eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.2هزار عکس
15.9هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻 ما رأیت الا جمیلا..... ......در حالی که نفسش به سختی در می آمد، گفت: دو تا نارنجک زیر کمرم گذاشتم و ضامن هاشونو کشیدم... تکونم بدی منفجر می شم. 😭 کجایند مردان بی ادعا 🏴 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 💢قسمت صد و بیست و هشتم: از حجله عروسی تا شهادت(۲) بعثی ها این چهار نفر رو بردن بیرون و دستشون رو گذاشتن روی سکوی سیمانی و اونقد دست و انگشتاشون رو با چوب و کابل زدن که همه شون از حال رفتن، دست هاشون به اندازه ای ورم کرده بود که وقتی کسی می دید، فک می کرد این ها دستکشِ بوکس دستشون کردن. واقعاً دلخراش بود. مهدی هم با همه مشکلاتی که داشت این هم بهشون اضافه شد. لرزش شدید دست پیدا کرد و حتی غذا خوردن هم براش سخت شده بود. روزها مثل شب یلدا بلند بودن و طاقت فرسا و مهدی هم سعی می کرد با همه توان با مجروحیت و ناملایمتی ها دست و پنجه نرم کنه. زخم هاش هم بدون دارو و درمان. حتی دریغ از یه پانسمان. بعد از ماه ها زخمای مهدی رو به بهبود بود و استخون پاش هم که از سه جا شکسته شده بود در حال جوش گرفتن بود. چن قدمی رو با کمک بچه ها به سختی می رفت و دوباره می نشست .دلش می خواست مثل همه بتونه روزانه کمی قدم بزنه. خواب عجیب ❣ عابدین میگه یه روز تو هوای گرم و تفت دیده اواخر مرداد ماه سال 66 در هواخوری من و حاج عباس و خیلیای دیگه برای در امون موندن از آفتاب رفتیم زیر سایه بون، مهدی هم اروم و با قدمهای شمرده اومد کنار ما نشست. ساکت و بی صدا بود و به حاج عباس خیره شده بود حاج عباس پرسید پسر چی شده؟ همینطور به حاج عباس خیره بود و اشک تو چشماش حلقه زده بود به آرومی پرسید حاجی تو تعبیر خواب میدونی؟ حاجی گفت نه ولی خیر باشه ان شاءالله. گفت شب خواب دیدم در روستای ما تعزیه حضرت موسی بن جعفر علیه السلام گرفتن و حاج اکبر کله بسی نقش موسی بن جعفر رو بازی می کرد. آخر کار به سمت من اومد و گفت فلانی چرا ناراحت و غمگینی؟ من جراحت بدنم رو بهش نشون دادم و از سختی های اسارت گفتم. تبسمی کرد و گفت فلانی غم و اندوه به خودت راه نده تا چن روز دیگه پیش مایی، و از جلوی چشمم ناپدید شد. حاجی این خوبه یا بده؟ حاج عباس تو فکر فرو رفت و کمی بعد جواب داد: پسرم من که تعبیر خواب نمیدونم ولی خوابت رحمانیه. ان شاءالله که خیره. ادامه دارد ⏪ 🏴 https://eitaa.com/piyroo
🍂 🔻 💢 قسمت صد و بیست نهم: از حجله عروسی تا شهادت(۳) خودش هم از خوابی که دیده بود فهمیده بود تعبیرش چی هست. دو روز پشت سر هم وصیتش رو با من و حاج عباس تکرار می کرد. از ما قول گرفت که اگه شما به وطن برگشتید و من توی این خاک غربت دفن شدم به خانهَ م برید و به سفارش و وصیت من عمل کنید ، گاهی من و حاجی بشوخی می گفتیم( انه نشتاک ور نده امه دل بوردی) اینقد ناز نکن دل ما رو بردی، گویا از خواب هر دو یه چیز رو فهمیده بودن. توی اون دو روز اروم و قرار نداشت. گاهی به صدام لعنت می کرد. گاهی هم زیر لب ذکر می گفت. خوابی که تعبیر شد❣ مهدی خیلی بهم ریخته بود. انگار منتظر حادثه ای بود که خوابش رو تعبیر کنه. یه شب همون جاسوس روسیاه نشریه منافقین رو به مهدی داد و گفت این نشریه رو عدنان «جلاد معروف بعثی» داده و تو باید بخونی. مهدی از دیدن نشریه منافقین به شدت عصبانی شد و نشریه رو پاره کرد و شروع کرد به شعار دادن. با صدای بلند می گفت: مرگ بر صدام، مرگ بر آمریکا، مرگ بر منافقین. نگهبان سنگدل بعثی عبدالکریم سیاه معروف به کریم کافر متوجه شد و اومد. هیچکس قادر به ساکت کردنش نبود. سر و صدا اونقد بلند شد که بقیه نگهبانا هم اومدن پشت پنجره گفتن ها چیه چه خبره؟ مهدی داد می زد صدام و شما سگ ریگان«رئیس جمهور وقت آمریکا» آمریکایی هستید. شما نوکر اسرائیل هستید. بعثیا دیگه تحمل نکردن. در رو باز کردن و منتقلش کردن سلول انفرادی. ما نفهمیدیم چه اتفاقی برای مهدی پیش اومد، صبح قبل از برنامه آمار یه سرباز عراقی آمد در آسایشگاه رو باز کرد و جاسوس«ر.ر» رو با خودش بُرد. بعد از چن دقیقه سوت آمار رو زدن و ما داخل آسایشگاه سر صف آمار نشستیم و منتظر بودیم که عراقی بیاد آمار بگیره. چن دقیقه ای منتظر موندیم. به انتظار نشسته بودیم که ناگهان سربازان عراقی اومدن پشت پنجره بند و با داد و فریاد گفتن یلا همه بخوابید روی زمین هیچکس حق نداره از جاش تکان بخوره تاکید کردن هرکس از جاش بلند بشه عقوبات شدید میشه. ادامه دارد ⏪ خاطرات طلبه آزاده رحمان سلطانی 🏴 https://eitaa.com/piyroo
این روزها عجیب دلم به سیم خاردار های ! گیر کرده است... را گفتند: یا علی ما فعلتَ حتی نصیرَ علیاً ؟! چه کردی که شدی!؟ فرمود: إنّی کنتُ بوابّاً لقلبی! نگهبان بودم... حتی اگر بـه خط هم رسیدی! آنجا برای شروعی مجدد است... 🍃🌹 شهدا 🏴 https://eitaa.com/piyroo
🍃🌹قبرها را حفر می کند و میریزد. جوانانی که دورش حلقه زدند، با اشکهای او اشک میریزند. در این جوان چه میگذرد که اینطور اشک ریزان قبرهایی را می کند که قرار است پنج در آن به امانت سپرده بشوند؟؟ 🍃🌹اینجا فرهنگسرای ، است. روضه میخواند ویکی یکی شهدا را داخل قبر میگذارد... این جوان غوغایی به پاکرده است که نگو و نپرس! چند سال بعد هر موکتهایی بر دوشش میگذارد و کنار این شهدا پهن میکند. 🍃🌹بلندگوها را در محوطه میگذارد. نجوای خواندنش که همه جا پر میشود، گریه را امان نمیدهد، دیگر میدانند حال وهوای صبح های جمعه ی دیدنی است... یک روز میکند و میپرسد؛ "داستان این صبح های جمعه و بی قراری های تو چیست مادر؟!" 🍃🌹چشم در چشم مادر میدوزد و میگوید؛ میخواهم این پنج شهید گمنام را از غربت روزگار دربیاورم تا اگر روزی شدم،در شهر خودم غریب نباشم 🏴 https://eitaa.com/piyroo
🔰 صلح "امام حسن(علیه‌السلام)" به چه معناست؟ ▪️ پیرامون صلح "امام حسن(علیه‌السلام)" بر اساس بیانات "رهبر انقلاب(مدظله العالی)" 🏴 https://eitaa.com/piyroo
حکـایـت بقیـع حکـایـت غـربت است، غـربـت اسـلام ... و با که باید این راز را بازگفت؛ کـه اسـلام ،در" مدینة النبے " از همـه جـا غـریـب تـر اسـت ... 🏴 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حےعلےالصلاه اذان بسیار زیبا با صدای ملکوتی #شهیدحامدبافنده 🏴 #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
#️‍شهید_حمید_محمودی یه نوجوان ۱۶ ساله بود از محله های پایین شهر تهران، چون بابا نداشت خیلی بد تربیت شده بود. خودش می گفت: گناهی نشد که من انجام ندم❗️ تا اینکه یه نوار روضه حضرت زهرا(سلام الله علیها) زیر و رویش کرد. بلند شد اومد جبهه یه روز به فرماندمون گفت: من از بچگی حرم امام رضا علیه السلام نرفتم. می ترسم شهید بشم و حرم آقا رو نبینم. یک ۴۸ساعته به من مرخصی بدین برم حرم امام رضا علیه السلام زیارت کنم و برگردم ... اجازه گرفت و رفت مشهد. دو ساعت توی حرم زیارت کرد و برگشت جبهه. توی وصیت نامه اش نوشته بود: در راه برگشت از حرم امام رضا علیه السلام، توی ماشین خواب حضرت رو دیدم. آقا بهم فرمود: حمید! اگر همینطور ادامه بدهی خودم میام می برمت ... یه قبری برای خودش اطراف پادگان کنده بود. نیمه شبا تا سحر می خوابید داخل قبر. گریه می کرد و می گفت: یا امام رضا منتظر وعده ام. آقا جان چشم به راهم نذار...😭 توی وصیتنامه ساعت شهادت، روز شهادت و مکان شهادتش رو هم نوشته بود. شهید که شد، دیدیم حرفاش درست بوده. دقیقا توی روز، ساعت و مکانی شهید شد که تو وصیت نامه اش نوشته بود... شادی روح پرفتوحش فاتحه و 🌹 🌟وقت اذان بهترین زمان برای توبه و استغفار🌟 اَللّٰهُمَ عَجْل لوَلِیِّکَ اَلفَرَج 🏴 https://eitaa.com/piyroo
شهید محمد علی رباعی(اباذر) از شهدای حزب الله که در تیر ماه سال ۱۳۹۳ به شهادت رسید. وصیت این شهید بزرگوار این بود که برای من سنگ قبر نگذارید تا زمانی که برای ائمه بقیع حرم بسازید... 🏴 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طبق فرمایش پیامبر اکرم (ص) ، اگر جوان مذهبی ، حرفه ‌ای بلد نباشد ، پس ‌فردا چگونه می‌خواهد از مذهبی بودنش نان بخورَد ؟! مثلاً انتظار داشته باشد که ، چون من مذهبی هستم من را استخدام کنید! در حالی که وقتی هنر و حرفه ‌ای داشته باشد ، حتی اگر آن طرفش ، کافر هم باشد نمی‌تواند او را حذف کند و کنار بگذارد چون به حرفه ‌اش نیاز دارد. شهید ابراهیم هادی هم کسی بود که زندگی را فهمیده بود ، زندگی را بلد بود و می‌دانست زندگی یعنی چه؟ من فکر می‌کنم ، ایمان شهید هادی نبود که او را اسوه قرار داد ؛ بلکه سبک زندگی ‌اش بود که او را به این مقام عالی رساند. توصیه میشود مربیان عرصه تعلیم و تربیت کتاب خاطرات را حتماً بخوانند..... استاد 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ https://eitaa.com/piyroo 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایتگری شهدایی قسمت 488 🎥 یه سوال از دختر شهید مدافع وطن : چی خوش‌حالت میکنه؟؟؟. 🔹و پاسخ دختر شهید!!!! 🔹شهید کاشانی از افسران پلیس کلانتری مرزداران تهران بیست و هشتم مهرماه ۹۳ در درگیری با قاچاقچیان مواد مخدر به شهادت رسید شادی روح شهدا صلوات🌹 https://eitaa.com/piyroo
🔰زندگیـــــــــــــــــــنامه ♦️ (طرفی)، از شهر کوت عبدالله شهرستان کارون در دهم اسفند ماه سال ۱۳۴۷ هجری خورشیدی به عنوان تنها پسر خانواده پرجمعیت خود دیده به جهان گشود. ♦️ بچه جبهه وجنگ،درروستای از بستان به دنیا آمد در سن نوجوانی عراق به بستان حمله کرد ♦️ بزرگوار همراه خانواده به اهواز وبعدا به سوسنگرد برگشت ودر شهر کوت سید نعیم تا سال شهریور ۱۳۸۵ زندگی کرد ♦️ درجوانی وارد سپاه پاسداران لشکر ولی العصر عجل ال… شد وطی عملیاتی وارد عراق برا تجسس شد بعد از اتمام جنگ در تیپ لشکر در قسمت بسیج صادقانه ایفا ی خدمت کرد، ♦️درسال۱۳۸۸به عنوان فرمانده ی گردان امام ع درمنطقه ی کوت عبدالله اهوازمنصوب شد که طی خدمتش درگردان جوانان زیادی راجذب بسیج کردوجان تازه ی به این گردان دادسال ۱۳۹۲ به لشکر بازگشت ومسولیت های مختلف منصوب شد ♦️تاسرانجام دی ماه ۱۳۹۳ با درخواست کتبی خودبه سوریه اعزام شد https://eitaa.com/piyroo
طبق روال شــبانه هر بزرگواری 14 صلوات به نیابت از #شهید_جبار_عراقی جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان «عج» و سلامتی رهبر عزیزمان شفای همه بیماران عاقبت بخیری شما عزیزان .... » اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم 🌸 #التماس_دعای_فرج ســـلام و صــلوات خــدا بر شـــهدا و امام شـــ.❤️ـــهدا 🕊ســـلام بـر شــــ🌷ــهید‌ #جبار_عراقی #اللهم_الرزقنا_توفیق_الشهادة_فی_سبیلک_مع_رفقائنا_به_حق_دماء_الشهدا #ملتمس_بهترین‌_دعا #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پســت_پـایـــانـی 🕙سـاعـت عـاشقـے 💠دعـــــاے فـــرج💠 ⚜اکثرو الدعا بتعجيل الفرج فان ذلک فرجکم⚜ #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید__دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo ❤️❤️❤️❤️