eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.2هزار عکس
15.9هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋 •گُلـ🌸ـ هاے چادر رنگے راه می‌روے •راه رو از عطــ🙃ـر تو پُر مےشود ؛ رایحه‌ات آشناسٺ ، •انگار ڪه گُل‌هاے چادر رنگے مادربزرگـــ به وقـٺ نماز در فضاے اتاق شڪفته باشند... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‍‌ https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❌ ایکس حساب عبری رهبر انقلاب را تعلیق کرد! 🔹شبکه اجتماعی «ایکس» حساب کاربری رهبر انقلاب به زبان عبری را تعلیق کرد. ‍‌ https://eitaa.com/piyroo
📢 روایتی از دیدار خانواده شهیدان معصومه کرباسی و رضا عواضه با رهبر معظم انقلاب 🌹( رضا و معصومه هم دوست داشتند در این دیدار باشند... البته هستند!) 🔴 شنبه ۲۸ مهرماه بود که در حمله هوایی رژیم صهیونیستی به بیروت، دکتر رضا عواضه و همسر ایرانی او، معصومه کرباسی به شهادت رسیدند. از این زوج شهید پنج فرزند به یادگار مانده است. آنچه می‌خوانید بخشی از روایت این دیدار در (۴۰۳/۸/۲) است : 💻 «مادرم مهندس کامپیوتر بود و پدرم دکترای این رشته را داشت. ضمناً پدر و مادرم علاقه خاصی به هم داشتند، آقا! حتی لحظه‌ی شهادت هم دستشون توی دست هم بود!» 🔘 این جمله را مهدی هفده ساله در حالی که در نزدیک‌ترین فاصله با آقا ایستاده می‌گوید. مهتدی چهارده ساله و زهرای ده ساله و محمد هشت ساله کنارش ایستاده‌اند. فاطمه سه ساله هم بغل مهتدی است. همه‌شان فرزندان شهید معصومه کرباسی و شهید رضا عواضه‌اند که چند روز پیش توسط پهپاد رژیم اسرائیل به شهادت رسیدند. چطوری‌اش را مهدی برای حضرت آقا تعریف می‌کند: «پهپاد اسرائیلی در منطقه جونیه آنها را شناسایی کرد و سه تا راکت به سمت ماشین آنها شلیک کرد که اصابت نکرد. پدرم زدند کنار. از ماشین پیاده شدند. دست مادرم را هم گرفتند و از ماشین پیاده کردند ولی پهپاد اونا رو دنبال کرد و الحمدلله، شکر خدا اونا رو شهید کردند!» 💢 مفاهیم عمیقی را که می‌گوید، شاید خیلی از هم سن و سال‌هایش نتوانند درک کنند: «لا یکلف الله نفسا الا وسعها... آقاجان! قطعاً اگه خدا این توانمندی رو در ما نمی‌دید، ما رو به این امتحان بزرگ مبتلا نمی‌کرد.» ☑️ آقا تأیید و اضافه می‌کنند که «اجر هم می‌دهد». مهدی به جای چفیه و انگشتر از آقا می‌خواهد که برای همه رزمنده‌های لبنان دعا کند. ⁉️... آقا سراغ پدر شهید رضا عواضه را می‌گیرند. مادرش به فارسی می‌گوید:‌ «ایشون جراح قلب هستند و توی این شرایط جنگ در لبنان به حضورشون خیلی نیاز بود و نیومدند.» خود مادرش ۴۷ سال پیش در ایران پزشکی خوانده و حالا استاد فارسی دانشگاهی در لبنان است. حرف دیگری نمی‌زند. ولی من از دلش خبر دارم! قبل از دیدار وقتی از او پرسیدم تا حالا آقا را از نزدیک دیده‌اید یا نه، گفت: «یکی از آرزوهایم بوده ولی بیشتر از من، رضا و معصومه دوست داشتند ایشان را ببینند. الان می‌گویم کاش خودشان اینجا بودند.» مکثی می‌کند و می‌گوید:‌ «البته هستند!»... 🌷 ‍‌ https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
💠 ❁﷽❁ 💠 💠رمـــــان #جانم_میرود 💠 قسمت ۱۷۶ تا رسیدن به دانشگاه مهیا حرفی نزد و سعی کرد با تماشای
💠 ❁﷽❁ 💠 💠رمـــــان 💠 قسمت ۱۷۷ _تو آروم باش لطفا،بزار ببینی چی شده؟؟ مریم به سمتشان آمد و ارام شروع کرد به تعریف ماجرا: ــ از کلانتری زنگ زدن مثل اینکه زهرا و دوستش نازی با چند تا پسر تو یه پارتی گرفتن اونم با وضعیت خیلی بد مهیا محکم روی صورتش کوبید؛ ـــ یا فاطمه الزهرا شهاب با اخم دستانش را از صورتش جدا کرد ؛ ـــ نزن روی صورتت این هزار بار مادر زهرا به سمت شهاب آمد و با التماس روبه شهاب گفت: ــ مادر تو نظامی هستی، میتونی به دخترم کمک کنی، جان عزیزت ــ قسم نده مادر جان هرکاری از دستم میاد انجام میدم اما مادر زهرا بیخیال نشد و ادامه داد؛ ــ مادر خیر از جوونیت ببینی این بچه است زود گول میخوره،اصلا فک کن برا مهیا همچین اتفاقی افتاده اون دوست مهیا است کمکش کن مادر زهرا از نگرانی