هدایت شده از طرح نخبگانی لبیک
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🔰 آغاز ثبتنام مدارسنخبگانیلبیک
💠 شناسایی و هدایت استعدادهای برتر
🔸 پسرانه و دخترانه
🔹 از پیشدبستانی تا دبیرستان
🌐 لینک ثبتنام مدارس نخبگانی لبیک:
https://survey.porsline.ir/s/qRaNkU7
🔰 شماره تماس:
☎️ پیش ۱و۲: ۰۹۱۵۱۰۴۳۵۱۰
☎️ دبستان پسرانه: ۰۹۱۵۴۷۶۰۵۲۱
☎️ دبستان دخترانه: ۰۹۱۵۸۳۵۶۵۷۷
☎️ دبیرستانپسرانه: ۰۹۱۵۲۱۹۵۵۹۱
🌐 کانال طرح نخبگانی لبیک
@tarhelabbayk
پلاک ۱۳
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 🔰 آغاز ثبتنام مدارسنخبگانیلبیک 💠 شناسایی و هدایت استعدادهای برتر 🔸 پسرانه و دخترانه 🔹
✅ اینکه ما دغدغهٔ تربیت فرزندان خودمون رو داشته باشیم خیلی خوبه، اما از اون بهتر اینه که دغدغهٔ همهٔ فرزندان جامعه رو داشته باشیم.
✨ چون همین بچهها هستن که آینده رو میسازن و این باز یک لطف دیگه به فرزند خودمونه که بتونه در جامعهٔ بهتری زندگی و تلاش کنه.
🌱 «لبیک» یه تشکل اجتماعیه که میخواد جریانسازی اجتماعی کنه. چطور؟ با تعلیموتربیت استعدادهای برتر از سنین کودکی.
🔸 «مدارس نخبگانی» یکی از بخشهای تشکل اجتماعی لبیکه. خانهٔ بازی، کودکانه، دبستان و دبیرستان، همه رو داره و از این طریق سعی میکنه استعدادهای برتر رو بشناسه و رشد بده.
🔹 چرا استعدادهای برتر، مگه استعدادهای دیگه مهم نیستن؟! قطعاً هستن. اما باز اون کسایی که میتونن موتور جامعه رو فعال کنن تا همه رشد بکنن، همین استعدادهای برترن.
🔺 حالا ما چه نقشی میتونیم داشته باشیم در این قضیه؟ کمک به شناسایی استعدادهای برتر. راهش سادهست، این پیام رو به همهٔ مخاطبینتون بفرستید. فرقی نداره فرزند دبستانی و دبیرستانی داشته باشن یا نه، مهم اینه این پیام اونقدر دستبهدست بشه که برسه به دست نخبگان.
@pelak13
پلاک ۱۳
اواخر فروردین و اوایل اردیبهشت، درختهای اقاقیا شکوفه میدهند و عطرشان کوچه و خیابان را پر میکند. من عاشق این عطرم؛ حتی بیشتر از عطر نرگس و مریم...
مدتزمانی که شکوفهها و عطرها هستند، کوتاه است. با قدری دقت، متوجه شدم که چند سالیست هروقت اولین عطر اقاقیا را حس میکنم، نگران تمام شدنش میشوم. سعی میکنم لذت ببرم، اما گوشهٔ دلم بابت نبودنش غم کمرنگی هست...
چقدر بد. قدیم که اینطور نبودم. از دوران راهنمایی دلبستهٔ اقاقیا بودم، ولی هیچوقت زمانِ آمدنش، دلگیر رفتنش نبودم. حتی وقتی نبود هم دلگیر نبودم! این برایم خیلی طبیعی بود که یک گل گاهی هست و گاهی نیست...
علاقهام به دنیا بیشتر شده؟ یا از فطرت دور شدهام و توکلم کم شده؟ نمیدانم. هرچه هست، باید بدانم اگر اقاقیا همیشگی نیست، خدای خوشسلیقهٔ اقاقیا همیشه هست.
و من فقط دربارهٔ اقاقیا صحبت نمیکنم.
@pelak13
اوایل که اومده بودم واحد ریحانه، وقتی یه فایل رو ویرایش میکردم و برای سرپرست میفرستادم، میدیدم سرپرست تشکر میکنه. یه مدت گذاشتم پای ادب و جذب و اینا، ولی بعد دیدم نه! سرپرست واقعاً همیشه تشکر میکنه. تعجب میکردم.
ببینید واقعاً تعجب هم داره. مگه من اون فایلها رو برای سرپرست ویرایش میکردم؟ نه دیگه، برای مجموعه. مگه سرپرست چیزی نصیبش میشد؟ نه، تازه باید فایل من رو بازبینی هم میکرد که اشتباهاتم رو بهم بگه.
گذشت و گذشت، تا بالاخره فهمیدم چرا اینجا همه از هم بابت کارهایی که انجام میدن، تشکر میکنن. اینجا خودشون رو با انقلاب یکپارچه میبینن، اونقدر زیاد، که ناخودآگاه بابت کاری که برای انقلاب میکنی، ازت تشکر میکنن؛ حتی اگر اون کار ظاهراً ربطی به منافعشون نداشته باشه.
امروز وقتی قلباً بابت کاری که در ظاهر به من ربطی نداشت، خوشحال شدم، با خودم گفتم وای! یعنی جدیجدی من هم خودمو اونقدر با انقلاب یکی دیدم که کاری که به نفع انقلابه رو به نفع خودم دونستم؟! چقدر خوشحالکننده...
به ما هم ربط داره، البته که ربط داره... . ❤️
@pelak13
پلاک ۱۳
عکس پروفایلش «یا محمد (ص)» هست و آخرین پست کانالش، ویدئو از یک خوانندهٔ زن...! سبحه بر کف، توبه بر
سعی کردم دوستانه تذکر بدم و این جوابی بود که گرفتم...
پیامش بیادبی نبود، اما تلخ بود... چون نشون میده این ذهنیت که من بهخاطر خودِ خودت ناراحتم، وجود نداره... انگار من فقط نگران خودمم...
امربهمعروف و نهیازمنکر چه سطح بالایی از دیگردوستی رو میخواد! که من بدون اینکه بشناسمت، نگرانتم... 🧡 سطحی که انگار حتی برای برخی از مذهبیها قابل درک نیست!
@pelak13
خانم آرایشگر دو دستیار دارد که یکی از آنها خیلی شوخ و خوشاخلاق است. زیاد همدیگر را نمیشناسیم، حتی فامیلِ هم را نمیدانیم. فقط چند بار او را دیدهام. با این حال، وقتی رفتم آرایشگاه و دیدم نوبت اوست که دستیار خانم آرایشگر باشد، ته دلم خوشحال شدم.
مشغول کار بود و میگفت قرار نبوده الان بیاید، قرار بوده همکارش حضور داشته باشد، ولی برنامه عوض شده. با خودم گفتم بگویم از دیدنش خوشحال شدم؟ یک نفر در دلم گفت: «چه لوس!» دیگری در دلم پاسخ داد: «حالا چه عیبی دارد؟ خب بگو!» گفتم. نمیدانید چه ذوق آمیخته با تعجبی در چهرهاش آشکار شد. گفتم که، آنقدرها هم آشنا نیستیم، انتظارش را نداشت.
گذشت و گذشت. لابهلای صحبتهایش با یکی دیگر از خانمهای آنجا، پرده از غم بزرگ گوشهٔ دلش برداشت. غمی خیلی بزرگ. باورم نمیشد که با این غم، بتوان آنقدر مهربان و خندهرو بود. یک بار اینجا گفته بودم که غریبهترین آدمها را هم دوست دارم و برایم محترمند، بهخاطر تمام آنچه که از آنها نمیدانم...
خلاصه، میخواهم این را بگویم. وقتی غم گوشهٔ دلش را فهمیدم، به خودم افتخار کردم که توانستم یک ثانیه یک لبخند بزرگ روی صورتش بنشانم. این برایم یک موفقیت بزرگ است. مهربانی هزینه ندارد، اما ممکن است دل غمگینی را برای لحظهای شاد کند و مگر از این بالاتر چه چیزی وجود دارد؟
@pelak13
هدایت شده از شعله ی طور
3.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای انسان! حتی با فکرت درِ خانۀ کسی غیر از خدا را نزن!
♦️المحاضرات فی النجف الاشرف
@m_h_esfahani
پلاک ۱۳
ای انسان! حتی با فکرت درِ خانۀ کسی غیر از خدا را نزن! ♦️المحاضرات فی النجف الاشرف @m_h_esfahani
و من اضافه میکنم: حتی با احساساتت. ✨
@pelak13