eitaa logo
دل باخته
1.4هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1 فایل
این کانال در راستای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و پیشبرد اهداف و آرمان های والای انقلاب اسلامی و پاسداری از حریم ولایت و رهبری فعالیت می کند. بسیجی دل باخته حق و اهل ولایت است . از وبلاگ دل باخته دیدن فرمائید 🅱 Pcdr.parsiblog.com
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 💠 قسمت هشتم 📽 فیلمی بسیار دیدنی و خاطره برانگیز از منطقه عملیاتی و حال و هوای رزمندگان اسلام در این عملیات غرورآفرین ... بیا عاشقی را رعایت کنیم ز یاران عاشق ، حکایت کنیم از آن‌ها که پیمانۀ «لا» زدند دل عاشقی را به دریا زدند ببین خانقاه شهیدان عشق صف عارفان غزل‌خوان عشق چه جانانه چرخ جنون می‌زنند دف عشق با دست خون می‌زنند به رقصی که بی‌پا و سر می‌کنند چنین نغمۀ عشق سر می‌کنند : بزن زخم ، این مرهم عاشق است که بی‌زخم مردن غم عاشق است... 🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد ♦️  در بهمن‌ماه ۱۳۶۴ با رمز مبارک فاطمه‌الزهرا(س) در منطقه اروندرود انجام گردید و رزمندگان اسلام با عبور شگفت انگیز از رودخانه وحشی اروندرود موفق به آزاد سازی شهر بندری فاو عراق و منطقه وسیعی از خاک کشور عراق شدند. ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
💢 ✍ خاطره ای بسیار زیبا و شنیدنی از آموزش غواصان خط شکن در عملیات 🖌... اواخر آذر ماه ۱۳۶۴ گردان حضرت علی اصغر (ع ) که اکثریت از رزمندگان بودند،برای گذراندن آموزش های غواصی و دوره های عملیات آبی خاکی از دزفول به منطقه ای در کنار رودخانه کارون منتقل شده و بلافاصله هم کلاس های آموزشی آغاز شد . روزهای نخستین آموزش غواصی بود و داشتیم در رودخانه کارون تازه تازه با لباس و لوازمات غواصی آشنا می شدیم و هر روز برای طریقه استفاده از آنها حکایتهای بسیار عجیب و غریبی داشتیم . یک روز برایمان فین (پا قورباغه ای) آورده و هر کدام یه جفت به کف پاهایمان بسته و وارد آب شدیم ، جنجالی عجیب خنده دار به پا شد و با هر ضربه ای که با فین به آب زدیم ، پشتکی هم کنارش زده و موجبات خنده و شادی همدیگر را فراهم نمودیم . داشتیم پشتک زنان و خنده کنان از ساحل فاصله می گرفتیم که یکدفعه سر و کله چندتا تویوتا لندکروز فرماندهی کنار آب پیدا شد و تعدادی درجه دار ارتشی و نیروی دریایی لب آب به صف شده و با دیدن شنا و فین زدن و کله و پا شدن ما شروع کردن به خندیدن و صدای قهقهه های بلندشان فضای رودخانه را پر کرد . درست وسط رودخانه بودیم و فرماندهی نیروها با سردار بسیجی شهید یعقوبعلی محمدی بود ، دیدن و شنیدن خنده های تمسخر آمیز ارتشی ها موجب خشم و ناراحتی همه بچه ها شد و یعقوبعلی هم که همیشه روحیه آزاده گی و مردانگی داشت ، ناگهان قاطی کرد و از همانجا وسط آب شروع به گفتن بد و بیراه کرد و سریع تمرین را متوقف و دستور برگشت به ساحل را داد . پشتک زنان و عصبانی برگشتیم و همینکه از آب خارج شدیم ، یعقوبعلی با صدای بلند و عصبی شروع به نکوهش و مذامت آقایان کرد و گفت : شماها مگه آمدید ، باغ وحش تماشای میمون که دارید اینجوری می خندید ، ما داریم داخل آب سرد و پرخطر از جان مایه می گذاریم تا شاید بتوانیم خدمتی به کشور و انقلاب بکنیم و شما حضرات دارید به چشم دلقک به ما نگاه می کنید و قهقهه می زنید، سیرک دیگه تعطیله آقایان ، بفرمایید و تشریف تان را ببرید . فرماندهان ارتشی که عصبانیت یعقوبعلی و بقیه بچه‌ها را دیدند ، تازه فهمیدن چه کار بد و زشتی انجام دادند و همگی شروع به معذرت خواهی کرده و شروع به دلجویی از بچه‌ها کردند و در توجیح کارشان شروع به سخن کردند . یکی شأن که از درجه هاش معلوم بود ، ارشد بقیه است ، صورت یعقوبعلی را بوسید و گفت : شما بسیجی ها ، عزیزان ما هستید و ما هرگز به خود اجازه نمی دهیم که به شما بخندیم ، شما جان خود را بدست گرفته و مخلصانه مشغول خدمت به اسلام و کشور هستید ، ما به کسانی می خندیم که قصد دارند در مدت زمان کوتاهی از شماها غواص تربیت کنند ، ما در نیروی دریایی برای آموزش غواصان آماتور چند سال وقت می گذاریم و برای غواص حرفه ای و عمل کننده ده ها سال تمرین می دهیم و آموزش داده و مانور اجرا می کنیم تا نیرویی آماده عملیات می شود ، حالا فرماندهان شما چطوری می خواهند به شما عزیزان که بعضی هاتون در شنا کردن هم مشکل دارید ، غواصی آموخته و برای عملیات آماده تان بکنند ، جای بسی سوال است و خنده ما هم از این جهت است و قصد توهین به شما دلاوران را نداشتیم ‌. خلاصه آنروز کلاس تعطیل شد و فرماندهان ارتشی هم رفتند و درست ۴۵ روز بعد پانزدهم بهمن ماه ۱۳۶۴ دوباره برگشتن و از ساحل به تماشای کار بچه ها نشستند ، بچه ها دیگر بچه های روز اول نبودند و حالا بعد از تمرین های جان فرسا و سخت به غواصان ماهری تبدیل شده بودند که یک نفسه و یکسره عرض کارون را پانزده و شانزده بار شنا می کردند و چنان هم حرفه ای و باسرعت و نظم خاصی اینکار را انجام می دادند که تمام فرماندهان ارتشی انگشت به دهان مانده و از تعجب و شگفتی توان سخن گفتن نداشتند . همگی ساکت و بی‌حرکت فقط نظاره گر حرکت بچه ها در عرض رودخانه بودند و با هر رفت و برگشت با صدای بلند تحسین کرده و آفرین می گفتند ، درجه دار ارشدی که روز نخست غواص شدن بچه ها را زیر سوال برده و به نقشه فرماندهان می خندید ،حالا با هیجانی خاص از بچه‌ها می پرسید که آخه ، در این مدت کوتاه چه بلایی سر شما آورده اند و با چه تاکتیک و تکنیکی شما را آموزش دادند که اینقدر حرفه ای و کاربلد شدید ، این با هیچ یک از تمرینات و آموزش های نظامی که در دانشگاه های نظامی آموخته ایم قابل توجیح نیست و یک امر بسیار عجیب و غریب است که نظیرشو تا حالا ندیدم . یکی از بچه ها جواب خوبی بهش داد و گفت : برادر! اینجا است و بچه ها همه چیز را با عشق آموخته و هر کاری را با عشق انجام می دهند . 🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد 🖌 خاطره از بسیجی جانباز ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 📽 فیلمی زیبا و دیدنی از دوران دفاع مقدس با نوحه ای شنیدنی و خاطره برانگیز از مداح باصفای جبهه ها 🎙سوی دیار عاشقان ، رو به خدا میرویم سنگر مردان خدا ، سنگر دین خداست در دل شب ، منور از ذکر و نماز و دعاست منظره های آن ببین ، چو صحنه ی کربلاست حسینیان آمده اند ، به نینوا میرویم سوی دیار عاشقان رو به خدا می رویم بهر ولای عشق او ، به کربلا میرویم به کربلای ما بیا ، برادرم کن گذر ولوله ی مبارزان ، شور دلیران نگر ناله نیمه های شب ، سوز دعای سحر بپرس از این برادران ، بگو کجا میرویم..... 🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد 👌 بسیار عالی و دیدنی ، تماشای این فیلم زیبا را از دست ندهید ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
