eitaa logo
پلاک خاکی
2.6هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
6هزار ویدیو
42 فایل
به محفل رهروان شهدا خوش آمدید❤️🌷 شهدا اگر به دادم نرسید از دست رفته ام... کانال های دیگر ما متفاوت و ناب حتما عضو شوید👇 @saharshahriary @ghonooteghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
برای همه لحظه هایت برنامه داشته باش مثل وقتت را که با برنامه ی بندگی پیش ببری عمرت پرمیشود ازبرکت و در آخرت ممتاز عرشیانی. اوج است و بندگی میخواهد🌷 @pelakkhakii
حتی لبخندتان هم عطر خدا می دهد....🌹😊 آری .... برای لایق شدن باید تمام زندگیت بوی خدا بدهد....❣😍 #شهادت #زندگی_مومنانه_مجاهدانه 👇👇پلاک خاکی اینجاست🌷🕊 @pelakkhakii 👆👆
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 @pelakkhakii 📖 زیادی گناه (خاطره ای از شهید سید مجتبی علمدار ذاکر اهل بیت) مجلس خیلی با حال و با صفایی بود اما آنچه می خواستم نشد ! بعد از مراسم رفتم جلو و مداح هیئت را پیدا کردم. می گفتند نامش سید مجتبی علمدار است. گفتم: «آقا سید من یه سؤال دارم.» جلوتر آمد . گفتم :«من هر هیئتی که می روم ، وقتی روضه می خوانند و مداحی می کنند ، اصلا گریه ام نمی گیرد . چه کار کنم ؟!» سید نگاهی به من کرد و گفت :« در این مراسم هم که من خواندم باز گریه ات نگرفت ؟» گفتم : « نه ! اصلا گریه ام نگرفت.» رفت توی فکر . بعد با لحن خاصی گفت : « می دونی چیه !؟ من گناهانم زیاده. من آلوده ام . برای همین وقتی می خوانم اشک شما جاری نمی شود. سید این حرف را خیلی جدی گفت و رفت.» من تعجب کردم . تا آن لحظه با هر یک از بزرگان که صحبت کرده بودم و همین سؤال را از آن ها پرسیدم ، به من می گفتند : « شما گناهانت زیاد است. شما آلوده ای برو از گناهان توبه کن . آن وقت گریه ات می گیرد!.» البته من می دانستم مشکل از خودم است اما شک نداشتم که این کلام آقا سید ، اخلاص و درون پاک او را می رساند. از آن وقت مرتب به هیئت رهروان می رفتم ، خداوند نیز به من لطف کرد و موقع مداحی سید اشک من جاری بود. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 @pelakkhakii 🌷🕊
🌹 ☘ دوسال پیش شب پنجم محرم بود حسین گفت میای بریم هیات ؟ دعوتم کردن باید برم بخونم گفتم بریم با خودم فک کردم شاید یه هیات بزرگ و معروفیه که یه شب محرم رو وقت میذاره و میره اونجا .. وقتی رسیدیم جلوی هیات به ما گفتن هنوز شروع نشده حسین گفت مشکلی نداره ما منتظر میمونیم تا شروع شه ... نیم ساعتی تو ماشین نشستیم و حسین شعرهاشو ورق میزد و تمرین میکرد ... وقتی داخل هیات شدیم جا خوردم ، دیدم کلا سه چهار نفر نشستن و یک نفر مشغول قران خوندنه ... بعد از قرائت قران حسین رفت و شروع کرد به خوندن زیارت عاشورا و روضه ... چشم هاشو بسته بود و میخوند به جمعیت و ... هم هیچ کاری نداشت برگشتنی گفتم حاج حسین شما میدونستی اینجا انقد خلوته ؟ گفت بله من هرسال قول دادم یه شب بیام اینجا روضه بخونم .. گاهی تو این مجالس خلوت که معروفم نیستن یه عنایاتی به آدم میشه که هیچ جا همچین چیزی پیدا نمیشه .. پلاک خاکی اینجاست👇👇🌷 @pelakkhakii 👆👆🌷
☀️امام صادق ع ازفردي سوال فرمودند: اي شهاب چند بار به حج رفته اي؟ عرض كرد ۱۹بار حضرت فرمودند: آن را به ۲۰حج كامل كن، تا آن رامعادل ۱ زيارت امام حسين، حساب كنند. @pelakkhakii
📢روایت در شب اول محرم 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 🔹سال۹۱ مقابل دریاچه نمک در فاو عراق مشغول تفحص شهدا بودیم،روز آخر ذی الحجه بود وقرارشد به منظور ورود به ماه محرم با توسل به حضرت سیدالشهداء علیه السلام ،مشغول کار بشیم. 🔹همان ساعت اولیه و درحین کار پرچم کوچک و سه گوش یا ثارالله از زیر خاک نمایان شد و بعد از آن پیکر مطهر شهیدی . به دنبال مدارک و پلاک شهید می گشتیم که دیدیم زیر لباس نظامی پیراهن مشکی پوشیده بود. 🔹بعداً که هویت شهید مشخص شد گفتند: شهید موذن ومداح بوده است (شهید حسن درستی اهل مازندران)آن سال گروه با این شهید بزرگوار به پیشواز محرم رفتند. راوی :حسین عشقی 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 👇👇فقط رهروان شهدا @pelakkhakii
مدافع حرم، خادم اباعبدالله🌷 📣📣هیئتی ها بخوانند✋✋ از دو سه ماه ماه مانده به محرم روزشماری میکرد برای ابا عبدالله الحسین. با شوق خاصی برنـامه ریزی میکرد. هر سال تو میدان امام زاده علی اکبر، جایی که اکنون مزار مطهرش در آنجاست، چای خانه راه اندازی میکرد. خرید ملزومات و وسائل چای خانه رو  با وسـواس و سلیــــقه خاصی خریداری میکرد. تمامی رو هم از بهترین ها . معتقد بود برای اهل بیـــــت نباید کـــــم گذاشت، تا زمانی که اونها دستت رو با بزرگواری میگیرند تو هم شرمنده نباشی که چرا میتونستی و بیشتر انجام ندادی. امام زاده و هییت بود . ولی همیشه جلوی در می ایستاد. معتقد بود این خاندان بهتره و خاکـی بودن برای ائمه لطف بیشتری دارد. میگفت هر چی کوچکتر باشی برای امام حسین (ع) بیشتر نگاهت میکند.😢❤️ پلاک خاکی 👇👇👇 @pelakkhakii
رسول خیلی هیئتی بود... توجه ویژه ای به برپایی مجالس اهل بیت علیهم السلام داشت. حتی در ایام محرم چند روز قبل از شهادتش که سوریه بود ، با دوستش تماس می گیره و از دلتنگی اش نسبت به هیئت میگه که تو این ایام هیچ جا هیئت نمیشه... آقای صابر خراسانی هم تعریف می کردند: بعضی اوقات که وارد هیئت می شدم می دیدم آقا رسول جلوی در ایستاده می گفتم چرا اینجا؟! می گفت هیئتمونه باید جلوی در وایسم!... دعوتید به پلاک خاکی👇👇🕊🌷 @pelakkhakii 👆👆
👆👆👆 كاری كنيم هر روز "شهيد" شويم... آیت الله جاودان: کسی ازمن خواست که برایش دعا کنم شهید شود به او گفتم یک چیزهایی هست که شما اگر آن بشوی صدهزار مرتبه بالاتر از شهادت است. @pelakkhakii
اینکه مردم از نابسامانی های کشور خودشان به ستوه آمده اند. اینکه مردم از اوضاع اقتصادی کشور خودشان به ستوه آمده اند. و هر دو ملت می خواهند به این اوضاع نشان دهند چیز عجیبی نیست!و آن هاست. اما عجیب بودن ماجرا کجاست؟ توییتی کوتاه خواندم با این مضمون از یک ! (چه محرمی بشه امسال😐) برگردیم ۱۴۰۰ سال پیش فرماندهان لشکر یزید وقتی می خواستند سپاه خود را تحریک کنند تا با سپاه سیدالشهدا علیه السلام بجنگند نمیتوانستند از راه اعتقادی وارد شوند، چون دین هر دو لشکر اسلام بود و طرف مقابل نوه پیغمبرشان بود بخاطر همین از راه نژاد و ملیت وارد می شدند و می گفتند آن ها هستند! دوباره توییت آن یهودی رو یادآوری می کنم! (چه محرمی بشه امسال👌) دیدند در بزرگترین تجمع بشری توسط شیعیان اتفاق می افتد.دیدند شیعیان ایران و عراق بعد از هشت سال جنگ باز هم با هم برادرند و برایشان تشیع از هر چیزی مهم تر است. گفتند چه کنیم! از راه و تحریکشان کنیم. در ایران بگوییم عراقی ها در ایران تفریح جنسی می کنند و در عراق بگوییم ایرانی ها از عرب ها بیزارند. بعد از ۱۴۰۰ سال دوباره با اسم بودن می خواهند به مقاصد خودشان برسند و این بار را کم رنگ کنند و شیعیان را به جان هم بیندازند. اما نه مناسبات سیاسی دو کشور ایران و عراق برای ما مهم است نه توییت امثال آن یهودی و تفکرات شیعه ستیزانه شان. برای ما یک چیز مهم است آن هم جمع شدن شیعیان زیر علیهم السلام. وعده ما به کوری دل آن که نمی تواند دید @pelakkhakii
به این میگن #رفاقت❤️😢 از کودکی تا... #بهشت هر سه رفیق✌️ هر سه شهید مدافع حرم✌️ 👇گروه عاشقان شهادت👇 @Pelakkhakii 👆🌷👆
پایان مأموریت بسیجی شهادت است ✌️🇮🇷 خدایا! عاقبتی این چنینم آرزوست...😭❤️ #منم_میخوام_شهید_بشم #شهادت @pelakkhakii