3.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️#فریدون_عباسی:"به من گفتند رفتی برنامه نگو شهید، دانشمند هسته ای بود. بگویم چه میکرد؟ فوتبال بازی میکرد؟"
🔹تا این دولت سر کاره، هیچ چیز درست نمیشه
دستاورد برجام و اینسکس و .. جز خسارت برای ما چیزی نداشته
#جنجالی
#جهان_آرا
『💙͜͡🌿』
سلامی بیجواب ازجانب خوبان نمیماند
به سمت #کربلا هرصبح میگویم سلام آقا
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ساقی العطاشا
#ماملت_شهادتیم
🌷پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
کسی که بر من یکبار صلوات بفرستد، خداوند ده بار بر او صلوات می فرستد و کسی که بر من ده صلوات بفرستد، خداوند بر او صد صلوات می فرستد. کسی که بر من صد صلوات بفرستد، خداوند بر او هزار صلوات می فرستد و کسی که خداوند بر او هزار صلوات بفرستد، ابداً او را در آتش عذاب نمی کند.
📗بحار الأنوار ج۹۱ ص۶۳
2.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 کارشناس شبکه فرانس24:
🔸برنامه هستهای در ایران نهادینه و تثبیت شده است و ترور فخریزاده نمیتواند آن را متوقف کند.
🔹ایران انتقام او را همچون انتقام قاسم سلیمانی، خواهد گرفت.
🔴کدام چرخ صنعت هسته ای را متوقف کرد؟ گلوله ترور یا قلم مذاکره؟
یادمان باشد که صنعت هسته ای ایران با شهادت شهریاری، علیمحمدی و احمدی روشن تعطیل نشد بلکه با مذاکره تعطیل شد
با شهادت #فخریزاده نیز خللی در صنعت هسته ای و موشکی ایجاد نمی شود مگر با مذاکره.شهادت تکثیر و رویش مشابه می کند و مذاکره تکثير شده ها را خانه نشین می کند
* شهید حاج علی اکبر صادقی*
شهادت مرگ تاجرانه است و نشانه استواري است. مي گويند شهدا جايگاه رفيعي دارند، شهادت وارد شدن به حريم خلوت الهي است و به همين دليل هم شهدا معجزه گر هستند و بايد از آنها معجزه خواست.
هنوز هم وقتي معجزه اي از شهيدي وصف مي شود مشتاقانه به دنبال آن مي رويم تا حكايت معجزاتشان را بشنويم.
شهيد حاج علي اكبر صادقي يكي از همين شهدايي است كه معجزاتي را از خود نشان داده است.
او ناباورانه چشمانش را پيش از خاكسپاري براي مادرش باز كرده است.
پاسدار شهيد علي اكبر صادقي سال 41 در سيرجان چشم به جهان گشود و سال 63 در منطقه مريوان درعمليات والفجر4 به مقام شهادت نائل آمد.
علي اكبر فردي با تقوي و خوش اخلاق بود، روحيه شهادت طلبي وايثار گري قوي داشت.
مادر شهيد علي اكبر مي گويد: لحظات آخري كه مي خواستند فرزندم را دفن كنند خيلي دلم شكست، ازخداوند خواستم تا يك بار ديگر عنايتي كند تا فرزندم را با چشمان باز ببينم؛ درهمان لحظه چشمان فرزندم به مدت چند ثانيه باز شد به من نگاه كرد و بعد چشمان خود را بست. اين معجزه را همه حضار ديدند.
هم فرزندم كه داخل قبر بود و هم كساني كه در اطراف من در بالاي قبر بودند اين معجزه خداوند و عنايت امام حسين(ع) را به چشم خودشان ديدند و خوشبختانه عكاسي كه در آنجا بود از اين حادثه باورنكردني چند عكس پشت سر هم گرفت.
گفتم خدايا از تو مي خواهم عنايتي كني تا فرزندم چشمانش را باز كند تا من مانند دوران حياتش يك بار ديگر براي آخرين بار به چشمانش نگاه كنم.
شهیدی که نحوه شهادتش را نقاشی کرده بود ،بدون دودست ودوچشم
*شهیدمدافع حرم حامد جوانی*
اولین دیدار پدر و پسر بعد از حمله تکفیریها
« وقتی به من گفتند که باید خودت به سوریه بروی، فهمیدم که وضع حامد خیلی حاد است، حس پدریام میگفت که شرایط خوبی ندارد اما جزئیاتش را نمیدانستم.»
جعفر جوانی ، وقتی به سوریه رسید،بالای پلکان هواپیما ایستاد و از همان جا به چهار طرف چرخید و به حضرت زینب (س) سلام کرد وگفت:« من نمیدانم حرم مطهرت کدام سمت است،اما خانم این را شنیدم که آخرین وداع اباعبدالله شما خیلی بیتابی میکردید، حضرت اباعبدلله دستش را گذاشت روی سینه شما و شما آرام گرفتید، شما را به مادرتان قسم میدهم که این آرامش را به قلب من هم برسانید چون من هم می خواهم بروم بالای سر پسر مجروحم...»
پدر حامد این را گفت و رفت بیمارستان و رسید بالای سر حامد ؛ دید که حامد چشمهایش را، دستهایش را همانجا در لاذقیه جا گذاشته...دید تن پسرش جابهجا پر از ترکش است:« بعد از آن هرکسی از ایران زنگ میزد و از من میپرسید وضعیت حامد چطور است، میگفتم برو مقتل حضرت ابوالفضل را بخوان.»
جانبازی حامد اما یک خاطره قدیمی را در ذهن پدر زنده کرد ، یاد روزهایی افتاد که حامد میگفت:«دوست دارم مثل حضرت عباس(ع) از خواهرش دفاع کنم.»
حالا حامد هم، دستهایش را داده بود، تا بال دربیارود و بپرد سمت آسمان ... همان دستهایی که قطع شدنشان او را در سوریه و بین غیرایرانیها معروف کرده بود به( شهید ابوالفضلی)
دفترچه خاطراتش را وقتی دیدیم ،نقاشی رزمنده بی دست توجه مارا جلب کرد ،آری *حامد جوانی* نحوه جانبازی وشهادتش را ترسیم کرده بود.