چند نفر را در دنیا می‌شناسی، که فقط تکرار نامشان دلت را این‌طور بلرزاند؟ :) ❤️ @pelak13

تفاوت‌های آدم‌ها واقعاً برایم جالب است. آدم‌ها اولویت‌هایشان را در رفتار خود نشان می‌دهند، بی‌آنکه حرفی از این اولویت‌ها بزنند. سازوکار فکرشان را در تحلیل‌هایشان بروز می‌دهند، بی‌آنکه شاید حتی خودشان بدانند. گاهی هم تصور تو اشتباه است. برای خودت الگویی از رفتارشان ساخته‌ای، یک‌دفعه رفتاری نشان می‌دهند که تصورات قبلی را نقش بر آب می‌کند. همین رفتار هم قطعاً از الگوی دیگری پیروی می‌کند؛ الگویی که تو ندیده‌ بودی. به‌هرحال، توجه به تفاوت‌های آدم‌ها برای من لذت‌بخش است. سعی می‌کنم همیشه از تحلیل نهایی طفره بروم، حتی در دلم، چون همیشه ابعاد مخفی‌ای وجود دارد. اما دوست دارم بدانم طرف مقابلم چطور فکر می‌کند، چطور تحلیل می‌کند. زیاد نباید درگیر آدم‌ها شد؟ می‌دانم. من از این کار به‌عنوان تفریح استفاده می‌کنم! البته محکی برای خودم هم هست. مثلاً بعضی وقت‌ها با خودم می‌گویم حدس می‌زنی فلانی چه واکنشی نشان بدهد؟ گاهی درست فکر می‌کنم و گاهی اشتباه. در همین راستا، به این فکر می‌کنم که چه می‌شود اگر به احساسات به‌عنوان نشان‌گر نگاه کنیم؟ مثلاً وقتی می‌بینم طرف مقابل همیشه فلان‌طور رفتار می‌کند و حس من در مقابل رفتارش فلان است، از خود بپرسم چرا؟ من چرا از این رفتار غمگین می‌شوم؟ چرا به این رفتار دلبسته می‌شوم؟ از اینجا می‌توانم به سازوکار ذهن خودم هم برسم. البته هم‌چنان به‌طور غیرقطعی... چون آدمیزاد حتی خودش هم برای خودش ابعاد مخفی دارد. تفاوت فکر آدم‌ها برایم جالب است و به همین دلیل وقتی آدم‌ها دربارهٔ خودشان حرف می‌زنند، دلم می‌خواهد گوش بدهم. آدم‌ها بعضی کل‌نگرند، بعضی جزءنگر. بعضی ذهن طبقه‌بندی‌شده دارند، بعضی بیشتر از طبقه‌بندی، خلاقیت دارند. بعد می‌بینی آن آدم کل‌نگر، یک‌دفعه در بعضی مسائل جزءنگر شد! خب، شاید این یک تبصره است؟ شاید هم اصل مدل تفکرش همین جزءنگری باشد و همهٔ آن کل‌نگری‌ها که دیده‌ای تبصره بوده، تحت تأثیر یک قانون دیگر! واقعاً ممکن است! آدم‌ها پیچیده‌اند... دربارهٔ خوب و بد حرف نمی‌زنم. مثلاً می‌توانی بگویی کل‌نگری یا جزءنگری یکی بد و یکی خوب است؟ قطعاً نه. هرکدام مناسبِ بعضی جاها هستند، هرکدام بعضی جاها به‌تنهایی آسیب‌زا هستند. خوب و بد در اهداف و ارزش‌ها تجلی پیدا می‌کند، من دربارهٔ مرحلهٔ قبل‌از آن حرف می‌زنم. از این توجه‌ها به چه می‌رسم؟ گفتم که. اولاً تفریح است! ثانیاً به شناخت خودم می‌رسم. ثالثاً می‌توانم حدس بزنم باید با هرکس چطور رفتار کنم و از هرکسی انتظار چه واکنشی داشته باشم. البته این معیارها تقریباً هیچ‌وقت دائمی نمی‌شود، اما کم‌کم ثبات نسبی‌ای پیدا می‌کند و تاکنون از این دقت بارها بهره برده‌ام. در نهایت، به این فکر می‌کنم که جانم! عجب خالق خلاقی...! 💛✨ @pelak13

روزهایی رو که به‌خاطر تراکم کارهام فرصت ندارم احساسات زیاد و خاصی داشته باشم، دوست دارم. اینم یه مدل رهاییه. @pelak13

