تحویل سال ۱۴۰۴ چه ساعتی است؟
🔹لحظه تحویل سال ۱۴۰۴ مصادف با ساعت ۱۲ و ۳۱ دقیقه ظهر، روز پنج شنبه ۳۰ اسفند ۱۴۰۳ است.
🔹اولین روز از عید نوروز سال ۱۴۰۴ مصادف با ۲۱ مارس ۲۰۲۵ و روز جمعه یکم فروردین ۱۴۰۴ بوده و بر این اساس، اولین روز سال ۱۴۰۴ جمعه خواهد بود.
یکشنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۳.
پایگاه خبری تحلیلی پیک آمل ⏬
@peykeamol_ir
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضور شهید ۲۱ ساله گمنام در مدرسه ابتدایی شاهد پسرانه
📍چاکسر
انشااله شهید عزیزمون
تا لحظاتی دیگر در بیمارستان شهدای ۱۷ شهریور آمل حضور خواهند یافت 👇
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضور پر رزق شهید گمنام در یادواره شهدای بیمارستان شهدای 17 شهریور
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کدام کشورها از سوریه در برابر تروریستهای تکفیری حمایت کردند و کدام کشورها در کنار تروریستها ایستادند؟
پایگاه خبری تحلیلی پیک آمل ⏬
@peykeamol_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌦آسمان مازندران تا پایان هفته، صاف تا نیمه ابری.
پایگاه خبری تحلیلی پیک آمل ⏬
@peykeamol_ir
#داستان شب🌙
📚 گاهی ناشنوا باش
چند نفر از پلی عبور میکردند که ناگهان دو نفر به داخل رودخانه خروشان افتادند...
همه در کنار رودخانه جمع شدند تا شاید بتوانند بهشون کمک رسانند...
ولی وقتی دیدند شدت آب آنقدر زیاد است،که نمیشه براشون کاری کرد...
به آن دو نفر گفتند که امکان نجاتتون وجود نداره!و شما به زودی خواهید مُرد!!!
در ابتدا آن دو مرد این حرفها را نادیده گرفتند و کوشیدند که از آب بیرون بیایند اما همه دائماً به آنها میگفتند که تلاش تون بی فایده هست و شما خواهید مُرد!!!
پس از مدتی یکی از دو نفر دست از تلاش برداشت و جریان آب او را با خود برد.
اما شخص دیگر همچنان با حداکثر توانش برای بیرون آمدن از آب تلاش میکرد...
بیرونیها همچنان فریاد میزدند که تلاشت بیفایده هست...
اما او با توان بیشتری تلاش میکرد و بالاخره از رودخانه خروشان خارج شد.وقتی که از آب بیرون آمد معلوم شد که مرد ناشنواست.
در واقع او تمام این مدت فکر میکرده که دیگران او را تشویق میکنند.
🌟ناشنوا باش وقتی همه از محال بودن آرزوهایت میگویند.🌸
____________________
#داستان
پادشاهی در زمستان به نگهبان گفت:
سردت نیست؟
گفت:نه عادت دارم
پادشاه گفت:میگویم برایت لباس گرم بیاورند و فراموش کرد
صبح جنازه نگهبان را دیدند که روی دیوار نوشته بود:به سرما عادت داشتم اما وعده لباسِ گرمت مرا از پای درآورد.
🌟مواظب وعدههایمان باشیم.🌸
پایگاه خبری تحلیلی پیک آمل ⏬
@peykeamol_ir