eitaa logo
پلاک خاکی
2.6هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
5.4هزار ویدیو
35 فایل
به محفل رهروان شهدا خوش آمدید❤️🌷 شهدا اگر به دادم نرسید از دست رفته ام... کانال های دیگر ما متفاوت و ناب حتما عضو شوید👇 @saharshahriary @ghonooteghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا رحمت ڪنه شهید علی شاه‌سنایی رو ڪه آخر وصیت نامه‌اش نوشته بود : ما خانه بدوشیم ، غم سیلاب نداریم ما جز پسر فاطمه ارباب نداریم ... السلام علیڪ یا اباعبدالله‌الحسین ما را به وصلشان برسان ارباب ♥️ @pelakkhakii 👈👈🌷
🌷 عاشق حضرت رقیه بود . چند روز آخر اقامتش در دمشق ، مڪرر به زیارت حضرت رقیه می‌رفت . شب آخر ، چند ساعت قبل از آن انفجار هم به زیارت حضرت رقیه رفته بود . شاید هم حاجت بیست و چند ساله‌اش را از دختر سه ساله امام حسین (ع) گرفت . در همان روزهای شهادت حضرت رقیه ، شهید شد . ♥️ @pelakkhakii 👈👈🌷
✍بی ارزشترین نوعِ افـــتخار افتخار به داشتن ویژگی‌هایی است ڪه خود انسان در داشتنشان هیچ نقـشی ندارد. مثلِ: چهره، قد، رنگ چـشم، ملیت ثـروت خانوادگی و مذهب و.. از چیزایی که خودتان به دست آورده اید حـرف بزنید. مثل: انسانیت، مهربانی، گذشت و صـداقت و.. آدمی را آدمـيت لازم است عـــود را گـر بو نباشد هـيزم است. 💠: @pelakkhakii 👈👈🌷
طوری تلاش می‌کنم که اگر روزی امام زمان(عج) فرمودند: یک فرماندہ توپخانه می‌خواهم بفرمایند محمود بیاید. @pelakkhakii 👈👈🌷
الگوی ما در پنهان ماندن قبر شهدا حضرت فاطمه‌ زهرا(س) است و نیامدن پیکرم را به پنهان ماندن مزار حضرت زهرا (س) گره می‌زنیم... #شهید_محمود_رادمهر @pelakkhakii 👈👈🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای خدا... فیلم آخرین دیدار شهید با مادرشان در شب اعزام به سوریه.... تاریخ: ۱۳۹۵/۱/۱۴ @pelakkhakii 👈👈🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دلیل این همه تاکید بر حضور درپیاده‌روی اربعین چیست؟ چرا در مورد زیارت امام حسین (ع) فرموده‌اند: "دست بزن برگرد" زیارت‌رفته‌ها ببینند کجا بوده‌اند و ما جامانده‌ها هم ازحالا نیت کنیم برای اربعین سال بعد، ان شاءالله 😔 @pelakkhakii
🍂🍃🍂🍃🍂🍃 خاطره جالب ازحاج آقاقرائتی جایزه🎁 یکروز در منزل دیدم خانم دستگیره های زیادی دوخته که با آن ظرف های داغ غذا را بر می دارند که دستشان نسوزد ، آنها را برداشته و به جلسه درس برای جایزه آوردم . وقتی خواستم جایزه بدهم به طرف گفتم : یکی از این سه مورد جایزه را انتخاب کن : 1- یک دوره تفسیر المیزان که 20 جلد است و چندین هزار تومان قیمت دارد . 📚 2- مقداری پول . 💵 3- چیزی که به آتش و گرمای دنیا نسوزی . 🔥 او هم گفت : مورد سوّم . من هم دستگیره ها را بیرون آوردم گفتم جایزه سوم دستگیره آشپزخونه هست و بهش دادم 😎 همه خندیدند 😂😂 ☀️🌈😊 @pelakkhakii 👈👈🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷مداحی شهید محمدحسین محمدخانی 🌹یادش با ذکر @pelakkhakii 👈👈🌷
خودش خیلی وقت ها با صدای گرفته هم روضه میخواند🎤 فکر این را نمی کرد که ممکن است بگویند چقدر صدایش بد است. می گفت الان وظیفه ام روضه خواندن است حتی با صدای گرفته. آخر روضه هم نصیحت می کرد : "رفیق نکنه جا بمونی😞! نکنه ارباب تو رو نخره! نکنه روسیاه بشی😭! اگه نخره آبروت میره." داداش حالا که ارباب تو رو خرید و ما جاموندیم، یه کاری کن آقا مارو هم بخره...💔💔 امشب که میری پیش ارباب سفارش مارو هم بکن.. بگو آقا ما رو بخره..😔 رزق و اشک دائمی بهمون بده..😭 محمد حسین محمدخانی🌹 @pelakkhakii 👈👈🌷
یادت بخیر نازنینم خوبی⁉️ خبری نیست ز دل من میخواهد، که بدانی دل منـ❤️ اندازه ی دنیا تنگ است ای دوست یادگار دیروز.. دل من سیر برایت است💔 🌷 درکنار سردار سلیمانی 🌹🍃🌹🍃 @pelakkhakii 👈👈👈
پلاک خاکی
یادت #ای_دوست بخیر نازنینم خوبی⁉️ خبری نیست ز #تو دل من میخواهد، که بدانی #بی_تو دل منـ❤️ اندازه ی
🔸شهید مدافع حرم محمد حسین محمدخانی 🔹زمان شهادت: ۱۳۹۴ 🔸مکان شهادت: سوریه ؛ حلب 🔹به روایت همرزمش 🔰محمد حسین بود،واقعا غیر از این چیزی نمی تونم در موردش بگم.چون کارهایی که انجام می داد رو جز با عشق نمیشه توجیه کرد🚫همیشه وقتی همه ی ما کم می آوردیم اون بود✊ 🔰خیلی از شبها🌙 که بعضی از یگان ها آمادگی کردن نداشتند محمد حسین و یگان تحت امرش می شدند و نمی گذاشتند کار روی زمین بمونه❌.خیلی وقتها چندین شب پشت سر هم عملیات ها بود✌️. 🔰علاقه عجیبی به و کودک نوزادش👶 داشت،واقعا وقتی با بچه اش بازی می کرد من حسودیم می شد از اینکه انقدر بچه اش رو داره.قبل از حدود دو ماهی می شد که خانواده اش رو ندیده بود😔 🔰به زور و با از خط کشیدمش عقب و گفتم برو خانوادت رو ببین،اول چیزی نمی گفت🚫،ولی بعد از اصرار زیاد من گفت: حاجی من دیگه از خانواده ام دل کندم💕، دوباره وابستشون💞 بشم. 🔰واقعا هم از دنیـ🌍ـا و همه تعلقاتش دل کنده بود، دفعه ای بود که دیدمش،بعد از اون رفت و 😔. 🌹🍃🌹🍃 @pelakkhakii
به قول خودش ، مثل شاگرد شوفرا نفرِ آخر سوار اتوبوس شهادت شد و رفت ... ۱۷ مهـر سالروز شهادت فرمانده با اخلاص تفحص @pelakkhakii 👈👈🌷
■ اگر نماز قضا بشه میشه جبران کرد ، اگر روزه قضا بشه میشه جبران کرد □ ولی اگر ولایت قضا بشه ، نمیشه جبران کرد □ یکبار در سقیفه قضا شد ، حضرت زهرا (س) را شهید کردند ، □ یکبار در صفین قضا شد ، حضرت علی (ع) را شهید کردند . □ یکبار در کوفه قضا شد ، تابوت امام حسن (ع) تیرباران شد. □ یکبار در کربلا قضا شد ، بر پیکر امام حسین (ع) اسب تازاندند. □ مواظب باشیم ولایتمان قضا نشود @pelakkhakii 👈👈🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 من غلام نوکراتم، عاشق کربلاتم، تا آخرش باهاتم تو همونی که میخوامی، دلیل گریه هامی، تا آخرش باهامی 🌷 عشق یعنی به تو رسیدن یعنی نفس کشیدن تو خاک سرزمینت عشق یعنی تموم سال و همیشه بی قرارم برای اربعینت 🌺 آقای من زندگیم و دستت دادم تو این مسیر افتادم ای عشق مادرزادم... حسین....🌷 زیبا 🚩 @pelakkhakii
سلام صبح بخیر و خوشی زندگی حکایت قدیمی کوهستان است صدا میکنی ومیشنوی پس به نیکی صدا کن تا بـه نیکی به تو پاسخ دهد... ❁═══┅┄ @pelakkhakii ❁═══┅┄
⚘توسل⚘ در قسمتی از ارتفاع، فقط یک راه برای عبور بود. محمود کاوه را بردم همان جا، گفتم:" دیشب تیربار چی دشمن مسلسلش را روی همین نقطه قفل کرده بود، هیچ کس نتونست از این جا رد بشه". گفت:" بریم جلوتر ببینیم چه کاری می تونیم انجام بدیم". رفتیم تا نزدیک سنگر تیربارچی. محمود دور و بر سنگر را خوب نگاه کرد. آهسته گفتم:" اول باید این تیربار را خفه کنیم، بعد نیروها را از دو طرف آرایش داده و بزنیم به خط". جور خاصی پرسید:" دیگه چه کاری باید بکنیم!". گفتم:"چیز دیگه ای به ذهنم نمی رسه". گفت:" یک کار دیگه هم باید انجام داد". گفتم:" چه کاری؟" با حال عجیبی جواب داد:"توسل؛ اگه توسل نکنیم، به هیچ جا نمی رسیم". @pelakkhakii 👈👈🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهم ترین مانع برای ظهور امام زمان ارواحنا فداه چیه؟ خیییییلی مهم و حیاتی! استاد پناهیان 🚩 @pelakkhakii
❤️ 🎤 💌 " ✍انگار دلم از شب تاسوعا داغون بود. از استرس داشتم خفہ می‌شدم. من توی این دو سال و نیم دائم آیةالکرسی می‌خوندم. حتی جای لالایی محمدعلیم آیةالکرسی می خوندم. فاطمہ می‌گفت: "مامان چرا برای من نمی‌خونی؟" می‌گفتم این برای باباست. ✍شب تاسوعا نمی‌تونستم آیةالکرسی بخونم. همش نصفہ می‌خوندم باقیش فراموشم می‌شد. تا ظهر تاسوعا نمی‌تونستم جایی بند بشم. همیشہ دلم بہ این خوش بود تا من رضایت ندم اتفاقی برای عزیزم نمیوفتہ. اون روز ظهر رفتم مسجد. نمی‌دونم چرا روحانی داشت دعای علقمہ اون هم بہ فارسی می‌خوند. دعای علقمه خودش روضه بازِ. اومدم دعای همیشہ خودم را بگم کہ مصطفام زنده و سالم بیاد، شرمم شد. فقط بہ اندازه چند دقیقه از شرمندگی گفتم: "خدایا هر طور صلاح می‌دونید و خواست شماست، فقط همین." ✍وقتی ساعت شهادت مصطفام را گفتن شوکہ شدم. من روز تاسوعا بہ وقت ما ساعت ١٢ این رو گفتم. مصطفام ظهر تاسوعا بہ وقت سوریه ساعت ۱۱:۴۰ شهید شد و خدا و اهل بیت رو دید. این رو هم بگم کہ ساعت ما یک ساعت از سوریہ جلوتره. یعنی فقط چند دقیقه قبل شهادتش خدا خودش دلم رو راضی کرد. راوے : ┄┅═══✼🖤🖤💚💚 @pelakkhakii 💚💚🖤🖤✼═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از کانال به واتس اپ منتقل شد
بچه ای که با خدا انس بگیرد در نوجوانی کمتر دچار بحران میشود. به مسجد و هیئت بروید.با جلسات قرآنی مانوس باشید. با خانواده های مذهبی و قرآنی و دوستان خوب و محب اهل بیت معاشرت و رفت و آمد کنید تا اثر مثبتی را روی فرزندانتان مشاهده کنید. ثبت نام از نوگلان، کودکان و نوجوانان شما😍 در دارالقرآن روح الله 📖✨ وابسته به آموزش و پروش منطقه ۸ ۷۷۲۵۷۳۳۳ @quranrooholah
🔹شهید خلیلی از همان دوران کودکی‌اش، به مسجد و هیئت‌های مذهبی علاقه نشان می‌داد. ما هم تشویقش می‌کردیم. 🔸یادم هست حتی شب‌هایی که زیر باد و باران شدید، رسول و برادرش روح‌الله را سوار موتور می‌کردیم و به هیئت می‌بردیم 🔹به نماز اول وقت علاقه فراوانی داشت. قرآن می‌خواند، در هیئت‌ها مداحی می‌کرد. 🔸 شهدا را برای خودش الگو کرده بود👌 هروقت در تلویزیون از دفاع مقدس می‌گفتند یا وصیتنامه شهدا را می‌خواندند، با دقت گوش می‌کرد. ♨️خلاصه خیلی در این زمینه‌ها "خدا را شکر" فعال بود.  🌹🍃🌹🍃 @pelakkhakii
یکی از برادرهام شهید شده بود. قبرش اهواز بود. برادر دومیم توی اسلام آباد بود. وقتی با خانواده ام از اهواز برمی گشتیم ، رفتیم سمت اسلام آباد. نزدیکی های غروب رسیدیم به لشکر. باران تندی هم می آمد. من رفتم دم چادر فرماندهی ، اجازه بگیرم برویم تو . آقا مهدی توی چادرش بود. بهش که گفتم؛ گفت « قدمتون روی چشم . فقط باید بیاین توی همین چادر ، جای دیگه ای نداریم.» صبح که داشتیم راه می افتادیم، مادرم بهم گفت« برو آقامهدی رو پیدا کن ،ازش تشکر کنم.. توی لشکر این ور و اون ور می رفتم تا آقا مهدی را پیدا کنم. یکی بهم گفت «آقا مهدی حالش خوب نیست؛ خوابیده.» گفتم « چرا ؟» ... گفت « دیشب توی چادر جا نبود. تا بخوابد، زیر بارون موند، سرما خورد... شادی روح امام راحل و شهدا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @pelakkhakii 👈👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا