🌹سلامی از حرم در عید امام رضایی عطیه سادات نوریان ــ باشگاه دانش آموزی خبرنگاران پلیس خراسان رضوی ☀️@policekhorasan_razavi

🔰قرآن و نهج البلاغه،محور تکلیف مداری پلیس پاسخگو 🔹سرتیپ محمد کاظم تقوی فرمانده ارشد انتظامی استان خراسان رضوی در آیین افتتاحیه طرح سراسری حفظ قرآن کریم سال ۱۴۰۳ ویژه کارکنان و خانواده های پلیس رضوی : 🔻مسئولیت و ماموریت خادمان نظم و امنیت بنا بر فرمایش فرمانده معظم کل قوا حضرت امام خامنه‌ای (مد ظله العالی) جهاد فی سبیل الله است که فاهیم و آموزه‌های دینی در پیشبرد آن نقش موثر و کلیدی دارند. 🔻قرآن و نهج البلاغه، محور تکلیف مداری پلیس پاسخگو است و بر این اساس رشادت و ایثار خدمت به مردم همگام با برقراری نظم و امنیت و مقابله قاطعانه با مخلان نظم و انضباط اجتماعی ، دربعد معنوی هم خوش می درخشد. 🔻امسال بر اساس تدابیر سردار فرمانده کل انتظامی جمهوری اسلامی ایران ، حفظ و درک قرآن و نهج البلاغه از اولویت های اساسی فراجاست و در لبیک به ندای رهبری مبنی بر تربیت ۱۹ میلیون حافظ ، سازمان انتظامی هم طرح حافظان قرآن کریم را با اهتمام در دستور کار خود قرار داده است. 🔹حجت الاسلام علیرضا رامیار، رئیس عقیدتی سیاسی فرماندهی ارشد انتظامی استان خراسان رضوی نیز در این آیین با تشکر از برقراری نظم و امنیت مراسم اعتکاف در خراسان رضوی گفت: 🔻عمل به آموزه‌های قرآنی و دینی در ماموریت پلیس راه نما است و احساس مسئولیت، عزت نفس و خدمت شایسته و بایسته به مردم را در تفکر و ماموریت و عم پلیس جاری و ساری می‌سازد. 🔻وی توجه به اقدامات فرهنگی و اجتماعی در توسعه این حوزه خطیر را بسیار موثر دانست و از توجه و همراهی کارکنان انتظامی و خانواده‌های عزیز آنها با طرح حفظ قرآن کریم تشکر کرد. @policekhorasan_razavi

🔰 آیین افتتاحیه طرح سراسری حفظ قرآن کریم سال ۱۴۰۳ 🔸ویژه کارکنان و خانواده های فرماندهی انتظامی استان خراسان رضوی 💠 @policekhorasan_razavi

❤️حال و هوای مشهد در شب ولادت فرزند امام رضا(ع) ❤️السلام علیک یا جوادالائمه(ع) 🎤کوثر طهماسبی /خبرنگار باشگاه دانش آموزی پلیس خراسان رضوی @policekhorasan_razavi

🔰شانزده سال انتظار ! 🖋غلامرضا تدینی راد 🔹من باختم، می‌خواستم برگردم. رو نداشتم، می‌آمدم چه می‌گفتم...👇👇 ☀️@radna53news 💠 @policekhorasan_razavi

🔰شانزده سال انتظار ! 🖋غلامرضا تدینی راد 🔹من باختم، می‌خواستم برگردم. رو نداشتم، می‌آمدم چه می‌گفتم... . 🔻 خون جگر خوردم، سختی کشیدم ، بی‌مهری تحمل کردم و شانزده سال سوختم و ساختم. 🔻چند بار تصمیم گرفتم برگردم. راهم را گم کرده بودم. 🔻شوهرم و خانواده‌اش مرا به بند کشیده بودند، اجازه نفس کشیدن نداشتم. 🔻من با خانواده همسرم نتوانستم بسازم، از نظر فرهنگی اختلاف زیادی داشتیم. 🔻هرچه تلاش می‌کردم کمتر نتیجه می‌گرفتم ، خانواده همسرم راه می‌رفتند و می گفتند اگر آدم درست و ریشه داری بودی به خانواده ات پشت پا نمی زدی و ... .‌ 🔻در زندگی سرد و بی روح من ، تمام دلخوشی ام دو فرزندم بودند و بس. 🔻۴ سال قبل خبر دادند پدرم فوت کرده است. آماده شده بودم، بیایم. 🔻برادرم پشت تلفن گفت: پدر از دست کارهای تو و دلتنگی که برایت داشت دق کرد و مرد ، حالا کجا می خواهی بیایی و ... . 🔻این حرف مثل پتکی بود که تمام وجود و احساساتم را خرد کرد و فرو ریخت. 🔻حتی مراسم عزای پدرم هم نیامدم و در غربت خدا می‌داند به من چه گذشت. 🔻از چند ماه قبل احساس می‌کردم حالم خوب نیست. دکتر رفتم و بعد از کلی معاینات و دوا و درمان گفتند بیماری سخت دارم. 🔻از آن به بعد دلتنگی ام صد برابر شد، می‌خواستم به شهرمان بروم و سر مزار پدرم یک دل سیر گریه کنم. 🔻می‌ترسیدم خانواده‌ام دوباره همان حرف‌های قبلی را تکرار کنند و البته کمی هم غرورم اجازه نمی داد بیشتر از این خودم را خرد کنم. 🔻به مشهد آمدم، حرم آقایی که می‌گویند کعبه ی ضعیفان و غریبان است. 🔻روز دوم می خواستیم به سمت شهر خودمان برگردیم درخیابان تصادف کردیم . من دلگیر از آن بودم شاید در حرم هم جایی نداشته ام. 🔻دلم خیلی شکسته بود، مجبور شدیم یک روز دیگر هم بمانیم. 🔻همان که حرم رفتم معجزه‌ای دیدم که فهمیدم امام هشتم هیچ وقت بنده‌ای که او را صدا کند رها نخواهد کرد. 🔻در بازاری نزدیک حرم ناگهان با صحنه‌ای باور نکردنی روبرو شدم ،برادرم و مادرم از کنارم رد شدند. 🔻فکر می‌کردم خواب می‌بینم . صدای شان زدم، درست دیده بودم. 🔻 آنها هم برای مسافرت مشهد آمده بودند و انگار خود امام رضا (ع) قرار دیدارمان را تنظیم کرده بود. 🔻برای اولین بار همسر برادرم و بچه‌هایش را می‌دیدم. آنها را در آغوش کشیدم و فقط گریه می‌کردم. 🔻مادرم دستانم را گرفته بود،گفتم دیدی معجزه شد، من می‌خواستم به شهرمان بیایم‌، رو نداشتم و گفتم خانه ی امیدم می‌روم که حرم امام رضاست. 🔹 ببخشید خیلی پرحرفی کردم . ۱۶ سال قبل خیلی اتفاقی با جوانی آشنا شدم. 🔻به خاطر این عشق و احساس هیجانی، احترام پدر و مادرم را زیر پا گذاشتم. 🔻دست آخر هم همراهش فرار کردم و خانواده‌ام از ترس آبروی شان کوتاه آمدند. 🔻از آن به بعد دیگر با کسی رفت و آمد نداشتم و در شهر محل زندگی همسرم که خیلی دور بود زندگی می کردم. 🔻 ازدواج من بعد از ۱۳ سال به طلاق انجامید. چون در آن شهر دور کاری راه انداخته بودم همان جا ماندم و سرگرم بچه‌هایم شدم. 🔻اما خدا می‌داند هیچ وقت از فکر و یاد خانواده‌ام دور نشده بودم. 🔻دیشب تا صبح عکس سنگ مزار پدرم که همسر برادرم روی گوشی برایم فرستاده بود نگاه می‌کردم. کلی با این عکس حرف زدم. 🔻 من در این ایام که روز پدر است هر سال به یاد پدرم نذر می‌دهم. 🔻 امسال هم نذرم را در مشهد ادا می کنم. 🔻شک ندارم روح پدرم هم از این بابت خوشحال است که من با مادرم و خانواده‌ام دیدار کرده ام. 🔻برادرم می‌گوید از همین جا به شهرمان می‌رویم. 🔻خدا را شکر ماجرای تصادف هم‌کارهایش انجام شد و به خیر گذشت. 🔻لحظه شماری می‌کنم سر مزار پدرم بروم، می‌خواهم برگردم و کنار خانواده ام زندگی کنم 🔻حرف آخرم این است : آهای جوان ها ، احترام پدر و مادر ، احترام پدرو مادر و احترام پدرو مادر. 💠 @policekhorasan_razavi

🔴 سردار رادان در آيين تقدير از دانشجوی حافظ کل قرآن کريم: 🔹وجود چنين جوانانی در انتظامی، از سرمايه‌های عظيم است. 🔹تاکيد بر لزوم پرورش و شناسايی چنين سرمايه‌های ارزشمندی در سازمان 🔹 بايد مسير رشد و ارتقاء اين عزيزان بيش از پيش، هموار و فراهم شود. شرح خبر 👇 https://news.police.ir/page/single-news?id=100036305 ▫️▫️▫️▫️▫️

🎥 کلیپ تصویری | خطبه خطیب به صورت کوتاه و مختصر به بررسی خطبه نماز جمعه آیت الله علم الهدی میپردازد. 📝محورهای خطبه این هفته (۲۱دی ماه۱۴۰۳) 🖋خطبه اول : 🔻باطن عبادت چیست؟ 🔻فطرت در انسان چگونه است؟ 🖋خطبه دوم : 🔻تریبون نماز جمعه بزرگترین تریبون تبلیغی فرهنگی 🔻تصمیم شاه برای فرار از ایران ! 🔻مذاکره نمیتواند جایگزین مقاومت بشود 🔻مذاکره با غرب راه حل مشکلات کشور نخواهد بود ✴ (قسمت هجدهم) 💠 @policekhorasan_razavi