قبل‌تر ها وقتی کسی فقط از غم‌هاش برام می‌گفت و من رو شریک شادی‌هاش نمی‌کرد، احساس می‌کردم ازش دورم. چون اگر نزدیک بودم، باید متوجه میشد که شادیشو دوست دارم، و باید دوست می‌داشت که منو با خوشحالیش خوشحال کنه. اما الآن نگاهم به این قضیه از یک زاویهٔ دیگه‌ست. حساسیتم نسبت به دور و نزدیک‌بودنم در اکثر روابط رو از دست داده‌م -شاید به‌خاطر کهولت سنه!- و چیزی که متوجه شده‌م اینه که این مدل رفتار، یعنی فقط تقسیم غم‌ها، روی طرز فکر من نسبت به رحمت خدا هم تأثیر میذاره! یعنی وقتی می‌بینم یک نفر، دو نفر، ده نفر، فقط دارن از غم میگن، و خیلی خیلی کم از شادی؛ ممکنه پس‌زمینهٔ ذهنم این شکل بگیره که خدا اساساً بنده‌هاشو غمگین می‌خواد! حالا شاید هیچ‌وقت نیام چنین جمله‌ای رو صراحتاً بگم. ولی همین که وقتی غم پیش میاد، با خودم بگم آره دیگه همه غمگینن، منم مثل اونا... همین ناامیدیِ پنهان و تعمیمِ یک‌سره و یک‌جانبه، نشون میده چنین گزاره‌ای توی ذهنم هست، هرچند ادب رو رعایت کنم و بیانش نکنم! در حالی که چنین چیزی محاله، اینکه هیچ دلخوشی‌ای، مطلقاً هیچ دلخوشی‌ای با غم نباشه؛ چون إنّ مع العسرِ یُسراً، فإنّ مع العسرِ یُسراً. حالا درسته من باید اینقدر قوی باشم که ده تا و صد تا نمونهٔ ظاهراً فقط غمگین، عقایدم رو نشونه نره؛ اما کیه که ندونه آدمیزاد چقدر فراموش‌کاره و چقدر ذهنش پر از تعمیم‌های بیخوده! خب البته این یک مثال بود. در کل قرار نیست که آدم همهٔ خوشی‌هاش رو به همه بگه، اما مثلاً حدیثی داریم که: إنَّ اللّه َيُحِبُّ أن يَرى أثَرَ نِعمَتِهِ على عَبدِهِ (خدا دوست دارد اثر نعمتش را بر بنده‌اش ببیند؛ تحف العقول، ج۲، ص۵۶). و فکر می‌کنم حداقل اثرش شاد و بشّاش بودنه، یا لبخند زدنه، یا زیاد الحمدلله گفتنه. حتی برعکسش هم هست. کسانی که یک تصویرِ به‌طور افراطی شاد از خودشون ارائه میدن، باز ممکنه باعث بشن که در مخاطب دید غیرواقعی‌ای شکل بگیره. البته درسته. ما تا یه جایی، واقعاً مسئول برداشت‌ها و عقاید دیگران نیستیم. هرکس خودش باید عقاید خودش رو بسازه‌، با تحقیق، نه با مشاهدات عینی. و ما فقط مکلّف به درست عمل کردن هستیم، و نه محوریت‌دادن به برداشت دیگران. اما این طریق میانه در ابراز غم و شادی هم، همون درست عمل کردنه! این‌هایی که میگم فقط آثار این عمل هستند، نه شاید لزوماً دلیلش. جُدا از این مثال، چیزی که الآن می‌خوام بگم اینه که ارتباطات ما با دیگران، حتی وقتی ظاهراً هیچ گزارهٔ اعتقادی‌ای مطرح نباشه، هیچ منبر و استدلال و بحثی مطرح نباشه، باز هم مستقیماً روی عقایدمون تأثیرگذاره. شاید یک علت این‌که توصیه شده با علما و بزرگان و افرادی که تهذیب نفس می‌کنند رفت‌وآمد داشته باشیم، همین تأثیر غیرمستقیمه، و نه فقط حرف‌های دینی‌ای که مطرح میشه. و این خیلی شیرین، و خیلی ترسناکه! ❤️ @pelak13

‌ وَ أنتَ ... وَ أنتَ ... ‌

دنیا پلی دارد که در هر سوی آن باشی در فکر سوی دیگری! آوخ چه آونگی! #فاضل_نظری @pelak13

سَلامٌ هِی حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ 🆔eitaa.com/m_a_tavallaie

برای دختر کاپشن صورتی، گوشواره قلبی... @pelak13

👆نقطه زن یعنی اینکه زمین بسکتبال و فوتبال سالمه 🔹حتی استندهای بسکتبال هم سالمه فقط ساختمان مورد نظر ویران شده روح شهید حسن تهرانی مقدم شاد❤️ #موشک_نقطه_زن #پاسخ_سخت

می‌خواستم معادل‌های کلمهٔ استنساخ رو ببینم. حواسم نبود که کیبورد انگلیسیه و وقتی تایپ کردم شد hsjksho! اومدم کیبورد رو تغییر بدم که دیدم عه! خود سایت بهم استنساخ رو پیشنهاد داده! چقدر متشکر شدم :) انگار که درک‌کردن هم یه همچین چیزیه. شاید تنظیمات طرف مقابل دقیق نیست، شاید منظورش از چیزی که میگه یه چیز دیگه‌ست. تو چقدر باید هنرمند و هوشمند باشی که مسألهٔ احتمالیش رو بفهمی و در عین حال خودت جایگزینش نکنی؛ فقط بهش پیشنهاد بدی یا ازش بپرسی که عزیزم، احیاناً مسأله‌ت فلان‌چیز نیست؟! ❤️🌱 @pelak13

در این دوره رایگان، روایت شنیدنی و جذاب ۵ زن برجسته در طول تاریخ را خواهید شنید: 🔸 عموره بنت زمران (همسر حضرت نوح علیه السلام) 🔸مادر حضرت ابراهیم (ع) 🔸 همسر حضرت لوط(ع) 🔸 آرایشگر کاخ فرعون 🔸صفورا (همسر حضرت موسی علیه السلام) 🔗پیوند ثبت‌نام رایگان: 🆔https://formafzar.com/form/33m67 #زنان_تمدن_ساز #جنگ_روایت‌ها #روایت_انسان 🆔 @Revayate_ensan_home

امام صادق علیه‌السلام: نحنُ صُبَّرٌ و شِيعَتُنا أصبَرُ مِنّا؛ و ذلكَ أنّا صَبَرنا على ما نَعلَمُ، و صَبَرُوا هُم على ما لا يَعلَمُونَ. ما صبوریم، اما شيعيان ما از ما صبورترند؛ زيرا ما بر چيزى صبر مى‌كنيم كه مى‌دانيم و آنها بر چيزى صبر مى‌کنند كه نمى‌دانند. بحار الانوار | ۲۷، ۸۴، ۷۱ @pelak13