدند هرچند ما از بند اسارت خلاص میشدیم ولی شیرینی کوتاه آن روز به تلخی کام میلیونها ایرانی نمیارزید.
🔹باور نمی کردیم آزاد شویم
باورکردنی نبود آنقدر به یکدیگر وعده آزادی داده بودیم و تحقق نیافته بود که واقعا باورش سخت بود. ما به تصمیمات دور از انتظار صدام عادت داشتیم ، لذا طبیعی بود تا لحظهای که پای در خاک وطن نمیگذاشتیم باورمان نمیشد.
🔸خوشحال بودیم اما هنوز نمیدونستیم سرنوشتمون واقعا چی میشه ، آیا ماهم جزو این گروهها خواهیم بود یا نه چون مفقود بودیم و صلیب هم ما را ندیده بود و هیچ کس از ما خبر نداشت .
🔹 آغاز تبادل اسرا
روز چهارشنبه۲۴ مرداد اعلام شد که اولین گروه اسرا جمعه همین هفته آزاد خواهندشد. چه لحظه شیرینی، واقعا وصف آن لحظات غیر قابل تصور است. جمعه ۲۶ مرداد از راه رسید و اولین گروه از اسرای صلیب دیده که شامل هزار نفر میشدند از بند رها شدند.
🔸یک روزنهی امیدی برای بچه ها پیدا شد. غروب آنروز تلویزیون در بخشهای مختلف خبری تصاویر اسرای دو طرف را به تصویر کشید . همه پای تلویزیون میخکوب شده بودیم.
🔹اسرای ایرانی را میدیدی که با لباس نظامی آستین کوتاه که گشادی لباسها به تنشان زار میزد ، با دستان خالی و چهره های آفتاب سوخته و نحیف مثل خودمان. از آنطرف اسرای عراقی را نشان میداد با چهرهایی سرخ و سفید در پوشش کت و شلوار انکادر کرده و ساک مسافرتی همراه با سوغات و... قیافههایی که بیشتر به دیپلمات میخورد تا اسیر.
🔸واقعا که مسؤولین نگهداری از اسرای عراقی آبروی ما را در این لحظات آخر خریدند . بازتاب و نتیجه همه این ده سال مقاومت در این چند روز به تصویر کشیده میشد.
🔹این لحظات خلاصه ای فشرده از پشت پرده تاریخ بود هر لحظهاش پاسخی گویا به قسمتی از تاریخ دفاع مقدس. هر صحنه اش حقانیت ما را به زیباترین وجه به تصویر میکشید و مظلومیت ما را فریاد میزد.
🔻ادامه دارد....
موسسه فرهنگی پیام آزادگان خراسان رضوی
https://eitaa.com/payamazadegankhorasan
https://splus.ir/payamazadegankhorasan
🔻« جهاد تبیین » توفیق خدمت با نشان آزادگی ....!!!
روایت بی وقفه « محمدمهدی عبداللهی» جانباز و آزاده نیمه پنهان دفاع مقدس ...!!
♦️ما بارها در گزارشات خود به سراغ آزادگان عزیزی رفتیم که دغدغه ای جز خدمت بی منت به جامعه نداشته اند .
🔹و از هیچ فرصتی برای تبلیغ و ترویج ارزشهای دوران پر فراز و نشیب اسارت دریغ نکرده اند
🔸و همواره خود را وقف تبیین مجاهدت آزادگان عزیز نموده و خستگی را شرمنده خود ساخته اند...
🔹دامنه فعالیت برخی از این آزادگان آنقدر وسیع و گسترده است که می توان هر روز از تلاشهای های آنها گزارش های متنوعی تهیه کرد.
🔸 اما این عزیزان فعالیتهای خود را خارج از هیاهوها انجام می دهند و شاید نیازی هم به تبلیغ نداشته باشند ...
🔹موسسه فرهنگی پیام آزادگان به وجود چنین جهادگرانی در عرصه تبیین افتخار کرده و امیدواریم نفس گرم این عزیزان در راستای نشر ارزشها مستدام باشد...
ادامه گزارش ..👇🏾👇🏾
♦️آقای محمد مهدی عبداللهی از جمله آزادگان سرافرازی است که کوله بار خاطرات ارزنده خود و دیگر آزادگان عزیز را به دوش گرفته و هرجا جمعیتی را مهیای شنیدن ببیند سفره دل خود را باز کرده و مروج ارزشهای نیمه پنهان دفاع مقدس می شود.
🔹خلاصه اقدامات ارزشمند این برادر مجاهد از ابتدای هفته دفاع مقدس ( 31 شهریور الی 8 مهر) بشرح ذیل می باشد:
🌹 حضور و روایتگری در 7 برنامه رادیویی « زیارت » برای مخاطبین وشنوندگان این برنامه.
🌹حضور و روایتگری در مساجد فاطمه الزهرا(س) و الرضا (ع) برای بیش از 170 نفر از نمازگزاران.
🌹حضور و روایتگری در اداره کل مالیات و دارایی خراسان رضوی برای بیش از 80 نفر از کارکنان
🌹حضور و روایتگری در شهرستان سرخس برای بیش از 500 نفر.
🌹حضور و روایتگری در جوار شهدای گمنام (بوستان اردیبهشت منطقه بلوار حر مشهد مقدس) برای بیش از 200 نفر.
🌹حضور و روایتگری در مجتمع فرهنگی احمدابن موسی(ع) برای بیش از 60 نفر .
🌹حضور و روایتگری در اجتماع مردمی در خیابان امام رضای 45 برای بیش از 100 نفر.
👌.. موضوع این حضورهای ارزشمند وقتی جالبتر می شود که این برادر عزیز بدون دریافت هیچ مزدی و با هزینه شخصی خود خدمت خالصانه وصادقانه خود را ارائه کرده است .
👌 .. و اشاعه اطلاعات خود را صدقه جاریه و زکات علم خود دانسته و ثواب خدمات خود را نثار ارواح مطهر شهدای غریب اسارت نموده است .
🙏🌹 .. ضمن آرزوی سلامتی و عاقبت بخیری برای این برادر آزاده توفیق بیشتر ایشان را از درگاه حضرت حق خواستاریم...
موسسه فرهنگی پیام آزادگان خراسان رضوی
https://eitaa.com/payamazadegankhorasan
https://splus.ir/payamazadegankhorasan
9.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰هر روز یک خاطره از نیمه پنهان دفاع مقدس
🕊 آزاده سرافراز: مهدی عبداللهی - اردوگاه تکریت ۱۱
📘 خاطره شماره ۷۷ : هراس بعثی ها از شورعاشورایی اسراء ..!!
🏡موسسه فرهنگی پیام آزادگان استان خراسان رضوی
https://eitaa.com/payamazadegankhorasan
https://splus.ir/payamazadegankhorasan
⚫ثبتنام آزمون بانک ملت شروع شد؛ استخدام فارغالتحصیلان رشته حقوق در بانک ملـت به عنوان کاردان حقوق
🔰بانک ملت از طریق برگزاری آزمون استخدامی از میان فارغالتحصیلان رشته حقوق اقدام به جذب نیروی انسانی برای موقعیت شغلی کاردان حقوق میکند.
♦️مهلت ثبت نام: ۱۴۰۳/۰۷/۰۷ الی ۱۴۰۳/۰۷/۱۳
زمان برگزاری آزمون: آبان ۱۴۰۳
📌 مقطع مورد نیاز در رشته حقوق:
کارشناسی یا کارشناسی ارشد
📌 منابع آزمون کاردان حقوق:
هوش و استعداد _ زبان انگلیسی عمومی _ ادبیات و آیین نگارش _ اطلاعات عمومی کامپیوتر _ حقوق مدنی _ آیین دادرسی مدنی _ حقوق تجارت _ آیین دادرسی کیفری
🔹🔸🔹🔸