eitaa logo
پیام شهدا
706 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
16 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
گزیده ای از"وصیت نامه سردار شهید علی محمد اربابی خداوندا ! گناهکارم ، روسیاهم ، خوش ظاهر و بد باطنم ، خوش سخن و بد عملم ، مردم فکر می کنند که من مجاهد واقعی و فردی خوب هستم ولی تو می دانی این گونه نیستم پس خودت مرا بساز و مجاهد واقعی و سرباز امام زمان (عج) قرار بده . - پروردگارا ! آن گونه که من می خواهم خدایم باشی هستی پس مرا آن گونه که می خواهی بنده ات باشم قرار بده . - پروردگارا ! تو هدایت و راهنماییم کردی ، تو در کوره راه ها نجاتم دادی ، تو مرا با امام ، انقلاب ، اسلام ، جهاد و جنگ و شهادت آشنا ساختی تو نیز شهادت مقبول درگاهت نصیبم کن . - خداوندا ! دوستانم رفتند کاروان خونین حسین رفت . همسنگرانم رفتند ، من عقب مانده ام . - خدایا ! دلسوخته در جبهه ماندم ، تنها تو را دارم . از جبهه بیرون نمی روم تا پیروز شویم و به کربلای حسینی برویم و یا شهید بشوم . - خدایا ! خودت دستم را بگیر و به کاروان شهدا برسان . - خدایا ! آرزوی نهاییم این است که با فرق خونین تو را ملاقات کنم تا مطمئن شوم که گناهان مرا عفو کرده ای . پس خدایا ! اگر لیاقت آن را دارم دعایم را به استجابت برسان . خدایا ، خدایا ! تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار . ✅ کانال پیام شهدا👇 بافشردن انگشت وارد کانال شهدا خواهید شد وپیوستن را کلیک کنید. ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ https://eitaa.com/joinchat/782041560Cfac174aa59 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ دعای شهدا بدرقه راهتان باد
🌹سرباز_امام_زمان 🦋اوایل انقلاب در جلسات محلی بچه ها در مسجد دور هم جمع میشدند. 🦋 اداره جلسه به عهده من بود. شب‌هایی که جلسه داشتیم بچه ها ابتدا چند آیه قرآن میخواندند و بعد بحث شروع میشد . 🦋 آن شب حاج علی در آن جلسه شرکت کرد و چند آیه از سوره بقره را خواند . در خواندن چند غلط داشت که این خیلی به من سخت گذشت و گران آمد . به اصطلاح من آن‌جا جلسات را اداره میکردم و حالا برادر خودم نتواند قرآن را درست بخواند.🙁 🦋 وقتی به منزل برگشتیم مقداری باهاش صحبت کردم ، گفتم خب این لباس بسیج که تو پوشیدی لباس سرباز امام زمان است . 🦋سرباز امام زمان (عجل‌الله)به جز تجهیز شدن به آموزش های نظامی باید اعتقادات محکمی داشته باشد تو امشب نتوانستی قران را درست بخوانی و من ناراحت شدم.😔 🦋شما یا باید این لباس را از تنت خارج کنی یا اینکه نیروی امام زمان(عجل‌الله) باید از نظر اعتقادی انقدر مسلط باشد که کسی نتواند کوچکترین ایراد و اشکالی ازش بگیرد و خودش باید یک آموزش دهنده و مربی باشد. 🦋این حرف ها مثل یک کبریت زدن زیر یک تانک باروت بود. حاج علی بسیار دگرگون شد از فردا افتاد در مسیر 📕مطالعه هم خواندن قران و هم خواندن 📚کتاب های مذهبی هر روز می آمد و یک 📙کتاب از من میخواست به طوری که مرا کلافه کرده بود ، آنچه 📗کتاب داشتم زیر و رو میکرد . ظرف ۲ الی ۳ ماه چنان مسائل را تحلیل و تفسیر میکرد که فکر میکردیم ایشان دوره دیده ..😐 تحول و پیشرفت ایشان بسیار عجیب بود☺️ شهید_حاج_علی_باقری ✅ کانال پیام شهدا👇 بافشردن انگشت وارد کانال شهدا خواهید شد وپیوستن را کلیک کنید. https://eitaa.com/joinchat/782041560Cfac174aa59