💛☘ @pelak13

قربان بودنش بروم! در این سه تولدی که پشت‌سرهم است، گاهی به تولد او کمتر توجه می‌شود؛ چون او را نمی‌شناسیم. امام چهارمِ شیعیان، امام عزیزِ من 💛 گفته بودم استادم می‌گوید تمام مشکلاتم به‌خاطر توحید است؟ گفته بودم‌. استاد می‌گوید امام سجاد(علیه‌السلام) توحید مردم را درست کرد. بعد از فاجعه‌ای که در کربلا رقم خورد، مردم برای تنفس نیاز به اکسیژن داشتند، نیاز به توحید. به همین دلیل است که هر رابطه‌ای که در زندگی داریم، در دعاهای امام سجاد(علیه‌السلام) آمده است: رابطه با دوستان (دعای ۵)، رابطه با زمان (دعای ۶)، رابطه با ستم‌دیدگان (دعای ۱۴)، رابطه با بیماری (دعای ۱۵)، رابطه با طبیعت مثل باران (دعای ۱۹)، رعدوبرق (دعای ۳۶) و ماه (دعای ۴۳)، رابطه با پدر و مادر (دعای ۲۴)، رابطه با فرزند (دعای ۲۵)، رابطه با پیامبر اکرم (دعای ۲) و... . این‌ها یعنی در دنیا، رابطه‌ای نیست که محور آن توحید نباشد. اگر امام باقر و امام صادق(علیهماالسلام) توانستند باب علم را باز کنند و شاگردانی چون زراره تربیت کنند، به‌خاطر تنظیم روابط مردم با خدا بود، که توسط امام سجاد(علیه‌السلام) انجام شد. این از یک طرف. از طرف دیگر، تابه‌حال به چشم نامه‌های عاشقانه به دعاهای صحیفهٔ سجادیه نگاه کرده‌ای؟ آدم دوست دارد فقط بنشیند این مکالمهٔ عاشقانه را گوش بدهد و لذت ببرد... قربان بودنش بروم؛ که بسیار مبارک است 💛🧡❤️ @pelak13

باهم قرار گذاشتیم. گفت: «آنجا می‌ایستی؟» گفتم: «نه، قدم می‌زنم. وقتی رسیدی، همدیگر را پیدا می‌کنیم.» راه رفتن انرژی می‌‌برد، اما یک جا ایستادن از آن سخت‌تر است. درست مثل زندگی... . @pelak13

رفته بودیم آرامگاه خواجه‌ربیع، برای زیارت اهل قبور. مراسمی برای شهدا گرفته بودند. یک بالگرد آمد و دور آن محوطه چرخید؛ بابا می‌گفت دارد دور شهدا می‌گردد. چرخید و چرخید، شاید ده دور، چهارده دور... خیلی نزدیک بود. بعد هم از بالگرد روی زمین گل ریختند؛ نرگس، داوودی، رز... درست وسط زمستان، همه‌جا به‌یک‌باره بهار شد. منظره واقعاً زیبا بود، اما من گریه کردم. به‌خاطر شهدایی که رفتند و این سرزمین را آن‌قدر امن کردند که از آسمانش بر زمین گل ببارد، گریه کردم. به‌خاطر امامی که او را ندیدم ولی وام‌دار انقلابش هستم، گریه کردم. آخری را هم بگویم؟ نزدیک بودن بالگرد و صدای بلندش مرا یاد شهید رئیسی انداخت، گریه کردم... . #ناگهان_باز‌_دلم‌_یاد‌_تو‌_افتاد_شکست @pelak13

قبل‌از اینکه به دنیا بیام، قرار بود اسمم ریحانه باشه! اما جریاناتی اتفاق افتاد که اسم فاطمه نصیبم شد 😍😇 هنوز هم یکی از عزیزانم هست که گاهی ریحانه صدام می‌زنه... یعنی وقتی می‌خواد تحویلم بگیره و «گل» بذاره کنار اسمم، به‌جاش می‌گه ریحانه و قلبم رو اکلیلی می‌کنه ✨ هرچند اسم فاطمه رو‌ خیلی دوست دارم... ولی خب مگه می‌شه لطافت ریحانه رو دوست نداشت؟ 🌸🌱 حالا این‌همه حرف زدم... که بگم چند ماهه با فضایی آشنا شدم، به نام ریحانه! ریحانه یعنی گل خوش‌عطر... و الحق که اینجا چقدر عطرآگینه و این اسم چقدر براش مناسبه... 🥲😍 می‌خوام سر فرصت درباره‌ش براتون بگم... اینا مقدمه بود ❤️ @pelak13

از آن دانه بهشت آغاز شد، ریحانه‌ریحانه... 🥲

نمی‌دونم والا، شاید ریحانهٔ ما هم یه شعبه از بهشت باشه که این‌قدر دل‌انگیزه...! 🥲 @pelak13

اگه بدونید این روزها‌ چه کتاب قشنگی رو دارم می‌خونم، شما هم می‌خونیدش! 🥲❤️ @pelak13