#حسین_جانم❤️ چی میشه آقا با شما باشم ...😭 #شب_جمعه #شب_زیارتی_سید_الشهدا🌹 ❤️لحظِھ‌اے‌بآ‌شُہَــدا❤️ 🍃|ʝσɨŋ| 🔜 @Muoud_313

✨ اسلام علیک یا مولا✨ ❤️لحظِھ‌اے‌بآ‌شُہَــدا❤️ 🍃|ʝσɨŋ| 🔜 @Muoud_313

صبح جمعه بود وباز غم نبودنت واین شهیدان گمنام در فرش وخوش نام در عرش را واسطه ظهورت کردم ؛اللهم عجل الولیک الفرج 🤲🏻

#استورے🌱 #آقای_من 😔🌿 ❤️لحظِھ‌اے‌بآ‌شُہَــدا❤️ 🍃|ʝσɨŋ| 🔜 @Muoud_313

💔ای آخرین توسل سبز 💚دعای ما❣️ آیا نمیرسد به حضورت دعای ما؟😢😔 شنبه😢،دوباره شنبه، 😢دوباره سه نقطه چین…💖 بی تو🖤 چه زود میگذرد هفته های ما...❤️❤️ ❤️لحظِھ‌اے‌بآ‌شُہَــدا❤️ 🍃|ʝσɨŋ| 🔜 @Muoud_313

⚡️❤️✨#حدیث⚡️❤️✨#امام_علی✨❤️⚡️ امام علی علیه السلام: آن‏که در گناهان بسیار اندیشه کند این کار، او را به گناه می ‏کشانَد ▪️#گناه▪️ ❤️لحظِھ‌اے‌بآ‌شُہَــدا❤️ 🍃|ʝσɨŋ| 🔜 @Muoud_313

امام صادق (علیه‌السلام): اِنَّ صِلَهَ الرَّحِمِ و البِرَّ لَیُهَوِّنانِ الحِساب و َیَعصِمانِ مِنَ الذُّنوبِ؛ صله رحم و نیکى، حساب (قیامت) را آسان و از گناهان جلوگیرى مى ‏کند.

⚡️✨#شهید_آوینی✨⚡️ ⭐️#خاطره⭐️ احتمالاً زمستان سال 68 بود كه در تالار انديشه فيلمي را نمايش دادند كه اجازه اكران از وزارت ارشاد نگرفته بود. سالن پر بود از هنرمندان، فيلمسازان، نويسندگان و ... در جايي از فيلم آگاهانه يا ناآگاهانه، داشت به حضرت زهرا سلام الله عليها بي ادبي مي‌شد. من اين را فهميدم. لابد ديگران هم همين طور، ولي همه لال شديم و دم بر نياورديم با جهان بيني روشنفكري خودمان قضيه را حل كرديم طرف هنرمند بزرگي است و حتما منظوري دارد و انتقادي است بر فرهنگ مردم اما يك نفر نتوانست ساكت بنشيند و داد زد: خدا لعنتت كند! چرا داري توهين مي‌كني؟! همه سرها به سويش برگشت در رديف‌هاي وسط آقايي بود چهل و چند ساله با سيمايي بسيار جذاب و نوراني. كلاهي مشكي بر سرش بود و اوركتي سبز بر تنش. از بغل دستي‌ام (سعيد رنجبر) پرسيدم: «آقا را مي‌شناسي؟» گفت: «سيد مرتضي آويني است.» ⭐️❤️⭐️❤️⭐️❤️⭐️

#حدیثانھ☺️ پیــامبــࢪ(ص): هرڪــس دوست دارد خداوند هنگــام سختے‌ها و گرفتاری‌ها دعای اورا اجابت ڪند :درهنگام آسایــش ،بسیار دعا ڪند :)♥️ ❤️لحظِھ‌اے‌بآ‌شُہَــدا❤️ 🍃|ʝσɨŋ| 🔜 @Muoud_313

#استوری #محمد رضا دهقان

⚘ #خــاطره‌ای‌ازشهیدمحمدرضادهقان‌امیری⚘ ◽️با هم رفته بودیم کربلا، یک بار دیدم توی رواق روبروی ضریح خوابش برده و من هم برای بقیه جریان خوابیدنش را تعریف کردم. ◽️تا این‌که یک روز که مشغول دعا خواندن بودم، آمد کنارم و گفت: چقدر دعا می‌خوانی؟!! برو بنشین با آقا حال کن، با آقا حرف بزن. ◽️می‌گفت: خیلی خیلی لذت بخش است که خوابت ببرد، چشم باز کنی و ببینی شش گوشه ارباب جلوی چشمانت است. ◽️بعد از این‌که خبر شهادتش آمد و رفتیم معراج شهدا به او گفتم به خدا اگر می‌دانستم خوابت در حرم می‌خواهد این طور بشود و تو را به اینجاها ببرد من هم می‌آمدم کنارت می‌خوابیدم . راوی: خواهر شهید🌹 🍃|ʝσɨŋ| 🔜 @Muoud_313