eitaa logo
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
8.4هزار دنبال‌کننده
15.2هزار عکس
8.6هزار ویدیو
151 فایل
آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتندوپریدن تبلیغ وتبادل👇 https://eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b 🤝
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 خوب که به چشمانش نگاه می کنی میبینی خیلی حرف دارد حرف های جنس خدا از جنس مردانگی... از جنس شھادت! خوبتر که نگاه کنی شرمنده میشوی از اینکه همیشه نگاهش به تو بوده و تو از آن غافل بوده ای... نگاھ شھدا و آقاﷻ به ماست! پس گناھ نڪنیم... 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
خیلی به والدینش احترام می گذاشت. دیده بود که در قرآن در چند مورد، بلافاصله پس از اطاعت از خدا، دستور به تبعیت از والدین داده شده. برای همین، زمانی که ابراهیم از جبهه برمیگشت، اگر نیمه شب به منزل می رسید، درب خانه را نمی زد. چون مادر و خانواده اش خواب بودند. حتی در سرما پشت در می خوابید تا آنها برای نماز بیدار شوند. او می‌دانست دعای والدین عامل سعادت انسان است. وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا و پر و بال تواضع خویش را از روی محبت و لطف، در برابر آنان (پدر و مادر) فرود آر و بگو: " پروردگارا همان گونه که آنها مرا در کودکی تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده. (اسراء/۲۴) " 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
سرزده آمد به جلسه‌ی قرآن روستا ، مثل بقیه نشست یک گوشه و شروع کرد به خواندن،از حفظ با تعجب پرسیدم: شما با این همه مشغله چه طور فرصت حفظ قرآن داشتید؟ گفت: در ماموریت‌ها فاصله‌ی بین شهرها را عقب ماشین می‌نشینم و قرآن می‌خوانم 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
📌 چهار توصیه شهید شیبانی‌مجد برای رسیدن به مقامی بالاتر از شهدای مدافع حرم 🔷️ یکی از دوستان شهید مدافع حرم محمدرضا شیبانی، خوابی که از شهید دیده بود را تعریف کرد و گفت: ◇ شهید شیبانی‌مجد به خوابم آمده بود با او دردل وگلایه کردم که تورفتی ومن ماندم. ◇ الان که جنگ در سوریه تمام شده دیگه راه شهادت بسته شده است ، چکار کنم؟ ◇ ایشان جواب دادند:چند کار را انجام بده هرکجا باشی شهادت به دنبالت می آید . ◇ شما بهترین دوستان من بودید اگر صبر کنید خداوند اجر دوشهید که به ما داده به شما اجربیشتری خواهد داد ◇ من‌خوشحال شدم وگفتم داری شکسته نفسی می کنی محمدرضا ماکجا وشما کجا و بعد گفتم چکار کنم . ◇ شهید شیبانی‌مجد چهار توصیه را گفت که انجام دهم: ◇ اول: کاری کنید خدا از شما راضی باشد ◇ دوم: نماز اول وقت ترک نشود ◇ سوم: به نامحرم نگاه نکنید ◇ چهارم: به کودکان با مهربانی رفتارکنید 🔻 و در پایان گفت: "خدایامن سوریه نیامدم جز به اختیار ونظر حضرت زینب (س)، ان شاءاله که شرمنده علمدار کربلا نباشم" 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🌷 این سنت را او ایجاد کرد. از همان روزهای آغازین فعالیت در سپاه همدان. طی نشستی با اعضای سپاه به آنان گفت: شما برادرها تکلیف دارید. باید به صورت منظم و هفتگی به زیارت خانواده های شهدا بروید. این عزیزان به گردن ما خیلی حق دارند. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
17.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دو ویژگی شخصیتی شهید سید مرتضی آوینی از زبان دوستان و همرزمان 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
شیعه خوب ڪسی است ڪه حضور عجل الله را حس ڪند و خود را در حضور او احساس نماید؛ این؛ به انسان امید و نشاط می بخشد ... 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
‍ زندگی و درآمد خوبی داشت، اما اعتقادش او را به دفاع از حرم کشاند 🔹شهید محمد شالیکار به دلیل جانبازی‌اش خیلی زود به صورت حالت اشتغال درآمد و بعد شغل آزاد داشت. اتفاقاً درآمد خوبی هم داشت، منتها مادیات او را از اهداف و دغدغه‌های اعتقادی و عمیقی که در وجودش ریشه دوانده بودند نه تنها دور نکرد بلکه سعی می‌کرد آن قدر که در توانش است مشکلات دیگران را هم حل کند. وی با چنین روحیه‌ای وقتی اخبار سوریه به گوشش رسید یک روز به خانه آمد و به همسرش گفت دارند سوریه اسم می‌نویسند و من هم می‌خواهم ثبت‌نام کنم. 🔹همسر شهید درباره شهادت محمد شالیکار می‌گوید: " همرزمان همسرم که دایی و پسر عموی حاج محمد بودند اینطور به ما گفتند که منطقه عملیاتی که حاج محمد آنجا زخمی شد، چند سالی بود که در دست داعش بود و می‌گفتند این منطقه محل عبور کاروان اسرا و حضرت زینب (ع) در شهر حلب بوده است. هنگامی که حاج محمد زخمی شد، دایی‌اش سر ایشان را در دامن خودش می‌گیرد. ایشان به ما گفت هوای آن منطقه خیلی سرد بود. حاج محمد داشت می‌لرزید و ذکرش نام بردن اسامی ائمه بود و شهادتین را بر لب جاری می‌کرد. از آنجا حاج محمد را به بیمارستان صحرایی می‌برند تا اینکه بعد به بیمارستانی در دمشق منتقل می‌شود. همسرم در همان بیمارستان به شهادت می‌رسد". 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان 🕌قسمٺ حقیقتاً از ترس لال شده بودم.. که با ضربان نفسهایم به گریه افتادم.😭😭😭 مادر مصطفی خودش را روی زمین به سمت پایشان کشید و مادرانه التماس کرد _دخترم لاله! اگه بترسه، تشنج میکنه! بهش رحم کنید! و رحم از روح پلیدشان فرار کرده بود که به سرعت برگشت و با همان ضرب به سرش لگدی کوبید که از پشت به زمین خورد...😰😭😭😱 به نظرم استخوان سینه سیدحسن شکسته بود که به سختی نفس میکشید.. و با همان نفس شکسته برایم سنگ تمام گذاشت _بذارید خاله و دخترخاله ام برن خونه، من می مونم!😠✋ که اسلحه را روی پیشانی اش فشار داد و وحشیانه نعره زد _این دختر ایرانیه؟ آینه چشمان سیدحسن را حریری از اشک پوشانده.. و دیگر برای نجاتم التماس میکرد _ما اهل داریا هستیم! و باز هم حرفش را باور نکردند که به رویم خنجر کشید... تپشهای قلب ابوالفضل و مصطفی را در سینه ام حس میکردم.. و این خنجر قرار بود قاتل من باشد که قلبم از تپش افتاد و جریان خون در رگهایم بند آمد...😭😰😰😭 مادر مصطفی کمرش به زمین چسبیده و میشنیدم با آخرین نفسش زیر لب ذکری میخواند،.. سیدحسن سینه اش را به زمین فشار میداد بلکه قدری بدنش را تکان دهد و از شدت درد دوباره در زمین فرو میرفت... قاتلم قدمی به سمتم آمد،.. خنجرش را روبروی دهانم گرفت و عربده کشید _زبونت رو در بیار ببینم لالی یا نه؟ تمام استخوانهای تنم میلرزید،.. بدنم به کلی سُست شده بود و خنجرش به نزدیکی لبهایم رسیده بود😱😭😰 که زیر پایم خالی شد... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
💢 کار خدا اینه که از من دفاع کنه... بهش می‌گفتند انحصارطلب، دیکتاتور، مرفه، پولدار. دوستانش دوستانه گفته بودند: چرا جواب نمی‌دی؟ تا کِی سکوت؟ می‌گفت: مگه نشنیدید قرآن می‌گه: «ان الله یدافع عن الذین امنوا». یعنی وظیفه من اینه که ایمان بیارم، کار خدا اینه که از من دفاع کنه. دعا کن من وظیفه خودمو خوب انجام بدم؛ خدا کارش رو خوب بلده. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
گفتیم توصیه‌ای به ما کن. بی‌درنگ گفت‌‌: اول اینکه حواس‌تان به باشد، یکی از دوستان که شهید شده بود، به خواب رفیقش آمده و گفته بود به من اجازه‌ی ورود به بهشت نمی‌دهند، چون حق‌الناس گردنم هست، لطفا برو از طرف من آن را ادا کن. یعنی حتی اگر شهید هم بشوید اما حق الناس گردنتان باشد، اهل بهشت نخواهید شد. دوم هم اینکه بخوانید. بدون نماز شب به جایی نخواهید رسید.» 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان 🕌قسمٺ زیر پایم خالی شد و با پهلو زمین خوردم...😭😰😭😭 دیگر حسی به بدنم نمانده بود،.. انگار سختی جان کندن را تجربه میکردم و میشنیدم سیدحسن برای نجاتم مردانه گریه میکند.. _کاریش نداشته باشید، اون لاله! ترسیده!😭 و هنوز التماسش به آخر نرسیده، به سمتش حمله کرد... پاهای نحسش را دو طرف شانه سیدحسن کوبید.. و خنجری که برای من کشیده بود، از پشتِ سر، روی گردنش فشار داد.. و تنها چند لحظه کشید تا سرش را از تنش جدا کرد و بی آنکه ناله ای بزند، جان داد...🌷😭😰😱 دیگر صدای مادر مصطفی هم نمی آمد.. و به گمانم او هم از وحشت آنچه دیده بود، از هوش رفته بود...😭😭 🌷خون پاک سیدحسن 🌷کنار پیکرش میرفت، سرش در چنگ آن حرامی مانده و همچنان رو به من نعره میزد _حرف میزنی یا سر تو هم ببرم؟👿👹 دیگر سیدحسن نبود تا خودش را من کند.. و من روی زمین در آغوش مرگ خوابیده بودم که آن یکی کنارش آمد و نهیب زد _جمع کن بریم، الان ارتش میرسه!😡👿 سپس با تحقیر سراپای لرزانم را برانداز کرد و طعنه زد _این اگه زبون داشت تا حالا صد بار به حرف اومده بود!😡👿 با همان دست خونی و خنجر به دست، دوباره موبایل را به سمتش گرفت و فریاد کشید _خود کافرشه!👿🗣 و او میخواست زودتر از این خیابان بروند که با صدایی عصبی پاسخ داد _این عکس خیلی تاره، از کجا مطمئنی خودشه؟ و دیگری هم موافق رفتن بود که موبایل را از دست او کشید.. و همانطور که به سمت ماشینشان میرفت، صدا بلند کرد _ 🔥ابوجعده🔥 خودش کدوم گوری قایم شده که ما براش جاسوس بگیریم! بیاید بریم تا نرسیدن! 👿😡 و به خدا حس کردم اعجاز کسی آنها را... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa