eitaa logo
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
8.8هزار دنبال‌کننده
13هزار عکس
7.4هزار ویدیو
149 فایل
آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتندوپریدن تبلیغ وتبادل👇 https://eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b 🤝
مشاهده در ایتا
دانلود
✨وصیت نامه پاسدار شهید محمد استحکامی جهرمی، مدافع حرم حضرت زینب سلام الله علیها: 💌باید تمام تلاش خود را بکار ببریم که فرمایشات قرآن و اهلبیت علیهم السلام و نائب امام زمان أرواحنا فداه را خوب درک کرده و در زندگی و روش و رفتار و کردار و عملمان نشان دهیم تا سعادتمند شویم. شهید مدافع حرم🕊🌹 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ ابراهیم می گفت: در زندگی آدمی موفق تر است که در برابر عصبانیت دیگران باشد و کار بی منطق انجام ندهد‌. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
💞 🔸️السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ اَلْفَتْحِ وَ نَاشِرَ رَايَةِ اَلْهُدَى... 🌾سلام بر تو ای مولایی که همه دشمنانت مغلوب اقتدار تو خواهند شد. سلام بر تو و بر روزی که جرعه های هدایت را به همه خلق می نوشانی. 📓 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
قبر ساده ی یک شهید 🌹در گلزار شهدای بهشت علی دزفول، قبری وجود دارد که ، بی نام، ساده و همسطح زمین است و آن قبر شهید "بهمن دُرولی" است. 📝 این شهید با اخلاص ، در قسمتی از وصیت نامه خود نوشته است: ✍ قبرم را ساده و هم سطح زمین درست کنید و با اندکی سیمان روی آن را بپوشانید و فقط با انگشت روی آن بنویسد: «پر کاهی تقدیم به آستان قدس الهی». 📙شهید گمنام. اثر گروه شهید هادی 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
💢پشت میز نشستن به دردم نمیخوره 🔹بعد از اینکه سال 91 سمت راست سرش تیر خورده و جانباز شده بود، محل خدمت اش را تغییر دادند. رفت عقیدتی سیاسی. دوره نقاهت را که گذراند دیگر آرام و قرار نداشت. از کار اداری خوشش نمی‌آمد. به همین دلیل رفت قسمت مالی و بعد هم کارگزینی. با این وجود هر روز که می‌آمد خانه می‌گفت: «من نمی تونم پشت میز بشین ام... پشت میز نشستن به دردم نمی خوره...». من هم گفتم: «هر جور خودت صلاح می دونی...». دوباره رسته و محل خدمت اش را تغییر داد و وارد پلیس مبارزه با مواد مخدر شد. 🔹شهید علی اکبر کشتکار رئیس پلیس مبارزه با موادمخدر لامرد استان فارس هجدهم آبان 95 دردرگیری با قاچاقچیان موادمخدر به درجه رفیع شهادت نائل گردید 🔻انتشار به مناسبت سالگرد شهادت 🌷شادی روح شهید امنیت علی اکبر کشتکار صلوات 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
13.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢سعید! وصیت بکن وصیت... افتخار می کنم شهید بشیم منو ببرید رودخونه(زادگاه شهید) دفنم کنید سنگم صاف باشه چیز خاصی روش نباشه .... روش بنویسن سرباز... _سرباز سعید مریدی😭 سرباز ولایت 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
چون کر و لال بود، خیلی جدی نمی‌گرفتنش. یه روز کنار قبر پسر عموی شهیدش با انگشت یه قبر کشید،نوشت: !" خندیدیم! هیچی نگفت فقط یه نگاهی به سنگ قبر کرد و نوشته‌اش رو پاک کرد و سرش رو انداخت پایین و رفت. فردای اون روز عازم جبهه شد و دیگه ندیدیمش. ۱۰ روز بعد شهید شد و پیکرش رو آوردن. ‏دقیقا جایی دفن شد که برای ما با دست قبر خودش رو کشیده بود و ما مسخره بازی درآورده بودیم! ‏وصیت نامه‌ش خیلی سوزناک بود؛ نوشته بود: بسم الله الرحمن الرحیم ‏یک عمر هر‌چی گفتم؛به من می‌خندیدن! ‏یک عمر هر چی می‌خواستم به مردم محبت کنم، فکر کردن من آدم نیستم و مسخره‌‌م کردن! ‏یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم ‏اما مردم! ما رفتیم ‏بدونید هر روز با آقام امام زمان(عج)حرف می‌زدم. آقا خودش گفت: تو‌شهید‌میشی...💔😭 💌 یا صاحب الزمان ادرکنی یا صاحب الزمان اغثنی🤲😭😭 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🌷در جبهه بودم. به من خبر رسید که عین الله هم به جبهه آمده است. با توجه به این که علاقه زیادی به هم داشتیم، سریع خودم را به گتوند رساندم. چون عین الله کم سن و سال و تنها پسر خانواده بود، اصرار کردم که برگردد. 🌷 عین‌الله گفت:” من راه خود را انتخاب کرده‌ام و می‌خواهم ادامه‌دهنده راه شهدا مخصوصاً دوستان شهیدم آموزگار و فتحی باشم. مگر خون من رنگین‌تر از دیگر شهداست. من در جبهه می‌مانم و به راهی که انتخاب کرده‌ام ادامه می‌دهم تابه شرف شهادت نائل آیم.” ✍راوی همرزم شهید "شهید عین‌الله شکوهی" 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🌷 ای ملت به نصيحت‌هاي امام اين پير جماران كه قلبش براي اسلام مي‌طپد گوش فرا دهيد تا رضايت خدا حاصل شما گردد. 🌷به سپاه اين بازوي مسلح بيش از پيش برسيد كه هرچه برسيد به خدا كم رسيده‌ايد و به روحانيت احترام بگذاريد و منافقين مي‌خواهند اين‌ها را از بين ببرند چون اين‌ها بودند كه مردم را ارشاد مي‌كردند و هستند عده‌اي كه با لباس روحانيت خيانت مي‌كنند در لباس روحانيت هستند و تيشه به ريشه اسلام مي‌زنند شما مردم بايد آن‌ها را به خود روحانيت معرفي كنيد كه از صحنه بركنار بشوند. "شهیدعباس خندان بیدگلی" 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🌷توصیه‌ای که به خواهران و برادرانم دارم داشتن غیرت علوی و رعایت حجاب زهرایی و نگه‌داشتن احترام پدر و مادرم در همه‌ی  شرایط است. 🌷 ادامه راه شهیدان گوش‌به‌فرمان بودن در برابر دستورات مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه‌ای است و همیشه به یاد داشته باشید که در محضر خداوند و امام زمان (عج) هستید. "شهید مدافع حرم سعید مسلمی" 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🌷از آن دسته انسان‌هایی بود که گمنام زندگی کرد، گمنام عاشق شد و گمنام شهید شد. 🌷این شهید ولایی نوجوانی و جوانی‌اش با مسجد صاحب الزمان (عج) رشت و پایگاه مقاومت آن مسجد عجین شده بود، در نتیجه مزد این همه سال خدمت مخلصانه و جهادی‌اش را گرفت و به خیل شهدا پیوست. "شهید مدافع حرم سجاد طاهرنیا " 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق 🕌قسمٺ #پنجاه_وهفت مصطفی قدمی جلو رفت
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان 🕌قسمٺ تنها یک آغوش مادرانه کم داشتم.. که آنهم مادرش برایم سنگ تمام گذاشت.😍😭🤗 با هر دو دستش شانه هایم را در بر کشید و لباس خاکی و خیسم را طوری به خودش چسباند که از خجالت نفسم رفت.☺️ او نوازشم میکرد و من بین دستانش هنوز از ترس و گریه میلرزیدم😣 که چند ساعت پیش سعد🔥 مرا در سیاهچال ابوجعده🔥رها کرد،.. خیال میکردم به آخر دنیا رسیده و حالا در این بهشت مست این زن🌺 شده بودم.☺️ به پشت شانه هایم دست میکشید و شبیه صدای مادرم زیر گوشم زمزمه کرد _اسمت چیه دخترم؟😊 و دیگر که زینبه در دلم شکست..😍😢 و زبانم پیشدستی کرد _زینب!☺️😍 از امشب... پس از سالها باورم شده و با حضرت زینب(س) داشتم که اگر از بند سعد رها شوم، زینب شوم😍☝️ و همینجا باید به نذرم میکردم.. که در برابر چشمان نجیب مصطفی و آغوش پاک مادرش سراپا زینب شدم.✨🍃 کنار حوض میان حیاط صورتم را ، مرا تا اتاق کشاند و پرده را تا راحت باشم☺️ و ظاهراً دختری در خانه نداشت که عذر تقصیر خواست _لباس زنونه خونه ما فقط لباسای خودمه، ببخشید اگه مثل خودت خوشگل نیس!😊 از کمد کنار اتاق روسری روشن و پیراهن سبز بلندی برایم آورد و به رویم خندید _تا تو اینا رو بپوشی، شام رو میکشم!😄 و رفت و نمیدانست از هر حرکت چه دردی برایم دارد..😣 که با ناله زیر لب لباسم را عوض کردم و قدم به اتاق نشیمن گذاشتم... مصطفی پایین اتاق نشسته بود، از خستگی سرش را به دیوار تکیه داده و تا چشمش به من افتاد کمی خودش را کرد و خواست.. ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa