🌱💔#خاطره💔🌱
💔ــــــــخاطره از شهید ابراهیم هادی ـــــ💔
🔸همراه ابراهیم راه می رفتیم.
🔹عصر یک روز تابستان بود.
🔸رسیدیم جلوی یک کوچه.
🔹بچه ها مشغول فوتبال بودند.
🔸به محض عبور ما،
🔹پسر بچه ای محکم توپ را شوت کرد.
🔸توپ مستقیم به صورت ابراهیم خورد.
🔹به طوری که ابراهیم لحظه روی زمین نشست.
🔸صورتش سرخ سرخ شده بود.
🔹خیلی عصبانی شده بودم.
🔸به سمت بچه ها نگاه کردم
.🔹همه در حال فرار بودند تا از ما کتک نخورند.
🔸ابراهیم همینطور که نشسته بود دست کرد توی ساک خودش.
🔹پلاستیک گردو را برداشت
. 🔸داد زد: بچه ها کجا رفتید!
🔹بیایید گردوها رو بردارید!
🔸بعد هم پلاستیک را گذاشت کنار دروازه فوتبال و حرکت کردیم.
🔹توی راه با تعجب گفتم:داش ابرام این چه کاری بود!؟
🔸گفت: بنده های خدا ترسیده بودند.
🔹از قصد که نزدند.
🔸بعد به بحث قبلی برگشت و موضوع را عوض کرد.
🔹اما من می دانستم انسانهای بزرگ در زندگیشان اینگونه عمل می کنند.
❤️لحظِھاےبآشُہَــدا❤️
🍃|ʝσɨŋ|
🔜 @Muoud_313
01-A3-Full-Resolotion-MaxPictures-ART.jpg
حجم:
8.1M
🌱🔸🔹با کیفیت پوستر بالا🔹🔸🌱
🌱💔#پروفایل🌱💔
🔹سالروز تولد شهید ابراهیم هــــ💔ـــــادی
❤️لحظِھاےبآشُہَــدا❤️
🍃|ʝσɨŋ|
🔜 @Muoud_313
1.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱🔸#کلیپ🔹🌱
💔شهادت حاج حسین بادپا💔
❤️لحظِھاےبآشُہَــدا❤️
🍃|ʝσɨŋ|
🔜 @Muoud_313
2.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱🔸#کلیپ🔹🌱
💔ویژه تولد شهید ابراهیم هادی💔
❤️لحظِھاےبآشُہَــدا❤️
🍃|ʝσɨŋ|
🔜 @Muoud_313
6.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خاطرات_شهدا
🌷شهید حاج حسین بادپا
🔸صحبت های شهید مصطفی صدرزاده(سید ابراهیم) درباره شهید حاج حسین بادپا
🍃#پیشنهاد_دانلود
❤️لحظِھاےبآشُہَــدا❤️
🍃|ʝσɨŋ|
🔜 @Muoud_313
دوستان تمامی مطالب در مورد داش ابرام «شهیدابراهیم هادی »ساخت خودمونه هر جا دوست دارید پخش کنید 🌱