خــودش بــود!!!
هر قدر چشم هایم را مالیدم،فایده نداشت.خودش بود.فرمانده پایگاه هوایی.
پیرمردی را کول گرفته بود و داشت می رفت.خودم را به او رساندم،با تعجب گفتم:
ببخشید چیزی شده؟ناراحت شد.
بعدها فهمیدم که آن پیرمرد علیل یکی از همسایگانش بوده که فرمانده هر وقت مرخصی می آمد،او را به حمام می برده و با تواضع و مهربانی شستشو می داده است.
"شهید عباس بابایی"
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
به یادم دارم هروقت بیرون بودیم. اذان که می گفت،
همانجا نزدیک ترین مسجد را پیدا می کرد و ما را می برد نماز.
یک شب جایی بودیم و مسجد هم پیدا نکردیم. رفت در یک اتاقک در بیمارستان تقاضا کرد که اجازه بدهند دو تایی نماز بخوانیم.
من هرموقع خسته بودم، می گفتم بروم نماز را بخوانم راحت بشوم.
اما محمدحسین مواقع ی که به ندرت می شد که نتواند نماز اول وقت بخواند،
می گفت: یک کم استراحت می کنم تا سر حال نمازم را بخوانم.
"راوی همسر شهید محمدحسین مرادی"
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
فرزند شهید کاظمی در خاطره ای از پدر بزرگوار خود میگوید:
دانشگاه من نزديک محل کار بابا بود و بيشتر شب ها با او بر می گشتم خانه .خب بايد صبر می کردم تا کارهايش تمام شود . بعضی وقت ها به ساعت ۱۱ يا حتي ديرتر هم مي کشيد. به غير از ماه رمضان به ياد نمی آورم بابا زودتر از ۸ شب آمده باشد خانه.
من می رفتم در يک اتاقی و مشغول به درس خواندن می شدم .بعضی وقت ها هم دراز مي کشيدم و چرتي مي زدم.
وقتي با بابا بر مي گشتيم خانه، براي من ديگر جاني باقی نمانده بود.اما بابا که قطعا خيلي بيشتر از من دويده بود و خسته شده بود، در خانه را که باز مي کرد چنان سلام گرمي مي کرد که انگار تازه اول صبح است و بيدار شده است. مي گفت:« خيلی مخلصيم»، «خيلی چاکريم»!
هميشه در تعجب بودم که بابا چه حالي دارد با اين همه کار و خستگی اين قدر شارژ و سرحال است.
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
يک ساعتى مانده بود به اذان صبح، جلسه تمام شد، آمديم گردان . قبل از جلسه همه رفته بوديم شناسايى.
عبدالحسين طرف شير آب رفت و وضو گرفت ، بيشتر فشار كار روى او بود و احتمالا ازهمه ما خسته تر،
اما بعد از اين كه وضو گرفت شروع به خواندن نماز كرد.
ما همه به سنگر رفتيم تا بخوابيم ، فكر نمی كرديم او حالى براى نماز شب داشته باشد، اما او نماز شب را خواند.
اذان صبح همه را براى نماز بيدار كرد. «بلند شين نمازه»، بلند شديم ، پلک هايمان را به هم ماليديم ،
چند لحظه طول كشيد، صورتش را نگاه كردم ،مثل هميشه می خنديد، انگار ديشب هم نماز باحالى خوانده بود.
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
با مزاح به مادرش گفت: «من فقط ۵۰ هزار تومان پول دارم و میخواهم با همین پول خانه و ماشین بخرم و زن هم بگیرم!» او که ایام زندگیاش را دائماً در جبهه سپری کرده بود، بانویی پارسا را به همسری برگزید و خطبه عقدشان را رهبر کبیر انقلاب امام خمینی (ره) قرائت کردند.
شهید خرازی پیراهن سبز سپاه را به عنوان لباس دامادی برگزید.
دوستانش به میمنت آن شب فرخنده یک قبضه تیربار گرنیوف را به همراه ۳۰ فشنگ، کادو کرده و به وی هدیه دادند و بر روی آن چنین نوشتند: «جنگ را فراموش نکنی!». او چند روز پس از ازدواج به جبهه بازگشت.
"شهید حسین خرازی"
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
نصف شب چشم چشم را نمی دید؛سوارتانک ، وسط دشت. کنار برجک نشسته بودم . دیدم یکی پیاده می آید. به تانک ها نزدیک می شد، سمت ما هم آمد دستش را دور پایم حلقه کرد. پایم را بوسید . گفت « به خدا سپردمتون » گفتم « حاج حسین ؟» گفت « هیس ! اسم نیار.» رفت طرف تانک بعدی
"فرمانده شهیدحاج حسین خرازی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
خوش بحال اون مادری که دغدغه اش اینه بچه ای تربیت کنه که به درد امام زمان (عج) بخوره .مثل مادر شهید احمدی روشن که یه مهندس برا امام زمان (عج) تربیت کرد بعد از شهادت مصطفی ازش پرسیدن:حالا که بچه ات شهید شده میخوای چیکار کنی؟ دست زد روی شونه ی نوه اش وگفت:یه مصطفی دیگه تربیت می کنم.......
"شهید مصطفی احمدی روشن"
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹لحظات ورود رهبرمعظم انقلاب به منزل شهید احمدی روشن در دیماه ۹۰
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
ظهور اتفاق میافتد، ولۍ مهم این
است کھ ما کجای این ظهور باشیم.
🌼🌿
- شهیداحمدۍروشن
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
توصیه ام به شما این است که هرکدام، یک شهید را برای خودتان انتخاب کنید. حتما هم نباید معروف باشد. در گمنام ها، انسان های فوق العاده ای وجود دارد، آنها را هم در نظر بگیرید. دعا کنید خدا به حق حضرت زهرا سلام الله علیها ما را به شهادت برساند و این شهادت را منشا رحمت و آمرزش ما قرار دهد. و ان شاءالله شرمنده دوستان شهیدمان نشویم. هیچ چیز بالاتر از شهادت نیست. شما خواهران هم که جهاد از شما گرفته شده، می توانید شهید شوید. شما جهاد مهمتری دارید که الان به آن مشغول هستید.
"آقا" را دعا کنید برای مسئولیت سنگینی که به عهده اش است. در این دنیای پر تلاطم و سختی که امروز ایشان با آن مواجه هستند، در داخل و خارج؛ دوستان نادان و دشمنان قسم خورده مجهز و مسلح و نفاق، انشاءالله خدا ایشان را کمک کند. عمر طولانی و نفوذ کلام بیشتری به ایشان بدهد و قلب ها را در تسخیرش قرار دهد
"شهید سردار حاج قاسم سلیمانی"
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
shahid-alamdar-babolharam.mp3
2.17M
|⇦•مولا شده بی زهرا...
#روضه و توسل کوتاه تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها _ شهید سید مجتبی علمدار•✠•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
#سید_مجتبی بر اثر جراحات جنگ آن قدر از این پهلو به آن پهلو می شد تا دردش آرام بگیرد.گاهی درد #پهلو امانش را می برید. می رفتم کنارش، می خواستم پهلویش را بمالم تا آرام شود. می گفت: مادر! این #درد ارثیه #مادرم_زهراست. بگذار با همین درد به آرامش برسم😔
@pelakkhakii 👈👈🕊🌷
#دوست_داشتن آدمهای بزرگ
انسان را بزرگ میکند .
و دوست داشتن آدمهای نورانی
به انسان نورانیت میدهد .
اثر وضعی #محبوب، آنقدر زیاد است که
آدم باید مراقب باشد مبادا به افراد #بیارزش علاقه پیدا کند.
چه دوستی بهتراز #شهدا⁉️
رفیقت که شهدایی باشد
#توهم_شهید_خواهی_شد...
#اَللّهُمَ_عَجّل_لِولیّک_الفَرَج🌼✨
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
#دل_بده ❤️
سعی ڪن مدافع قلبت باشی از نفوذ شیطان،
شاید سختتر از مدافع حرم بودن مدافع قلب شدن باشد .
شهید مدافع حرم ...
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
#شب_جمعه
شب جمعه همه، در حسرتِ زوارِ توایم...😔
صلی الله علیک یا سیدالشهـداء💔
#به_تو_از_دور_سلام
@pelakkhakii 👈🌷🕊
#خاطرات_شهدا
یاد آن روزها که می افتم، دلم حسابی تنگ می شود؛ تنگِ تنگ. عکس ها را در می آورم و دوباره چند باره نگاهشان می کنم. صدایش را می شنوم که می گوید « چه خبر؟ چی دارین ؟ تیر ؟ ترکش؟ خمپاره ؟ » بعضی وقت ها هم این دل تنگی ها بغض می شود و می رود جمع می شود ته گلو. هیچ کاریش هم نمی شود کرد. راه می افتم سمت جنوب ، دهلاویه . آن جا می ایستم روبه رویش ، سلام می کنم و سرم را می اندازم پایین ، منتظر که بگوید «چه خبر؟ باز کتونی هاتو زدی زیر بغلت برگردی اهواز؟» تا بغضم حسابی باز شود.
#شهید_مصطفی_چمران
@pelakkhakii 👈🌷🕊
#کلام_شهدا
ایـن را هرگـز فرامـوش نڪنید تـا خـود را #نسازیـم و #تغـییر ندهیـم ، جامـعہ ساخـتہ نمے شـود .
#شهید_ابراهیم_هادی
@pelakkhakii 👈🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روایتی ازحاج حسین یکتا:
🔴سرجداتحویلت دادم.
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
شهدای خوشگل و غیرخوشگل!
خیلی بدم میاد از این عنوانی که نوشتم ولی برا چیزی که می خوام بگم ، یه همچنین عنوانی لازمه انگار!
متاسفانه مدتی میشه شاهد یه انحرافاتی در بین مذهبی ها هستیم.
شهدایی که ظاهر خوبی دارن ، برگزیده میشن برای عاشقی، برای داداشی بودن و ... مثلا یه شهیدی که ظاهر خوبی نداره! داداشی هیچ کس نمیشه!
یه عکس خوب از شهید مورد نظر می زارن ، به همراه یه متن عاشقانه! که معمولا وصف زیبایی ظاهر شهیده!
چیکار داریم می کنیم!!؟حواسمون هست؟!
شهیدی که اون همه درجات و کمالات داره...خلاصه می کنیم تو چهرش و خوشتیپ بودنش!از شهید خجالت نمی کشیم!
گاهی یادمون میره کی هستیم و کجا هستیم!
گاهی یاداوری کنیم به خودمون که فضای مجازی هم عین فضای حقیقیه. گاهی از حقیقی هم حقیقی تر!
تو فضای مجازی حق لاس زدن با نامحرم رو نداریم!حق شوخی نداریم!
باید بدونیم حق نداریم هر چیزی رو ارسال کنیم و هر حرفی رو بزنیم!
با پروفایل مذهبی و عکس شهدا حق نداریم واسه نامحرم ایموجی های مختلف بفرسیم و حرفای غیر لازم بزنیم! اون عفت و حیا،اون وقار و سنگینی، اون غرور مقابل نامحرم که حضرات معصومین و شهداء از ما خواستن کجاست؟
خانم یا اقا پسری محترمی که تو عمومی غش و ضعف میری واسه چهره زیبای یه شهید ! این کارت پیام خوبی نداره!و چیزی که من از شهدا فهمیدم....قطعا راضی به چنین کار هایی نیستن.
چند روز پیش کلیپی از شهید مشلب اینجا پخش شد. خواهشا حرف های این شهید عزیز رو با دقت بخونید.ببینید داره چی میگه.انتظارش از ما چیه؟ راه و رسمش چیه؟
دوست دار و عاشق شهدا هستیم ، قبول.
ولی مهم اینه که اونا هم مارو دوست دارن؟
@pelakkhakii 👈👈
گویند
شهادت مهر قبولی ست
که بر دلت میخورد ..
شهدا..
دلم لایق مهر شهادت نیست
اما شما نظر کنید ..
این کویر تشنه
دریا میشود ..
باعطرشهادت ...
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
💠 #پیــــام_شـــــهید
شهید نوید صفری:
📝 « زیارت #عاشورا را بخوانید و از طرف من به ارباب ابراز ارادت کنید.
حتما هر کجا باشم خود را در کنار شما خواهم رساند.»
🌷 #شهید_نوید_صفری
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