eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.2هزار عکس
15.9هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
یکی از غریب ترین شهدای فاطمیون مجاهد مدافع حرم شهید بوستان قربانی آمد پیشم درخواست مرخصی کرد، گفتم خودت میدونی برادر الان نمیشه چند روز دیگه عملیات شروع میشه ... دیدم شانه هاش شروع کرد به لرزیدن، اشک از چشماش سرازیر شد. گفتم : چی شده ؟ گفت: همین الان باخبر شدم مادرم فوت کرده. گفتم: مادرت کجا زندگی میکرد؟ گفت: افغانستان. گفتم: آخه تو که نمی تونی بری افغانستان. گفت: آخه مادرم جز من کسی رو نداشت و من جز مادرم کسی رو ندارم راضیش کردم نره، مجلسی هم برای مادرش همون جا برگزار کردیم. بعد از اون هر وقت میدیدمش میگفت : فلانی،دعا کن زودتر برم پیش مادرم، آخه میترسم اون دنیا هم تنها باشه هر بار که اینو می گفت غوغایی تو دلم میشد. راوی یکی از مدافعان حرم 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿آخرین تپش های رمضان... آخرین بارش های رحمت کریمانه... نمیدانم چند لحظه و چندین قطره رحمت را از دست دادم... نمیدانم چقدر بر من و دنیای من بارید! اما کاش آنقدر خودمان را محروم از بارش نکرده باشیم که به زاری بگوئیم؛ "لا اِلهَ إلاّ اَنْتَ،سُبْحانَكَ اِنّي كُنْتُ مِنَ الظّالِمينَ" آخر رمضان است... وقت نجات از آتش! امّا دنیای من تب گرفته! تبی که شعله‌های آتشش از جگرهای سوخته مادران است! نگرانم... نکند بندگی نکردیم و این جگر سوزی هشدار آتش جهنم است... باز عظم البلا می خوانم و می‌رسم به "وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّمآءُ" نکند آسمانت نبارید و دریغ کرد! نکند دیگر زمین آنقدر تنگ شده که جایی برای باریدن ندارد! دلتنگم خدا... شب قدر گذشت... روح و ملائک سلام آوردند اما اهل زمین گرفتار هستند، و محروم از "بَرداً و سلاماً " گرفتار آتش جگر سوز! این جرعه های آخر رمضان تو را به هزار نامت قسم می‌دهم... برسان آخرین غوث را برای تسلای دل مادرانی که فریادشان را هیچ کس جز خودت نشنید! ای جان جهان... آتش خیمه سوز و معجر سوز، به غنچه ها  و جگرها افتاده... کجاستی؟ "اللهم عجل لولیک الفرج" 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
شیعیان حیدریم و خاڪ پاے زینبیم با نگاه لطف زهرا(س)مبتلاے زینبیم هرمدافع تا زمین افتاد، با خونش نوشٺ تا نفس در سینہ ها باقیسٺ پاے زینبیم 🕊 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
🚦✨ ←اين بار هم واسه بار آخر گناه ميڪنم و از فردا ... ←امروزم واسه بار آخر گناه ميڪنم و از فردا ... مواظب " بار آخرهايي " باشيم ڪه " " را سنگين ميكنند ... " خطرناڪ ترين " ترفند شيطون ميدوني چيه ؟! « ( عقب انداختن شروع ترڪ گناه ) » « نگو فــردا ؛ بگو هميــــن‌حالا »🌱 فرصت خوبیه بیا از همین حالا شروع کن✨ 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
شهدا 🔹نور حلال... وقتی می‌خواست درس بخواند، از پایگاه خارج می‌شد و در سرمای راهرو می‌نشست. چراغ‌های راهرو در شب روشن بود. 🔸می‌گفت: «این درس را برای خودم میخوانم. درست نیست از نوری که هزینه آن از طریق بیت‌المال پرداخت می‌شود، استفاده کنم.» مدافع حرم محمدهادی ذوالفقاری🕊 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
🌙 💫دعاے‌روزبیسـت و نهم 🌹🌱 💠 التماس دعای فــرج✨ ✧════•❁❀❁•════✧ ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج https://eitaa.com/piyroo
‌ ✅یکی از انگیزه‌های شهدا، زنده‌ نگه داشتن حجاب بود ‌ رهبر انقلاب اسلامی: "شهیدان برای چه رفتند به میدان جنگ که به شهادت‌شان منتهی شد؟ این مهم است. در بسیاری از این وصیتنامه‌های شهدا اسم مبارک امام هست، مسئله‌ی حجاب هست، مسئله‌ی انقلاب هست؛ اینها انگیزه‌ [شهدا] است." ‌‌ ۹۹/۱۲/۲۵ 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗓سی روز با قرآن کریم روز سی ام ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ ✨ زیبای آیه ۴ سوره مبارکه یوسف ✨ استاد کریم منصوری در مقام حجاز ♦️ تیتراژ سریال یوسف پیامبر علیه السلام https://eitaa.com/piyroo
🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠و درود خدا بر او فرمود: باقيماندگان شمشير و جنگ، شماره شان بادوامتر، و فرزندانشان بيشتر است. 📒 🎇🌹🕊 🎇🌿🌹 🎇🎇🎇🎇 🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠و درود خدا بر او فرمود: كسی كه از گفتن نمی دانم روی گردان است، به هلاكت و نابودی می رسد. 📒 🎇🌹🕊 🎇🌿🌹 🎇🎇🎇🎇 🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠و درود خدا بر او فرمود: انديشه پير در نزد من از تلاش جوان خوشايندتر است (و نقل شده كه تجربه پيران از آمادگی رزمی جوانان برتر است.) 📒 🎇🌹🕊 🎇🌿🌹 🎇🎇🎇🎇
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 پوزخندی زدم و گفتم: _نه نمی تونی بگی. سینا خندیدو گفت: _راستی چند سالته.پونزده و نیم.واقعا؟ با حرص نگاش کردم _چیه؟ کمتر نشون میدم؟ هول شد.نه نه اصلا منظورم این نبود. _جا خودت چند سالته؟ _من یه خورده مونده بیست سالم بشه.ابروهامو بردم بالا و گفتم: _واقعا؟بلند زد زیر خنده. _بابا دس خوش یعنی نخورده تلافی میکنیا. شونه هامو انداختم بالا و گفتم: _دیگه. عوضش بعدا دیگه حرص نمیخورم کاش این و گفته بودم اونو گفته بودم.دستی به چانونه اش کشید و گفت:هوم...فکر خوبیه. ولی خوب یه بدی داره ممکنه بعدا حرص بخوری چرا اینو گفتم اونو گفتم.برا من این مورد خیلی کم پیش میاد.با بدجنسی گفت:پس پیش اومده.یاد حرفی که به مامان زده بودم و ارشیا شنیده بود افتادم. لبم گاز گرفتم. انگار که فهمید.اوه اوه پس حرفشم خیلی ناجور بوده که اینجوری رفتی تو فکر.سعی کردم موضوع و عوض کنم.دانشگاه می ری؟ 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 خندید. -باشه می زنیم اون کانال. اره. _چی می خونی؟ _معماری.پس از اون بچه درس خوناش بودی؟ _ای. _ولی بت نمی خوره. یه کم جا خورد و با تعجب پرسید: _چرا؟ بی خیال گفتم: _از حرکاتت معلومه بچه شری بودی. این دوتا با هم جور در نمیاد. _از کدوم حرکاتم یعنی؟ این بار من خنده بدجنسی کردم و گفتم: _از اینکه ارشیا از جلوی آتنا بلندت کرد. _اصلا ربطی نداره. _بی ربطم نمی تونه باشه. _نخیر منظورم اینه که شیطنت سر جاش درسم سر جاش. _ولی من نمی تونم. _یعنی چی؟ _یعنی وقتی می خوام شیطنت کنم دیگه مغزم برا درس بکار نمی افته. یه جور خاصی نگام کرد و گفت: _اونوقت پسرام جز شیطنت هات هستن؟ من که منظورشو نفهمیده بودم گفتم: _آره چه جورم. اول از همه کسرا. یه پسر باحالیه که نگو. قیافه اش مشتاق شده بود. _یعنی منم می تونم قاطی شیطنتت بشم.در مقابل اون کسرا شانسی دارم؟ و چشمک خندانی تحویلم داد.اوه اوه بازم گند زدم تازه منظورشو فهمیدم. حاعا مونده بودم چه جوری این بحث مزخرف وجمش کنم و طرفو از سو تفاهم در بیارم 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