هوالعزیز💐 #شکوهـمردانگی ! 😔قبول دارم که کج سلیقگی کردم که در آستانه روز پدر برای نوشتن این وجیزه انتقادی ! 👈🏻الان باید مقاله ای در وصف پدران جوانمرد این اب و خاک می نگاشتم ! اما نشد ! 😏آمدم سراغ آقایانی که گویا مردانگی را فراموش کرده اند ! ▪️چقدر با شکوه بود مردی و مردانگی که می شناختیم ! ▪️نه اینکه حالا نباشد ! 👈🏽هست خوبش هم هست که نوشتن در وصف انها توفیق و سعادت می خواهد ! ▪️اما نمی شود انکار کرد که جمعیت قابل ملاحظه ای ازویترین مردان ما با یک شیب ملایم از آن مردانگی باشکوه فاصله گرفته اند ... 🔺چنان نرم و لطیف مردانگی را در وجودشان جابجا کردند که اصلا باورمان نمی شود علامت های مردی و مردانگی چیزهای دیگری بوده نه اینکه الان داریم ! ▪️کدام ویژگیها مردانگی را با شکوه کرده بود !؟ ▪️لابد تصور می کنید می خواهم از تغییرات ظاهری مردان بگویم !؟ ▪️با اینکه مهم است اما در مقابل آنچه که مد نظر من است چندان مهم نیست ! 🔺آخر قبل از اینکه مردی ظاهرش را تغییر دهد باید #باورهایش تغییر کرده باشد ! ▪️آنکه امروز به این نتیجه رسیده که برود #ابرو را نازک کند ! #محاسن را از بیخ و بن انکار کند ! مدل #مویش را چنین و چنان کند ! با #رکابی و #شلوارکوتاه در خیابان ظاهر شود !ساعتها وقت بگذارد که قیافه اش شبیه فلان #هنرپیشه و ... شود حتما قبل از آن #ذهنیت او نسبت به ملاک های مردی و مردانگی تغییر کرده تا به اینجا رسیده ! ▪️مردی که برایش تعریف #غیرت را با #تعصب جابجا کرده باشند همان است که همسر و خواهرش با آن وضع زننده در خیابان ظاهر می شود و اتفاقا گاهی با افتخار شانه به شانه او در خیابان راه می رود و نمایش خیابانی راه می اندازد ! ▪️مردی که برایش مفهوم #تقوا را با #خشکه مقدسی ! جابحا کرده باشند همان است که چشم چرانی و شهوترانی و ... برایش معصیت خدا به حساب نمی آید !؟ ▪️مردی که مفهوم وفاداری را با بی خیالی در ذهنش جابجا کرد اند به آسانی خیانت می کند !؟ ▪️وقتی که ملاک جذابیت و مردانگی در تیپ و ظاهر و مدل مو و قدبالا و لباسهای اندامی و نمایش عضلات و قیافه های انچنانی خلاصه شود انوقت همه هم و غم یک مرد می رود به آن سمت سو که خودش را به همان شکل دراورد ! 🔺کجاست آنهمه فضیلت های با ارزش مردان ایرانی ! ▪️کجایند مردانی که حضورشان تامین امنیت محله و خانواده و ناموس و شرافت خانوادگی بود !؟ ▪️کو آن هیبت و صلابت و جذبه مردان ایرانی !؟ ▪️کجایند مردان باغیرتی که زنان و دختران و خواهرانشان اینگونه خود را عریان در ویترین های کوچه و خیابان به #نمایش گذاشته اند !؟ 🔺با دقت نگاه کنید تا بفهمید چگونه ارزش ها را برایمان #جابجا کرده اند ! ▪️آنچه که بود کجا و آنچه که امروز در جامعه می بینیم کجا ! ▪️گویا این روزها دیگر مردی و مردانگی برای خیلی ها #افتخار نیست ! ▪️انگار بعضی از مردها اکراه دارند مرد باشند ! ▪️آخر می بینیم که مدام از سرو ته مردانگی می زنند ! ▪️جنگ فرهنگی دشمن سالهاست که در این کشور با قدرت و شدت هرچه تمام تر در جریان است ! ▪️همان زمان که حضرت رهبری گفتند شبیخون فرهنگی و نفوذی های دشمن گفتند توهم فرهنگی ! ▪️تا به خودمان آمدیم خیلی از ارزشها را با ضد آنها جابجا کردند ! ▪️نمی دانم این خواب غفلت کی به پایان می رسد!؟ @pellake8

#استاد_پناهیان 🔆 فایدۀ تقویت پایگاه «پدر» در جامعه 🔻هر چه پایگاه و جایگاه #پدر در خانواده‌ها و جامعه ما تقویت شود، در واقع پایگاه #ولایت مستحکم خواهد شد و مردم از نظر روانی و ذهنی، آمادگی پذیرش ولایتشان، بالاتر می‌رود.💯 🔆فایدۀ حرمت پدر ✅هر چه حرمت پدر در جامعه و خانواده‌های ما افزایش پیدا کند، برآیند کلی آن این خواهد بود که ظلم در خانواده‌ها کمتر خواهد شد.👌 👈برعکس آنچه که بعضی از حقوق‌دانان فکر می‌کنند، که هر چه بیشتر، دست و بال مردها بسته شود، کمتر ظلم می‌کنند،❌ تجربه غرب نشان داده که در غرب، زن، مظلوم‌تر از شرق و در کشورهای اسلامی است، خودشان هم اذعان می‌کنند. 🔻هر چه #مردسالاری، به معنای منطقی و معقول کلمه جا بیفتد، طبیعتاً برکاتی خواهد داشت. پدری که حرمت داشته باشد، اتفاقاً احساس مسئولیت بیشتری پیدا می‌کند که مبادا #ظلم بکند.❌ 👈اگر به یک مرد شریف بگویند: «آقا تو پدر هستی، یعنی رئیس و صاحب اختیار این خانواده‌ای» خیلی خودش را جمع می‌کند، و دیگر ظلم نخواهد کرد. @pellake8

#میلاد_امام_علی(ع) 💐مولای ما همه حیدر 💐نور بی خاتمه حیدر 🔸میثم مطیعی 🔸نماهنگ

هر چی آرزوی خوبه مال تو.. استاد محمد شجاعی

🎥 مدح زیبای حضرت علی علیه‌السلام 🔰 #صابر_خراسانی @pellake8

🌸 #میلاد_امام_علی(ع) ♨️دلبرتین عالم 👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام #علیرضا_پناهیان 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. @pellake8

حق پدرومادربرگردن فرزند👆🏻👆🏻👆🏻

💓👈نامه راچه کسی نوشته است؟؟؟ @pellake8

🍃🍃فاطمه بنت اسد ،میهمان کعبه🍃🍃 🌸🍃مسجدالحرام همچون روزهای دیگر شلوغ بود و در هر گوشه ای، جمعی به گفتگو مشغول بودند. سی سال از واقعه حمله ابرهه به خانه خدا می گذشت و هنوز تا بعثت پیامبر ده سال، باقی بود. عباس بن عبدالمطلب و یزید بن قعنب به همراه چند تن دیگر در نزدیکی کعبه، غرق بحث و گفتگو بودند. ناگهان زنی با متانت و وقار بسیار، آهسته و سنگین به کعبه نزدیک شد. چهره اش درهم بود و سیمایش تب کرده و ناراحت به نظر می رسید. یزید بن قعنب زن را شناخت. او فاطمه بنت اسد بود. درد زایمان، امانش را بریده بود و به خود می پیچید. نگاههای ناباورانه مردم، بر دل فاطمه، سنگینی می کرد: ـ چرا فاطمه در چنین شرایطی به کعبه آمده است؟!! - او اینک باید در بستر باشد؟! و ... فاطمه آهسته آهسته پیش آمد و دستها را به آسمان بلند کرد و با آهنگی توأم با اطمینان. زمزمه کرد: «رَبِّ اِنّی مُؤمَنِةٌ بِکَ و بما جاءَ مِن عِندِکَ مِن رُسُل و کُتُب و اَنّی مُصَدِّقَةٌ بِکَلامِ جدیّ اِبْراهیم الخَلیل و انَّه بنی البیت العتیق؛ فَبِحقِ الذَّی بنی هذا البَیْتِ و بِحَقَ الْمُولوُدِ الذَّی فی بَطْنی لما یسرت علی ولادتی» «پروردگارا! من به تو و پیامبران و کتابهای آسمانی تو، ایمان آورده ام و سخن جدم ابراهیم را پذیرفته ام و بی تردید خانه تو با دستان او ساخته شده است. خداوندا! به حق آن کسی که این خانه را بنا کرد و به حق جنینی که در رحم دارم، این ولادت و وضع حمل را، برای من آسان گردان!» ناگهان در برابر دیدگان حیرت زده حضار، دیوار کعبه شکافته شد و فاطمه در هاله ای از نور، پا به حریم قدس الهی نهاد و پس از آن بار دیگر دیوار، به هم آمد. مردم با عجله به طرف در کعبه، هجوم آوردند، اما گویی دستانی غیبی بر در کعبه قفل زده بود، چرا که تنها فاطمه بنت اسد به یمن مولودی که در رحم داشت، به میهمانی باشکوه خداوند دعوت شده بود. فاطمه بنت اسد، سه روز مهیمان خداوند بود و خداوند با میوه های بهشتی از او پذیرایی می کرد. ملایک مقرب خدا نیز کمر به خدمت این بانوی بزرگ، بسته بودند. در آن روزها جهان در انتظار تولد اسطوره عدل و تقوا می سوخت. نوزادی که در آینده زیباترین جلوه های پرستش و عبودیت را در برابر دیدگان شگفت زده تمامی تاریخ، به نظاره می گذاشت. خورشید صبح روز چهارم، که از پس کوههای مشرق سر بر آورد، ناگهان در میان ناباوری مردم، بار دیگر دیوار کعبه شکافته شد و فاطمه بنت اسد در حالی که کودکی را در آغوش می فشرد، بیرون آمد. آرام در برابر مردم ایستاد و گفت: - خداوند مرا بر زنان گذشته، برتری بخشید، چرا که آسیه دختر مزاحم، از بیم دشمنان، در جایی نیایش می کرد که مناسب عبادت پروردگار نبود و مریم دختران عمران، از درخت خرمای خشک شده، خرمای تازه چید. اما من وارد خانه خدا شدم و از میوه های بهشتی خوردم و هنگام خروج شنیدم که هاتفی در میان آسمان و زمین فریاد می کرد: «ای فاطمه! نام این نوزاد را «علی» بگذار! که خداوند فرموده است: من نام او را از نام خود، گرفته ام ... اوست که خانه مرا از لوث وجود بتها پاک می کند و نوای اذان را از بام خانه من، در مکه می گستراند.» 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 السلام علی فاطمه بنت اسد الهاشمیه... السلام علیک یا والده سید الوصیین.... 🍃عزیزان زیارت این بانوی بزرگوار را حتما بخوانید . ( مفاتیح الجنان) 👇👇👇👇 التماس دعا @pellake8