eitaa logo
پایگاـہ بسیج خواهران الزهرا (س)
438 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
31 فایل
🌺اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
یکی دو قدم تا انقراض! بس که حرف زدم، لب‌هایم از نفس افتادند. فنجان دورطلایی‌ام را برداشتم و راه افتادم سمت آبدارخانه. از اتاق دو که رد می‌شدم، دو نقطه سفیدی که میان تاریکی می‌درخشید، خشکم کرد. سرک کشیدم. - سلام. کاری دارین؟ خوابیده. سر برگرداندم. مهشاد بود؛ یکی از همکاران جدید. لبخند زدم و اشاره کردم به زنی که روی تک‌تختِ اتاق، به خود می‌پیچید. - نه بابا بیداره. خودم دیدم. سرش را خم کرد و تکانی داد. - پس تازه بلند شده. از اول شیفت هر چی بهش آموزش می‌دم، انگار دارم با دیوار حرف می‌زنم. خسته شدم. اومدم بیرون. اونم از خداخواسته، گرفت خوابید! وقتی از اتاق سه رد شدم، لبخند بر لب‌هایم ماسید! چند قدم برگشتم. «الله اکبر!» چای را بی‌خیال شدم. فنجان خالی را گذاشتم روی استیشن. نشستم پشت مانیتور و نگاهی به لیست بیماران انداختم. تعدادشان زیاد بود. یک برگه پیدا کردم و نوشتم: «اتاق یک افغانی، اتاق دو نیجریه، اتاق سه نیجریه، اتاق چهار نیجریه...» سرم به دنگ دنگ افتاد. از دوازده مادر بارداری که داشتیم، فقط سه نفرشان از تبار سلمان بودند و بقیه هندی و پاکستانی و افغانی و نیجریه و ... مشغول دو دو تا چهارتا بودم که تلفن بخش زنگ خورد. همکارم گوشی را برداشت. به جای زبان، دیگر اعضای صورت شروع کردند به داد و هوار. ابروها قیام کردند و خودشان به تنهایی «نه بابا! واقعاً!» را فریاد کشیدند! گوشی را که زمین گذاشت دستی به دور دهانش کشید و «بسم الله» غلیظی گفت. پرسیدم: «مریض میارن؟ چی هست؟» هنوز حرفم تمام نشده بود که شاهد از غیب رسید! از ویلچر که بلند شد صدای «آخیش! راحت شدم.» از صندلی چرخدار بلند شد! پااردکی سمت ما آمد. همکار اورژانس شروع کرد به شرح بیمار: «خانوم 33 ساله، گِرَوید 21، پارا دوازده، اَبورت هشت، دِس یازده، لیو یک، 37 هفته ...!» دهانم جمع نمی‌شد هیچ، با هر کلمه زهرا بیشتر هم باز می‌شد. - مطمئنی؟! - آره به خدا! اینم پرونده‌ش. رو کردم به زن که یک لبخند کوچک روی صورت بیش از حد گِردش پهن شده بود. - مامان چنتا بچه تو خونه داری؟ لب‌های گوشتی رنگ‌پریده‌اش کش آمد و با لهجه جواب داد: «یَکی» دنبال انگشتان دست و پاهایم گشتم. کم آوردم. دست‌هایم را چندبار تکان دادم وگفتم: «یعنی بیست و یک بار حامله شدی؛ فقط یکیش زنده‌س؟!» سرش را زیر انداخت. همکارم یک قدمی زن ایستاد و خیره شد به چشمان بادامی زن. - مامان مطمئنی؟ دوازده بار زایمان کردی و همشونم، به جز یکی مُردن؟! سرش را تکان داد و با انگشتان کوتاه تپلش نشان داد که تازه هشت بار هم سقط داشته است! هر جور با دوستان حساب کردیم که با این سن و سال کم چطور می‌شود؟ عقلمان به جایی نرسید. فرو رفتم توی لاک خودم. در پس و پشت لاک، تصویر خانم همسایه را دیدم که وقتی یکبار برای درمان ناباروری اقدام کرد خسته شد و خودش را برای همیشه از نعمت مادرشدن محروم کرد. آن‌طرف‌تر دوستم نرگس را دیدم که وقتی بارداری سوّمش سقط شد، قید درآغوش‌گرفتن رحمت الهی و عشق بی‌نظیر مادری را زد. یاد فامیل‌های دور و نزدیکمان افتادم که به داشتن تنها یک وارث از نسلشان افتخار می‌کنند و آنقدر خسته‌اند که حال آوردن دوّمی را هم ندارند چه برسد به سوّمی و چندمی! یاد چندین دختر و پسر معصوم محله افتادم که بهار زندگیشان رو به خزان است و انگار هیچ‌کس به فکرشان نیست. سرم گیج رفت. روی صندلی ولو شدم. چشمم به برگه روی میز و نوشته‌هایم افتاد. سرم را بین دو دستم گرفتم و به یک یک سلول‌ها التماس کردم کمی آرام بگیرند. نفس داغم را پرت کردم بیرون. مغزم داشت ذوب می‌شد. در همین بیمارستان خودمان، آمار تولّد نصف شده و حالا یک حقیقت وحشتناک دیگری در حال وقوع بود که هیچ‌کس متوجه آن نبود: «این‌که از این نرخ تولّد ناچیز، کمتر از نصف، مربوط به ایرانی‌هاست!!» لرز به جانم افتاد. نیمه شب بود؛ وگرنه یک بلندگو دست می‌گرفتم و فریاد می‌زدم: «سگ و گربه‌ و یوزپلنگ ایرانی را رها کنید؛ نسل انسان ایرانی باهوش و زیبا رو به انقراض است. این را کسی می‌گوید که نه سیاست‌گذار است که فقط حرف بزند، نه خارج گود؛ بلکه کارشناس ماماییست که درست وسط گود، در بیمارستانی خدمت می‌کند که تازه آمارش نسبت به خیلی از شهرهای ایران بالاتر است.» گوشی را دستم گرفتم و خطاب به ملّت ایران نوشتم: «خانم‌ها! آقایان! ایرانیان عزیز و پرافتخار! بدون تعارف، ما داریم منقرض می‌شویم. دیگر لازم نیست کسی به ما حمله کند. ما خودمان به تنهایی تیشه خوش‌تراشی دست گرفته‌ایم و بر تنه تنومند ایران پراقتدار ضربه می‌زنیم. خیلی زود، دیر می‌شود. لطفاً ایران را دریابید.» ✍️ پهلوانی قمی
4.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کسی که از اتریش اومده نکته جالبی رو راجع‌به غرب میگه، غرب جاهای قشنگ زیادی نداره؛ تبلیغات خوبی داره. خیلی‌ها با تبلیغات مجازی جذب کشورها میشن و بعد از تجربه کردن میفهمن بهشت واقعی ایرانه... ✍️ سعید
🏴🏴🏴 باید که در مقابل ظالم بایستد هرکس که سر نهاد بپای تو یا حسین 🆔 @hojjatiye
رادیو مناهجخرده تحلیل - خطای رسانه‌ای پس از جنگ.mp3
زمان: حجم: 12.54M
خطای فاحش رسانه‌ای که هنوز اصلاح نشده است! دو موج رسانه‌ای که ما فقط یکی را تقویت کردیم! ▪️ اگر ۳۰ سال قبل ۱۰۰ نخبه امریکایی ترور می‌شدند چه می‌شد؟! ▪️ چطور اهمیت این مسئله را به مردم توضیح دهیم؟! ▪️روش استکبار در فلاکت کشورها چیست؟!
هدایت شده از کانال خبری رجانیوز
🔻یک انتصاب خانوادگی دیگر در دولت کارشناسان/ داماد روحانی مشاور علی اکبر صالحی شد 🔹علی‌اکبر صالحی رئیس بنیاد ایران‌شناسی با صدور حکمی، کامبیز مهدیزاده فرساد را به عنوان مشاور فناوری و نوآوری و امور رسانه منصوب کرد. ✅ @Rajanews_com
هدایت شده از فرقه نیوز
5.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دروزی‌ها کیستند و چرا نتانیاهو حامی آن‌هاست 💠 @ferghenews_com
هدایت شده از فرقه نیوز
23.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👈مطابق دستور آیات قرآن با کدام کافران و چقدر باید بجنگیم؟ 🎙 استاد زمانی نیا 💠 @ferghenews_com
هدایت شده از فرقه نیوز
recording-20250629-121839.mp3
زمان: حجم: 17.16M
اشکالات به چیست⁉️ آیا میتوان تدبیرهای نظامی و امنیتی را با شهود افرادی که مرگ را تجربه کرده اند تنظیم کرد⁉️ چرا شهود های این افراد ارزش معرفتی ندارد⁉️ 🎙حجت الاسلام شهبازیان 💠 @ferghenews_com
هدایت شده از فرقه نیوز
46.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 تفسیر نادرستِ «تعبیر خواب» توسط مروجان قانون جذب ✂️ برشی از نشست تخصّصی «قانون جذب و راز کائنات» 🎙 استاد مظاهری سیف 💠 @ferghenews_com
هدایت شده از مقدس نما
🔴 | سکوتی بدتر از حمایت انگلستان! 🔹سید صادق شیرازی که خود را نسبت به تشیّع، متعصّب جلوه می‌دهد، نسبت به کشتار ناجوانمردانه مردم ایران سکوت کرد. ظلم سکوت فردی که خود را مرجع جهان تشیّع می‌داند، اگر از ظلم حمایت انگلستان در این تجاوز بیشتر نباشد، کمتر نیست. حالا بهتر می‌توان معنای شیعه انگلیسی را فهمید. ✍️ حجت‌الاسلام رضا اکبری آهنگر 🔗 متن کامل یادداشت را در سایت فرقه نیوز بخوانید مقدس نما؛ نقد تحجّر و اسلام آمریکایی؛ |ایتا|وبگاه|گروه|
هدایت شده از افسران جوان جنگ نرم
23.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت شب شهادت سردار سلامی در بدون تعارف با خانوادۀ شهید @Afsaran_ir