فرازی از وصیت نامه شهید علی پور
این کافران نبودند که خیمه حضرت حسین (علیهالسلام) را به آتش کشیدند بلکه دین دارانی بودند که از دین به غیر نام هیچ نفهمیده بودند. بارالها مرا از آنانی قرار بده تا دین داریم بر پایه معرفت استوار باشد و با بصیرت در فتنه های روزگار که مرد و نامرد از هم جدا می شوند در صف حسین دورانم جان ببازم.
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
اعزام به سوریه
بلافاصله پس از بازنشستگی این بار با محاسنی سفید و کوله باری ازتجربه راهی کربلای شام شد . در ابتدا به عنـوان مستشـارارشد نظامی مسئول آموزش زرهی جبهه مقاومت در سوریه شد ، و همزمان با آن مراکزمتعدد تعمیرات زرهی را در آنجا سازماندهی کرد . ایشان با توجه به اشرافی که به جغرافیای سوریه داشت در مناطق مختلفی از جمله ، دمشق ، حلب حمص ، الحاظر ، حما ،خان طومان نبل و الزهرا ، تدمر و . . .حضور فعال داشت. پس از چندی فرماندهی تیپ تدمر را به عهده گـرفت اما دامنه ی فعالیت هـای او فراتر از منـطقه تدمر بود و به عنوان یک فرمانده ارشد بر تمام مناطقی که تجهیزات زرهی (تانک و نفر بر) در آنجا مستقر بود نظارت داشت. در حضور حدود ۳ ساله خود بدل به یکی از مستشاران ثابت جبهه مقاومت شد و در عملیـات های مهمی از جمله آزاد سازی حلب، نبل والزهرا ،شرق تدمر و . . . نقش آفرینی کرد .
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
تالیف کتب آموزشی زرهی
سردار علی پور در طول حضور ۳۲ ساله در سپاه پاسداران خدمات بسیار ارزنده ای داشت و نسل ها تربیت کرد ایشان در رسته زرهی حدود ۲۰ جلد کتاب آموزشی تالیف کرد . در اواسط دهه ۸۰ بخش زیادی از مرزهای دریایی ایران در اروند تحت نظارت یگان تحت فرمان ایشان بود. سردار شهید علی پور سرانجام از طرف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان پاسدار نمونه نیروی زمینی انتخاب شدند.
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
مجروح شدن شهید علی پور
در عملیات کربلای ۵ در حالی که ۲۱ سال داشت پس از انهدام تانکش توسط نیروهای دشمن بعثی دچار موج گرفتگی شد و ترکش به سرش اصابت کرد اما این باعث نشد که جبهه را رها کند . مدت کوتاهی بعد بدون آنکه دوره نقاهت را طی کند. بیمارستان را ترک کرد و به جبهه برگشت . سال بعد در عملیات والفجر ۱۰ در منطقه حلبچه دلاورانه جنگید و از خود رشادت ها نشان داد و در این عملیات بود که شیمیایی شد اینبار هم در حالی که پزشکان گفته بودند حتما برای درمان باید به تهران اعزام شود با رضایت خودش بیمارستان را ترک کرد و پس از چند روز به منطقه برگشت .در طول ۸ سال جنگ از متخصص ترین و توانمند ترین فرماندهان زرهی در سپاه پاسداران بود .
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
اعزام به کشور روسیه برای دوره عالی زرهی
به همیـن منظور ستـادکل نیروهای مسلح در رسته زرهی تعدادی از فرماندهان جوان و کارآمد خود را برای دوره ی عالی نظامی در شهر مسکو روسیه فرا خواند که سـردار علی پور جزو اولین نفراتی بود که برای این دوره ی عالی نظامی انتخاب شد.در آنجا سردار علی پور خود را به عنوان یکی از دانشجویان برتر وشاخص دوره معرفی کرد.این نابغه زرهی آنچنان ژنرال های بزرگ روس را به چالش میکشید که ناچار به پرداختن به مسائلی می شدند که در حدود قرارداد آموزشی مابیـن روسیه و ایران نبود. سرانجام سردارشهید علی پوردرپایان دوره به عـنوان دانشجوی ممتـاز با نمره ی عالـی فارغ التحصیل شد.
ارتقاع سطع زرهی کشور
سردار جانمحمد علی پور پس از کسب تـجارب بسیار دردوران دفاع مقدس وگذراندن دوره های آموزشی متعدد و مطالعات فراوان به منظور پیشبرد اهداف و ارتقا سطح زرهی کشور در سدد پیاده سازی و عملیاتی کردن آموخته هایش برآمد. در این راستا پیشنهاد عبور تانک از رودخانه را مطرح کرد که پس از جلسات متعدد در نیروی زمینی سپاه این طرح به تصویب رسید .در روز اجرای طرح سردار علی پور به خاطر حساسیت بالای کار و با توجه به احساس مسئولـیتی که داشـت تصمیـم گرفت خودش ، با تانک از رودخانه عبورکند .که این طرح با موفقیت به انجام رسید و این اولین بار بود که عبور تانک ازرودخانه خروشان در تاریخ نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران اتفاق افتاد و این فتح بابی برای یگان های زرهی نیروهای نظامی کشور شد.
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
35.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از:شهید احمد مشلب
به:حجاب استایل ها
⊹
⊹❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
#شهید_جان_محمد_علیپور
ماه سال ۱۳۴۴در شهر یکهزار شهید اندیمشک دیده به جهان گشود . دوران نوجوانی او همراه شد با روزهای پر تب و تاب انـقلاب ، در این میان او نیز با وجود اینکه تنها ۱۲سال داشت خود را به صف مبارزین و انقلابیون ملحق کرد و در تظاهرات حضور دائمی داشت تا اینکه ناقوس جنگ به صدا درآمد، همان جایی که مرد و نامرد از هم جدا می شوند.
۸ سال دفاع مقدس
با شروع جنگ جان محمد ،بزرگمردی که آن روزها تنها ۱۵ سال داشـت ازطـریق بسیج مسجد، خود را به صف رزمندگان ملـحق کرد. شـروع کارش در جبـهه پدافنـدی کـرخه بود.در همان سال دوره های تخصصی نظامی راگذراند ، سال بعد در عملیـات های فتح المبین و والفـجر مقدماتی به عنوان نیروی خط شکن عملیاتی حاضرشد.پس از آن برای دوره تخصصی تانک به تهران رفت آنجا بود که متوجه استعداد و علاقه اش به زرهی شد . این مساله باعث شد در این رسته مانگار شود.
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
اینکه مواظب حجاب خود باشید که این مهم ترین چیز است.
در اجتماع ما کسی به فکر رعایت حجاب و اخلاق نیست، ولی شما به وفکر باشید و زینبی برخورد کنید .
سه چهارم دختران در حال حاظر حجابشان حجاب نیست و چیزهایی که می پوشند، واقعاً حجاب نیست. ممکن است عبا {چادر }بپوشند، ولی عبایشان دارای مد و برق است که من برای اوّلین بار است که می بینم و حجابشان حجاب نیست .
داریم به سراغ بدعت ها می رویم.یا حجاب می پوشیم ، ولی بدن نما .
یا حجاب دارد ولی به مردان نگاه می کند. باید چشم خود را به زمین بدوزد و احترام عبایی {چادر} را که بر سر دارد نگه دارد.
ما باید از فاطمه زهرا سلام الله علیها الگو بگیریم.
حضرت زینب سلام الله علیها به گونه ای بود که غیر از حضرت علی (علیه السلام) کسی او را نمی دید.
الان حجاب بر سر دارد ، ولی همراه با مدل های جدید ، یا صورت آرایش کرده است.
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
کتاب ملاقات در ملکوت درباره ی شهید احمد مشلب است و نویسنده این کتاب آقای مهدی گودرزی است.
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
قسمت هایی از وصیت نامه:
به جوانان توصیه می کنم که:
نماز خود را در اول وقت بخوانید. قرآن بخوانید؛ زیرا که بسیار مهم است؛ قرآن بخوانید و مواظب نماز و دین خود باشید. محرّم و عاشو را را زنده نگه دارید؛ که بسیار مهم است حتّی شده روزی یک بار؛ زیرا بسیار مهم است.مواظب خود باشید و ما را دعا کنید.
•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•
حضرت صاحب الزمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) ، خدا به شما صبر دهد؛
زیرا او منتظر ماست، نه این که ما منتظر او باشیم. هنگامی می شود گفت منتظریم، که خود را اصلاح کنیم ،ولی اگر خود را اصلاح نکنیم، هیچ گاه ظهور نخواهد کرد.
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
خاطرات:
روزی برای تحویل یک امانتی به شهر”تبنین” رفته بودیم. در راه برگشت، صدای اذان آمد.
احمد گفت:( کجا نگه میداری تا نماز بخوانیم؟)
گفتم:( ۲۰دقیقه ی دیگر به شهر میرسیم و همانجا نماز میخوانیم).
از حرفم خوشش نیامد و نگاه معناداری به من کرد و گفت:
( من مطمئن نیستم تا ۲۰ دقیقه دیگر زنده باشم! و نمیخواهم خدارا درحالی ملاقات کنم که نماز قضا دارم. دوست دارم نمازم با نماز امام زمان و در همان وقت به سوی خدا برود.)
•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•
احمد همیشه لبخند روی لبهایش بود و مثل نور همیشگی بود. همیشه کار و اوقات فراغتش را از هم جدا میکرد و پس از اتمام کار از اولین لحظه ای که به خانه می آمد برای خبرگرفتن از ما و یا هماهنگی برای سرگرمی و دورهمی های دوستانه مان به ما زنگ میزد.
از کوه ها بالا میرفتیم تا به مقام حضرت صالح علیه السلام برسیم و طبق خواسته احمد ناهار و شام میخوردیم،یادم میاد که قرار گذاشته بودیم بار دیگر به آنجا برویم ولی خوش شانس نبودیم...
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کربلا رفتن یه روزی آرزو بود
🔹چه خوبه اربعین هر زائری که مشرف میشه زیارت ارباب بی کفن اباعبدالله الحسین(ع)، نائب الزیاره یک شهید باشه.
-----------------------------------------------
اگر یک نفر را به او وصل کردی
برای سپاهش تو سردار یاری...