ترامپ و ایران
قسمت سوم
۳- در صورت تغییر ترکیب کنگره به سود حزب دمکرات، در انتخابات سهشنبه ۶ نوامبر ۲۰۱۸/ ۱۵ آبان ۱۳۹۷، بحران مشروعیت ترامپ بسیار جدی خواهد شد. در این انتخابات ۳۹ عضو از ۱۰۰ عضو سنا، تمامی ۴۳۵ عضو دارای حق رأی در مجلس نمایندگان و ۳۹ استاندار ایالتها برگزیده میشوند. هماکنون در مجلس نمایندگان حزب جمهوریخواه با ۲۳۶ عضو (در مقابل ۱۹۳ نماینده دمکرات) در اکثریت است.
درباره سخنان نادرست دال بر «افزایش محبوبیت ترامپ»، که به دلیل نتایج انتخابات میاندورهای ١۶ مرداد/ ٧ اوت در چند ایالت، در روزهای اخیر در ایران مطرح شده، توضیح زیر ضرور است:
این ادعا را ابتدا خود ترامپ مطرح کرد با توئیتهایی دال بر اینکه موفقیت چند نامزد جمهوریخواه در انتخابات اخیر به دلیل محبوبیت اوست.
در انتخابات میاندورهای ماه اوت، جمهوریخواهان در ایالتهایی مانند کانزاس برنده شدند که بطور سنتی بعنوان «ایالتهای قرمز» شناخته میشوند یعنی پایگاه حزب جمهوریخواه بشمار میروند. در ایالتهایی چون واشنگتن نیز، که «آبی» هستند یعنی پایگاه سنتی حزب دمکرات بشمار میروند، طبعاً دمکراتها برنده شدند. نتایج اینگونه ایالتها ملاک ارزیابی و تحلیل درباره افزایش یا کاهش محبوبیت جمهوریخواهان و دمکراتها نیست. برای ارزیابی رشد یا افول محبوبیت ترامپ، و جمهوریخواهان، باید نتایج انتخابات میاندورهای ۷ اوت را در ایالتهایی تحلیل کرد که بین دو حزب در تزلزل بودهاند. در این انتخابات، دو ایالت اوهایو و میشیگان چنین وضعی دارند.
در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ ترامپ در اوهایو پیروز شد ولی در انتخابات میاندورهای اوت ۲۰۱۸ تروی بالدرسون، نامزد حزب جمهوریخواه، برغم سفر ترامپ و حضور در کمپین او، فقط با ۱۵۶۴ رأی بر دنی اوکانر، نامزد حزب دمکرات، پیشی گرفت. فاصله آراء بسیار کم است. این امر درواقع به معنی افول حزب جمهوریخواه و کاهش محبوبیت ترامپ در اوهایو است در مقایسه با انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶.
در میشیگان نیز، که در انتخابات ۲۰۱۶ ترامپ برنده شد، وضع اینگونه بود. نتیجه انتخابات برای تعیین استاندار میشیگان ۵۲ درصد برای نامزد دمکراتها و ۵۰٫۷ درصد برای نامزد جمهوریخواهان است. این نیز به معنی افول محبوبیت ترامپ و جمهوریخواهان در میشیگان است در مقایسه با انتخابات ریاست جمهوری نوامبر ۲۰۱۶.
هماکنون این پیشبینی بطور جدی مطرح است که در انتخابات ۶ نوامبر ۲۰۱۸/ ۱۵ آبان ۱۳۹۷ اکثریت کنگره به دست دمکراتها خواهد افتاد. این امر نه تنها از آذر ۱۳۹۷ سیاستهای داخلی و خارجی ترامپ را با تقابل جدی از سوی کنگره مواجه خواهد کرد، و وضعی بسیار بحرانی برای او پدید خواهد آورد، بلکه میتواند فرایند برکناری او را، با تکیه بر دستاوردهای بسیار جدی تحقیقات رابرت مولر، رقم زند.
ابطال نتایج انتخابات ریاست جمهوری به دلیل مداخله و دستکاری یک دولت بیگانه (روسیه)، و در پیامد آن برکناری رئیس جمهور و معاونش، و احتمالاً مصالحه با دستگاه قضایی و کنگره و استعفای ترامپ و معاونش، هرچند در تاریخ آمریکا بیسابقه است ولی بعید نیست.
@salehinrasad
ترامپ و ایران
قسمت چهارم
۴- سال ۲۰۱۸ اولین سال اجرای قانون جدید مالیاتی جمهوریخواهان و ترامپ است که پس از تصویب در کنگره از پایان سال (۲۲ دسامبر) ۲۰۱۷ با امضای رئیس جمهور رسمیت یافت. پیامدهای اجرای این قانون در اواخر سال ۲۰۱۸ و اوائل سال ۲۰۱۹ آشکار خواهد شد. این قانون فشار مالی سنگینی را بر سکنه «ایالتهای آبی» وارد میکند و در مقابل به سود سکنه «ایالتهای قرمز» است و بدینسان به تعمیق شکاف میان ایالتهای «آبی» و «قرمز» میانجامد.*
تبیین قانون مالیاتی ترامپ و تأثیر منفی آن بر سکنه ایالتهای «آبی» نیازمند مقالهای تخصصی است. بطور ساده اینگونه است که مردم آمریکا دو نوع مالیات میپردازند: «مالیات دولت فدرال» و «مالیات ایالتی و محلی» که به اختصار «سالت» نامیده میشود.** تا پایان سال مالیاتی ۲۰۱۷ مردم همه ایالتها برای پرداخت مالیات فدرال حق داشتند مالیات «سالت» را از آن کم کنند و مابقی را بپردازند. این کاهش «سالت» از مالیات دولت فدرال محدودیت نداشت. به این امر «دیدکشن» (کسر کردن مالیات سالت از مالیات فدرال) میگویند. برای مثال، اگر کسی سالیانه ۱۰۰ هزار دلار درآمد داشت و ۳۰ هزار دلار آن را بابت مالیات سالت پرداخت میکرد، مبلغ فوق را از درآمدش کم میکرد و با اعلام ۷۰ هزار دلار بعنوان درآمد سالیانه مالیات فدرال را میپرداخت. در قانون مالیاتی جدید برای میزان «دیدکش» سقف ده هزار دلار برای هر خانوار تعیین شده. به این سقف مالیاتی برای کسر کردن سالت از مالیات فدرال «کپینگ» میگویند.
در ایالتهای «آبی» و پررونق آمریکا از نظر مالی، بویژه نیویورک (با ۱۹٫۸ میلیون نفر جمعیت) و کالیفرنیا (با ۳۹٫۵ میلیون نفر جمعیت)، به دلیل وجود تأسیسات عمومی فراوان، مانند بزرگراهها، میزان مالیات «سالت» و قیمت املاک و مستغلات، و به تبع آن مالیات املاک، بسیار بالاتر از ایالتهایی چون تکزاس است که سکنه آن مالیات «سالت» کمتری میپردازند. در نیویورک میانگین سرانه سالت ۲۲٬۱۶۹ هزار دلار، در کالیفرنیا ۱۸٬۴۳۸ دلار ولی در تکزاس ۷٬۸۲۴ دلار در سال است. میانگین قیمت خانه در ایالت نیویورک حدود ۳٫۲ برابر ایالت تکزاس است. معهذا، درآمد خالص (پس از کسر مالیات) سکنه این دو ایالت تفاوت زیاد ندارد: در نیویورک میانگین درآمد ماهیانه ۴۳۱۷ دلار و در تکزاس ۳۹۵۲ دلار است.
بدینسان، اجرای قانون جدید مالیاتی و محدود کردن کسر مالیات سالت از مالیات فدرال تا سقف ۱۰ هزار دلار برای هر خانوار، وضعی وخیم برای مردم ایالتهای «آبی»، بویژه نیویورک و کالیفرنیا، پدید خواهد آورد که پیامدهای آن در اواخر سال ۲۰۱۸ و سال ۲۰۱۹ آشکار خواهد شد؛ زمانی که مردم این ایالتها فشار قانون مالیاتی جدید را کاملاً لمس کنند. به این دلیل، اندرو کومو، استاندار نیویورک، قانون مالیاتی ترامپ را «اعلام جنگ به نیویورک» خواند و هشدار داد که با اجرای این قانون «نیویورک نابود خواهد شد.»
ملموس شدن نتایج این قانون مالیاتی، نفرت از ترامپ را در ایالتهای «آبی» به شدت افزایش خواهد داد، تلاش برای برکناری او را بسیار جدی خواهد کرد و میتواند موج تمرد از دولت فدرال را در ایالتهای فوق پدید آورد و حتی خواست جداییطلبی (کمپین «بله کالیفرنیا» یا «کالاکزیت») را در کالیفرنیا اوج دهد؛ ایالتی که ۱۲ درصد جمعیت آمریکا را داراست و با ۲٫۷۴۶ تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی، پس از سایر مناطق ایالات متحده و چین و ژاپن و آلمان، پنجمین قدرت اقتصادی جهان بشمار میرود. (تولید ناخالص داخلی آلمان ۳٫۶۷۷، بریتانیا ۲٫۶۲۲ و فرانسه ۲٫۵۸۲ تریلیون دلار است.)
