eitaa logo
پیروولایت
3.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
4.7هزار ویدیو
17 فایل
این کانال درجهت روشنگری و بصیرت افزایی سیاسی؛اجتماعی واطلاع رسانی می باشد. نظرات انتقادات و پیشنهادات خود را بااین آیدی در میان بگذارید سپاسگزارم https://eitaa.com/Besmeallah110 🇮🇷 @peyrovevlayat
مشاهده در ایتا
دانلود
916K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخرین تصویر پدرپسری💔🥀 🇮🇷پیکر سردار سرلشکر شهید غلامعلی رشید و فرزندش امین‌عباس رشید در میان شهدای اقتدار ایران @peyrovevlayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺ماشین حامل پیکر کودکانی که در حمله اسرائیل به شهادت رسیده اند جلو‌دار کاروان شهداست @peyrovevlayat
20.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺تابوت شهیدان سلامی و حاجی زاده در میان خیل عظیم تشییع کنندگان 🔹خاطره خبرنگار صداوسیما از یک انگشتر @peyrovevlayat
🔥درگیری‌های بی‌سابقه‌ میان شهرک‌نشینان صهیونیست و نیروهای ارتش رژیم‌صهیونیستی @peyrovevlayat
خداحافظ ای پاسداران وطن❤️ خداحافظ ای داغ های بر دل نشسته😭😭 🥀💔 @peyrovevlayat
2.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺پیام انگلیسی نوجوان شرکت کننده در مراسم تشییع شهدای اقتدار ایران به اسرائیل @peyrovevlayat
2.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☑️گزارش صداسیما از زنده گیری برخی پهپادهای جهود با جنگ الکترونیک @peyrovevlayat
🏴تصویر هوایی از سیل جمعیت در میدان انقلاب تهران کمتر از یک ساعت از شروع مراسم @peyrovevlayat
487.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴حضور سردار قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه در مراسم تشییع شهدای اقتدار ملی در تهران @peyrovevlayat
🔻قاسم سلیمانی خانه‌ی ما هم شهید شد؟! ‌ هر جای دل مادر که دست می‌گذارم یک خط روضه‌است، روضه‌های مجسمی که به چشم دیده. از زبان مادر شهید سیدمصطفی سادات ارمکی «شهادت سیدمصطفی چیز دور از انتظاری برایم نبود، همیشه می‌دانستم دیر یا زود یک روز بالاخره این خبر را می‌شنوم. برای همین از قبل به همسرم و پسرهایم گفته بودم هر اتفاقی افتاد اول به خودم بگویند، قول می‌دهم طاقت بیاورم. یکشنبه صبح در آشپزخانه مشغول بودم که همسرم دستم را گرفت و گفت بیا بنشین. یقین کردم که اتفاقی افتاده مخصوصا که دیشب ریحانه سادات روی زبانش حرف شهادت افتاده بود و ول نمی‌کرد. قرآن را به سینه چسباندم و گفتم: آماده‌ام.بچه‌ها مِن مِن می‌کردند: مصطفی شهید شده...‌من صبور بودم اما داغ امان نمی‌داد: فهیمه هم شهید شده. برای هر کدام‌شان چندثانیه بیشتر فرصت عزاداری نداشتم چون بلافاصله اسم دیگری از عزیزانم در لیست قرار می‌گرفت: ریحانه‌سادات هم... گریه می‌کردم و می‌گفتم: منزل نو مبارک‌شان _فاطمه‌سادات... قبل از اینکه اسم سیدعلی را بیاورند پیش‌دستی کردم: سردار سلیمانی من هم شهید شده؟! از های های گریه‌هایشان جوابم را گرفتم. سید علی عاشق سردار سلیمانی بود. راه می‌رفت توی خانه و طوری رفتار می‌کرد که مثلا حاج قاسم است من هم به این اسم صدایش می‌کردم. سردار سلیمانی ما هم پیکرش سالم نبود از روی DNA شناسایی‌اش کرده بودند. وقتی در معراج گفتم سید علی را بدهید تا به جای مادرش برای پسرم لالایی بخوانم از سبکی تابوتش فهمیدم چیزی از چهارساله‌ی مان نمانده.» ‌ تکه‌های دل مادربزرگ، هر کدام جایی افتاده‌اند؛ زیر آوار، کنار فاطمه و فهیمه...کنار پیکر سوخته‌ی سیدعلی...در تابوتِ سر به مهر ریحانه‌سادات... جمله‌اش روضه را تکمیل می‌کند: باید خانه را ببینی، برایم گودال قتلگاه درست کرده‌اند. گودالی که دلم می‌خواهد شکایتش را پیش حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) ببرم. کاش فقط پسرم را شهید می‌کردند... کاش فقط مصطفی را...» 🖤🖤🖤 @peyrovevlayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا