خانم زهرا(س) گفت: با بچه من چه كار داري؟
من يكي وقتي سر چند شماره از مجله سوره نامه تندي به سيد نوشتم كه يعني من رفتم و راهي خانه شدم. حالم خيلي خراب بود. حسابي شاكي بودم.
پلك كه روي هم گذاشتم «بي بي فاطمه» (صلوات الله عليها) را به خواب ديدم و شروع كردم به عرض حال و ناليدن از مجله، كه «بي بي» فرمود با بچه من چه كار داري؟ من باز از دست حوزه و سيد ناليدم، باز «بي بي» فرمود: با بچه من چه كار داري؟ براي بار سوم كه اين جمله را از زبان مبارك «بي بي» شنيدم، از خواب پريدم. وحشت سراپاي وجودم را فرا گرفته بود و اصلا به خود نبودم تا اينكه نامه اي از سيد دريافت كردم. سيد نوشته بود: «يوسف جان ! دوستت دارم. هر جا مي خواهي بروي، برو! هر كاري كه مي خواهي بكني، بكن! ولي بدان براي من پارتي بازي شده و اجدادم هوايم را دارند» ديگر طاقت نياوردم و راه افتادم به سمت حوزه و عرض كردم سيد پيش از رسيدن نامه ات خبر پارتي ات را داشتم و گفتم آنچه را آن شب در خواب ديده بودم.
راوي:يوسفعلي ميرشكاك
#شهید_آوینی
شعر جوانی شهید آوینی:
«برایت گل می آوردم
برایت گل می آوردم
و با تو در اتاقی که به رنگ چشم هایت بود می ماندم
ولی دیدم که دستم لحظه ها را دور می ریزد
تو شاید گریه می کردی که من تنهایی بیهوده ای بودم
تو مثل نبض خوشبختی من، آرام خواهی ماند
و هرگز مرگ یک دیوانه کوچک
که دور از باغ، در زندان گلدان های زیبای تو می میرد
تو را گریان نخواهد کرد
و میخک هایی که دور از باغ
در زندان گلدان های زیبای تو می میرند، می دانند
من تکرار یک تنهایی ام
در چشم هایی که تمام چشم ها را دوست می دارد...»
#شهید_آوینی
منیڪبسیجۍام🌱
مابچهبسیجیهایڪوچهباغانقلابیم..
نهچمرانهارادیدهایم !
ونهپایدرسمطهریهانشستهایم !
نهباهمتهابیخوابیڪشیدهایم !
ونهباآوینیهادربیابانهایشلمچهوطلائیهقدمزدهایم.. !
ماستمشاهپهلویرادرڪنڪردهایم
ومعنیحضوربیگانگانرانچشیدهایم..
امابازهمپایاینانقلابوآرمانهایشماندهایم..
وباحججیهاسَرمیدهیم
باسیاهڪالیهاازعاشقانههایماندستمیکشیم
وبابَلباسیهاازڪودڪانمانمیگذریمومیرویم..
آری!
ماپیروخطرهبریم
پایآرمانهایمانتاظهور
حضرتموعود(ارواحنافداه)❤️🍃
خواهیمماند..! ジ
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
سلام علیکم
امروز با آقا سید بیشتر آشنا شدیم
کل مطالب بالا اعم از استیکر و پوستر و مطلب برای کانال ما هست🌹
با ما همراه باشید🌺
✅مؤمن خیلی زیرک است؛ حتی سر شیطان کلاه میگذارد!
✍حاج اسماعیل دولابی: مؤمن خیلی زیرک و زرنگ است، حتّی سر شیطان کلاه میگذارد. همه از شیطان فرار میکنند، شیطان از مؤمن میگریزد. همه از آتش میترسند، آتش از مؤمن میترسد و فرار میکند. اگر شیطان به مؤمن حرفی بزند، موجب رشد مؤمن میشود. همانطور که وقتی شیطان به حضرت عیسی علیه السّلام گفت: اگر تو زاهدی، پس چرا بهدنبال کلوخی هستی که برای خوابیدن زیر سرت بگذاری؟ حضرت عیسی علیه السّلام کلوخ را پرت کرد و خاک شد و فرمود: تا زندهام، دیگر کلوخ زیر سرم نمیگذارم. شیطان هم گفت: من هم تا زندهام به مؤمن حرفی نمیزنم!
📚 از کتاب مصباح الهدی
🍃|ʝσɨŋ|
🔜 @Muoud_313