اگر این شکاف و تنش میان ایالتهای «آبی» و «قرمز» اوج گیرد، «نظریات توطئه» نیز رواج خواهد یافت دال بر اینکه دستکاری روسیه در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ (و کمک به پیروزی ترامپ) طرحی بود برای ایجاد بحران گسترده و سرانجام متلاشی کردن ایالات متحده آمریکا از درون.
---
* ۱۵ ایالت بیش از ۶۶ درصد از سکنه تقریباً ۳۳۰ میلیون نفری ایالات متحده آمریکا را در خود جای دادهاند و تأثیرگذارترین ایالتها بر نتایج انتخابات بشمار میروند: کالیفرنیا، تکزاس، فلوریدا، نیویورک، پنسیلوانیا، ایلینویز، اوهایو، جورجیا، کارولینای شمالی، میشیگان، نیوجرسی، ویرجینیا، واشنگتن، آریزونا، ماساچوست. از این ۱۵ ایالت هفت ایالت بعنوان «قرمز» (بطور عمده هوادار حزب جمهوریخواه) و هفت ایالت بعنوان «آبی» (بطور عمده هوادار حزب دمکرات) شناخته میشوند. در ایالت میشیگان گرایش به دو حزب در نوسان بوده است.
** The State and Local Tax (SALT)
@salehinrasad
ترامپ و ایران
قسمت پنجم
✔ آیا ترامپ تنها است؟
پیشتر، در یادداشتهای متعدد در همین کانال تلگرامی، به این پرسش پاسخ دادهام و پیوندهای عمیق و دیرین ترامپ را با «مافیایی» متذکر شدهام که در خاورمیانه فعال و در تحولات آن ذینفع است:
🔸 «مغز متفکر مالی ترامپ ویلبر راس، وزیر بازرگانی کنونی در دولت او، است. به گزارش وال استریت جورنال، رابطه ویلبر راس با ترامپ به سال ۱۹۹۰ بازمیگردد؛ زمانی که ترامپ تحت فشار بدهی ۳٫۴ میلیارد دلاری در شرف ورشکستگی بود و طلبکاران میتوانستند داراییهای شخصی و شرکتی او را مصادره کنند. راس، که همزمان مدیر شرکت روچیلد اینکورپوریتد بود و بعنوان "سلطان ورشکستگی" شهرت داشت، به میدان آمد و ترامپ را از ورشکستگی نجات داد.» (یادداشت ۵ ژوئیه ۲۰۱۷)
🔸 «لرد (یعقوب) روچیلد، پسر لرد ویکتور روچیلد، هماکنون از شرکای اصلی کمپانی جنی انرژی مستقر در شهر نیوآرک ایالت نیوجرسی است که به حفاری نفت و گاز شیل در منطقه جولان اشتغال دارد. سه شریک مهم لرد روچیلد در کمپانی جنی انرژی عبارتند از دیک چنی، معاون رئیس جمهور آمریکا در دوران جرج واکر بوش، و روپرت مُرداک، "غول رسانهای" غرب، و ژنرال افرائیم (افی) ایتام، وزیر سابق امور زیربنایی اسرائیل و دوست صمیمی نتانیاهو. همزمان، ناتانیل روچیلد، پسر لرد روچیلد، از مالکان اصلی کمپانی جنل انرژی است که میلیاردری ترکیهای به نام محمدامین قرهمحمد در ترکیه تأسیس کرده و به استخراج و فروش غیرقانونی و اینک قانونی نفت و گاز در کردستان عراق، در مشارکت با بارزانیها، اشتغال دارد… در چارچوب منظومهای که من میبینم، تحریمهایی که از سال ۱۳۷۵، با طرح سناتور داماتو آغاز شد و به نقض قرارداد ایران با کمپانی آمریکایی کونوکو انجامید و در پیامد آن توتال و رویال داچ شل، با دلالی کسانی چون سلطان برونئی و کمپانی کلینورت بنسون و دیگران، حضور بیرقیب خود را در ایران آغاز کردند، سناریویی بود که ایران را به سمت پیوندهای هر چه عمیقتر با مافیایی بینالمللی با پیشینه مفصل سوق دهد که توتال و شل در قلب آن جای دارند، و نیز بانک HSBC بعنوان بزرگترین مجتمع بانکی خصوصی جهان و نیز بدنامترین آنان.» (یادداشت ۵ ژوئيه ۲۰۱۷)
