Ali Faani - Be Taha Be Yasin (128).mp3
5.3M
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
#علی فانی
به طه به یس
به معراج احمد
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جمعه یعنی
عطر نرگس در هوا سرمی کشد
جمعه یعنی
قلب عاشق سوی او پرمی کشد
جمعه یعنی
روشن از رویش بگردد این جهان
جمعه یعنی
انتظار مهدی صاحب زمان
❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣
╰⊱☘⊱╮ღ꧁🌸꧂ღ╭⊱❤️≺
🌼از جمعه های بی تو چه دلگیر میشوم
🍃جا خودم ز جانِ خودم سیر میشوم
🍃با هر نفس که میکشم اقرار میکنم
🌼از این نبودنت به خدا پیر میشوم
🌼با این دلِ خراب رسیدم به محضرت
🍃زیرا فقط به دست تو تعمیر میشوم
🍃از اینکه انتظار تو را میکشم ببین
🌼از مردمان شهر چه تحقیر میشوم
🌼فکر ندیدنِ تو رهایم نمی کند
🍃پس حق بده که اینهمه درگیر میشوم
🍃تنها نه جمعه ها که تمامی طولِ سال
🌼از روزهای بی تو چه دلگیر میشوم
💔#جمعه_های_انتظار
❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣
╰⊱☘⊱╮ღ꧁🌸꧂ღ╭⊱❤️≺
🌹#امام_زمان عليه السلام فرمودند : 🌹
✨ إنِّى أمانُ لِأهلِ الارض كما أنّ النُّجومَ
أمان لِأهِل السّماءِ .
🌹💫 من مايه اهل زمينم ،
چنان که ستارگان مایه امان اهل
آسمان هستند .
📓 : بحارالانوار : ج ۷۸ ، ص ۳۸۰
❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣
╰⊱☘⊱╮ღ꧁🌸꧂ღ╭⊱❤️≺
🌸🌺دلنوشته غروب دلتنگی
بارالها نظری کن حال دلم خوب شود 🌸
بازغروب جمعه آمد و از تو نیامد خبری 😭
🌺من برای جمعه ها روزشماری می کنم شاید بیایی،
تاغرق در آرامش شوم 🌸
🌺به من بگو با این دل بی قرارم چه کنم؟؟
🌸نگاهم به آسمان است و سیاهی شب آشکار شد و دوباره یارم نیامد 😭❤️
🌺مولا جان رونمایی کن و از پس پرده نهان شو 🌞
وچهره زيبايت رانشانمان بده،
🌸تاروشن شود چشم و دلمان 🌺
یابن الحسن مگه با ما قهر کردی؟؟
🌺اما نه اهل بیت علیهم السلام
که اهل قهروکینه نیستن.
🌸وای برمن بس که عصیان دیدی از ما فرجت به تأخیر افتاد 😔
🌺گل نرگس ببخش مارا به جان
مادرت زهرا 🤲
🌸مهدی جان! ای خوبتر ازخوب
من به کنجی نشستن وبه شما فکر کردن عادتی دیرینه دارم 🌺
بیا وباندیدنت مارا نسوزان 😭
🌸عجب نام قشنگی داره مهدی (ع)
🌺عجب صبر جمیلی داره مهدی (عج)
یابن الحسن سرت سلامت 🌸
🌺علما وجوانان یکی یکی رخت بر
بستند ورفتند نکنه ماهم ندیده
بریم عمرمان رو به پایان است 😔
🌺مادرسادات درپشت درب سوخته چنین دعایت کرد
🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🤲
❤️🌸🌺m_a❤️🌸🌺
(بسم الله الرحمن الرحیم )🌱
💐تکبیر عروسی 💐
پیامبر گرامی در شب عروسی فاطمه(ص) قطیفه ای را بر قاطر خود (شهباء) افکند و به فاطمه فرمود : سوار شود ، فاطمه سوار شد ، سلمان زمام استر را گرفت ، رسول خدا آن را می رانید. در بین راه جبرئیل و میکائیل هر کدام با هفتاد هزار ملک آمدند و به حضرت عرض کردند: ما آمدیم فاطمه سلام علیها را برای علی علیه السلام ببریم.
آنگاه جبرئیل و میکائیل تکبیر گفتند و خود پیامبر (ص) نیز تکبیر گفت ، از آن وقت تکبیر گفتن در عروسی ها مستحب گردید.(۱)
((چه مبارک و پر میمنت است که به جای رفتار زشت و گناهان شرم آور عروس را با تکبیر ، صلوات و رفتار و گفتار پسندیده دیگر، تا خانه شوهر بدرقه گردد)).
۱_ب: ج۴۳،ص۱۰۴
مطلب از کتاب :داستان های بحارالانوار(جلد هفتم)ص۱۰۳
درباره ی کتاب: ترجمه و نگارش : محمود ناصری
💚🌻اللهم عجل لولیک الفرج به حق زینب کبری سلام الله علیها 🌻💚