بعد از عملیات بدر مسوولیت گردان امام حسین لشکر امام حسین علیه السلام به شهید باقری واگذار شد. تواضع ایشان تا آنجا بود که حتی به خود ایشان اجازه نداد تا برای معرفی به عنوان فرمانده گردان وقت شهید خرازی را بگیرد و شخصاً آمد و پس از معرفی خود و توضیح مختصری از سوابق و مسوولیت‌های قبلی و اینکه چه موقع به جبهه آمده است، داد و افزود: الان مسوولیت این گردان به بنده محول شده است. به اتفاق چند تن از بچه‌های گردان تصمیم گرفتیم گردان را ترک کنیم چون تصور ما از اولین برخورد ایشان این بود که ایشان فردی خشن و سخت گیر است و برخورد خوبی با نیروهایش نخواهد داشت ولی پس از اولین ماموریتِ گردان که در یکی از حساس‌ترین مناطق (جاده خندق) بود، برخورد حاج علی ما را شرمنده کرد و از اینکه نسبت به این شهید عزیز کم لطفی نموده بودیم، خود را سرزنش می‌کردیم. توجه شهید به نیروهایش و اهمیتی که برای نیروهایش قائل بود، بسیار قائل توجه بود. از آن موقع به بعد تصمیم گرفتیم تا آخرین لحظه به عنوان یک سرباز در گردان او بمانیم ✅ کانال پیام شهدا👇 بافشردن انگشت وارد کانال شهدا خواهید شد وپیوستن را کلیک کنید. ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ https://eitaa.com/joinchat/782041560Cfac174aa59 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ دعای شهدا بدرقه راهتان باد
📸 تصویری کمتر دیده شده از شهید حاج قاسم سلیمانی به همراه رفیقان شهیدش احمد کاظمی، مهدی باکری، سردار حسین علایی، سردار محمد باقری و سیدعلی حسینی ابراهیم آبادی ✅ کانال پیام شهدا👇 بافشردن انگشت وارد کانال شهدا خواهید شد وپیوستن را کلیک کنید. ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ https://eitaa.com/joinchat/782041560Cfac174aa59 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ دعای شهدا بدرقه راهتان باد
📝قرنهاست زمین انتظار مردانی اینچنین را می‌کشد تا بیایند وکربلای ایران را عاشقانه بسازند و زمینه ساز ظهور باشند... آن مردان آمدند و رفتند|🍃 آسدمرتضی_آوینی اما ما ماندیم و راه آنها.... ✅ کانال پیام شهدا👇 بافشردن انگشت وارد کانال شهدا خواهید شد وپیوستن را کلیک کنید. ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ https://eitaa.com/joinchat/782041560Cfac174aa59 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ دعای شهدا بدرقه راهتان باد
یازدهم اردیبهشت ماه سالروز به ثمر نشستن عملیات آفندی تپه‌چشمه است که در سال ۱۳۶۰ توسط نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران انجام شد. همزمان با انجام عملیات، کانال هندلی در جنوب‌غربی رودخانه کرخه توسط نیرو‌های ایرانی، یک گردان از لشکر ۲۱ حمزه نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب این رودخانه جهت توسعه سرپل غرب کرخه وارد عمل شد و رزمندگان ارتش جمهوری اسلامی پس از یک روز نبرد سنگین توانستند اهداف تعیین شده را تصرف نموده و دشمن را به عقب برانند. کانال هندلی یک خاکریز به شکل هندل بود که قبل از انقلاب تهیه شده بود. مقداری از آب رودخانه کرخه به وسیله پمپاژ به داخل این کانال ریخته می‌شد تا به مصرف زمین‌های کشاورزی اطراف برسد. ✅ کانال پیام شهدا👇 بافشردن انگشت وارد کانال شهدا خواهید شد وپیوستن را کلیک کنید. ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ https://eitaa.com/joinchat/782041560Cfac174aa59 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ دعای شهدا بدرقه راهتان باد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارتش دلاور....... ✅ کانال پیام شهدا👇 بافشردن انگشت وارد کانال شهدا خواهید شد وپیوستن را کلیک کنید. ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ https://eitaa.com/joinchat/782041560Cfac174aa59 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ دعای شهدا بدرقه راهتان باد
📝لبخند‌بزن‌رزمنده🙃 📝در منطقه فعالیت‌های تبلیغاتی محور را انجام می‌دادیم. در طول خط تابلوهایی زده بودیم که این جمله روی یکی از آنها نقش بسته بود(برادر رزمنده لبخند بزن🙂). هر کسی این تابلو را می‌دید تبسمی بر لبانش می نشست. یک روز برادر موحددوست که در آن منطقه مسئول محور بود، نزدیک سنگر تبلیغات آمد و صدا زدند : مسئول تبلیغات این‌جاست❓ از سنگر بیرون آمدم حاج علی را نمی‌شناختم و فقط نامش را شنیده بودم. پرسید این چیه روی این تابلوها نوشته‌اید⁉️ گفتم: کدام تابلو⁉️ با لبخند گفت: برادرلبخند🙃 بزن. ناگهان چشمم به تابلوی که کنده بود افتاد. گفتم: چرا تابلو را کندید‼️ ایشان با لحن آرام و شاد گفتند: لبخند بزن رزمنده🙂 و گفتند: ما خودمان بی مزه‌ایم❗️ گفتم: اگر بی‌مزه تشریف دارید تابلو را بی‌جا کندید. ایشان وقتی دیدند من عصبانی شدم با لبخند از من خداحافظی کردند و رفتند. در آن موقع یکی از رزمنده‌ها گفت: ایشان را نشناختی⁉️ او موحددوست مسئول محور بود. با خودم گفتم: با این‌‎که مسئول محور بودند چه آرام و باوقار با من صحبت کردند و از رفتار خودم خجالت🤗 کشیدم. از آن روز هر وقت حاجی را میدیم سرم را پایین می انداختم و ایشان هم تا نگاهشان به من می‌افتاد می‌خندید😂. ✅ کانال پیام شهدا👇 بافشردن انگشت وارد کانال شهدا خواهید شد وپیوستن را کلیک کنید. ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ https://eitaa.com/joinchat/782041560Cfac174aa59 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ دعای شهدا بدرقه راهتان باد
« •••🌷🕊🌷•••» خورشید، بزرگ ترین مؤذن صبح است و شهید، والاترین مکبر آزادگی؛ و کدام تکبیر، رساتر و فراگیرتر از شهادتینی که در بی تعلق ترین ثانیه های زندگی، بر زبان شهید جاری می شود؟! آری❗️ رهایی، محصول دل سپردگی مردان جهاد، به عالمی فراتر از خاک است؛ محصولی که توازن عقل های زمین را درهم می شکند. پس سلام بر شهدا که ایستاده می میرند. ✅ کانال پیام شهدا👇 بافشردن انگشت وارد کانال شهدا خواهید شد وپیوستن را کلیک کنید. ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ https://eitaa.com/joinchat/782041560Cfac174aa59 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ دعای شهدا بدرقه راهتان باد
🌷دخترشانزده‌ ساله، زنده زنده دفن شد اوایل زمستان سال ۱۳۶۰ ناهید به شدت بیمار شد و برای مداوا به درمانگاهی در میدان مرکزی شهر سنندج مراجعه کرد. چند ساعتی از رفتن ناهید گذشته بود، اما از بازگشتش خبری نشد. آن روزها در سنندج امنیت برقرار نبود. آن وقت‌ها پدر ناهید در جبهه خرمشهر با بعثی‌ها می‌جنگید و مادر شیرزنی که به تنهایی همه جا دنبال دخترش می‌گشت تا این‌که بالاخره از چند نفر که ناهید را می‌شناختند و او را آن روز دیده بودند شنید که چهار نفر، ناهید را دوره کرده و به زور سوار مینی بوس کرده و برده اند. 🍃پس از دستگیری و آغاز اسارت ناهید او را در روستای «حلوان» در مدرسه‌ای که به زندان «کوموله» تبدیل شده بود مدتی زندانی کردند و شکنجه کردند و سپس به روستای «هشمیز» برده و وی را در تعاونی روستا زندانی کردند. 🍃«کوموله»‌ها ناهید ۱۶ ساله را به شدت شکنجه می کردند. موهای سرش را تراشیده بودند و همه ناخن های دست و پایش را کشیده بودند. تمام سر و بدنش به علت ضربات ناشی از شکنجه کبود بود. کوموله به ناهید گفته بود اگر به امام خمینی(ره) دشنام بدهی تو را آزاد می کنیم. 🍃سرانجام او را شبانه به بیابان‌های اطراف روستا می‌برند و جلوی چشمان خودش برایش قبر حفر کرده و او را زنده زنده دفن می‌کنند. 🌷 شهلا فاتحی کرجو خواهر ناهید می‌گوید: به ما گفتند: شرط رهایی ناهید را توهین به حضرت امام خمینی(ره) قرار داده بودند اما ناهید استقامت کرده و شهادت🕊 را بر زنده بودن ترجیح داده بود. ✅ کانال پیام شهدا👇 بافشردن انگشت وارد کانال شهدا خواهید شد وپیوستن را کلیک کنید. https://eitaa.com/joinchat/782041560Cfac174aa59
ای کسیکه وصیت نامه‌ام رامیخوانی بدانیدراهی جزجهادونبرددرراه خدا نیست! تا به مبداواقعی که همان الله است برسید این رابدانیدبصورت داوطلب وبرای انجام وظایف اسلامی خودبه جبهه رفته‌ام وکسی مرابه زوربه جبهه نفرستاده ومن ازشما میخواهم که امام رایاری کنید شیدعلی زمان نانکلی ─═┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅┅─ 🤲اَللّهُمَّ‌‌عَجِّل‌‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَجَ‌‌وَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا الخامنه‌ای في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید. ✅ کانال پیام شهدا👇 بافشردن انگشت وارد کانال شهدا خواهید شد وپیوستن را کلیک کنید. ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ https://eitaa.com/joinchat/782041560Cfac174aa59 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ دعای شهدا بدرقه راهتان باد
شهیدمدافع‌حرمـ شهیـدمحسـن‌کمـالی‌دهقـان🌺🍃 تاریخ تولد: ۱۳۶۳/۰۱۱/۰۹ محل تولد: کرج تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۰۱/۲۷ محل شهادت: حلب_سوریه وضعیت تأهل: مجرد محل مزارشهید: کرج فرازی‌ازوصیتـنامه‌ی‌شهیـد ✍...وقتی خاطرات شاهرخ ضرغام را خوندم به خودم گفتم ناامید مباش چون منم مثل شاهرخ خیلی از عمرم رو به گناه و نافرمانی گذراندم ولی در آخر خدا شاهرخ را خرید،منم امیدم فقط به خداست.اگر مقصد پرواز است،قفس ویران بهتر و پرستویی که مقصد را در پرواز میبیند از ویرانی لانه اش نمی هراسد. چگونه دم از شهادت بزنم نه لیاقت دارم نه در حدش هستم و چگونه دم از زندگی بزنم در حالیکه از آینده ی خود خبر ندارم ✅ کانال پیام شهدا👇 بافشردن انگشت وارد کانال شهدا خواهید شد وپیوستن را کلیک کنید. ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ https://eitaa.com/joinchat/782041560Cfac174aa59 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ دعای شهدا بدرقه راهتان باد