هدایت شده از هیئت موکب الزهرا(س)
به متفاوت ترین کانال ایتا دعوتید
👇👇👇👇👇👇
@saharshahriary
6.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚘﷽⚘
امام خامنه ای:
واقعا همسران شهدا اجرفراوانی دارند
و نصف اجرشهدا متعلق به همسر وخانواده آنهاست...
قرار یک زندگی الهے این است
یکی بشود شهید
ودیگری همسرشهید
اما
انتظار همیشه واژه دلتنگ کننده
همسران است ...😔😭
روایت عاطفی همسر #شهیدسجادطاهرنیا از ماجرای اعزام به سوریه
@pelakkhakii 👈👈👈
⭕️ بیکاری را به دولت #رئیسی ترجیج میدهم!
🔹 اینجور افراد که الان طلبکار نظام شدهاند، کسانی هستند که بدون دلیل و از روی پروپاگاندای برخی از کاندیدا، رای بر خوشسخنی و شعارها دادند و حالا قصور خود را به گردن حاکمیت میاندازند!
👈 امثال این اشخاص خوب میدانند چه کسانی عدالت را و چه کسانی بیعدالتی را در جامعه رواج دادند ولی همیشه روحیهی طلبکاری دارند!
@pelakkhakii 👈👈🌷
🚨دهه شصتیها، هفتادیها و هشتادیها
حاج حسین یکتا: دهه شصتیها فرمانده میدان شدند، هفتادیها فرمانده گردان شدند و هشتادیها نیروی پیاده نظام شدند. اگه یه دهه شصتی ترمز کنه، بقیه با او تصادف میکنن! آی بسه، آی خسته شدیم، چقدر بگیم، چقدر بریم و چقدر بیاییم نداریم.
اینقدر هم این دهه هشتادیها تیز و تُخس و #زرنگ هستن که اصلاً میخوان از روی سر هفتادیها بپرن و بیان جلو! دیجیتال هم به دنیا اومدن دیگه؛ یعنی انتقال دیتا و اطلاعات و اثر بوسیلهی فیبر نوریه. ما همه آنالوگیم، اونا فیبر نوری! "ف" میگی تا فرحزاد میرن.
اگه یه ذره لب و لوچهی توئه (دهه شصتی) رو آویزون ببینن، خسته ببینن، پژمرده ببینن، ببینن ترمز کردی، ببینن کنگر خوردی و لنگر انداختی، ببینن هیأتت عادی شده، خلوت شده، بروز نیست، فعال نیست و جوابگو نیست، عبور میکنن [و خودشون ادامه میدن].
#حاج_حسین_یکتا
@pelakkhakii 👈👈🌷
💬 #شهید_بهشتی؛ شهادت، در راه آرمان الهی، معشوق ما است. آيا شنيدهای عاشقی را از معشوق بترسانند؟
📕رهیافت، جلد۵، صفحه۱۷۲
@pelakkhakii 👈👈🌷
#ولادتحضرتعبدالعظیممبارک♥️✨
با نور تو راه مستقیمی داریم
در صحن تو جنةالنعیمی داریم
دلتنگ کریم اهلبیتیم ولی
صد شکر که سَیّدالکریمی داریم
💙🌤💙
#اینشهربیوجودشماارزشینداشت ...
@pelakkhakii 👈👈🌷
جنگ تمام شده بود و بسیاری از شهدا جامانده بودند.
دلمان پیش آنها بود.
باید میرفتیم و برمی گرداندیمشان؛ اما منطقه حساس بود و قرارگاه موافقت نمیکرد.
بالاخره ی فرصت ده روزه گرفتیم. گذشته از دوری راه، دور و برمان پر از میدانهای گسترده ی مین بود. چند روزی کارمان، جستجو و سوختن زیر آفتاب و دست خالی برگشتن بود. فرصت ما، روز نیمه شعبان به پایان می رسید.
بعضی بچه ها پیشنهاد کردند کار را تعطیل کنیم و روز عید، به خودمان برسیم.
اما علیرضا غلامی گفت:
نه، تازه امروز، روز کار است و باید عیدی خود را امروز از آقا بگیریم...!
همه به این امید حرکت کردیم، اما هرچه بیشتر گشتیم، ناامید تر شدیم. آفتاب داشت غروب میکرد که صدای ناله و توسل علیرضاغلامی بلند شد:
آقاجون، دیگ خجالت میکشیم تو روی مادرای شهید نگاه کنیم...!
باید وداع میکردیم و برمیگشتیم. بغض توی گلوی بچه ها ترکید و به گریه افتادند...
چند لحظه بعد، فریاد غلامی که رفته بود شاخه ی شقایقی را برای معراج شهدا از ریشه دربیاورد، میخ کوبمان کرد.
دویدیم طرفش... شقایق درست روی جمجمهی شهیدی سبز شده بود...!
چه حالی شدیم در این غروبِ نیمهشعبان،
وقتی دانستیم که نام این شهید،
مهدی منتظرالقائم است...
کتاب نشانه
#تفحص
@pelakkhakii 👈👈🌷