📌 شهیدی که ۶ سال در سوریه بارها مجروح و جانباز شد
🔷️ از ابتدای حضور مدافعان حرم در سوریه که در واقع ابتدای تجاوز تکفیریها به مردم سوریه بوده است، در آنجا حضور داشت.
◇ یک مستشار زبده نظامی که کار آموزش و فرماندهی بسیج مردمی در این مناطق را بر عهده داشت.
◇ توان بالای رزمی او و آمادگی جسمانیاش باعث شده بود، کسی حریفش نشود. سالها برای دفاع از حریم اهل بیت عصمت و طهارت(ع) در سوریه ایستادگی کرد و ترس و واهمه از لشکریان مدافع حرم بر دل دشمن تکفیری انداخت.
◇ طی این سالها بسیاری از دوستان و همرزمانش را از دست داد. شهادت آنها را دید. در مراسم تشییعشان شرکت کرد و بدون آنها به میدان مبارزه بازگشت.
◇ سالها طول کشید تا به جمع یاران شهیدش پیوست. شهید هادی زاهد متولد 1357 اصالتاً اهل ساوه و ساکن تهران بود که در روز یک شنبه 16 آبان ماه 95 براثر انفجار مین در حلب به شهادت رسید.
شهیدمدافعحرم 🍃🌹
#هادی_زاهد
@pelak_shohadaa
با خودم گفتم: خوبه یک سوپ برای حاجی درست کنم تا بخوره حالش بهتر بشه.
همین کار را هم کردم. با چیزهایی که توی آشپزخانه داشتیم، یک سوپ ساده و مختصر درست کردم.
از حالت نگاهش معلوم بود خیلی ناراحت شده است. گفت: چرا برای من سوپ درست کردی؟
گفتم: حاجی آخه شما مریضی، ناسلامتی فرماندهی لشکرم هستی؛
شما که سرحال باشی، یعنی لشکر سرحاله!
گفت: این حرفا چیه میزنی فاضل؟ من سؤالم اینه که چرا بین من و بقیهی نیروهام فرق گذاشتی؟
توی این لشکر، هر کسی که مریض بشه، تو براش سوپ درست میکنی؟
گفتم: خوب نه حاجی!
گفت: پس این سوپ رو بردار ببر؛ من همون غذایی رو میخورم که بقیهی نیروها خوردن.
شهید#حاج_احمد_کاظمی🌹🕊
@pelak_shohadaa
💢سربازی امام زمان (عجل الله فرجه)
🔹برای اینکه سرباز امام زمان(عج) بشی باید: ایمان به خدا، ایمان به آخرت – نیت درست. به هردلیلی که اومدی توی نیروی انتظامی فقط سرباز امام زمان (عج) باش و هرکاری میکنی برای امام زمان (عج) انجام بده و در کارها به رئیس و روسا تکیه نکن. آنها عوض می شوند و فقط برای امام زمان (عج) میباشد.
🔹 دستنوشته شهید محمّدامین اللهدادی
🔹شهید الله دادی از نیروهای پلیس تکاوری شهر رودبارجنوب پانزدهم خرداد 98 در درگیری با اشرار مسلح به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
@pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖇💌همسر شهید نوید صفری:
آقا نوید خیلی به شهید رسول خلیلی ارادت داشت. یک روز سر مزارش می رود و می بیند شهید خلیلی متولد سال ۶۵ است و چند ماه از او کوچکتر است. به آقا نوید تلنگر می خورد که این آدم که کوچکتر از تو است، عاقبت به خیر شده. حال آقا نوید منقلب می شود. مناجاتهایش با شهید خلیلی را هم نوشته است، انگار که شهید خلیلی روبرویش نشسته و دارد با او درد دل می کند!
✓رفیق شهید؛ شهیدت میکند...🕊
شهید#رسول_خلیلی🕊🌹
@pelak_shohadaa
🟡 #ابراهیم_هادی زنگ زد به منزل ما و برای ساعت شش قرار گذاشت که دنبال من بیاید و به جایی برویم.
🟢درست رأس ساعت شش زنگ خانه ما را زد! رفتم دم در و دیدم آقا ابراهیم است. با تعجب گفت: چرا حاضر نیستی؟
🔵گفتم: من فکر کردم شما هم مثل بقیه رفقا وقتی قرار میگذاری با تأخیر حاضر میشوی! عصبانی شد. و گفت: یعنی چی؟ انسان باید هر طور شده به قول و قرارش عمل کنه.
نشنیدی خداوند میفرماید:👇
✨يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ ...
ای کسانی که ایمان آورده اید؛ به پیمانها ( و قرارها و قراردادهایی که میبندید) وفا کنید. (مائده/١)
@pelak_shohadaa
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #هفتادوهشت
اسکلت ماشینی در کوهی از آتش مانده و کف خیابان همه رنگ خون شده بود..😱😰
که دیگر از نفس افتادم...
دختربچه ای دستش قطع شده و به گمانم درجا جان داده بود که صورتش زیر رگه هایی از خون به زردی میزد..
و مادرش طوری ضجه میزد که دلم از هم پاره شد...😢😰
قدم هایم به زمین قفل شده..
و تازه پسر جوانی را دیدم که از کمر به پایینش نبود.. 😱😢
و پیکرهایی که دیگر چیزی از آنها باقی نمانده و اگر دست
ابوالفضل نبود همانجا از حال میرفتم...😰😭
تمام تنم میان دستانش از وحشت میلرزید و نگاهم هر گوشه دنبال مصطفی میچرخید و میترسیدم پیکره پاره اش را ببینم...
که میان خیابان رو به حرم چرخیدم بلکه حضرت زینب(س) کاری کند...
ابوالفضل مرا میان جمعیت هراسان میکشید،..
میخواست از صحنه انفجار دورم کند و من با گریه التماسش میکردم تا مصطفی را پیدا کند که #پیکرغرق_خونش را کنار خیابان دیدم و قلبم از تپش افتاد...😱😭😰
به پهلو روی زمین افتاده بود،..
انگار با خون غسلش داده بودند و او فقط از درد روی زمین پا میکشید،..
با یک دستش به زمین چنگ میزد تا برخیزد و توانی به تن زخمی اش نمانده بود.. که دوباره زمین میخورد...
با اشکهایم به حضرت زینب(س) و با دستهایم به ابوالفضل التماس میکردم نجاتش دهند..
و او برابر چشمانم #دوباره در خون دست و پا میزد...😭
تا بیمارستان به جای او هزار بار مُردم و زنده شدم..💨🚑
تا بدن نیمه جانش را به اتاق عمل⛔️ بردند...
و تازه دیدم بیمارستان روضه مجسم شده است...😰😰😰
جنازه مردم روی زمین مانده...
و گریه کودکان زخمی و مادرانشان دل سنگ را آب میکرد...
چشمم به اشک مردم بود و در گوشم..
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #هفتادونه
در گوشم صدای سعد می آمد..
که #به_بهانه رهایی مردم سوریه مستانه نعره میزد
_بالرّوح، بالدّم، لبیک سوریه!
و حالا مردم سوریه تنها #قربانیان این 🔥بدمستی سعد و همپیاله هایش🔥
بودند...
کنار راهروی بیمارستان روی زمین کِز کرده بودم..😣😞😭
و میترسیدم مصطفی #مظلومانه شهید شود..که فقط بیصدا گریه میکردم... 😭😭
ابوالفضل بالای سرم تکیه به دیوار
زده..
و چشمان زیبایش از حال و روز مردم رنگ خون شده بود که به سمتش چرخیدم و با گریه پرسیدم
_زنده می مونه؟😢😢
از تب بی تابی ام حس میکرد دلم برای مصطفی با چه ضربانی میتپد..
که کنارم روی زمین نشست و به جای پاسخ، پرسید
_چیکاره اس؟😐
تمام استخوانهایم از #ترس و #غم میلرزید.. که بیشتر در خودم فرو رفتم و زیرلب گفتم😞
_تو داریا پارچه فروشه، با جوونای #شیعه از حرم حضرت سکینه(س) #دفاع میکردن!😍😢
از درخشش چشمانش😇 فهمیدم حس #دفاع از حرم به کام دلش شیرین آمده.. و پرسیدم
_تو برا چی اومدی اینجا؟😕😕
طوری نگاهم میکرد که انگار هنوز عطش دو سال ندیدن خواهرش فروکش نکرده و همچنان تشنه چشمانم بود که تنها پلکی زد و پاسخ داد
_برا همون کاری که سعد #ادعاش رو میکرد!
لبخندی عصبی لبهایش را گشود، طوری که دندانهایش درخشید..
و در برابر حیرت نگاهم با همان لحن نمکین طعنه زد
_عین آمریکا و اسرائیل و عربستان و ترکیه، این بنده خداها همه شون میخوان #کنار مردم سوریه مبارزه کنن! این تکفیری هام که میبینی با خمپاره و انتحاری افتادن به جون زن و بچه های سوریه، معارضین صلحجو هستن!!!
و دیگر این حجم غم در سینه اش...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
#خاطرات_شهید
سید رسول در مراسم خواستگاری گفت كه هدف من جبهه رفتن و شهید شدن است و ازدواج من به دلیل كامل شدن دینم است تا یادگاری از خود داشته باشم. او با وجود سن كم، سراپا صداقت و راستی بود.»
پدرم كمی در قبول این ازدواج تردید داشت، من خواب دیدم كه لباس عروسی بر تن دارم و برادرم- كه شهید شده بود- آمد و پیشانی مرا بوسید و تبریك گفت و گفت: تو عروس فاطمه الزهرا (س) شدی، خوشا به سعادتت، عاقبتبه خیر شدی، وقتی از خواب بیدار شدم،به این ازدواج و وصلت رضایت دادم.
✍ راوی ؛ همسرشهید
#شهید_سیدرسول_اشرف🌷
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
📎شهیدی که روز تولد و روز شهادتش یک روز بود
🔸مشكلات و بحرانها توكل به خدا میكرد. همیشه غنچۀ لبخند زیر لب هایش بود. نماز شب میخواند و امام جماعت سنگر شده بود.
🔹هیچ گاه در شرایط سخت از كمك خداوند ناامید نمیشد. از كسانی كه در رابطه با ادامه جنگ و مشكلات ناراحت و ناامید بودند، متنفر بود.
🔸به احادیث و روایات علاقه زیادی داشت. هنگامی كه با ماشین به منطقه عملیاتی میرفت، به دوستانش میگفت: «حدیث و یا روایتی بگویید و یا آیهای بخوانیم.» از وقتها و فرصتهایش اینگونه استفاده میكرد.
🔹بعد از شروع جنگ و اعزام به جبهه، آرزوهایش ازدواج كردن، صاحب یك اولاد شدن و به شهادت رسیدن فی سبیلالله بود. حتی به مادرش گفته بود: «وقتی فرزندم شش ماهه است، شهید میشوم.
🔸وقتی برادر كوچكش (سید محمد) شهید شد، من خیلی بیقراری میكردم. سید رسول به من گفت: اگر شما فرزند دیگری داشتید، اینقدر بیقراری نمیكردید، چون من هم شهید شوم، شما خیلی تنها میشوید. یكی از دوستانم شهید شده، ولی كودكی از خود به یادگار گذاشته است. به او گفتم: پسرم، ازدواج تو مانعی ندارد، ولی هم سن تو كم است و هم اینكه هنوز چند ماهی از شهادت برادرت نمیگذرد. در ضمن در این اوضاع جنگ و جبهه كه نمیشود ازدواج كرد.
🔹سید رسول گفت: مادرم، ازدواج من از سر دلخوشی نیست، میدانم در آینده شهید خواهم شد، قصدم داشتن فرزندی است كه یادگاری از من برای شما باشد.»
✍به روایت مادربزرگوار شهید
#شهید_سیدرسول_اشرف🌷
ولادت : ۱۳۴۳/۸/۲۰ یزد
شهادت : ۱۳۶۴/۸/۲۰ جاده اهواز_ خرمشهر ، عملیات قدس ۵
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
وقت هایے که گیر مالے برای کارهای فرهنگی و پایگاه پیدا می کرد میگفت:
خدا می رسونه!
خانمش می گفت:
"خب خدا از کجا می رسونه؟"
مصطفے هم می گفت:
”اگه بپرسی از کجا، دیگه اسمش توکل نمیشه!
کارِ خدا امّا و اگه نداره...“
#شهیدمصطفیصدرزاده💌♥️
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
ابهت 🕶✨
حـاجقاسم:
دفاعازفلسطیـنعزٺوشرفمےآورد
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
هدایت شده از 🌸 تبلیغات کشکول معنوی 🌸
🔰 #تــبــلــیـــغـــات ویــــــــــژه 🔰
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ | #استاد_شجاعی
√ همه شما یک مسلسل دارید که میتوانید در شرایط فعلی جهان، برای پیروزی لشکر خدا، بوسیلهی آن موثر باشید.
@ostad_shojae | montazer.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 بنما توکل بر خدا
🌹 فیلمی بسیار زیبا و خاطره برانگیز از جبهه های حق علیه باطل و حال و هوای رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس ( #عملیات_رمضان ) با نوحه ای بسیار زیبا و شنیدنی از مداح باصفای جبهه ها #حاج_صادق_آهنگران
🎙 با کاروان کربلا ، با راهیان نینوا
کن بی درنگ عزم سفر ، بنما توکل بر خدا
این کاروان عشق را ، شور حسینی بر سر است
آماده ی رفتن شده ، در کار رزمی دیگر است
مهدی امام منتظر ، بر این سپه سرلشگر است
بیرق به دوشان ، صف به صف
کرده لوای حق بپا ، بنما توکل بر خدا...
🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_اسلام
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🌱سلام بر تو ای مولایی که
آیه های نور از لسان تو می تراود،
و تفسیر حقیقی اش از
قلب نازنین تو جاری می شود.
#امام_زمان ♥️
#سلامایزندگانیم...
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید| قسمتی از دستنوشته منتشر نشده شهید آوینی درباره خیانت های مسئولین به نهاد های انقلابی خصوصاً #جهاد_سازندگی ...
📃 او در این نوشته از بی توجهی به ارگان های بر آمده از انقلاب گلایه دارد!!
⭕️ بعد از جنگ، اداره ها جهادی نشدند؛ ولی بالعکس جهاد (سازندگی) اداره شد‼️ - { اشاره ای است به ادغام "جهاد سازندگی" و "وزارت کشاورزی" که وزارت "جهاد کشاورزی" شکل گرفت، که در این تشکیلاتِ جدید، دیگر انگیزه های انقلابی و جهادیِ اوایل انقلاب و دوران #دفاع_مقدس رنگ باخت و در زمره سایر اداره جات دولتی درآمد!!
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🌹تاریخ امانتدارِ فریادِ "هَل مِنْ ناصر" حسین است و فطرت گنجینه دار آن، و از آن پس کدام دلی است که با یاد او نتپد؟!مُردگان را رها کن ؛سخن از زندگان عشق میگویم...
"شهید آوینی"
#عزاداری
#انصارالحسین
#دفاع_مقدس
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷شهید مدافع حرم رضا اسماعیلی 🌷
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🌹ما هنر شهادت را هم که نداشته باشیم ; هنرِ عمل به وصیتنامه شهدا را باید داشته باشیم ...
خَلاص!
.
📸عکس : سردار شهید سید صادق شفیعی ( دانشجوی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران) معاون گردان ادوات ؛ و فرمانده تیپ الحدید لشکر ویژه ۲۵ کربلا ؛ متولد : رودبار _ شهادت : جزیره مینو...
.
🌷قسمتی از وصیت نامه شهید :
#بهترین #لحظات #عمرم حضورم در #جبهه های نبرد حق علیه #باطل بود و تصور اینکه حتی لحظه ای از #جبهه دور #باشم برایم دردناک است . #همدیگر را دوست داشته باشید و #تقوا پیشه کنید و در خدمت #انقلاب باشید و پست و مقام وسیله #امتحان است ، اگر خدای نکرده خطا کنید در #قیامت باید #جوابگو باشید .
.
#وصیت_نامه
#دفاع_مقدس
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🥀وصیتنامه شهید رضا اسماعیلی 🥀
🥀درود بی پایان بر تو باد مهدی جان ای امید بخش مستضعفین جهان
🥀درود بر شما امت حزب الله
🥀همیشه از خداوند آرزوی زندگی پاک وشهادت را دارم واین چنین است تمام آرمان وآرزو وجودم .یاد اوست که مرا واداشت به این حرکت وعشق به اوست که مرا نفس درونم را که بدترین دشمن هر کس در این عالم است آشکار ساخت وبودنش مرا عاشق تر می سازد بیا آقا ی من تو همانی که حجتش کیمیاست 🌹
🍀از منتظرت #رضااسماعیلی
#روحشان شاد ویاد ونامشان گرامی 🌹
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷شهید مدافع حرم رضا اسماعیلی 🌷
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa