متن کامل وصیتنامه حاج قاسم👇🏻
https://soleimani.ir/vasiatnameh-fa/
🕊🌿 🇮🇷 🕊🌿
❖ 🌸 ❖
بهنام✨الله✨
لب را هنرِ خنده بیاموز و گرنه
گریاندنِ یک جمعِ پریشان
هنری نیست
😊꧁😄꧂😊
سلام
آرامشتان مستدام
صبحتان زیبا و به خیر
روز و روزگارتون خوش
عمرگرانتان پر خیر و برکت
انشاءالله
به برکت ؛
🌸🕊الّلهُمَّ
🕊🌸 صَلِّ
🌸🕊 علی
🕊🌸 مُحَمَّدٍ
🌸🕊 وَآل
🕊🌸 مُحَمَّد
🌸🕊وَعَجِّل
🕊🌸فَرَجَهُم
🌼 ❖ 🌸 ❖ 🌼
هدایت شده از 🇮🇷بیــتعارفــــ با اخـــبار ایران
بهنام الله
کف زدن فرزندِ؛
شيخ فضل الله نوری،
برای اعدام پدر‼️
يكی از مسايل پندآموز تاريخ كه بسيار دردناك و در عين حال عبرت انگيز بود، ماجرای كف زدن فرزند آيت الله حاج شيخ فضل الله نوری هنگام اعدام پدر بود!
اين مجتهد و عادل انقلابی، عليه مشروطه، غيرمشروعه آن زمان، قد علم كرد
با اين كه اول مشروطه خواه بود، اما چون مشروطه از مسير اصلی خود منحرف و از مسير اسلام خارج شد، با آن مخالفت كرد
عاقبت او را گرفتند و زندانی كردند
شيخ پسری داشت که بيش از بقيه اصرار داشت كه پدرش را اعدام كنند!!!
يكی از بزرگان گفته بود، من به زندان رفتم و علت را از شيخ فضل اللّه نوری سؤال كردم
ايشان فرمود:
خود من انتظارش را داشتم كه پسرم چنين از كار درآيد
چون شيخ شهيد، اثر تعجب را در چهره آن مرد ديد، اضافه كرد:
اين بچه در نجف متولد شد
در آن هنگام مادرش بيمار بود
لذا شير نداشت؛
مجبور شديم يك دايه شيرده برای او بگيريم
پس از مدتی كه آن زن به پسرم شير میداد، ناگهان متوجه شديم كه وی زن آلودهای است
علاوه بر آن از دشمنان اميرالمومنين(ع) نيز بود...
کار اين پسر به جایی رسيد كه در هنگام اعدام پدرش كف میزد
آن پسر فاسد، پسری ديگر تحويل جامعه داد به نام نورالدین كيانوری كه رئيس حزب کمونیستی توده شد!!!
١١ مرداد ١٢٨٨ ه.ش - سالروز شهادت آيتالله شيخ فضلالله نوری است
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
ﺑﻪﻧﺎم ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩیﻣﻬﺮﺑﺎﻥ
قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَقَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ قَالَ كَذَٰلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ
[ﺯﻛﺮﻳّﺎ] ﮔﻔﺖ: «ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﺮﺍی ﻣﻦ ﭘﺴﺮی ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ؟ ﺩﺭ ﺣﺎلی ﻛﻪ ﭘﻴﺮیِ ﻣﻦ ﻓﺮﺍﺭﺳﻴﺪﻩ ﻭ ﻫﻤﺴﺮم ﻧﺎﺯﺍﺳﺖ!» [ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ] ﻓﺮﻣﻮﺩ: «ﺍﻳﻦ ﭼﻨﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ، ﺍﻧﺠﺎم میﺩﻫﺪ.»(٤٠)
قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّي آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزًا وَاذْكُر رَّبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ
[ﺯﻛﺮﻳّﺎ] ﮔﻔﺖ: «ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﺑﺮﺍی ﻣﻦ ﻧﺸﺎﻧﻪﺍی ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻩ».
[ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ] ﻓﺮﻣﻮﺩ: «ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺗﻮ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﺎ ﺳﻪ ﺭﻭﺯ [ﺯﺑﺎﻥ ﺗﻮ، ﺍﺯ ﻛﺎﺭ میﺍﻓﺘﺪ ﻭ] ﺑﺎ ﻣﺮﺩم ﺳﺨﻦ ﻧﺨﻮﺍهی ﮔﻔﺖ، ﻣﮕﺮ ﺑﺎ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻭ ﺭﻣﺰ.