تسلطی روی حرف زدنش نداشت و متوجه نمی شد که چه می گوید فقط سعی داشت شهاب را راضی کند که به دخترِ ساده اش کمک کند ونمی دانست که حرفش چه آتشی به جان شهاب کشید ــ قسمت میدم به مهیا کمکش کن شهاب چشمانش را فشرد شهین خانم سریع مادر زهرا را به داخل خانه برد شهاب رویه مریم گفت: ــ مواظب مهیا باش تا خواست برود مهیا به سمتش دوید ــ کجا میری شهاب ــ برم ببینم این دختره کجاست ــ منم بات میام شهاب اخمی کرد و غرید؛ ــ کجا میخوای بیای تو ــ هرجا بری اینجا بمونم دق میکنم ــ مهیا،تو همین جا میمونی ــ ولی... کمی صدایش را بالا برد؛ ــ همینجا میمونی،خبری شد خبرت میکنم و سریع به سمت ماشینش رفت 👈 .... رمان ✍ نویسنده 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ عظم البلا ... همخوانی شهدا ... 🕙سـاعـت عـاشقـے ⚜اکثرو الدعا بتعجيل الفرج فان ذلک فرجکم⚜ سلام و درود بر شهدا و امام شهیدان افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهداےِبجنورد دلتنگ شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 خوشا صبحی کہ خیرَش را تو باشی ردیفِ نابِ شعرش را تو باشی خوشا روزی کہ تا وقٺِ غروبش دعایِ خوب و ذکرش را تو باشی ⚘ ‌‌‌‌‌اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ⚘ ‍‌ https://eitaa.com/piyroo
🌹بسم رب الشهداء و الصدیقین🌹 🕊🌷 شهدا 🌷🕊 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَاءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُؤمِنینَ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساءِ العالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَ مَعَکُم. https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایتی از دیدار خانواده‌ شهیدان امنیت با رهبر انقلاب 🔹 از پدری که عکس‌ پسرش را بوسه‌باران کرد تا پسری که اشک خبرنگار خنده‌رو را درآورد. ‍‌ https://eitaa.com/piyroo
⚠️ میگفت: همه‌فک‌میکنن سربه‌زیریم‌فقط‌از‌سر‌حیاست.. فقط‌برای‌اینه‌که چشمم‌به‌نامحرم‌نخوره ولی‌هیچکس‌اینو‌نمیدونه...🚶🏻‍♂ هربار‌که‌میخوام‌سرمو‌بالابگیرم یاد‌این‌شعرمیوفتم💔🥺 "شهر‌بی‌یار‌مگر‌ارزش‌دیدن‌دارد؟!✋🏼 💔🥀 https://eitaa.com/piyroo
🇮🇷 دو شهیدبا پلاک های ۵۵۵ و ۵۵۶ طی عملیات تفحص، در منطقه چیلات، پیکر دو شهید پیدا شد... یکی از این شهدا نشسته بود و با لباس و تجهیزات کامل به دیوار تکیه داده بود. لباس زمستانی هم تنش بود و سر شهید دیگري را كه لای پتو پیچیده شده بود را بر دامن داشت, معلوم بود که شهيد دراز کش مجروح شده بوده است. خوب، پلاک داشتند، پلاک ها را دیدیم که بصورت پشت سر هم است. 555 و 556 . فهمیدیم که آنها با هم پلاک گرفته اند. معمولا اینها که با هم خیلی رفیق بودند، با هم می رفتند پلاک می گرفتند. اسامی را مراجعه کردیم در کامپیوتر. دیدیم که آن شهیدی که نشسته است، پدر است و آن شهیدی که درازکش است، پسر است... پدری سر پسر را به دامن گرفته است... شهید سید ابراهیم اسماعیل زاده موسوی پدر و سید حسین اسماعیل زاده پسر است اهل روستای باقر تنگه بابلسر.. پدر و پسری که با هم شهید شدند😔 تا ابد مدیون خون شهداییم شهید🌷 شهید🌷 ‍‌ https://eitaa.com/piyroo
🕊شهید محمد بلباسی گفت: اونقدر خودمونو‌ درگیرِ القاب‌ و عناوین‌ کردیم که‌یادمون‌رفته‌همه‌باهم‌برادریم و باید‌کنارِ‌هم، باری‌ از روی دوشِ‌ مردم‌ برداریم حواسمون کجاست؟؟؟ 🔹 تا بود برای مردم کار جهادی کرد و بعد هم بچه هاشو گذاشت و رفت و سینه شو سپر بلای دفاع از حرم کرد تا با تفکر جهاد و مقاومتش نذاره آب توی دل بچه های سرزمینش تکون بخوره... 📌 در دنیایی که می‌شود حنجره ی شیطان شد و حق الناس گرفتارهای ملت گردنت بیفتد تو با لباس خدمت با خدا معامله کن تا عاقبت بخیر بشوی حتی اگر چند تکه استخوانت برگردد... مدافع حرم 🌷 https://eitaa.com/piyroo
🦋 وبانو بدان که تو هستی با چادرت پادشاه فرشته ها عصمت الله ریحانه ی خلقت خدا هوای چادرت را زهراگونه داشته باش یازهرا https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا