eitaa logo
پلاک ۱۳
102 دنبال‌کننده
704 عکس
138 ویدیو
7 فایل
من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درَم... ✨❤️ + اگر نکته‌ای هست: @ftm_omt
مشاهده در ایتا
دانلود
باز آی و دل تنگ مرا مونس جان باش... 💛✨ @pelak13
💫 امیرِ جانِ ما (علیه‌السلام): 💫 دوستان خدا کسانی هستند كه... ✨ وقتى مردم به ظاهر دنيا نگاه کردند، باطن دنيا را ديدند. ✨ آنگاه كه مردم به فرداى آن پرداختند، خود را سرگرم امروز آن ساختند. ✨ از دنيا ميراندند آنچه را كه ترسيدند آنان را بميراند؛ ✨ و از آن رها كردند آنچه را كه دانستند ايشان را رها مى‌كند. ✨ بهره‌های دیگران از دنیا را کم شمردند... ✨ و رسيدنشان به دنيا را «از دست دادن» يافتند. ✨ با آنچه مردم آشتى كردند، دشمنى ورزيدند... ✨ و با آنچه مردم دشمنى نمودند، آشتى كردند. ✨ قرآن به وسيلۀ آنان دانسته شد... ✨ و آنان به وسيلۀ قرآن دانستند. ✨ كتاب به آنان استوار است... ✨ و آنان نيز به كتاب استوارند. ✨ محل امیدی بالاتر از محل امید خود نمى‌يابند، ✨ و محل ترسی بالاتر از آنچه خود از آن می‌ترسند، نمى‌بينند. 💫 حکمت ۴۳۲ نهج‌البلاغه @pelak13
💞 ای روشنیِ چشمِ رسول... 🌸💕 ملائک در طواف چادرش پروانه‌پروانه به‌سوی جانمازش می‌رود سلانه‌سلانه شبی در عرش از تسبیح او افتاد یک دانه از آن دانه بهشت آغاز شد، ریحانه‌ریحانه... 🥲💕 عیدتون مبارک ✨😍❤️ @pelak13
این رسم را که وقتی برق می‌آید صلوات می‌فرستند، چقدر دوست دارم... آری، آری... نور شما هستید، هرجا شما باشید روشن است و هرجا نباشید، ظلمت... خانهٔ دلمان به حضورتان همیشه روشن باد... ✨💛 ... @pelak13
💕 یک عاشقانهٔ آرام: کلیک @pelak13
🎙 در تبلیغات گوناگون می‌گویند که جمهوری اسلامی نیروهای نیابتی خودش را در منطقه از دست داد؛ ❌ این هم یک غلط دیگر! 💢 جمهوری اسلامی نیروی نیابتی ندارد. 👈ما اگر یک روزی بخواهیم اقدام کنیم، احتیاج به نیروی نیابتی هم نداریم. 🍀به لطف الهی، فردای منطقه از امروز منطقه بهتر خواهد بود. ✨ رهبر عزیز انقلاب | ۲ دی ۰۴ @pelak13
🌾 سلامٌ علیٰ کلماتٍ بَقیَت في القلب و رُبَّما سَتَبقیٰ...! 🌾 سلام بر واژگانی که در دل مانده‌اند و چه‌بسا باقی بمانند... . @pelak13
استاد ادبیات عربی ما در دانشگاه، خانمی شوخ‌طبع و خوش‌مشرب بود. سر کلاس گاهی نکات طنزی می‌گفتیم و می‌خندیدیم، گاهی هم از خاطراتمان تعریف می‌کردیم. معمولاً بعد از دقایقی استاد می‌گفت: «خب، بریم سراغ درس». این جمله را با همین‌ترتیب، بارها از او شنیدیم؛ چون در کلاس‌هایش زیاد شیطنت می‌کردیم و باید دوباره ما را به درس برمی‌گرداند. درس‌هایش را خیلی دوست داشتم، خودش و درس دادنش را هم. حتی از نظر منطقی هم دلم نمی‌خواست کلاس به شوخی کردن بگذرد. با این حال باید اعتراف کنم که جملهٔ «خب، بریم سراغ درس» از نظر روانی هربار و هربار، قدری برایم سنگین بود. انگار طبع آدمیزاد به راحت بودن گرایش دارد و حتی اگر خودش تمایل به کار جدی‌تری داشته باشد، باز هم شروع حرکت به سمت آن کار برایش سنگین است. ولی چاره چه بود؟ باید صبورانه آن سنگینی را می‌پذیرفتیم. هدف از دور هم جمع شدنمان شوخی و خنده نبود که به آن بسنده کنیم. استاد با همان «خب، بریم سراغ درس» گفتن‌ها باعث نجاتمان شد و بنیادهای ادبیات عربی را در ذهنمان شکل داد؛ تا بتوانیم عربی بخوانیم و بفهمیم. من فکر می‌کنم در تمام زندگی نیاز به افرادی داریم که ما را از روزمرگی نجات دهند. طبعمان به راحت بودن گرایش دارد، پس باید کسانی باشند که مدام یادآوری کنند که برای اهداف دیگری اینجا جمع شده‌ایم. خوردن و خوابیدن و حتی کار کردن، اگر در حد خود باشد بد نیست، ولی نباید معنای زندگی را در خود جمع کند. باید سنگینی این حقیقت را بپذیریم؛ تا بتوانیم به سرمنزل مقصود برسیم و آنچه را که باید، بخوانیم و بفهمیم... . @pelak13
این کانال، کانال نویسندهٔ کتاب «کهکشان نیستی» هست. قراره برنامهٔ معنوی بدن، حتماً مفید خواهد بود ان‌شاءالله 🥰🧡 @pelak13
ولادت حضرت عیسی علیه‌السلام مبارک ❤️ @pelak13
عشق و عدالت، دو تا مفهومن که تجلی هرکدوم رو می‌بینم دلم میره، حتی وقتی ماجرا هیچ ربطی به من نداره... مثلاً مادری خم میشه و پسرش رو با خوشحالی می‌بوسه، من ذوق می‌کنم. دست آقایی گل می‌بینم که لابد قراره خانمش رو خوشحال کنه، ذوق می‌کنم. مردی خم میشه و پای مادرش رو می‌بوسه، باز من... . یا مثلاً حق کسی از کسی گرفته میشه که هیچ صنمی باهاش ندارم، اما ذوق می‌کنم. انگار این مفاهیم به اشخاص وابسته نیستند، خودِ خودشون شیرین و ارزشمندن. پس حالا باید بگم خوشا روزی که جهان سراسر عدالت و عشق باشه... . ❤️ @pelak13
هدایت شده از Najva
─┅ঊ🍃🥀🌟🥀🍃ঊ┅─ بسم‌الله الرحمن الرحیم بر درگهت آمدم دوباره با جرم و خطای بی‌شماره گویم به دو چشم پر ستاره تو لطف نموده‌ای مرتّب ما را به «علی» ببخش یاربّ گفتی که بیا و بخشش از من از تو گره و گشایش از من دل‌خسته! بیا؛ نوازش از من این نفس ولی نشد مُهَذَّب ما را به «علی» ببخش یاربّ دانی چه شد و چه‌کار کردم از درگه تو، فرار کردم من لغزش بی‌شمار کردم پیمانه‌ی جرم شد لبالب ما را به «علی» ببخش یاربّ از درگه تو، شرف گرفتم دامان تو را به کف گرفتم اذن سفر نجف گرفتم حالا که «علی علی» است بر لب ما را به «علی» ببخش یاربّ ─┅ঊ🍃🥀🌟🥀🍃ঊ┅─