🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #صدوهجده
سقوط شهرک های اطراف داریا، پای فرار همه را بسته بود...
محله های مختلف دمشق هر روز از موج انفجار💣 میلرزید..
و مصطفی به #عشق_دفاع_ازحرم حضرت زینب(س) جذب گروه های مقاومت مردمی زینبیه شده بود...
دو ماه از اقامتمان در زینبیه میگذشت..
و دیگر به زندگی زیر سایه #ترس و #ترور عادت کرده بودیم،.. 😕😥
مادر مصطفی تنها همدم روزهای تنهایی ام در این خانه بود..
تا شب که مصطفی و ابوالفضل برمیگشتند..
و نگاه مصطفی پشت پرده ای از خستگی هر شب گرمتر به رویم سلام میکرد...
😍شب عید قربان😍 مادرش با آرد و روغن و شکر، شیرینی ساده ای🍘🍥 پخته بود.. تا در تب شب های ملتهب زینبیه، خنکای عید حالمان را خوش کند.☺️😋
در این خانه ساده و قدیمی همه دور اتاق کوچکش نشسته...
و خبر نداشتم برایم چه خوابی دیده...
که چشمان پُر چین و چروکش میخندید بی مقدمه رو به ابوالفضل کرد😄
_پسرم تو نمیخوای خواهرت رو شوهر بدی؟😄💍
جذبه نگاه مصطفی نگاهم را تا چشمانش کشید و دیدم دریای احساسش طوفانی شده..🙈
و میخواهد دلم را غرق عشقش کند که سراسیمه پا پس کشیدم...
ابوالفضل نگاهی به من کرد و همیشه شیطنتی پشت پاسخش پنهان بود که سر به سر پیرزن گذاشت
_اگه خودش کسی رو دوست داشته باشه، من نوکرشم هستم!😊
و اینبار انگار شوخی نکرد..
و حس کردم میخواهد راه گلویم را باز کند..
که با محبتی عجیب محو صورتم شده
بود و پلکی هم نمیزد...
گونه های مصطفی گل انداخته و در خنکای شب آبان ماه، از کنار گوشش عرق میرفت...🙈
که
مادرش زیر پای من را کشید
_داداشت میگه اگه کسی رو دوست داشته باشی، راضیه!😊
موج احساس مصطفی از همان...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
📸حاج قاسم در جمع یاران در دفاع مقدس...
نمیدانم چه سودائی به سر داشت
به دوشش کوله باری از سفر داشت
قدم در کوچه باغ #عشق می زد
به جان خویش داغ عشق می زد
چه عشقی؟
عشق مولایش #خمینی
که بوسد تربت سبز #حسینی
به امیدی کز آن گُل کام گیرد
بگرید تا دلش آرام گیرد...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
4.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶 مصاحبه ای شنیدنی از رزمندهای ارتشی در اوائل جنگ با رژیم بعثی عراق
💠 غیرتمندی، مروت، ولایت مداری و اخلاص، در کلام و چهره اش موج می زند... ای کاش امروز هم همه از این روحیه، درس بگیریم...
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🔰 کمک به خ !
●به فقرا و حاشیهنشینهای قرچک و ورامین خیلی کمک میکرد. ظرف و ظروف و روغن و خوار و بار ( ارزاق ) را بستهبندی میکرد و پشت نیسانش میگذاشت و شبها به خانه فقرا و ایتام میبرد و به آنها میداد.
مقدار از درآمدش را بدون اینکه کسی بداند به خیریه کمک میکرد.
●بعد از شهادت تماس گرفتند که فلانی هرماه مبلغی کمک میکردند، اما این ماه پولی واریز نشده که پدرش گفت پسرم شهید شده است.
● عادت نداشت کارهای خیری را میکند را برای کسی توضیح دهد. فقط یک بار آجیل عید را از هر چیز دو بسته خریده بود و داخل سری دوم یک کاغذ انداخته و نوشته بود«خ» وقتی تعجب مرا دید ، گفت : « اینها برای خیریه است .»
● سه روز بعد هز شهادتش از آسایشگاه کهریزک تماس گرفتند و جویای حال مهدی شدند وقتی گفتیم شهید شده با ناراحتی گفتند که ماهی ۶۰۰ هزار تومن به آسایشگاه کمک میکرد.
به نقل از همسر و مادر شهید | کتاب؛ بابا مهدی
#شهید_مهدی_قاضی_خانی
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
6.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بابایم برگشته ولی با استخوانهای شکسته
مرثیهخوانی دختر شهید مدافع حرم الیاس چگینی در مراسم استقبال از پدرش در قزوین
#شهید_الیاس_چگینی🌷
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
4.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 برشی از مستند روایت فتح و آرامش عجیب بسیجیها در میان انبوه تانکهای دشمن
♦️«إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ» به روایت سید شهیدان اهل قلم
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
6.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ببینید
🌱روایت عاشقانه سردار سلیمانی رو
از حضور حضرت زهرا سلام الله علیها
در جبهه های جنگ ببینید و حظ معنوی
ببرید(حال و ارادتشون عجیبه!)
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
وقتے که
عشق خواست
در پاےِ خویشتن
صدها هـــزار
دستہ گلِ نوجـوان دهد
فهمیـده های قافلہ گفتند :
مے رویـم !
این خـــون
چہ قابل است اگر باغ جان دهد
#بزرگ_مردان_کوچک
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
وقتے که
عشق خواست
در پاےِ خویشتن
صدها هـــزار
دستہ گلِ نوجـوان دهد
فهمیـده های قافلہ گفتند :
مے رویـم !
این خـــون
چہ قابل است اگر باغ جان دهد
#بزرگ_مردان_کوچک
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
#خاطرات_شهید
●محسن خود را خادم و مدافع حرمین می دانست وهر زمان که میگفتم شماوظیفه خود را انجام داده اید، می گفت:
«من متعلق به خودم نیستم، من متعلق به جهان اسلام هستم ونمی توانم مسئولیتم را زمین بگذارم و برگردم باید همه بدانند که هدف و راه تروریست هابا اسلام مرتبط نیست واین را با گزارش هایی که ضبط می کنم نشان دهم.»
●شهید خزایی هروقت به ایران می آمد نیازهایی راکه مردم سوریه داشتند، درحد توان ازجیب خود می خریدند ودربین آن ها تقسیم می کرد.
●وی سرانجام در ۲۳ آبان ۱۳۹۵ هنگام تهیه گزارش درحلب مورد اصابت ترکش خمپاره قرارگرفت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
✍راوی:همسرشهید
#شهید_خبرنگار_محسن_خزایی
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
اگر از غمِ تو بارانی ام
بداند عدو که طوفانی ام
منم قاسم سلیمانی ام
ندارم هراس از فردا
کنم فرش یار این سر را
به سر ببندم سربند،
مدد یا زهرا(س)
جهان شود خیره به این
عزت و اقتدار ما
حسین حسین شعار ما
شهادت افتخار ما
#علمدار_انقلاب
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
ابراهیم در اكثر مواقع لباس خاكی رنگ میپوشید و همیشه سعی داشت با لباس سپاه از پادگان خارج نشود. آنقدر متواضع بود كه حتی در پوشیدن لباس مراعات میكرد.
یك روز دژبان مقابل درب جلوی ما را گرفت و گفت:« برادر! چون شما سرباز هستید, نمیتوانید ازپادگان خارج شوید.»
من فوراً در مقابل ابراهیم ایستادم و گفتم: « ایشان كارمند رسمی سپاه است، و لیكن لباس خاكی رنگ پوشیده است »
اما ابراهیم بدون آنكه ناراحت شده باشد گفت: « ایشان راست میگویند، من سربازم سربازِ حضرت ولیعصر (عج) ».
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa