21.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 #کفنپوشان_جبهه
📽 آلبومی بسیار دیدنی از عکس های زیبا و خاطره برانگیز شهیدان والامقام #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس با سرودی شنیدنی از مداح اهل بیت (ع) #سید_یوسف_شبیری و گفتاری زیبا از سید اهل قلم #شهید_مرتضی_آوینی
🎙ای خوش آن ایام کاندر دل نوایی داشتیم
با کفنپوشان جبهه ماجرایی داشتیم
خاطرات عاشقان ، در سینه غوغا میکند
عندلیبانه به گلشن آه و وایی داشتیم
ای صبا گر راهت افتد بر دیار عاشقی
تند مگذر، ما در آن وادی صفایی داشتیم
آه ای مرغابیان دجله و اروندرود
با شما شبها سرود غم فزایی داشتیم...
🎙 #شهید_آوینی : جنگ میآمد تا مردانِ مرد را بیازماید. پندار ما این است كه ما ماندهایم و شهدا رفتهاند، اما حقیقت آن است كه زمان ما را با خود برده است و شهدا ماندهاند.
زمان ما را با خود برده است ، اما این صدا جایی بیرون از دسترس زمان باقی است. باد زمان در این شهر زمینی میوزد نه در آن شهر آسمانی كه در كرانهی ابدیت ، بیرون از رهگذر باد وجود دارد...
🌸 روحشان شاد و یادشان گرامی
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#شهیدان_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
هر روز شهدا میگن : سلام صبح بخیر ...قرارهامون یادتون نره. برای خدا کار کنید و به او توکل کنید ، مثل ما ...
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
کافیست یک نظر
چه نیازی به گفتُ گوست
از چشم تــو علیک
وَ از دل سلام ما ...
شهید سعيد عليزاده🌷
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
9.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ببینید
چقدر این گفتگو زیباست👌👌
وقتی خبرنگار سراغ رزمندهها میرود تا از آن ها در مورد وضعیت جنگ و بعد از جنگ بپرسد، رزمندهای که علی الظاهر ناشناخته است، با آن لهجهی قشنگ اصفهانیاش چشمانداز تلخی از بازماندگان جنگ را از زبان شهید باکری ترسیم میکند.
این رزمنده کیست و الان کجاست؟
#شهادت💔
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🌹🕊#لاله_های_زینبی
🌹هنگام اعزام به سوریه همه مایحتاج منزل به غیر از خرما را خریده بود،گفتم: حسن آقا فقط خرما نخریدید که آن را خودم تهیه میکنم،با هم خداحافظی کردیم و رفت،اما چنددقیقه بعد بازگشت، دو جعبه خرما خریده بود،گفت:فاطمه خانم،این هم آخرین خرید من برای شما و بچههایم.
📿قرآن آوردم و گفتم:حالا که بازگشتید، از زیر قرآن رد شوید،گفت:اول شما و بچهها رد شوید،رد شدیم،گفتم:حالا نوبت شماست،گفت:می ترسم نکند خداوند حاجت دل من را ندهد،گفتم:به خاطر دل من از زیر قرآن رد شوید،از زیر قرآن ردشان کردم و همسفر زندگیام را به خداوند سپردم و گفتم:خدایا هرچه خیر است،برای من بفرست.
🌷همیشه میگفت:دوست دارم با زبان روزه و تشنهلب مثل آقا اباعبدالله(ع) شهیدشوم،همان شدکه ایشان میخواست، در ماه رمضان اعزام و با زبان روزه و بر اثر اصابت ترکش خمپاره شهید شد.😭
✍به نقل از:همسر شهید
🌹#تخریبچی_مدافع_حرم
#شهید_حسن_غفاری
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🟠شهید مدافعحرم #اسماعیل_حیدری
♻️من متعلق به خودم نيستم
💥برادر شهید نقل میکند: اسماعیل مربی آموزش اسلحه برای سربازان و بسيجيان بود. همواره هم به معلومات و دانستههای خودش میافزود. بهترين مربی سلاح بود. همواره بعد از پايان دورههای آموزشی، بالاترين رأی را در نظرسنجی بچههای آموزشديده از لحاظ برگزاری كلاسهای آموزشی، اخلاقيات و... میآورد.
💥روی تربيت معنوی نيروها هم توجه میكرد. بودن با نيروها هميشه خوشحالش میكرد. آخر هر دوره، آنها را يك نماز جماعت محضر آيتالله حسنزاده آملی میبرد. در مدت آموزش سلاح، يکبار از ناحيه سينه به شدت مجروح شد؛ به طوری كه نفسكشيدن برايش سخت شده بود اما با توجه به اين وضعيتش هم، دست از تلاش برنداشت.
💥هميشه به او میگفتيم كمی استراحت كن و به زن و بچهات برس! اما میگفت: «من تكليفی برعهده دارم كه نمیگذارد آسوده باشم و من متعلق به خودم نيستم». او با تمام وجودش خدمت میكرد.
#اللهم_ارزقنا_شهادت
#شهید_اسماعیل_حیدری
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
14.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپ دیده نشده مادر بر بالین تنها فرزند شهیدش ...( شهید لطف اله شکری/ آمل ۱۳۶۱)
🌹واقعاً زبان در برابر بصیرت و معرفت این مادر شهید بزرگوار قاصر است...
#اللّهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدوَآلِمُحَمَّدوَعَجِّلفَرَجَهُم🌹🌹
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
مے دانیـد!
بِینِ خُودِمـان بِمـانَد
گـاهے!
دل ما کهنه سربازان مےخواهَـد
از این کانال های تلگرامی و...
بریم بیرون و یک سری به کانال های دوران جنگ بزنیم
آخه دوستان شهیدمان صدا می زنند
و می گویند :
دل ما برای شما تنگ شده 😭♥️😭
ماهم دوست داریم
دِلِ شما هَـم بـرای ما تَنگـ شَود... !
و گاه گاهی به ما سری بزنید❤️🌹😭
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
بس كه دلتنگم
اگر گريه كنم میگويند
قطرهای قصد نشان دادن
دريا دارد...
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
📨#خاطرات_شهدا
🌹شهید مدافعحرم #وحید_نومی_گلزار
🦋همسر شهید نقل میکنند: یک روز وحید ناراحت از سر کار به خانه آمد و مستقیم به آشپزخانه رفت و وسایل را جدا میکرد؛ نصف وسایل را برداشت. بهش گفتم: «وحید این وسایل را چهکار میخواهی بکنی؟» گفت: «دوستم تازه ازدواج کرده، در منزلشان هیچی ندارند. از لوازم منزل، آنهایی که از نظرم اضافه است را جمع کردم تا به آنها بدهم.»
🦋در آن مدتی که در بندرعباس بودند، این کار وحید سهمرتبه تکرار شد. حتی موتورش را به یکی از دوستانش بخشید تا دوستش و همسرش به گردش بروند و زندگی مشترکشان نابود نشود.
هدیه به روح مطهر شهید صلوات
اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
~🕊
🌿بوی عطر جنازه...
⚘از بچههای عملیات #کربلای۵ بود. تنش پر بود از تیر و ترکش، ولی بعثیها نبردنش بهداری. همان شب از دنیا رفت. زدیم به در و نگهبان عراقی را صدا کردیم. گفتند: چهار نفر برش دارند و ببرند بیرون. وقتی جنازه اش را آوردیم توی راهرو، یکدفعه بوی عطر همه جا را پرکرد. همه تعجب کردیم، حتی عراقیها.
⚘....بو کردند. جلو آمدند. جنازه بود، جنازه بوی عطر می داد. عصبانی شدند. با کابل افتادند به جان ما، که چرا به جسد او عطر زده ایم. خودشان هم میدانستند که حتی نمیتوانیم، یک سوزن با خودمان بیاوریم توی سلول. حرصشان گرفته بود، ولی بوی عطر قطع نمی شد....
📚 کتاب "آسمان مال آنهاست" نوشته مهدی قزلی
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🌱|#سردار_شهید_سید_کوچک_موسوی
در روزهای اول ازدواج، همسرم ماجرای عجیبی را که برای یکی از دوستان نزدیکش اتفاق افتاده بود برایم این چنین نقل کرد: یکی از دوستانم را که قبلا با هم همکلاس بودیم و مدتی از او بی خبر بودم در روز جمعه ای در محل برگزاری نماز جمعه شیراز ملاقات کردم.
چون تا حدودی در جریان مشکلاتش در خصوص ازدواجش بودم، از او در این خصوص سئوال کردم که با چشم گریان ماجرا را این چنین برایم بیان کرد.
وقتي از سوی خانواده تحت فشار قرار گرفتم تا علی رغم میل باطنی از بین چند خواستگاری که داشتم یکی را انتخاب کنم. از آنها اجازه گرفتم که ابتدا به زیارت امام رضا(علیه السلام) مشرف بشوم و بعداً تصمیم بگیرم.
روز اول که به پابوس آقا مشرف شدم خیلی بی تابی کردم و از آقا امام رضا (علیه السلام) تقاضای یاری کردم .
همان شب بود که خواب ديدم در گلزار شهداء شهر شیراز بالای سر مزار شهیدی بنام #سیّد-کوچک-موسوی ایستاده ام . ندایی به من می گفت آن جوانی که مقابل قبر شهيد نشسته همان فرد مورد نظر برای ازدواج با شماست.
از سفر که برگشتم چند روز بعد به گلزار شهداء رفتم. برایم خیلی عجیب بود همه چیز مثل خوابی بود که دیده بودم و جوانی هم آنجا نشسته بود.
برای اینکه مطمئن شوم از او سؤال کردم ساعت چند است، وقتی خواست جواب بدهد، چهره اش را دیدم ،خودش بود.
در فکر بودم که این ماجرا چطور ادامه پیدا خواهد کرد، که ناگهان خانمی دستش را روی شانه ام گذاشت بعد از سلام و احوال پرسی از مجرد بودنم سئوال کرد و هنگامی که مطمئن شد مجرد هستم آدرس گرفت تا برای پسرش (همان جوان) به خواستگاری بیایید و من هم آدرس دادم و چند روز بعد آمدند و بدون هیچ مشکلی ازدواج کردیم.
نکته جالب اینکه گفت: اگر یادت باشد من خیلی علاقه داشتم اسم همسرم رضا باشد و همين طور هم شد.
✨نقل از: سید محمد بنی هاشمی
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa