💔🌱برنامه ماه رمضان حاج اقا پناهیان💔🌱
❤️لحظِھاےبآشُہَــدا❤️
🍃|ʝσɨŋ|
🔜 @Muoud_313
مناجات شبهای ماه مبارک #رمضان
به کلام: حجتالاسلام #کاشانی
بانوای: حاج #مهدی_اقدمنژاد
برادر #حسن_حسینخانی
حاج #حنیف_طاهری
از سهشنبه ۲۴ فروردینماه ۱۴۰۰، به مدت ۲۳ شب، از ساعت ۲۳
چهارراه پاسداران، به سمت بزرگراه صیادشیرازی،
مجموعه ۰۶ ارتش جمهوریاسلامیایران
• رعایت #پروتکل_بهداشتی ( #ماسک ) الزامی میباشد و از ورود و مشارکت افراد مشکوک به بیماری ممانعت خواهد شد.
• با خادمان جلسه در خصوص مکان نشستن همکاری فرمائید.
•
📧 پايگاه اینترنتی: [ Ghorb.ir ]
❤️لحظِھاےبآشُہَــدا❤️
🍃|ʝσɨŋ|
🔜 @Muoud_313
⚠️#خاطره
قشنگه🙃بخونید❤️🍃
یه موتور گازے داشت 🏍
که هرروز صبح و عصر سوارش میشد
و باش میومد مدرسه و برمیگشت .
یه روز عصر ...
که پشت همین موتور نشسته بود و میرفت❗️
رسید به چراغ قرمز .🚦
ترمز زد و ایستاد ‼️
یه نگاه به دور و برش کرد 👀
و موتور رو زد رو جک
و رفت بالای موتور و فریاد زد :🗣
الله اکبر و الله اکــــبر ...✌️
نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب .😳
اشهد ان لا اله الا الله ...👌
هرکی آقا مجید و نمیشناخت غش غش میخندید 😂
و متلک مینداخت😒
و هرکیم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد 😳
که این مجید چش شُدِه⁉️
قاطی کرده چرا⁉️
خلاصه چراغ سبز شد🍃
و ماشینا راه افتادن🚗🚙
و رفتن .
آشناها اومدن سراغ مجید که آقااا مجید ؟
چطور شد یهو؟؟!! حالتون خُب بود که؟!!
مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت👀
و گفت : "مگه متوجه نشدید ؟ 😏
پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود
که عروس توش بی حجاب نشسته بود 😖
و آدمای دورش نگاهش میکردن .😒
من دیدم تو روز روشن ☀️
جلو چشم امام زمان داره گناه میشه ❌
به خودم گفتم چکار کنم
که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه .
دیدم این بهترین کاره !"👌
همین‼️✌️
🎌برگےازخاطراتشهیدمجیدزین الدین🌟
#شهیدانه
#تلنگر
❤️لحظِھاےبآشُہَــدا❤️
🍃|ʝσɨŋ|
🔜 @Muoud_313
#تلنگر 🍃✨🌷
🔰معلم پای تخته نوشت یک با یک برابر است... ١ = ١
یکی از دانش آموزها👲🏻 بلند شد و گفت:
آقا اجازه یک با یک برابر نیست... 😐🙄
معلم👨🏫 که بهش بر خورده بود😠 گفت:
بیا پای تخته ثابت کن یک با یک برابر نیست🤨...اگه ثابت نکنی پیش بچه ها👦🏻 به فلک⚔️ میبندمت...☹️
دانش آموز👲🏻 با پای لرزون رفت پای تخته و گفت:
آقا من هشت سالمه علی هم هشت سالشه... شب وقتی پدر🧔🏻 علی👦🏻 میاد خونه🏠 با علی👦🏻 بازی میکنه اما پدر👨🏻 من شبها هر شب منو کتک میزنه ...😞
چرا علی👦🏻 بعد از اینکه از مدرسه🏫 میره خونه🏠 میره تو کوچه بازی⚽️ میکنه اما من بعد از مدرسه🏫 باید برم ترازوم⚖️ رو بر دارم برم رو پل 🌉 کار کنم ...😔
محسن🧒🏻 مثل من ٨سالشه چرا از خونه🏬 محسن همیشه بوی برنج🍚 میاد اما ما همیشه شبها گرسنه میخوابیم ...😟
شایان🧑🏻 مثل من ٨سالشه چرا اون هر ٣ماه یک بار کفش👞 میخره و اما من هر ٣سال یه کفش👟 رو میپوشم ...😞😦
حمید👱🏻♂️ مثل من ٨سالشه چرا همیشه بعد از مدرسه🏫 با مادرش🧕 میرن پارک🏞 اما من باید برم پاهای مادر👵🏻 مریضم رو ماساژ بدم و ... 😶💔
معلم👨🏫 اشکهاش😭 رو پاک کرد و رفت
پای تخته و
تخته رو پاک کرد و نوشت📝 ...
#یک_با_یک_برابر_نیست …💔😞😟
❤️لحظِھاےبآشُہَــدا❤️
🍃|ʝσɨŋ|
🔜 @Muoud_313
اولین کمیک ابر قهرمانی و ایرانی اسلامی 😍😍
که توسط یه عده جوون متفکر😉درست شده
داستان حول محور یه پسری👦🏻به نام امیر علی میچرخه که باید به کمک دوستاش نیرو های باطل ⚡️رو شکست بده
اگه میخواید این کمیک رو تهیه کنید به سایت زیر رجوع کنید 👇👇👇
https://comica.ir/shop
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/comica.ir/