💢 #حلقه_محاصره
✍ خاطره ای زیبا و شنیدنی از حماسه آفرینی رزمندگان #گردان_حضرت_ولیعصر_عج #استان_زنجان ، در عملیات غرورآفرین #خیبر
💠 #قسمت_سوم
🖌... عاشورائی دیگر در صحنه پرآشوب گیتی درحال شکل گیری بود و کربلایی خونبار آرام آرام داشت پدیدار می گشت ، دگرباره جبهه حق و حقیقت با نفراتی اندک در مقابل سپاهیان انبوه و مسلح باطل ایستاده و باز پیروزی خون بر شمشیر خودنمایی می کرد ، آری اینک در این برهه از زمان و در این مکان مقدس که مجنون نامگذاری شده ، مجنون صفتانی عاشق پیشه بعداز ۱۴ قرن مردانه و صادقانه به ندای هل من ناصر ینصرنی مولا و آقای آزادمردان عالم خلقت حضرت امام حسین (ع) لبیک گفته و با ایمانی راسخ و استوار ، همچون کوههای سر به فلک کشیده ، تمام هستی و زندگی خود را فدای عقیده و اعتقادشان کرده و چون سربازی کوچک از خیل سربداران آیین سرخ تشیع با نثار مظلومانه جان خود صداقت و راستی کردارشان را به اثبات رسانیده و برای نسل های آینده راه و رسم آزادزیستی و آزادمردی را با سرخی خون خود ترسیم و تدوین می نمودند .
آری ! آن دل که صادق نیست ، عاشق نیست و در حقیقت دل های صدیق و راست قرارگاه عاشقی ست !
#سردار_حسن_باقری فرمانده دلاور گردان در این لحظات پرتنش حس غریبی را در اعماق وجودش احساس می کرد ، او تاکنون چنین حالت عجیبی را در خود ندیده بود ، قلبش داشت تند تند می زد و زبان و دهانش خشک و خشک شده بود ، او آنقدر فریاد ( الله اکبر ) سر داده بود که دیگر صداش از گلویش در نمی آمد و آنقدر با تیربار تیراندازی کرده بود که گوش هایش دیگر صدائی را نمی شنید ، سردار باقری داشت در این دقایق مرگ بار و ترسناک که تنها چند قدمی با مرگ و نیستی فاصله نداشت از حسرت پرواز و اشتیاق وصال می سوخت و از برای عروج به بارگاه معشوق عاشق پرور پروانه وار بال بال می زد و همچون مرغکی بال و پر بسته ، شیدا و عاشق خود را به در و دیوار این جهان خاکی می زد ، که به ناگاه از کمینگاه غیب ، کمند توفیق و سعادت بجانب او انداختند و باب شهادت به کلید عنایت و مرحمت بر وی بگشادند . گلوله ائی مستقیم صفیرکشان آمده ، درست بر گلوی زیباش می نشیند و روح پاکش را از جسم خاکی بیرون کشیده ، تا عرش علا و محضر مبارک دوست پروازش می دهد و اینگونه می شود که فرمانده پاکباز و دل باخته گردان حضرت ولیعصر (عج) لشگر ۱۷ علی ابن ابیطالب (ع) پس از حضوری موثر و حماسه ساز در حدود ۹۹ عملیات کوچک و بزرگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تاریخ هفتم اسفند ۱۳۶۲ در عملیات غرورآفرین خیبر ، در خاک نمناک جزیره مجنون به شهادت می رسد .
با تنگ تر شدن حقله محاصره دشمن و نفوذ نیروهای پیاده و کماندو های گارد ریاست جمهوری عراق ، به داخل خطوط دفاعی گردان ، خط پدافندی گردان شکسته می شود و این محور از منطقه عملیاتی بار دیگر به تصرف عراقها درمی آید ، نیروی های مزدور عراقی وقتی وارد خطوط دفاعی گردان می شوند در کمال تعجب و حیرت آدم سالم و سرپائی را در پشت خاکریز و داخل سنگرها نمی یابند و هر چه به چشمان می خورد تنها پیکرهای پاک و غرقه به خونی شهدایی بود که تا آخرین نفس هاشان جنگیده بودند و بدن های زخم خورده و پاره ، پاره رزمندگان مجروحی بود که تا آخرین رمق هایشان دست از نبرد برنداشته بودند ، بچه های با غیرت و با اخلاص گردان حضرت ولیعصر (عج) با شجاعتی مثال زدنی و با مظلومیتی دردآور ، سربلند و پرافتخار تا آخرین قطره های خون خود مقاومت و پایداری کرده بودند و از شکست عملیات و تصرف دوباره جزایر مجنون جلوگیری کرده بودند . اجساد معطر و مطهر آن دلاور مردان تا سال ۱۳۷۶ در همان منطقه بجای ماند.
🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد
🌀 #پایان
🖍 بازنویسی خاطره از بسیجی جانباز #عباس_لشگری
🇮🇷 شیر مرد زنجانی ، فرمانده بی ادعا و خاکی جبهه ها ، سردار دلاور سپاه اسلام #شهید_حسن_باقری از رزمندگان سلحشور و فرماندهان حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که اسفند ماه ۱۳۶۲ در عملیات غرورآفرین #خیبر در منطقه عملیاتی #جزایر_مجنون_عراق ( #طلاییه ) در کسوت فرمانده #گردان_حضرت_ولیعصر_عج لشگر ۱۷ علی ابن ابیطالب (ع) به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد .
🌺 روحش شاد و یادش گرامی
#دفاع_مقدس
#عملیات_خیبر
#رزمندگان_زنجان
#فرماندهان_شهید_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 #کربلای_طلائیه
📽 فیلمی جانسوز و سراسر درد و اندوه از شهدای پاکباز و مظلوم #عملیات_خیبر مربوط به ۱۱ اسفندماه ۱۳۶۲ منطقه عملیاتی #طلائیه که بلافاصله بعد از سقوط خط پدافندی رزمندگان اسلام توسط مزدوران ارتش عراق تصویر برداری شده و بعد از ۳۸ سال منتشر شده است .
🌺 خوشا آنان که مردانه میمیرند...
روزِ وصل دوستداران یاد باد
یاد باد آن روزگاران یاد باد !
کامم از تلخی غم چون زهر گشت
بانگ نوش شادخواران یاد باد
گرچه یاران فارغند از یاد من
از من ایشان را هزاران یاد باد...
#دفاع_مقدس
#عملیات_خیبر
#رزمندگان_اسلام
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 #پیش_به_سوی_کرببلا
📽 فیلمی زیبا و خاطره برانگیز از منطقه عملیاتی #شلمچه و حال و هوای رزمندگان اسلام در عملیات عاشورایی #کربلای_پنج با نوحه ای بسیار زیبا و شنیدنی از مداح باصفای جبهه ها #حاج_صادق_آهنگران
🎙 ای در بازویت قدرت ثارالله
وی در گلویت فریاد روح الله
پیش به سوی کرببلا ، کرببلا...
🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد
👌 بسیار دیدنی و شنیدنی ، تماشای این فیلم زیبا را از دست ندهید.
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_اسلام
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢 #حماسه_بدر
✍ خاطراتی مستند و میدانی از رزمندگان زنجانی #گردان_حر #لشگر_۳۱_عاشورا در عملیات عاشورایی #بدر
📌 #قسمت_۳۷
💠 #خط_صفین / روز سوم _ پاتک های متوالی
🖌... تعداد تانک هائی که اینبار به سمت خاکریز حمله ور شده بودند خیلی بیشتر از دفعات قبل بود و از هر سمت و سوی دشت مقابل یگان های زرهی بود که در چندين ستون موازی و پشت سر هم در حال نزديک شدن به کانال بودند. نيروهای پياده و کماندو عراقی هم مثال مور و ملخ پشت تانکها و نفربرها پناه گرفته و با هر چه در دست داشتند به سمت خاکریز و کانال تیراندازی می کردند. باور کنید دشمن زبون برای در هم شکستن مقاومت بچههای گردان ، به ازای هر رزمنده خسته و تشنه و بیخواب ، دهها دستگاه تانک و نفربر و صدها نیروی کماندو و پیاده را وارد میدان نبرد کرده بود.
صدای انفجارات مختلف لحظه ای قطع نمی شد و از آسمان و زمین گلوله توپ و خمپاره و موشک و راکت بود که به روی خط و اطراف کانال ریخته می شد. رگبار گلوله مسلسل تانکها با صدای ترسناک و رعب آوری از بالای کانال و سنگرها می گذشتند و اصابت گلوله های پی در پی توپ تانکها به دیواره بیرونی خاکریز باعث لرزش شدید کانال و سنگرها می شد. دودی غلیظ و سياه از باروت و خاکستر فضای داخلی کانال را پوشانیده بود و تنفس را برايمان واقعاً سخت و دشوار کرده بود.
همسنگران عاشق پیشه ، خسته و تشنه کام اما با دل هائی همچون شیر و ایمانی هایی استوار و راسخ در سنگرهای شرف و غیرت مشغول جنگيدن و مقابله با قشون عظیم دشمن بودند و بدون هیچگونه ترس و وحشت از سیل گلوله ها و ترکشهائی که همچون باران به روی کانال و سنگرها می بارید. دلاورانه و مردانه ایستاده و بدون ذره ای ضعف و سستی در حال نبرد با قشون عظیم تانکها و نفرات پياده دشمن بودند و گهگاهی هم عزیز دلاوری در خون خود می غلطید و در میان دیدگان اشکبار یاران و دوستان به عقب منتقل می شد.
