eitaa logo
پلاک خاکی
2.6هزار دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
5.8هزار ویدیو
40 فایل
به محفل رهروان شهدا خوش آمدید❤️🌷 شهدا اگر به دادم نرسید از دست رفته ام... کانال های دیگر ما متفاوت و ناب حتما عضو شوید👇 @saharshahriary @ghonooteghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
همه ی نعمت هات یه طرف... نعمت اشک برای حسینت یه طرف...!! الحمدولله الذی خلق الحسین علیه السلام🌸
‏تصویر زیبا و پر از امید .. رئیس‌جمهوری که حتی با رقبا و مخالفان خود جلسه میگذاره تا کشور بهتر اداره بشه ..
🍃شهدا الگوی جاودانگی🍃 به نقل از عاده همسر لبنانی شهید چمران من وشهید چمران از زمان شروع جنگ به اهواز نقل مکان کردیم و در یکی از اتاقها در ستاد جنگ اهواز مستقر شدیم مصطفی بعلت درگیری زیاد در فرماندهی جنگ روزها وهفته ها در خط بود وبه اهواز نمی امد روز قبل از شهادت به اهواز امد وارد اتاق شدم دیدم مصطفی روی تخت دراز کشیده فکر کردم خواب است. گفتم شاید برای انجام ماموریتی عازم تهران است گفت امروز فقط برای دیدن شما امده ام «من فردا قبل از ظهر شهید می‌شوم. ولی من می‌خواهم شما رضایت بدهید اگر رضایت ندهید شهید نمی‌شوم … من فردا از اینجا می‌روم و می‌خواهم با رضایت کامل شما باشد». گفتم مگر شهادت دست خود انسان است گفت این موضوع به من الهام شده و از خدا نیز چنین خواسته ام ولی من رضایت نمی دادم وبسیار بی تابی میکردم ولی با صبحت هایش دست آخر رضایتم را گرفت. وسپس نامه‌ای به من داد که وصیتش بود. گفت: «تا فردا قبل از شهادتم باز نکنید». سفارش به من کرد: « اینکه ایران بمانید». گفتم: «ایران بمانم چه کار؟ اینجا کسی را ندارم». گفت: «نه تعرب بعد از هجرت نمی‌شود. ما این جا حکومت اسلامی داریم و شما تابعیت ایران دارید نمی‌توانید برگردید به کشوری که حکومتش اسلامی نیست حتی اگر آن کشور خودتان باشد». گفتم: «پس این همه ایرانی که در خارج هستند چه می‌کنند؟» گفت: «آن‌ها اشتباه می‌کنند. شما نباید به آن آداب و رسوم برگردید هیچ وقت!» نگاهش کردم. گفتم: «یعنی فردا که بروی دیگر تو را نمی‌بینم؟» مصطفی گفت: «نه». در صورتش دقیق شدم و بعد چشمهایم را بستم و گفتم: «باید یاد بگیرم، تمرین کنم چطور صورتت را با چشم بسته ببینم». یقین پیدا کردم که مصطفی امروز اگر برود دیگر بر نمی‌گردد. دویدم و کلت کوچکم را برداشتم آمدم پایین. نیتم این بود مصطفی را بزنم، بزنم به پایش تا نرود … ولی دیگر مصطفی در اتاق نبود فردا صبح در ستاد جنگ در اهواز بودم حدودا ساعت ۱۱صبح زنگ تلفن به صدا در امد خانم‌مسئول در ستاد جنگ خانم‌ها گوشی را برداشت دلهره عجیبی داشتم صدای فریاد وناله را از پشت خط تلفن می شنیدم ناگهان حال ان خانم دگرگون شد گوشی از دستش افتاد اشک😢😢 در چشمانش فوران زد ومرتب میگفت نه نه نه نه خدایا خدایا یتیم شدیم😭 دیگر نیازی نبود از او سوالی کنم که چه اتفاقی افتاده 🇮🇷 🌹یاد شهدا با صلوات 🔻
15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیدن این کلیپ میتونه باورهاتون رو تغییر بده تا آخر ببینید ✅ 🇮🇷 🔺 🔻
گفتند شهید گمنامه پلاک هم نداشت ، اصلا هیچ نشونه ای نداشت امیدوار بودم روی زیرپیرهنیش اسمش رو نوشته باشه نوشته بود : اگر برای خداست ، بگذار گمنام بمانم...!❤️
6.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥استوری ✍اینجا شاید ؛ ولی نه .. ! در آنجایید شاید پایین ؛ ولی نه .. ! بر بالایید باری ؛ غم غربت شما ما را کشت .. مانند مزار حضرت زهرایید ...
••رتبه‌بالا‌در‌کــنکور‌ِشهـادتم آرزوســــ✨ــــت😍••
7.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۴۰ روز مانده به محرم 🏴💔
7.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍خدایا ... خون شهیدان را در تنِ ما جاری گردان تا بـه مانـدن خو نکنیم ؛ پایی عطا کن که جز راه تو نرود! ودلـۍکه..... بنــده شیطـان نــشود.....
بہ‌تو‌دل بستہ‌شدن‌عاقبتش‌خوشبختےاست!
⟮..⟯ ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ چشـم‌هـآیِ‌یڪ‌شَهیـد؛ حَٺےاَزپُشـٺِ‌قــآبِ‌شیشِـہ‌اۍ خیـرِه‌خیـرِه‌دُنبـآلِ‌ٺُوسـٺ؛ کِـھ‌بہ‌گُنـآه‌آلـودِه‌نَشــوی🥀 بِہ‌چشـمهآیَـشان قَسَـمـ شُهَدا تورآمیبینَــد ! ‌. اِے ڪھ مرا خواندہ اے راه نشانم بدھ:)🧡☘ اللهم الرزقنا شهادت💔(
•|♥|• قیافہ‌ومد برات‌مھم‌نباشہ؛مثہ ♥:) ازپول‌وثروتت‌وقیافه‌بِگذرۍ؛مثہ 🧡:) راستۍمیتونۍازعشقت‌بگذری؟!مثہ 💛:)