💛🧡❤️ @pelak13

اگه یادتون باشه، سه سال پیش خطبهٔ فدکیه رو داشتیم با هم می‌خوندیم اینجا... ۱۴ قسمتش رو خوندیم ❤️ نمی‌دونم چیکار کردم که یهو توفیق سلب شد ازم 😢 حالا این ایام چه خوبه بقیه‌شو بخونیم ان‌شاءالله... با جست‌وجوی #خطبه_فدکیه می‌تونید قسمت‌های قبلی رو پیدا کنید ❤️ @pelak13

ای پسر ابی‌قحافه! آیا در کتاب خداست که تو از پدرت ارث ببری و من از ارث پدرم محروم باشم؟! آیا آگاهانه کتاب خدا را ترک کرده و پشت‌سر می‌اندازید؟ آیا قرآن نمی‌گوید «سلیمان از داوود ارث برد»؟! و دربارهٔ ماجرای زکریا، آنگاه که گفت: «به من فرزندی عنایت فرما تا از من و خاندان یعقوب ارث ببرد.» و فرمود: «و خویشاوندان رَحِمی به یکدیگر سزاوارتر از دیگران هستند.» و فرموده: «خدای تعالی به شما دربارهٔ فرزندان سفارش می‌کند که بهرهٔ پسر دو برابر دختر است.» و می‌فرماید: «هنگامی که مرگ یکی از شما فرا می‌رسد، بر شما نوشته شده که برای پدران و مادران و نزدیکان وصیت کنید و این حکم حقی است برای پرهیزکاران.» و شما گمان می‌برید که مرا بهره‌ای نبوده و سهمی از ارث پدرم ندارم. آیا خداوند به شما آیه‌ای نازل کرده که پدرم را از آن خارج کرده؟! #خطبه_فدکیه | ۱۵ ☘ @pelak13

🖤 به دعای مادرونهٔ تو محتاجم @pelak13

یادم هست، روزی مصرّانه، به تو می‌گفتم: «ما هرگز خسته نخواهیم شد، هرگز». اما مدتی است، پی فرصتی می‌گردم شیرینم، تا به تو بگویم، ما نیز، خسته می‌شویم... و خسته شدن حق ماست. اینکه خسته می‌شویم و از نفَس می‌افتیم و در زانوهایمان دردی حس می‌کنیم، مسئله‌ای نیست. مسئله این است که بتوانیم زیر درختی، کنار جوی آبی، روی تخته سنگی، در کنار هم بنشینیم، و خستگی از تن و روح، بتکانیم. خسته نشدن‌، خلافِ طبیعت است همچنان که «خسته ماندن». دیگر نمی‌گویم که ما تا زنده‌ایم، خسته نخواهیم شد. بلکه می‌گویم: ما هرگز خسته نخواهیم ماند... 🌱❤️ ~ نادر ابراهیمی @pelak13

✨ وَهُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَيَنْشُرُ رَحْمَتَهُ وَهُوَ الْوَلِيُّ الْحَمِيدُ ✨ و اوست كسى كه باران را پس از آنكه [مردم‌] ناامید شدند فرود مى‌آورد، و رحمت خويش را مى‌گستراند؛ و اوست سرپرست ستوده. ✨ سورهٔ مبارکهٔ شوری | آیهٔ ۲۸ ~ بالاخره بارون پاییزی 😭🧡🍁 چه دلتنگت بودیم عزیزم... الهی شکر... @pelak13

جلساتم توی این بخش، شنبه و دوشنبه‌ست. داشتم برای مطالعه‌هاش برنامه‌ریزی‌ می‌کردم؛ یهو متوجه شدم چقدر دوشنبه به شنبه نزدیکه ولی شنبه از دوشنبه دوره! بعد با خودم گفتم مثل بعضی از آدم‌ها! ما بهشون نزدیکیم، ولی اونا از ما دورن... یا برعکس. بعد یاد این عکس افتادم... «إلهي ما أقربک منّي و أبعدني عنک» / خدایا تو چقدر به من نزدیکی و من چقدر از تو دورم! خیلی عاشقانه‌ست، نه؟ 🦋💙 @pelak13

🖤 فاطمتي... یا اُنس العمر کلّمیني... فاطمتي... @pelak13

🔺 چهار پاسخ 🌐 کانال واحد ریحانهٔ لبیک @reyhaneyelabbayk 🌐 کانال طرح نخبگانی لبیک @tarhelabbayk

متوجه شده‌م که وقتی دارم متنی رو ویرایش می‌کنم، ناخودآگاه اوایلش نسبت به ایرادها سختگیرترم. به‌مرور که با متن ارتباط می‌گیرم، خصوصاً اگه طولانی باشه، اشتباه‌ها به‌ راحتیِ اول متن به چشمم نمیان و خودم باید با هوشیاری سعی کنم دقیق باشم و متن رو چند بار مرور کنم. شاید علتش این باشه که کلام و لحن نویسنده یا گوینده دستم اومده و کم‌کم دیگه فضا برام غریب نیست که سر تمام ایرادها خودکار حساس بشم. خلاصه، گویا اُنس -با همهٔ خوبی‌هاش- یه لبهٔ خطرناک داره همیشه؛ حتی در مواجهه با متن! @pelak13