🔸 «نفیذ احمد بر نقش کمپانی جنی انرژی در تحولات سوریه نیز تأکید میکند؛ کمپانی مستقر در شهر نیوآرک ایالت نیوجرسی که به روپرت مُرداک و دیک چنی و لرد (یعقوب) روچیلد و شرکاء تعلق دارد و با حمایت جدی نتانیاهو در جولان اشغالی در حال حفاری نفت و گاز شیل است و برنامههای دور و دراز در سر دارد از جمله دستاندازی بر آن بخش از جولان که هنوز در تصرف دولت سوریه است. نفیذ احمد به روابط نزدیک خانوادگی روپرت مُرداک با ترامپ اشاره میکند. باید رابطه نزدیک ناتانیل روچیلد، پسر ۴۵ ساله لرد (یعقوب) روچیلد، با ایوانکا ترامپ، دختر بزرگ ترامپ و همسر جرد کوشنر، را نیز به این تحلیل نفیذ احمد اضافه کنم و بار دیگر تأکید کنم بر نقش مهم کمپانی جنل انرژی ناتانیل روچیلد در اقلیم کردستان عراق و پیوند آن با خانواده بارزانی از یکسو، و شراکت قدیمی ترامپ با برخی چهرههای سرشناس مافیای اتحاد شوروی سابق مانند تمیر سپیر (یهودی گرجستانیتبار و غول املاک نیویورک) و توفیق عارف (متولد قزاقستان و مالک گروه بیرق) از سوی دیگر.» (یادداشت ۱۱ آوریل ۲۰۱۷)
🔸 «ولید بن طلال، مهمترین چهره دستگیرشده، از ثروتمندان بزرگ جهان بود و داراییاش بیش از ۱۸ میلیارد دلار تخمین زده میشد… دستگیری ولید و سایرین اندکی پس از دیدار خصوصی جرد کوشنر، شوهر ایوانکا ترامپ، با محمد بن سلمان انجام شد. و میدانیم نتانیاهو دوست قدیمی خانوادگی پدر جرد بوده و ایوانکا، قبل از ازدواج با جرد، دوست دختر ناتانیل روچیلد (پسر لرد یعقوب روچیلد). این نامها ما را به سوی مافیایی هدایت میکند که در حوزه گانگستریسم سیاسی- مالی سابقه طولانی دارد.» (یادداشت ۸ دسامبر ۲۰۱۷)
🔸 «پیوندهای عمیق ترامپ با مافیای جهانوطن ذینفع در خاورمیانه و روابط نزدیک او و دامادش، جرد کوشنر، با بنسلمان نشان میدهد که سیاست مداخلهگرانه در خاورمیانه را به شکلی دیگر و در ابعادی شاید گستردهتر و بحرانسازتر از پیش ادامه خواهد داد: راهکار ترامپ برای اجرای این سیاست اعطای نقش "ژاندارمی منطقه" به کانون منطقهای جنگافروز و ماجراجویی است که فعلاً بنسلمان نماد آن بشمار میرود.» (یادداشت ۶ آوریل ۲۰۱۸)
@salehinrasad
ترامپ و ایران
قسمت ششم
کِنِت رُز، دوست و نویسنده زندگینامه لرد ویکتور روچیلد (۲۰۰۳)، که از نظر من در ابعاد مختلف بویژه اطلاعاتی برجستهترین چهره تاریخ خاندان روچیلد است، در شروع فصل چهارم کتابش مینویسد: ویکتور درباره نیاکانش متوهم نبود. او میگفت: «روچیلدهای اولیه بیرحم و تقریباً گانگستر بودند؛ آنان به اقدامات پرمخاطره برای کسب پول دست میزدند.»
این داوری درباره بسیاری از اعضای نسل اول خاندانهای زرسالار معاصر صادق است. به گمانم، امروزه با برههای پرمخاطره از تاریخ معاصر جهان مواجهیم که «مافیاهای فراملیتی» نقشی آشکارتر و بیپرواتر از گذشته در هدایت دولتهای بزرگ غربی به دست گرفتهاند و ایستارهای متعارف سیاستگری سده بیستم میلادی را، هم در تعامل دولت با ملت و هم در تعامل بین دولتها، به چالش کشیدهاند. پیوند زرسالاری با دولتهای غربی جدید و عجیب نیست و پیشینه آن به سرآغاز تکوین این پدیده (مثلاً مشارکت مالی سال ۱۴۹۲ با ایزابل، ملکه کاستیل، برای تأمین مخارج سفر دریایی کریستف کلمب) میرسد، ولی این میزان از شفافیت و ماجراجویی برای غارت کمسابقه است. ترامپ برکشیده این کانونهاست فراتر از تعلقش به حزب جمهوریخواه؛ و به این دلیل برای یادداشت ۸ دسامبر ۲۰۱۸ خود عنوان «ترامپ: دیپلماسی یا گانگستریسم؟» را برگزیدم.
نتیجه میگیرم: ترامپ نه «فرد» بلکه «پدیده» است. ترامپ برکشیده و کارگزار کانونهای مالی- سیاسی فراملیتی سرشناسی است که، فراتر و گاه مستقل از دیپلماسی رسمی آمریکا، با روشهای گانگستری- مافیایی برنامههای خود را در خاورمیانه و سایر نقاط جهان پیش میبرند. منظور همان مافیایی است که جنگ داخلی سوریه را برافروخت و با سقوط برقآسا و حیرتانگیز شهر موصل (۲۰ خرداد ۱۳۹۳/ ۱۰ ژوئن ۲۰۱۴)، ۱۳ روز پس از سخنان اوباما در آکادمی نظامی وست پوینت که «پایان دوران ماجراجوییهای نظامی» را در سیاست خارجی آمریکا نوید داده بود، بناگاه داعش را به هیولایی ویرانگر برای مردم سوریه و عراق و لولویی مهیب برای ارعاب آمریکائیان، و از اینطریق غارت هر چه بیشتر از بودجه عظیم دولتیشان، بدل کرد. این همان مافیایی است که، بر بنیاد شعار ORDO AB CHAO (نظم از درون آشوب پدید میآید)، آشوب در خاورمیانه بطور عام و ایران بطور خاص را هدف گرفته است.
@salehinrasad
ترامپ و ایران
قسمت هفتم
✔ از ایران چه میخواهند؟
اگر ترامپ را «فرد» بدانیم، آنگاه میتوانیم فرضیه مطرح در شروع بحث را جدی بگیریم، و متناسب با آن راهکار بیابیم، که وی معاملهگری حرفهای است که میخواهد با روشهای خاص خود ایران را به زانو درآورد، پیروزی دیگری را، پس از دیدار با رهبر کره شمالی، بنام خود رقم زند و بدینسان برای انتخاب بعدی ریاست جمهوری اندوخته کافی کسب کند. ولی، چنانکه گفتیم، ترامپ را نمیتوان «فرد» دید و باید از منظر اهداف و برنامههای آن کانونهای مافیایی که در پس ترامپ هستند، سیاست او را در قبال ایران، و کل منطقه خاورمیانه، تبیین کرد.
با توجه به بحرانی که به دلیل تداوم تحقیقات مولر و احتمال پیروزی حزب دمکرات در انتخابات ۶ نوامبر ۲۰۱۸/ ۱۵ آبان ۱۳۹۷ در انتظار ترامپ است، «توافق با ایران»، و ملاقات با حسن روحانی در حاشیه ۷۳مین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک (۱۸ سپتامبر ۲۰۱۸/ ۲۷ شهریور ۱۳۹۷)، میتواند کمکی باشد به ترامپ برای گذر از بحران فوق. اینک، با تأکید صریح رهبری بر منع مذاکره با ترامپ،*** بنظر میرسد چنین دیداری در آینده نزدیک ممکن نیست مگر اینکه بخواهند با پرداخت هزینههای سنگین چالشی زودهنگام و محکوم به شکست را در درون ایران رقم زنند.
در ماههای آینده، فشارهای آمریکا و کانونهای منطقهای همبسته با مافیای بینالمللی پیشگفته بر ایران تشدید خواهد شد و در اوج فشارها، و تأثیرات داخلی آن بویژه در حوزه اقتصاد، مجدداً ترامپ شعار «مذاکره با ایران» را مطرح خواهد کرد. بار دیگر مسئله «مذاکره» در ایران پژواک خواهد یافت و احتمالاً از سوی برخی کانونهای سیاسی داخلی بعنوان تنها راهکار برای حل بحرانهای جاری مورد حمایت قرار خواهد گرفت. بدینسان، خواست «مذاکره با آمریکا» میتواند به چالشی جنجالی میان نیروهای سیاسی ایران تبدیل شود. ولی حتی اگر این چالش به «مذاکره با ترامپ» و «توافق جدید» بینجامد، باز پایان کار نیست.
همانگونه که پیشتر بارها تأکید کردهام، کانونهای مافیایی فراملیتی ذینفع در خاورمیانه در پی تغییر ساده «نظم سیاسی موجود» ایران به «نظم مطلوب» نیستند بلکه فروپاشی نظام مستقر و قدرتمند و باثبات کنونی، و «آشوب بزرگ» ناشی از این فروپاشی، را دنبال میکنند. فرجام این «آشوب بزرگ» برای ایران، بر اساس تجربه جنگ داخلی ده ساله یوگسلاوی در دهه ۱۹۹۰ میلادی و تجزیه آن به ۵ دولت کوچک کنونی، و نیز تجربه فروپاشی نظام سیاسی و تخریب زیرساختهای ملی در لیبی و فاجعه جنگ داخلی سوریه، تخریب تمامی زیرساختهای ملی و تجزیه ایران به چند کشور کوچک و حقیر خواهد بود.
پایان
---
*** «اگر به فرض محال قرار بود با آمریکاییها مذاکرهای کنیم قطعاً با دولت فعلی هرگز مذاکره نمیکردیم.» (دوشنبه، ۲۲ مرداد ۱۳۹۷)
@salehinrasad
🗓سالروزفرارذلیلانهمحمدرضا از ایران
🏴درکودتای ۲۵مرداد۳۲توسطانگلستان
💠رهبرانقلاب
‼️برای یک ملت هیچ ننگی بالاتر از این نیست که حکام و سیاستمداران کشور را سفارتخانه دولت انگلیس بیاورد و ببرد، کدام ننگ برای یک ملت، از این بالاتر است!؟ ۷۷/۲/۲
⚠️توجه؛
🇬🇧عملیات آژاکس در ۲۵مرداد۳۲ ناکام ماند و در ۲۸مرداد۳۲ به انجام رسید!
📸بازگشت محمدرضا به ایران بعدکودتا
@salehinrasad
📎🔹دادستان کل کشور خبر داد:
نامه 6 وزیر برای رفع فیلتر از یک شبکه اجتماعی!
🔸دادستان کل کشور گفت: 6 وزیر نامه مینویسند تا تشکیل جلسه بدهیم و رفع فیلتر از فلان شبکه کنند، من هم صراحتا میگویم زیر بار نرفتم، چون میبینم شریک در ظلم خواهم شد.
به گزارش میزان، حجتالاسلام محمد جعفر منتظری در همایش مقابله با جرایم مالی در فضای مجازی که دیروز با حضور معاونین دادستانهای مراکز استان سراسر کشور برگزار شد، گفت: برخی از این شبکهها که ما را درگیر مصادیق مجرمانه کرده است را براساس قانون مسدود میکنیم، اما میبینیم برخی آقایان صدایشان بلند میشود. 6 وزیر نامه مینویسند تا تشکیل جلسه بدهیم و رفع فیلتر از فلان شبکه کنند، من هم صراحتا میگویم زیر بار نرفتم، چون میبینم شریک در ظلم و جرم خواهم شد.
منتظری بااشاره به لزوم توجه به شبکههای اجتماعی داخلی و جوانانی که میتوانند بسترهای لازم در این زمینه را فراهم کنند؛ اما ابراز لازم را در اختیار ندارند، افزود: با کسانی که پیامرسانهای داخلی را ایجاد و مدیریت میکنند جلسات متعدد داشتیم البته در ابتدای هر کاریاشکالات و نواقصی وجود دارد و چه کاری است که از همان اول کامل باشد؟ باید جلو برود و نواقص برطرف شود.
وی بیان کرد: از مردمی که آسیبهای فراوانی از این فضای مجازی در بخش اخلاقی، مالی، سیاسی، امنیتی میبینند میخواهم که از مسئولین بخواهند ما را از این جهنم نجات دهند و به یک مطالبه عمومی تبدیل شود.
دادستان کل کشور عنوان کرد: ما ابزار لازم در اختیار داریم اما عدهای مخالف هستند. عدهای با گرایشهای سیاسی امکان دارد مطالبهای داشته باشند آیا جمهوری اسلامی باید به همه مطالبهها توجه کند؛ مطالبهای که در چارجوب قانون است باید به آن توجه شود و ما از فضای مجازی و امکانات ارزشمند روز که به تعبیر مقام معظم رهبری فضای مجازی دو فرصت و یک تهدید است باید از فرصتها استفاده کنیم و تلاش کنیم از تهدیدها دور باشیم...
ادامه مطلب👇
http://kayhan.ir/fa/news/139913
🔴تجمع طلاب واساتید حوزه علمیه قم در حمایت از بیانات اخیر رهبرمعظم انقلاب و اعتراض به مشکلات اقتصادی کشور
♦️با عنوان روحانیت همدرد مردم
▫️پنج شنبه ۲۵ مرداد
▫️ساعت ۱۰:۳۰ صبح
♦️سخنران: استاد رحیم پور ازغدی
♦️مکان: مدرسه فیضیه قم
چند نکته درباره حکمت متعالیه "اشتباه کردم"
✍ رهبر معظم انقلاب اخیرا فرمودند: «در قضیهی برجام، بنده اشتباه کردم اجازه دادم که وزیر خارجهی ما با آنها صحبت کند، ضرر کردیم.»
🔹چند نکته درباره این بیانات وجود دارد. نخست اینکه رهبری از همان ابتدا یقین داشتند و به تواتر فرمودند به مذاکره با آمریکا خوش بین نیستند. یا اینکه آمریکا، دشمن بدعهد و غیر قابل اعتماد است. بنابراین آنچه در ماجرای برجام پدید آمد، برای ایشان روشن تر از روز بود و چیزی بر علم و یقین ایشان اضافه نشده است.
♦️بله برای کسانی از عوام و خواص که هویت شیطان بزرگ را نمی شناختند یا دچار لغزش و غفلت و وسوسه شده بودند، رفتار پسا برجامی آمریکا موجب می شود که بفهمند اشتباه کرده اند. اما این روند برای رهبری و مؤمنان و انقلابیون از همان آغاز روشن بود. در واقع در اینجا، دریافت و فهم عمومی نسبت به اشتباه بودن امید به مذاکره و توافق با آمریکا را بازگو می کنند.
🔹نکته دوم این است که برخی می گویند بیانات اخیر حضرت آیت الله خامنه ای، صرفا ناظر به گفت و گوی وزیر خارجه با مقامات آمریکایی است ، نه کلیت مذاکرات و توافق با آمریکا! سوال: آیا مذاکره و توافق، جز از مسیر ملاقات ها و مذاکرات وزیر خارجه با مقامات آمریکایی پدید آمده است؟ آیا می توان گفت و گوهای آقای ظریف را غیر از روند مذاکرات دانست؟ در حقیقت اینجا سخنان رهبری ناظر به اصل و کلیت مذاکره است و نه مثلا یک دیدار خاص و شخصی آقای ظریف.
🔹رهبر انقلاب همان جا تصریح می کنند که برخی شرط ها و خط قرمزهای تعیین شده، از سوی مذاکره کنندگان رعایت نشد. به عبارت دیگر، اذن مذاکره، #مجوز_مشروط بود اما مذاکره کنندگان این خطوط قرمز را رعایت نکردند.
♦️رهبری با صراحت، شرط نرمش و انعطاف تاکتیکی را قهرمانی و استقامت نامیدند و راهبرد را "#نرمش_قهرمانانه" نامیدند اما دولت و مذاکره کنندگان، غالبا نرمش و سازش نشان دادند و کمتر قهرمانی و مقاومت کردند، چه در نگارش بی دقت برجام و چه در اجرای بی دقت تر و یک سویه آن، با وجود 29 شرط رهبری و مجلس و شورای عالی امنیت ملی.
🔹رهبری در طول پنج سال مذاکرات و اجرای برجام دائما از دولت و وزارت خارجه می خواستند نرمش را به عنوان صرفا یک #تاکتیک، چاشنی #راهبرد دیپلماسی شجاعانه انقلابی و ملی کنند و اکنون که پس از پنج سال، برای عوام و خواص معلوم شده دوستان در تراز این #مجوز_مشروط نیستند، رهبری می گویند "در قضیه برجام، بنده اشتباه کردم اجازه دادم وزیر خارجه ما با آنها صحبت کند، ضرر کردیم".
♦️شاهد مدعا فراز بعدی بیانات رهبری است: "چرا مذاکره کنیم؟ برجام نمونهی واضح این است. تازه بنده سختگیری میکردم -که البتّه همهی خطوط قرمزی که ما معیّن کرده بودیم رعایت نشد- طرف مقابل اینجوری عمل کرد. خب با این دولت نمیشود مذاکره کرد... با هرکسی که مذاکره میکند، وضعش اینجوری است. ما باید وقتی مذاکره کنیم، وقتی وارد این بازی خطرناک بشویم که فشار او، هوچیگری او، نتواند در ما تأثیر بگذارد بهخاطر یک اقتداری که داریم. بله، آنوقتی که جمهوری اسلامی از لحاظ اقتصادی، از لحاظ فرهنگی، به آن اقتداری که ما در نظر گرفتهایم برسد، آنجا برود مذاکره کند؛ حرفی نیست. #امروز_چنین_چیزی_وجود_ندارد؛ ما اگر چنانچه برویم مذاکره کنیم، قطعاً این مذاکره به ضرر ما تمام خواهد شد".
🔹اینجا علم جدیدی برای ایشان حادث نشده، بلکه یقین روز اول ایشان درباره ماهیت خبیث شیطان بزرگ و استطاعت پایین تیم مذاکره کننده (به اعتبار منطق "مذاکره و توافق به هر قیمت" آقای روحانی) برای مردم نیز #معلوم و منکشف شده است. این اعلام و اعلان علم قبلی است و نه علم جدید، تا حمل بر اشتباه نزد رهبری شود.
♦️این از ادب و کرامت و عطوفت و مصلحت اندیشی رهبری است که به جای سرزنش قاصران و مقصران مذاکرات، بار مسئولیت را برعهده می گیرند، چنان که سیره امام خمینی (ره) بود. چرا؟ چون مهم تر از همه چیز، حفظ انسجام داخلی در برابر گستاخی و کمین نشستن دشمن است که اتفاقا همین انسجام را هدف گرفته است. البته رهبری در این میان، با لطافت و کیاست تمام، عبرت ها و ممنوعیت های پدید آمده از تجربه اعتماد به دشمن دغلباز و بدعهد را هم بازگو می کنند تا کسانی دوباره برخی عوام و خواص ما را وسوسه نکنند و مانند سال 92 نگویند "بالاخره برای توافق باید یک حالی به آمریکا داد"! آن زمان "فضاسازی پرفشار و فریب دشمن" و "فریب پذیری و عوام فریب برخی خواص متنفذ"، راهی جز تجربه توام با خسارت مذاکره-توافق باقی نگذاشته بود.
🔹رهبر در نظام امام-امامت مسئول است اول و آخر قافله (پیشتازان، و کندرو ها و عقب افتادگان) را چنان با هم مراعات کند که همه قافله پیش روند و از مکاید راهزنان یا شرکای آنها در قافله، در امام بمانند.
والحمد لله رب العالمین.
محمد ایمانی
@salehinrasad
🔴استاد رحیمپور ازغدی: مفاسد موجود در بین برخی مسئولان جای تاسف دارد/ چرا رئیس قوه قضائیه لیست قضات فاسد را اعلام نمیکند؟
♦️عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در تجمع طلاب واساتید حوزه علمیه قم در حمایت از بیانات اخیر رهبرانقلاب و اعتراض به مشکلات اقتصادی کشور:این تجمع برای جنجال برگزار نشده و هدف از بنای آن تلاش برای برقراری عدالت است.
♦️بعد از ۴۰ سال متأسفانه وزیری وجود دارد که بهراحتی میگویدکه من بیش از هزار میلیارد تومان ثروت دارم درصورتیکه در دهه ۶۰ کسی جرات بیان اینگونه سخنان را نداشت و در این بین دشمن سعی میکند مردم را به اسلام سیاسی بدبین کند.
♦️همانطور که مشاهده شد، اقتصاد برجامی به یاس مردم منتهی شد و کسانی که وعدههای خوش به مردم میدادند، باید پاسخگوی اوضاع اقتصادی و قیمت ارز و سکه در کشور باشند.
♦️کسانی که سکهها و وامهای کلان را به محتکرین میدهند، در برخورد قانونی در اولویت بوده و در وهله نخست باید با آنها برخورد شود.
♦️رئیس قوه قضائیه گفتند که لیست قضات فاسد را اعلام میکنیم، اما سؤال اینجاست که چرا اعلام نمیکنند، باید با مفسدان برخورد علنی شود تا مردم به عملکرد قوه قضائیه شک نکنند.
♦️زمانی که مسئولان با مفسدان برخورد قاطع نمیکنند، مردم در فضای مجازی و در مواجهه با سؤالات بیجواب به مسئولان بدبین شده و خشم عمومی ایجاد میشود.
♦️دهه چهارم انقلاب اسلامی پیچ انحراف بوده و این اتفاقی است که در صدر اسلام نیز جانبازان اسلام به جنگ با امیرالمؤمنین برخاستند.
♦️ضربه اصلی باید به فساد در درون حکومت وارد شده و اگر اشرافیت مذهبی در کشور شکل گرفته، باید از بین برود، نمیشود شعار مرگ بر آمریکا داد و فرزندانمان در آمریکا به تحصیل و خوشگذرانی بپردازند.
♦️علیرغم اینکه برخی از افراد ریشه سکولاریسم را در دانشگاه دنبال میکنند، باید گفت که ریشه سکولاریسم در حوزه علمیه بوده و در حوزه علمیه به مسائل روز کشور و مسائل حل نشده توجه نمیشود و در زمینهٔ فقه بانکی و اقتصادی بیسوادی حوزه و دانشگاه موج میزند.
@salehinrasad