با استمرار تک های دشمن ، خسارات کانال هم دقیقه به دقیقه بیشتر و بیشتر می شد و تعداد رزمندگان مدافع خط هم مدام کمتر و کمترتر می شد . اگر حملات دشمن به همان منوال و شدت ادامه می یافت . صد در صد تا عصر دیگر اثری از بچههای گردان باقی نمی ماند.
برادر جعفر امینی که تازه نفس بود و هنوز استخوانی در خط نرم نکرده بود . لحظه ای آرام و قرار نداشت و مدام جا عوض می کرد و بدون کوچکترین ترسی از باران گلوله ها و ترکش ها دلاورانه قشون دشمن را به رگبار می بست و من هم در پناه آتش تیربارش پی در پی موشک شلیک می کردم. در گرماگرم نبرد ناگهان متوجه تحرکات کماندوهای عراقی در داخل حوضچه ها شده و بلافاصله چند موشک روانه راهشان کردم .کماندوهای ورزیده گارد ریاست جمهوری عراق از شلوغی میدان نبرد استفاده کرده و ساکت و آرام در حال پیشروی از داخل حوضچه ها بودند . بی معطلی به همراه برادر امینی به آنسوی پل بتنی رفته و شروع به تیراندازی به سمت عراقیها کردیم. خوشبختانه موقعیت مان کاملاً مشرف به حوضچه ها بود و تحرکات کماندوها را قشنگ می دیدیم و با رگبار تیربار و بی بی کلاش کوچکترین حرکتی را در جا میخکوب می کردیم و برای همین هم کماندوهای بزدل و بی ایمان عراقی بعد از مدتی تبادل آتش و دادن تعدادی تلفات در نهایت کم آورده و بزدلانه مجبور به فرار از داخل حوضچه ها شدند.
کم کم خورشید داغ جنوب در حال پائین رفتن بود و ما همچنان مشغول جنگ و نبرد با قشون عظیم دشمن بودیم ، اوضاع بسیار عجیب و غریبی بود. نه یک گلوله توپ و خمپاره پشتیبان داشتیم و نه یک هواپیما و هلیکوپتر خودی به یاریمان می آمد. در یک بیابان غریب و ناشناس تک و تنها مانده بودیم و از زمین و آسمان سرمان آتش ریخته می شد . خسته و تشنه حمله تانکها و نفرات پياده دشمن را دفع می کردیم . بمباران و موشک باران هواپیماها شروع می شد. میگ ها و میراژ ها و پی سی هفت ها می رفتند. سر و کله هلیکوپتر های توپدار پیدا می شد. نیروی هوایی عقب می کشید. بارانی از گلوله توپ و خمپاره و موشک و راکت روی کانال باریدن می گرفت. صحنه واقعاً ، صحنه نبرد کفر و ایمان بود و به روشنی بیانگر یاری و امداد خداوند متعال از یاوران پیر جماران خمینی کبیر بود. خدای قادر و توانا ، آنچنان خوف عظیمی به قلوب شیطانی و بی ایمان کافران انداخته بود که دشمن بزدل و زبون با آن همه نیرو و تجهیزات و تسلیحات جدید و فوق مدرن آنچنان از دهها رزمنده خسته و بی رمق می ترسید که اصلاً جرات نزدیک شدن به خط را نداشت و فقط هارت و پورت های الکی می کرد و اکتفا به کوبیدن کانال و سنگرهای روی خاکریز میکرد..
🌀 #ادامه_دارد
🖍 خاطره از بسیجی جانباز #عباس_لشگری
#دفاع_مقدس
#عملیات_بدر
#رزمندگان_زنجان
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 #مستند_خیبر
💠 #قسمت_اول
📽 هرآنچه باید درباره #عملیات_خیبر بدانید را از زبان فرماندهان بشنوید و در این مستند فیلم زیبا ببینید با تصاویری دیدنی و خاطره برانگیز از محورهای عملیاتی #جزایر_مجنون
♦️عملیات غرورآفرین خیبر در سوم اسفند ماه ۱۳۶۲ با رمز مبارک یا رسولالله (ص) در منطقه شرق رودخانه دجله و داخل هورالهویزه آغاز گرديد که به انهدام گسترده نیروهای سپاه سوم عراق و تصرف جزایر مجنون شمالی و جنوبی عراق منجر گردید.
🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد
#دفاع_مقدس
#عملیات_خیبر
#سرداران_شهید
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab