پلاک ۱۳
اینجا که ایستادهام، دقیقاً نیمهٔ پاییز است. همان هوای خنکی که دوستش دارم، همان رنگ برگها... فصل پاییز یادآور پایانهاست و من یک لحظه، بهجای فکر کردن به تمام توهمها، به نیمهٔ زندگانیام فکر میکنم. به اینکه الان به آنجا رسیدهام یا نه. راستی چه کسی میداند نیمهٔ عمرش کجاست؟ مگر قول دادهاند به فلانسالگی برسم؟
مرگ آن تلنگر همیشگی و دوستداشتنی و ترسناکیست که رنگ واقعی زندگی را دوباره نشان میدهد. یادآوری مرگ به انسان یادآوری میکند که شادی و غم دنیا اهمیت زیادی ندارد. البته شادی و غم دنیا، خودشان هم در تلاش هستند این را به من بگویند؛ با اینهمه گذرا بودنشان. اما کجاست گوش شنوا و چشم بینایی... .
@pelak13
+ خانم آرایشگر رو نگاه کردم و از خودم پرسیدم بگم یا نه؟ به خودم جواب دادم چی میشه حالا؟ و بهش گفتم عینک جدید مبارک! ذوق کرد و گفت تو تنها کسی بودی که بهم اینو گفتی! ❤️
+ معلم کلاس پنجممو دیدم. با خودم گفتم یعنی اصلاً منو یادش هست که احوالپرسی کنم؟ به خودم جواب دادم حالا من که یادمه! رفتم جلو سلام کردم، بغلم کرد و بله که یادش بود، بعداز ۱۷ سال...! ❤️
+ وقتی به آدما حس خوبی میدیم، اون حس خوب میره ضرب در هزار میشه و زود برمیگرده پیش خودمون...
+ اما یه بخش غمانگیز هم هست! معلمم گفت مدیر دبستانم از دنیا رفته... بیشتر از ۱۰ سال پیش... اونقدر دلم گرفت که انگار همین الان... پس اِنّا لله و اِنّا الیه راجعون... خیلی دوستش داشتم، خیلی کاربلد بود و مدیریتش عالی بود و هوامونو خیلی داشت... هروقت یادش میفتادم براش آرزوهای خوب میکردم و دلم خوش بود که گوشهای از این شهره...
اما خب...
اولاً متوجه شدم چقدر مرگ دستوپای آدمو توی ارتباط گرفتن باز میکنه... وقتی بود، هرچقدر توی دلم براش دعا میکردم متوجه نمیشد ولی الان متوجه میشه حتماً... ❤️
ثانیاً خدایا بابت نفس کشیدن آدمایی که دوستشون داریم هر گوشهای از این جهان که هستند، شکرت... حتی اگه نمیبینیمشون، اگه زودبهزود یادشون نمیفتیم و فقط یه گوشه از خاطراتمونن و نفس کشیدنشون دلگرمیه... ❤️
~ اگه دوست داشتید، ممنون میشم برای خانم مروّج عزیزم یه فاتحه بخونید 💔
@pelak13
اون لحظهای که کارای خونه تموم میشه و با خستگی میخوام بخوابم،
یا وقتی ویرایش یه متن سخت تموم میشه و میخوام بفرستمش،
وقتی کسی که درد داشته آروم میشه و خوابش میبره،
اون لحظهای که دوستی رو که دلتنگشم بغل میکنم،
یا وقتی بچهای گریهش بند میاد و محیط یهو پر سکوت میشه...
این لحظهها بهم نشون میدن غم و سختی دنیا نمیمونن؛ مثل شادی و خندهش.
پس پناه بر خدا از غم و سختی موندگار آخرت...
@pelak13
پلاک ۱۳
خب خب... ببینید چه خبره اینجا... 😍😎🥳 @pelak13
بعداً راجعبهش صحبت کنیم انشاءالله 💖
جدی فردا سهشنبهست؟
چرا و چطور اینقدر زود میرسیم به وسط هفته؟
سرعت گردش ایام واقعاً ترسناکه.
از اون ترسناکتر، سرعت افتادن توی دام غفلته.
یه لحظه به یه نعمت توجه داری و لحظهٔ بعد یادت رفته.
یه لحظه حواست به مرگ و آخرت هست، لحظهٔ بعد دوباره دلت برای یکی از ظواهر دنیا پر کشیده! حالا حتی ظواهر غیرمادی، مثل کتاب و علم!
واقعاً چطور میشه روی حالت توجه دائمی موند؟
@pelak13