💢 ✍ خاطراتی مستند و میدانی از رزمندگان زنجانی در عملیات عاشورایی 📌 💠 / شب سوم 🖌... با نگرانی مشغول تماشای میدان نبرد بودیم که ناگهان درگیری در داخل حوضچه ها هم آغاز و خبر از پیشروی نیروهای عراقی داد. سردار زلفخانی فوراً دستور دادند که با دوتا از آر پی جی زنها به یاری تیربارچی های مستقر در مقابل حوضچه ها رفته و از پیشروی نیروهای دشمن جلوگیری کنیم. بی درنگ حرکت کرده و با سرعت خود را به مقابل حوضچه ها رسانده و شروع به شلیک موشک کردیم. عراقیها تا حوضچه سوم جلو کشیده و در تلاش برای ورود به حوضچه دوم بودند که با اصابت موشک ها حمله شأن تبدیل به دفاع شده و همگی سنگر گرفته و شروع به تیراندازی کردند. قشون دشمن بدون ذره ای پيشروی همانطور وسط میدان ایستاده و فقط با مسلسل و توپ خط را می زدند. تانک‌های پیش قراول تی ۷۲ هم دیگر مستقیم به قلب خط نمی زدند و با مانورهای عجیب و غریب به خط نزدیک و سپس سریع دور زده و دور می شدند. انگاری اینبار قصد حمله مستقیم و شکستن خط را نداشتند. تا حوالی غروب تانکها به بازی خود ادامه داده و آتش بارهای دشمن هم حسابی کانال را گلوله باران کردند تا اینکه کم کم کماندوها شروع به عقب نشینی از داخل حوضچه ها کردند و پشت سرشان هم تانکها و نیروهای پیاده حاضر در وسط میدان عقب کشیدند و بدین ترتیب بار دیگر با عنایت خداوند متعال و ایثار و شهامت رزمندگان ، فتح و پیروزی نصیب مدافعان کم تعداد داخل کانال گردید و لشگر عظیم و پرشمار دشمن بدون کوچکترین موفقیت و دستاوردی عقب کشیده و ناکام و شکست خورده به پشت کانال بدبو نقل مکان کرد. با عقب نشينی دشمن، آتشباران کانال هم متوقف شد و دوباره صدای تکبیر و صلوات رزمندگان به آسمان برخاست. با رسیدن سردار زلفخانی و هم‌رزمانش ما نیز برخاسته و به همراه شأن از داخل لوله پل عبور و به جشن پیروزی یاران پیوستیم .  اوضاع داخل کانال هیچ خوب نبود و آتش‌باری عراقیها سنگرها را حسابی داغون و تعداد زیادی از هم‌رزمان را شهید و زخمی کرده بود. يک روز سخت و سراسر حادثه و خطر آهسته آهسته به پايان خود نزديک ميشد و در چهره سیاه و خاک گرفته تک تک همسنگران آثار خستگی کاملأ مشهود‌ و هویدا بود. آنان امروز بدون کمترين استراحتی ، چندين تک سنگين دشمن را با شهامت و ایثار درهم شکسته و برای چندمین بار طعم تلخ شکست را به بعثی ها چشانیده بودند. آنچه در اين روز بر این دلاورمردان عاشق پيشه گذشته بود. عينيت يک اعجاز و ظهور قدرت لايزال الهی بود. اگرچه شهدا و مجروحان فراوانی را تقديم محضر دوست نموده بوديم. اما همگی خشنود و سپاسگزار بوديم. زيرا همه به اين حقيقت رسيده بوديم که کاری را که امروز انجام داده ايم. بطور طبيعی از گروهی محدود مثل جمع نفرات اندک گردان ما و در آن شرايط خطرناک و دشوار ، اگر لطف و مرحمت ايزد تعالی نبود هيچگاه و هيچگونه ساخته نبود و به همين دليل بطور قلبی يقين پيدا کرده بوديم که پروردگار متعال پشتيبان و حافظ ماست و با اطمينان قلبی خود را به تقدير و قضای الهی سپرده بوديم. همه از آنچه فردا و پس فرداها پيش خواهد آمد. بی خبر بودیم. اما چون از برای رضای معشوق در اين مسير پرخطر و هولناک گام نهاده بودیم. آنچه پيش می آمد فرقی نداشت و تنها آرزويی که داشتیم توفيق در عمل به تکليف و شهادت در راه مقصود بود. وقت ملکوتی نماز مغرب فرا رسیده و نوای خوش اذان ، حالتی بس روحانی به داخل کانال بخشید. رزمندگان تیمم کرده و در داخل سنگرها به نماز عشق نشسته و زمزمه راز و نيازشان از گوشه گوشه کانال بسوی بارگاه پروردگار بلند شد. بعد از اقامه نماز ، برای آوردن آب و موشک راهی جاده خاکی شدم و در مسیر به سنگر برادر رسول منتجبی رسیده و‌ مشغول خوش و بش با آقا رسول و برادر حسن چترسیاه شدم. مشغول بگو و بخند بودیم که برادران تدارکاتی ، گونی به پشت سر رسیده و به هر کدام چندتا کمپوت داده و گفتند که عقبه به شدت زیر آتشه و خبری از‌ ماشین های تدارکات نیست. امشب نه شام داریم و نه آب و مهمات ، امشب را با این کمپوت ها سر کنید تا ببینیم که فردا خدا چه میخواهد. از یافتن آب و موشک ناامید شده و بطرف سنگرم راه افتادم. هوا کاملاً تاریک و بحث ‌و گفتگوها در مورد تحویل خط و برگشت به عقب داغ داغ شده بود. اکثریت رزمندگان بر این عقیده بودند که بدلیل خستگی و بیخوابی شدید نیروها و کم شدن تاثیر گذار نفرات گردان حتماً امشب تعویض می شویم و با همین فکر هم مشغول جمع و جور کردن تجهیزات خود برای بازگشت به عقبه بودند. تعدادی هم بقدری خسته و بی‌خواب بودند که بدون توجه به این حرف ها سر به بالين خاکی گونی های سنگر گذارده و بخواب شیرینی فرو رفته بودند... 🌀 🖍 خاطره از بسیجی جانباز ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد ... كس تماشا نكند منظره زيباتر از اين خاطری را نبود خاطره زيباتر از اين زير شمشير شهادت سحر آن‌سان رفتند كه نرفتند از اين دايره زيباتر از اين
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 💠 قسمت نهم 📽 فیلمی بسیار دیدنی و خاطره برانگیز از منطقه عملیاتی و حال و هوای رزمندگان اسلام در این عملیات غرورآفرین ... جانا هنرِ اهل وفا را مبر از یاد جانبازی مردان خدا را مبر از یاد آیین جوانمردی شیران سلحشور سرهای ز تن مانده جدا را مبر از یاد آنجا که شهیدان همگی شاهد عشقند جوشیدن خون شهدا را مبر از یاد... 🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد ♦️  در بهمن‌ماه ۱۳۶۴ با رمز مبارک فاطمه‌الزهرا(س) در منطقه اروندرود انجام گردید و رزمندگان اسلام با عبور شگفت انگیز از رودخانه وحشی اروندرود موفق به آزاد سازی شهر بندری فاو عراق و منطقه وسیعی از خاک کشور عراق شدند. ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 📽 فیلمی زیبا و خاطره برانگیز از جبهه های حق علیه باطل و رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس با نوحه ای شنیدنی و به یاد ماندنی از مداح باصفای جبهه ها 🎙... کرببلا ای حرم و تربت خونبار حسین این همه لشکر آمده عاشق دیدار حسین لشکریان حق ببین چه پر تلاش و پر خروش هوای عشق کربلا از سرشان ربوده هوش خون مطهر حسین در رگشان بُود به جوش آمده اند که غرق خون شوند چو انصار حسین آمده اند ز جبهه ها رو سوی کربلا کنند چو زاهدان در دل شب به همدگر دعا کنند به عهد با امام خود ز شوق جان وفا کنند چون شهدای کربلا شوند فداکار حسین... 🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد 👌 بسیار دیدنی و شنیدنی ، تماشای این فیلم زیبا را از دست ندهید. ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab