هدایت شده از کانال | علی محمدی هوشیار
🔻دوره میان مدت نقد جریان احمدبصری
در ۱۶ جلسه(مجازی)
📌فروردین و اردیبهشت ۹۹
🎙علی محمدی هوشیار
➖➖➖➖➖➖➖
جلسه اول:
https://eitaa.com/ali_hoshyar/1705
جلسه دوم:
https://eitaa.com/ali_hoshyar/1707
جلسه سوم:
https://eitaa.com/ali_hoshyar/1708
جلسه چهارم:
https://eitaa.com/ali_hoshyar/1709
جلسه پنجم:
https://eitaa.com/ali_hoshyar/1710
جلسه ششم:
https://eitaa.com/ali_hoshyar/1711
جلسه هفتم:
https://eitaa.com/ali_hoshyar/1712
جلسه هشتم:
https://eitaa.com/ali_hoshyar/1713
جلسه نهم:
https://eitaa.com/ali_hoshyar/1714
جلسه دهم:
https://eitaa.com/ali_hoshyar/1715
جلسه یازدهم:
https://eitaa.com/ali_hoshyar/1716
جلسه دوازدهم:
https://eitaa.com/ali_hoshyar/1717
جلسه سیزدهم:
https://eitaa.com/ali_hoshyar/1718
جلسه چهاردهم:
https://eitaa.com/ali_hoshyar/1719
جلسه پانزدهم:
https://eitaa.com/ali_hoshyar/1720
جلسه شانزدهم:
https://eitaa.com/ali_hoshyar/1721
هدایت شده از عقلنوشتههای انقلابی
⚡️مدرنیته یک دین است؛ نه یک تطور عینی عالم
🔰دکتر حسین کچویان:
🔸همینطور که جلوتر آمدیم یک چیزهایی را از تمدن غرب پذیرفتیم و مجبور شدیم یک چیزهایی را عوض کنیم تا رسیدیم به جایی که به عنوان مثال بگوییم دین یک امر شخصی است چون دیدیم که این نوع زندگی، مستلزم این نوع تلقی از دیانت است.
🔸بنابراین اگر این تمدن ادامه پیداکند، ملزوماتش را هم میآورد.
بعضی اوقات در بدو امر یکی مستقیماً مفهوم دین، خدا، اخلاق و مفهوم زندگی دینی را هدف میگیرد ولی این تمدن اصلاً در ظاهر با این مقولات کاری ندارد؛ ماشین است که وارد میشود و فرهنگ خودش را میآورد.
🔸یکی از اشتباهات ما ازاول، نفهمیدن زیرکی ها و فریبکاریهای تمدن غرب است که خود را ازاول آنطوری که هست (به عنوان یک دین) عرضه نکرد، بلکه به عنوان یک تطور عینی عالم عرضه کرد. اگر از اول به عنوان یک دین خودش را به ما عرضه کرده بود، اینطور نمیشد که همه امور این تمدن را بگیریم و بعد هم به طور ناخودآگاه عوض بشویم؛ مثلاً اگر شما علم بیشتری بخواهید تا اسلام را بهتر بشناسید میگویند کتب تفسیر و احادیث را بخوانید، حالا اگر شما بخواهید مدرن تر بشوید میگویند باید فوکو، هابرماس و گیدنز بخوانید یعنی این دین مدرنینه است و این ها هم پیامبرهای آن هستند و وقتی شما اینها را خواندید قبولش میکنید و دنیا را هم عوض میکنید؛ یعنی مستقیماً ضربه میزند.
خیلی از دانشجوهای ما وقتی وارد این رشته ها میشوند، دچار تزاحم، بحران و مشکل میشوند؛ چون بلافاصله آنهارا نسبت به زندگی و هستی شان مسئله دار میکند.
🔸از علوم طبیعی هم نباید غافل شد، علوم انسانی صریحاً نفی میکند، ولی علوم طبیعی خدا را مسکوت میگذارد که در یک سیر طولانی تر عملاً به حذف اعتقاد به خداوند میانجامد.
علوم طبیعی عملاً زندگی مان را تغییر میدهد و در درازمدت وقتی زندگی عینی ما تغییر یافت، مجبوریم که اخلاقیات و فرهنگ خود را هم عوض کنیم؛ کما اینکه این صدسال تاریخ هم به اصطلاح احیاگری به یک معنا همین است؛ یعنی زندگی ما عوض شده است. پی در پی به فهم های جدید از دیانت پیدا کردیم و به اینجا رسیدیم.
🔸اگر از منظر دینی علوم اجتماعی را بررسی کنیم، علوم اجتماعی در بعضی از شاخه ها، الهیات دنیای مدرن است. ما دچار این توهّم شدیم که داریم علم عالم و هستی را میخوانیم؛ نه، بلکه این یک شکل معنا کردن این جهان است؛ این ها یک روز، نظریه پایان تاریخ میدهند و ده سال بعد، آن را رها میکنند و پس ازآن پشیزی نمیارزد و ما تازه میآییم به عنوان نظریه علمی مطرحش میکنیم؛ اینها نظریه نیست، اینها در واقع ایدئولوژی است.
برابری جنسیتی یا عدالت جنسیتی
در نظریه جهان های سه گانه استاد پارسانیا، جهان اول، جهان حقیقت است که انسان در نسبت با نفس الامر امور قرار دارد و جهان دوم و سوم، رقیقت و بسط معنایی - مفهومی - عملی آن حقیقت است که در جهان اول است. جهان دوم و سوم تجلی گاه آن جهان اول است، رقیقت آن جهان اول است. لذا مدام در بین این سه جهان در حرکتیم تا بتوانیم لوازم و دلالتهای آن حقیقت را در رقیقت دنبال کنیم. سیاستگذاری هم تعویقی است که در این حرکت مداوم اتفاق می افتد؛ یعنی تعویقی است که در جهان دوم و سوم رخ می دهد برای تجلی دقیق تر آن حقیقت. این تعویق برای عمل سیاستمدار است برای این تجلی. انقلاب فرانسه نحوه ای از نسبت را در جهان اول رقم زده است و انقلاب اسلامی نیز نحوه ای دیگر. این حرکت از جهان اول به جهان دوم و سوم علی الدوام است و حد ندارد. در جسمانیت الحدوث و روحانیت البقاء نیز این حرکت مدام ادامه دارد، چون در نحوه ای از نسبت در جهان اول، جسمانیت در جهان دوم و سوم به رقیقت آن حقیقت، حادث شده است و در حرکت جوهری به ساحت روحانیت ارتقاء یافته است. این حرکت و چرخش بین جسمانیت و روحانیت نیز علی الدوام است. لذا چنانچه در نحوه ی نسبت انقلاب فرانسه بایستیم، برابری جنسیتی را در جهان دوم و سوم دنبال خواهیم کرد؛ و جسمانیتی در جهان دوم و سوم حادث خواهد شد که هم جنس گرایانه خواهد بود تا در وجه روحانی آن به صورت ایده برابری جنسیتی، به حرکت جوهری، رقم زده شود. در انقلاب اسلامی که نسبت دیگری با امور رقم زده شده است، جسمانیت دیگری و روحانیت متفاوتی در تناسب با ایده عدالت جنسیتی رقم می خورد.
@philosophyofsocialscience
هدایت شده از نسیم حکمت
نشست فلسفه فرهنگ.mp3
20.97M
🔰صوت نشست تخصصی نگرشی نوین به فلسفه فرهنگ
🔸با محوریت کتاب چیستی و نحوه وجود فرهنگ اثر استاد یزدان پناه
🗓پنج شنبه مورخ 26 آبان ماه
https://eitaa.com/nasimehekmat
Z0000013.m4a
42.5M
تاریخ فکری و فرهنگی جهان معاصر غربی
جلسه چهارم
@philosophyofsocialscience
نظام حقوقی ثابت یا سیالیت فرهنگ
گفتار: محمدوحید سهیلی
نظام حقوق اسلامی و منطق استنباطی آن که اصول فقه نامیده میشود؛ مانند هر نظام دانش دیگری ناظر به مسائلی است که در حوزه موضوعش قرار میگیرد؛ بنابراین ناظر بر موضوع و تعیین حدود آن نیست. از این رو نیز هست که هر چند به امر متغیر میپردازد، اما این مسئله تا زمانی که با نگاهی بالادستی که در اینجا یعنی نگاهی بنیادین و کلانِ ناظر بر مسئله نگریسته نشود؛ نسبت امور و از جمله امر ثابت و متغیر در یک وضعیت جمعیافتگی ظهور و بروز پیدا نمیکند...👇
https://farhangesadid.com/fa/news/7524/%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82%DB%8C-%D8%AB%D8%A7%D8%A8%D8%AA-%DB%8C%D8%A7-%D8%B3%DB%8C%D9%91%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%AA-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%85%D8%B3%D8%A6%D9%84%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA
@philosophyofsocialscience
هدایت شده از حسین سوزنچی
بسم الله الرحمن الرحیم
📝#حجاب به مثابه #کنشگری_زن مسلمان
▪️مساله حجاب (که شاید بخودی خود و منفصل از زمان و مکان، یک حکم دست چندم در شریعت باشد) به دلایل تاریخی-اجتماعی در یک قرن اخیر اهمیت خاصی پیدا کرده است؛ و اگر این جایگاه خاصی که امروز پیدا کرده درست فهم نشود تحلیل درستی از بسیاری از جریانات معاصر نمیتوان داشت.
🔸اگر حدیث منسوب به حضرت زهرا س که «برای زن بهتر این است که مردان او را نبینند و او مردان را نبیند» را در گوشه ذهنمان پررنگ کنیم، میتوان گفت در سنت اسلامی دو نگاه به حجاب وجود داشته است:
▫️یکی نگاهی که حجاب را ذیل این حدیث میدید؛ که خروجیاش توصیه به پردهنشینی و خانهنشینی زن است؛ و
▫️دیگری حجاب را در کنار و بلکه مکمل این حدیث میدید، با این بیان که حدیث مذکور، در مقام بیان یک قاعده کلی در روابط زن و مرد است، که میخواهد بگوید اصل بر عدم اختلاط است؛ اما حجاب، ناظر به این واقعیت میدانی است که اساسا زندگی انسان، اجتماعی است و زندگی اجتماعی، جز با حدی از اختلاط بین زن و مرد ممکن نیست، لذا حجاب در اسلام، نه مهر امضایی بر پردهنشینی زن، بلکه مهر تاییدی بر حضور زن در میان جامعه است، اما به نحوی که جنسیت او تحتالشعاع امور جنسی قرار نگیرد.
🔹شاید از بهترین صورتبندیهای این نگاه دوم، بحثهای شهید مطهری در کتاب «مساله حجاب» باشد. ایشان در نیمه اول کتاب با جریان غربزده درگیر است که آنان حجاب را از منظر تسلط مرد بر زن تحلیل میکنند، و در نیمه دوم با جریان طرفدار پردهنشینی زن؛ وهردو در این مشترکند که «حجاب» را به مثابه «محدود کردن زن» قلمداد میکنند و ذیل نگاه اول قرار میگیرند؛ و ایشان میکوشد با تبیین نگاه دوم، از ایده «حجاب به مثابه مصونیت» دفاع کند.
🔸حقیقت این است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این حداکثر معنایی است که از حجاب در جامعه ترویج شد، که علیرغم اینکه واقعا یک پله از تلقی غربی و سنتی بالاتر است، اما همچنان حجاب را برای زن در موضع انفعال قرار میدهد.
🔺اما میتوان تقریری از حجاب ارائه کرد که حجاب، نه از موضع انفعال، بلکه از زاویه فعال بودن زن مطرح، و به مثابه کنشگری زن باشد.
البته اصل این ایده در آثار شهید مطهری هست اما بسط نیافته است.
در واقع الگوی غرب برای ورود زن به جامعه یا #الگوی_فمینیستی است که در باطن خود #مردسالار است (و به تعبیر شهید مطهری #زنانگی_زن را نادیده میگیرد و او را همچون #انسان_بیبها وارد جامعه میکند) و یا #الگوی_سرمایهداری است که جدی گرفتن زنانگی زن را در این میداند که زن را به مثابه #کالای_جنسی وارد جامعه کند.
در قبال این دو، اسلام با جدی کردن حجاب میخواهد نشان دهد که هم زنانگی زن در مقام حضور اجتماعی وی را جدی میگیرد و هم حضور او در جامعه را نمیخواهد در افق جنسی قرار دهد.
در این فضا حجاب، نه صرفا یک واکنش انفعالی و برای مصونیت زن، بلکه یک اقدام کنشگرانه و برای ارائه الگویی از حضور زن در جامعه است که در عین جدی گرفتن زن بودن وی، مانع فروکاستن این زنانگی به افق امر جنسی میشود.
🎙در منبرهای فاطمیه اول در دانشگاه امام صادق ع کوشیدهام که در سهجلسه اول این گفتمان را تبیین کنم؛ و در جلسه چهارم توضیح دهم که بر مبنای این گفتمان، ورود حاکمیت در مساله حجاب چگونه باید باشد.
🎧جلسه اول
https://eitaa.com/souzanchi/1190
🎧جلسه دوم
https://eitaa.com/souzanchi/1193
🎧جلسه سوم
https://eitaa.com/souzanchi/1194
🎧جلسه چهارم
https://eitaa.com/souzanchi/1195
کل بحثها در فضای وب
🌐https://www.souzanchi.ir/hijab-as-a-muslim-womans-activism/
تبصره:
تیم رسانهای هیات میثاق با شهدای دانشگاه امام صادق ع زحمت کشیده و تاکنون چهار کلیپ از این جلسات بنده تهیه کردهاند.
ضمن تشکر از ایشان، تذکر این نکته لازم است که در هریک از چهار کلیپ مذکور، بحثهای جدا از هم طوری به هم چسبانده شده که مخاطب گمان میکند با یک فراز متصل مواجه است. از این رو، این کلیپها هریک به کلیت خود معنایی را به مخاطب منتقل میکند که شاید تفاوتهای مختصری با مراد گوینده داشته باشد.
چه خوب است که اگر کلیپی تهیه میشود، برش متصلی از بحث باشد، ویا اگر تقطیعی رخ میدهد اتصال این قطعات به گونهای باشد که مخاطب متوجه باشد که وسط اینها مطالبی گفته شده و چنین کنار هم گذاشتنی، بر اساس ذهنیت تدوینگر است، نه گوینده.
حسین سوزنچی
@souzanchi
💡گونه شناسی معترضین بازداشت شده
🔸گزارشی تحلیلی از گفتگو با ۷۰ نفر از بازداشت شدگان حوادث اخیر
(مقولات،مضامین و جملات کلیدی #تیپ_اول_انقلابی)
اینفوگرافی گونه های معترضین ۱_۶
📚تهیه شده در کارگروه سیاستگذاری فرهنگی پژوهشکده باقرالعلوم(علیه السلام)
#ایران_آینده👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/4069130343Cba3978c77a
هدایت شده از مجتمعنا
وحدت حوزه و دانشگاه بهانه ای شد برای بررسی این مهم از سوی دکتر قائمی نیک که در یادداشتی کوتاه به آن پرداخته است.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه علوم اسلامی رضوی، دکتر محمدرضا قائمی نیک، عضو هیئت علمی دانشگاه رضوی در یادداشتی به مناسبت سالروز وحدت حوزه و دانشگاه با تیتر ما و راه دشوار وحدت حوزه و دانشگاه نوشت: سخنگفتن دربارۀ وحدت حوزه و دانشگاه، خواه از حیث سازمانی و خواه از حیثِ محتوایِ علمی، همچون سخن گفتن از اصل وقوع انقلاب اسلامی یا تحقق تمدنِ نوین اسلامی است.
همانطور که میدانیم و مقام معظم رهبری نیز در بیانیۀ گام دوم انقلاب اسلامی مورد تاکید قرار دادهاند، انقلاب اسلامی، در شرایطی تحقق یافت که کسی گمان یک نهضت بزرگ دینی را نمیبرد.
این انقلاب، برخلاف «کلیشههای کهنه» و تلاشی برای جمع امور بهظاهر متضاد دین و دنیا و آغاز از نقطۀ صفر بود. از اینجهت تمدن نوین اسلامی نیز مطابق تصریح مقام معظم رهبری، هرچند از تمدنهای اسلامی گذشته بیتاثیر نیست، اما با وضعیت فعلی جهان معاصر نیز نسبتی دارد.
خلاصه آنکه بهنظر میرسد هم در لحظۀ وقوع انقلاب اسلامی و هم در تلاش برای تحقق تمدن نوین اسلامی و اقتضائات مقدماتی آن، شامل تحول در جامعه و دولت و نهادهایی همچون حوزه و دانشگاه، همواره با نفی کلیشهها و رفع بین امور بهظاهر متضاد و تشکیل ترکیبهای بدیع و جدیدی روبرو هستیم که ذیل فرهنگ اسلامی محقق میشوند.
ظاهراً وحدت حوزه و دانشگاه نیز نیازمند تشکیل مرکب حقیقی جدیدی است که تضاد ظاهری حوزه و دانشگاه را رفع کرده و مرکبی جدید و بدیع ایجاد کند. اما امور به ظاهر متضاد چگونه رفع میشوند و ترکیبی جدید محقق میشود؟
اگر به تاملاتِ حکمتِ اسلامی یا حتی فلسفههای غربی بنگریم، همواره شاهد آن هستیم که حکیمی یا فیلسوفی نوآور و مبدع، تلاش کرده است تا از خلالِ نقد و برجستهسازی نقاط نادیدنی و نوشتههای نانوشتۀ میان خطوط متون حِکمی و فلسفیِ گذشتگان، نکاتی را مجدداً بخواند و بیرون بکشد.
فیالمثل طرح شرایط تناقض یا حمل در حکمت متعالیه در قیاس با حکمت مشاء یا طرح حرکت جوهری در حکمت متعالیه نمونهای از این تلاشها است که جز با نظر به مبانی ممکن و میسر نمیشد. از این حیث، وحدت حوزه و دانشگاه در یک مرکب جدید و بدیع، نیازمند رسوخ به مبانی، پایهها و اصول این دو نهاد و علم رایج در آنها است تا از خلال نقاط گسست دانشگاه و علم مدرن از نهاد کلیسایی علم در جهان غرب، بتوان نقاط اشتراک و افتراق این دو نهاد را دریافت.
درک «ایدۀ دانشگاه» در بدو تاسیس و توجه به «ایدۀ حوزۀ علمیه» در تحولات تاریخیِ آن تا دورۀ معاصر، تنها بخشی از مقدماتی است که بدون توجه به آنها نمی توان طرحی دربارۀ وحدت آنها در نظر آورد.
STE 000.mp3
45.49M
نشست درباب مقالهی نظریه و فرهنگ: روش شناسی بنیادین و مقاله علم و فرهنگ نوشتهی استاد پارسانیا
پژوهشگاه امام صادق علیه السلام
@philosophyofsocialscience
10.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دیدار خانواده آیتالله مصباح یزدی با رهبر انقلاب
🔹بیانات رهبر انقلاب در دیدار خانواده آیتالله محمدتقی مصباح یزدی که ۵ دی ۱۴۰۱ برگزار شده بود، صبح امروز در محل برگزاری دومین همایش بزرگداشت علامه مصباح یزدی در تهران منتشر شد.
🔻بزرگداشت آقای مصباح از واجبات کارهای حوزه، روحانیّت و همه ما است/ ابتکارات و راه ایشان باید ادامه پیدا کند
رهبر معظم انقلاب در دیدار خانواده آیتالله مصباح یزدی:
🔹مرحوم آقای مصباح (رضوان الله علیه) یک خصوصیّات منحصربهفردی داشتند که من در مجموعهی فضلای برجستهی قم که از قدیم میشناختیم، و حالا هم بحمدالله برکات بعضیشان ادامه دارد، نگاه میکنم، جامع این خصوصیّات را کسی مثل مرحوم آقای مصباح مشاهده نمیکنم؛ علم فراوان، فکر خوب و نوآور، بیان رسا و واضح، انگیزهی تمامنشدنی و بینظیر، خلقیّات و رفتارهای شایسته و برجسته، سلوک و معرفت و توجّه معنوی و مانند اینها؛ مجموع اینها را واقعاً انسان نمیتواند پیدا کند. اینها در آقای مصباح جمع بود.
🔹در مورد حفظ آثار، نکتهای که وجود دارد، این است که نگذاریم این آثار کهنگی پیدا کند. یعنی آن روزی که ایشان این مؤسّسهی امام خمینی را راه انداختند، یک کار تازهای بود؛ آیا امروز هم اگر به همان شکلی که اوّل راه افتاده، اداره بشود، باز هم تازه است؟ این، جای سؤال است؛ این به عهدهی شماها است. آقای رجبی و شما آقایان ببینید چه کار باید کرد که آن تازگی و طراوت حفظ بشود. آن اوّلی که ایشان این کار را شروع کردند، خب یک کار خیلی نوِ جدیدی بود، توجّههایی را به خودش جلب کرد؛ حالا هم باید همان جور باشد.
🔹ادامه 👇👇
فلسفه علوم اجتماعی
🎥 دیدار خانواده آیتالله مصباح یزدی با رهبر انقلاب 🔹بیانات رهبر انقلاب در دیدار خانواده آیتالله مح
🔹مثلاً کتابهای ایشان. خب حالا بعضی از کتابها، کتابهای علمی است، کتاب درسی است، مثلاً فرض کنید فلسفه؛ خب حفظش به این است که در حوزه در جاهایی که مقتضی است تدریس بشود؛ امّا برخی از آثار مکتوب ایشان آثاری است که باید در ذهنها جایگزین بشود؛ بحث علم و فن و مانند اینها نیست؛ فکر است؛ باید در ذهن مخاطب بنشیند. چه جوری میشود نشاند؟ امروز با صِرف اینکه حالا تعداد نسخههایی که از یک کتاب چاپ میشود، بالا باشد یا پایین باشد، مسئله تمام نمیشود؛ یعنی این جور کتابهای فکری [این جوری حفظ نمیشود]. چرا، بعضی از کتابها هست که وقتی تعداد و تیراژ بالا برود، این یک موفّقیّت است؛ فرض کنید کتابهایی که در شرح حال شهدا مینویسند؛ خب هر چه افراد بیشتر بخوانند، بیشتر بهرهمند میشوند. کتابهای فکری این جوری نیست؛ کتابهای فکری لازم است در فکر رسوخ کند؛ و این، صرفاً با نشر کتاب حاصل نمیشود. شما نگاه کنید غربیها در این کارها خوب واردند، خوب بلدند؛ ببینید مثلاً فرض کنید فلان متفکّر، حالا مثلاً هِگل مگر چند کتاب نوشته؟ افکارش را از داخل این کتابها استخراج میکنند و درمیآورند، تخلیص میکنند، خلاصه میکنند، آن فکر را با بیانهای مختلف، با زبانهای مختلف، با شیوههای مختلف پخش میکنند، منتشر میکنند. این کار [در مورد ایشان هم] باید انجام بگیرد.
🔹جسم ایشان رفت، حیف هم بود، خیلی حیف بود، یعنی وجود ایشان واقعاً مایهی برکت بود، آدم از دیدن ایشان استفاده میکرد؛ یکی از این کسانی [بود] که ما در طول عمر دیدیم از دورهی جوانیشان، نه حالا؛ آن وقت که ایشان شاید هنوز ازدواج هم نکرده بود ــ من قبل از اینکه بیایم قم، در مشهد با ایشان آشنا شدم؛ گمان میکنم مثلاً سال ۳۶، ۳۷ بود ــ از آن وقت آدم میفهمید ایشان یک مرد متدیّن، اهل دین و اهل تقوا بودند. از جملهی آن کسانی بود که «مَن یُذَکِّرُکُمُ اللهَ رُؤیَتُه» بود؛ رؤیت ایشان هم آدم را کمک میکرد، پیش میبُرد، به یاد خدا میانداخت. خب هر چه از آن جوانی گذشت، ایشان بهتر هم شد؛ اگرچه هر چه هست، مال همان دورهی جوانی است. شما جوانها قدر این دوره را بدانید؛ آنچه آن آخرِ کار به درد آدم میخورد و گیر آدم میآید و برای آدم میماند، همین [چیزی] است که حالا شماها کسب کردهاید و دارید کسب میکنید. جوانها قدر جوانیشان را بدانند.