۲.mp3
9.07M
#جرعه_معرفت
آسیبهای زمان امام حسین ع
🔺دنیا طلبی
2⃣قسمت دوم
سید حسن منتظرین
🆔 @sh_montazerin
#عاشوراییان
پيغام مسلم به امام عليه السلام
🔺مسلم به محمّد بن اشعث گفت:
مى توانى پيكى از طرف من به سوى حسين عليه السلام بفرستى كه خبر اسارت مرا به او برساند و از طرف من به امام بگويد : پدر و مادرم به فدايت ! برگرد و اهلبيت خود را نيز همراه
خود ببر تا گرفتار مكر و فريب كوفيان نشوى.
♻️اينان همان ياران پدرت هستند كه آرزو داشت با مرگ يا شهادت از آنان جدا شود. اهل كوفه عهد و پيمانشان را با تو شكستند .[1]
♦️سردار غربت و تنهايى را با تنى رنجور و زخمدار به قصر ابن زياد بردند . او را بيرون قصر كنار در نشاندند ، در حالى كه از تشنگى توان حركت نداشت.
💦چشم مسلم به ظرف آبى افتاد كه در گوشهاى بود. جرعهاى آب خواست . مسلم بن عمرو باهلى گفت: ببين چقدر اين آب خنك است ، اما به خدا سوگند تو حتى يك قطره از اين آب سرد را هم نخواهى چشيد تا از حميم دوزخ سيراب شوى .
🔹عمرو بن حريث كه شاهد اين گفتوگو بود به غلامش دستور داد تا ظرف آبى براى مسلم ببرد. مسلم خواست آب بنوشد، اما ظرف از خون لب و دندان او پر شد.
سه بار آب را عوض كردند، ولى هر سه بار كاسه آب به خون مسلم آغشته شد و در مرتبه سوم دندانهاى ثناياى او در ظرف ريخت. در اين لحظه مسلم گفت :
الحمدُ للّه لَو كَانَ لى مِن الرِّزقِ الْمَقْسومِ شَرِبْتُهُ .[2]
حمد خداى را كه اگر اين آب روزى من بود از آن نوشيده بودم .
[1] . الارشاد ، ج 2 ، ص 59 و 60 ؛ روضة الواعظين ، ج 1 ، ص 176 .
[2] . الارشاد ، ج 2 ، ص 60 و 61 .
🆔 @sh_montazerin
#عاشوراییان
🚩نمايى از رشادتهاى مسلم بن عقيل
🔹آنچه از حماسه آفرينى مسلم بن عقيل به دست مى آيد، شجاعت و شهادت فوق العاده آن سلحشور هاشمى است كه در مدت كوتاه اقامتش در كوفه آشكار گرديد:
1⃣مسلم به تنهايى و در كمال غربت ، در كوفه به طور مخفيانه براى بيعت گرفتن از مردم و همراهى آنان با امام عليه السلام زندگى مى كرد . با اين كه دشمن بر شهر مسلط بود و از حضور او خبر داشت و حتى خانه به خانه او را تعقيب مىكردند ، ولى او براى يك لحظه هم دست از فعاليت و انجام وظيفه برنداشت .
2⃣يكى از اقدامات مهمّ مسلم كه نشان از شدّت غيرت و شجاعت او دارد ، محاصره قصر ابن زياد است . او براى اين كار حداقل چهارهزار نفر را بسيج كرد و اين تعداد جداى از آن هيجده هزار نفر و يا بيست و پنج هزار نفرى است كه از آنان بيعت گرفت .
برخى مورخان مى نويسند : او افراد خود را براى محاصره قصر به چهار قسمت تقسيم كرد . و هر گروه را به يك نفر سپرد . مسلم بن عوسجه اسدى ، ابوثمامه صيداوى ، عبيداللّه بن عمرو كندى و عباس بن جعده جدلى افرادى بودند كه سرپرستى هر گروه را به عهده داشتند . آنها قصر را محاصره كردند و ابن زياد از شدت ترس خود را در قصر محصور كرد .[1]
3⃣از زمانى كه كوفيان او را تنها گذاشتند تا نماز مغرب روز هشتم ذى الحجه كه در مسجد كوفه با سى نفر نماز خواند ، دست از فعاليت برنداشت و همواره در راه مأموريت خود تلاش مى كرد .
4⃣وقتى در منزل طوعه بود و صداى سربازان حكومت را شنيد ، يك تنه با آنان به مقابله برخاست. اين پيكار از داخل منزل آغاز شد. مسلم با هفتاد سرباز كارآزموده و مسلح مى جنگيد . در اين نبرد تلفات دشمن بسيار بود و آنها نتوانستند به مسلم دسترسى پيدا كنند ، تا اين كه با مكر و خدعه و از طريق بام خانه ها با سنگ و چوب و آتش او را هدف قرار دادند . با اين وجود باز هم مسلم بن عقيل تسليم نشد ، تا اينكه به كوچه رفت و به مبارزه ادامه داد و در نهايت پس از جراحتهاى بسيار به زمين افتاد و دستگير شد .
5⃣او خود را تسليم كرد تا شايد بتواند به طريقى امام را از مكر و فريب اهل كوفه آگاه كند و از ادامه حركت آن حضرت جلوگيرى نمايد . وگرنه به قدرى مقاومت مىكرد تا به شهادت برسد . چه اينكه اسير شدن در دست پليدى چون ابن زياد به مراتب دشوارتر از شهادت و كشته شدن با تير و شمشير بود . چنان كه در فاصله بين اسير شدن و شهادتش به دو نفر سفارش كرد تا امام را از ماجراى اسارت او و بى وفايى مردم كوفه باخبر سازند . يكى محمّد بن اشعث كه امام را در منزل « زباله » از شهادت
مسلم باخبر كرد ، و ديگرى عمر بن سعد ملعون كه در آخرين لحظه با او اين درخواست را مطرح كرد .
6⃣نكته ديگر در شجاعت مسلم بن عقيل عليهالسلام روش برخورد او با ابن زياد پس از تسليم است .
طبرى مىنويسد : وقتى مسلم وارد قصر شد به ابن زياد سلام نكرد .
سرباز قصر گفت : چرا به امير سلام تن نكردى ؟ فرمود : اگر ابن زياد مرا مى كشد براى چه به او سلام كنم . و اگر نمى كشد ، بعدها بر او بسيار سلام مى كنم . ابن زياد گفت : چه سلام بكنى یا نكنى تو را خواهم كشت .[2]
پايان سخن درباره اين دلاور عاشورايى توجه به سخنى از رسول خداست كه درخشش و عظمت شخصيت نماينده امام را بيان مىكند . اميرالمؤمنين عليهالسلام به پيامبر خدا عرض كرد :
يا رسول اللّه ، آيا عقيل را دوست داريد ؟ پيامبر فرمود : به خدا قسم آرى .
من او را دوبار دوست دارم : يكى به خاطر خودش و ديگرى به آن جهت كه ابوطالب او را دوست داشت . آن گاه فرمود :
و اِنَّ ولدَه لَمقتولٌ فى محبَّةِ وَلدِك فَتَدمَعُ عليه عيونُ الْمؤْمنينَ و تُصلّى عليه المَلاَئكةُ المُقرَّبونَ ؛
عقيل فرزندى دارد كه در راه محبت فرزند تو كشته خواهد شد . در شهادت او چشمهاى مؤمنان گريان مىشود و فرشتگان مقرب بر او درود و صلوات مىفرستند .
آن گاه پيامبر گريه كرد ، به قدرى كه اشكهاى آن حضرت از چشمانشان بر سينه مبارك مى غلطيد . سپس فرمود :
إلَى اللّه أَشكُو ما تَلقى عِترتى مِن بَعدى؛
از آنچه پس از من به عترتم خواهد رسيد به خداوند شكايت مى كنم.[3]
[1] . تاريخ طبرى ، ج 5 ، ص 368 و 369 ؛ البداية والنهاية ، ج 8 ، ص 154 .
[2] . تاريخ سيدالشهداء ، ص 344 .
[3] . امالى صدوق ، ص 128 ، ش 3
🆔 @sh_montazerin
صدایِ کربلا ۳.mp3
11.82M
🎙 #صدای_کربلا ۳ 🏴
#مقام_معظم_رهبری
#استاد_شجاعی
▪️کربلا، اَلَک است! یک اَلَک از جنس نَفْس!
- کربلا ابزار غربال است!
- غربالی با سوراخهای ریز و درشت!
⚡️آنقدر سَوا میکند تا فقــط کسانی بمانند و به امام برسند که قدّ و قواره شان، به این حرفها بخورد!
آیا شما تا امروز، با اَلَکِ کربلا، آشنا بودهاید؟
آیا این الک در زندگی شما، منشاء اثر بوده است؟
💥همه نمیتوانند در کربلا سربازی کنند!
🆔 @khanevadeh_313
🔺باب خود امشب در این ویرانه مهمان می کنم
زینت دوش نبی را، زیب دامان می کنم
🔹موی من در خردسالی گر پریشان شد چه غم
عالمی را زین پریشانی، پریشان می کنم
🔺میزبان گردد خجل گر بی خبر مهمان رسد
عذرخواهی ز تو ای فرخنده مهمان می کنم
🔹ماه رویت چون به زیر ابر خون پنهان شده
چهره ات را شستشو با آب چشمان می کنم
🔺قصدم اینست از جنایات یزید آگه شوی
ورنه ای بابا، رخم را از تو پنهان می کنم
🔹گر تو کردی کربلا را مرکز عشق و وفا
منهم این ویرانه را یک شعبه از آن می کنم
🔺کُنج ویران، با سپاه اشک و آه خویشتن
کاخ ظلم خصم را با خاک یکسان می کنم
🔹این جوابی بود «انسانی» به آن شاعر که گفت
عمه جان، امشب ز هجر باب افغان می کنم
علی انسانی
🆔 @sh_montazerin
🙏السلام علیک و علی الارواح التی حلت بفنائک
🔺من خطاکارم؛ جفا کردم به تو؛ اما ببخش
گرچه بد کردم؛ پشیمانم؛ مرا حالا ببخش
🔹راه بستم بر تو و ترسید از من دخترت
علتِ دلشوره ی زینب شدم؛ من را ببخش
🔺دل اگر سوزاندم از اهلِ حرم، در آتشم
یا مرا در آتش این غم بسوزان یا ببخش
🔹احترامِ مادرت را داشتم؛ دیدی حسین
این پشیمان را برای خاطرِ زهرا ببخش
🔺راه را بستم که حالا آب را هم بسته اند
خیمه گاهت تشنه ماند و رفت اگر سقّا، ببخش
🔹ساعتی دیگر به مقتل می روی؛ شرمنده ام
می روی منزل به منزل بر سرِ نی ها؛ ببخش
🔺از تو دوری کردم و دور از خدا ماندم؛ ببین
"هارِبٌ مِنکُم" ولی برگشتم ای مولا ببخش
🔹تا مرا در خون نبینی راضی از خود نیستم
حُر پشیمان آمده؛ ای بهترین آقا ببخش
محسن ناصحی
🆔 @sh_montazerin
AUD-20220801-WA0014.
10.98M
🎙 #صدای_کربلا ۵ 🏴
#استاد_شجاعی
#حجةالاسلام_قرائتی
▪️کربلا ماجرای نخواستن امام در سال ۶۱ هجری نیست!
🔥کربلا ماجرای نخواستن امام در تمام تاریخ است!
- آیا شما به امام نیاز دارید؟
- آیا این نیاز را، شبیه به گرسنگی، تشنگی، نیاز به دوست داشته شدن، نیاز به ....
- در درون خودتان حس میکنید؟
- آیا این نیاز در انتخابهای شما، منشاء اثر هست؟
💥همه نمیتوانند به امام برسند!
🆔 @khanevadeh_313