eitaa logo
پله پله تا شهادت🌹
1.5هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
67 فایل
چه زیبا ملائک شدند زیستند همانها که هستند ولی نیستند رفیقانی که بین ما بوده اند ولی حیف نفهمیدیم کیستند ارتباط با خادم کانال @Khademe_shohadaaa
مشاهده در ایتا
دانلود
•۱• -اخلاق شهید در دوره نوجوانی و جوانیشون -مخصوصا در ارتباط با خانواده چطور بود؟ -چہ‌اهدافۍدر این سنین دنبال می‌کردند؟
ایشون به روزهای خاص زندگی خیلی اهمیت میداد مثل روز تولد سالگزد عقد و ازدواج تولد بچه ها و..... حتی شده با یه کادوی کوچک هم که شده حتما یاداوری میکردند اون روز رو اگر وضع مالیشون خوب بود بهترین کادو رو میخریدند و بیرون میرفتیم برای شام و تفریح و ....ولی اگه دستشون خالی بود باز هم دوتا سنجاق سر مشکی یا یه دونه تل ساده ویا یه تیتاب و چهارتا شمع بالاخره اون مراسم اجرا میشد
جالب اینه حتی بعد از شهادت هم این رویه ادامه داره همه روزهای خاص هدیه های مادی تبدیل شدند به هدیه های معنوی یعنی تا امروز در تمام روزهای خاص یا بنده رو زیارت فرستادند یا واسطه هدیه ای شدند که فکرش رو هم نمیکردم محقق بشه
ایشون هم اعزام و هم شهادتشون رو از حضرت معصومه هدیه گرفتند بعد از چند ماه تلاش برای اعزام و ناامیدی یکشب که از شیفت حرم برمیگشتیم برگشتند و گفتند امروز با خانم اتمام حجت کردم گفتم یعنی چی گفتند به حضرت گفتم من لیاقت ندارم دیگه به هیچکس برای اعزام زنگ نمیزنم و پیگیری نمیکنم اگر لایق بودم حتما انتخاب میشدم باور کردنی نبود کسی که اینهمه پیگیر بود کاملا موضوع رو فراموش کنه بهد از ۱۰ الی ۱۲ روز خود سپاه با شهید تماس گرفتند و گفتند شما که گفته بودی سابقه جنگ داری ما نیروی نظامی نیاز نداریم ولی نیروی خط شکن راننده لودر و بلدزر نیازه اگر این رسته رو بلدید فردا ساعت ۸ صبح با این مدارک تهران باشید ساعت ۹ اعزام هستید همه میپرسند شما چه حسی داشتید اولین بار که میخواستند اعزام بشن ما اونشب از ذوقمون نخوابیدیم خودمون رو انتخاب شده میدونستیم و حاجت روا مدام میگفت خدا رو شکر حضرت صدای من رو شنید و واسطه شد برای من
بین اولین اعزام تا شهادت یکسال و نیم زمان برد در این مدت ۴ بار اعزام شدند که بار چهارم خدا رو شکر به ارزوی دیرینه خودشون رسیدند من اعتقاد دارم خدا این زمان رو به ما داد تا من و بچه ها برای شهادت ایشون امادگی پیدا کنیم این اواخر به قدری از شهادت صحبت میکردند و همه کارها رو جوری انجام میداد و میگفت بعد شهادتم شماها اذیت نشید ما همه را به شوخی گرفته بودیم طوری که پسرم ایشون رو دیگه بابا صدا نمیزد و ایشون رو شهید جان خطاب میکرد ما به خیال خودمان شوخی میکردیم ولی غافل همه چیز حساب شده بوده
باراخر هم که میخواست بره رفتیم خداحافظی از حضرت ایشون تو راه برگشت گفتند این سه بار خودم کار رو خراب کردم که شهید نشدم نحوه خداحافظیم مشکل داشته گفتم یعنی چی گفتند همیشه به حضرت میگفتم من رو دو ماه قرض بده به حضرت زینب ولی اینبار از حضرت خواستم من رو ببخشه به حضرت زینب پسرم خندید و گفت چه فرقی کرد برگشت و گفت هر کس چیزی رو قرض بده منتظر برگشته ولی اینها دریای کرمند اگر جیزی رو ببخشند دیگه پس نمیگیرند مطلب جالب در قضیه شهادت شهید نبی لو این هست که دقیقا روز شنبه که روز کشیکمون در حرم هست به شهادت رسیدند ۲۹ مهر ۹۶ روز شنبه بوده که حضرت شهید نبی لو رو بخشیدند به حضرت زینب
۲• -شھید نبۍلو -بہ شهید خاصی ارادت داشتن؟ دلیل چی بوده؟
شرمنده اگر مطالب رو براتون میفرستم اگر سوالی باشه در خدمت عزیزان هستم و در حد توان جوابگو هستم