[ﺍﻟﺒﺘّﻪ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎم ﺫﻛﺮ ﺧﺪﺍ ﺯﺑﺎﻧﺖ ﺑﺎﺯ میﺷﻮﺩ.
ﭘﺲ] ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻳﺎﺩ ﻛﻦ ﻭ ﺷﺐ ﻫﻨﮕﺎم ﻭ ﺻﺒﺤﮕﺎﻩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﺴﺒﻴﺢ ﺑﮕﻮ.»(٤١)
وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَىٰ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ
ﻭ ﻫﻨﮕﺎمی ﻛﻪ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ: «ﺍی ﻣﺮﻳﻢ! ﺧﺪﺍ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪﻩ ﻭ ﭘﺎﮎ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻭ ﺑﺮ ﺯﻧﺎﻥ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﺮﺗﺮی ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ.(٤٢)
يَا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَاسْجُدِي وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ
ﺍی ﻣﺮﻳﻢ! ﺑﺮﺍی ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺧﻀﻮﻉ ﻛﻦ ﻭ ﺳﺠﺪﻩ ﺑﻪ ﺟﺎی ﺁﻭﺭ ﻭ ﺑﺎ ﺭﻛﻮﻉ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺭﻛﻮﻉ ﻧﻤﺎ!»(٤٣)
ذَٰلِكَ مِنْ أَنبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلَامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ
[ﺍی ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ!] ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺍﺯ ﺧﺒﺮﻫﺎی ﻏﻴﺒﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻭحی میﻛﻨﻴﻢ، ﺣﺎﻝ ﺁﻥ ﻛﻪ ﺗﻮ ﻧﺰﺩ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﺒﻮﺩی، ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﻛﻪ ﻗﻠﻢ ﻫﺎی ﺧﻮﺩ ﺭﺍ [ﺑﺮﺍی ﻗﺮﻋﻪ کشی] میﺍﻓﻜﻨﺪﻧﺪ ﺗﺎ ﻛﺪﺍم ﻳﮏ ﻛﻔﺎﻟﺖ ﻭ ﺳﺮﭘﺮستیِ ﻣﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻋﻬﺪﻩ ﺑﮕﻴﺮﺩ.
ﻭ ﻧﺰﺩ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﺒﻮﺩی ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﻛﻪ [ﺑﺮﺍی ﻛﺴﺐ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﺳﺮﭘﺮستی ﻣﺮﻳﻢ] ﺑﺎ ﻫﻢ ﻛﺸﻤﻜﺶ میﻛﺮﺩﻧﺪ.(٤٤)
إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ
[ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﺁﻭﺭ] ﻫﻨﮕﺎمی ﻛﻪ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ: «ﺍی ﻣﺮﻳﻢ! ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻛﻠﻤﻪ ﻭ ﻧﺸﺎﻧﻪﺍی ﺍﺯ ﺳﻮی ﺧﻮﻳﺶ ﺑﺸﺎﺭﺕ میﺩﻫﺪ ﻛﻪ ﻧﺎﻣﺶ ﻣﺴﻴﺢ، عیسی ﭘﺴﺮ ﻣﺮﻳﻢ ﺍﺳﺖ، ﺍﻭ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﺁﺧﺮﺕ ﺁﺑﺮﻭﻣﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻣﻘﺮّﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ.(٤٥)
وَيُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَمِنَ الصَّالِحِينَ
ﺩﺭ ﮔﻬﻮﺍﺭﻩ، [ﺑﻪ ﺍﻋﺠﺎﺯ] ﻭ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺳﺎلی [ﺑﻪ ﻭحی] ﺑﺎ ﻣﺮﺩم ﺳﺨﻦ میﮔﻮﻳﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﺎﻥ ﺍﺳﺖ.»(٤٦)
قَالَتْ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ قَالَ كَذَٰلِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ إِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ
[ﻣﺮﻳﻢ] ﮔﻔﺖ: «ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍی ﻣﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪی ﺑﺎﺷﺪ، ﺩﺭ ﺣﺎلی ﻛﻪ ﻫﻴﭻ ﺍﻧﺴﺎنی ﺑﺎ ﻣﻦ ﺗﻤﺎﺱ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ؟» ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: «ﭼﻨﻴﻦ ﺍﺳﺖ [ﻛﺎﺭِ] ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ! ﺍﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ میﺁﻓﺮﻳﻨﺪ.
ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﻛﺎﺭی ﻛﻨﺪ، ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺁﻥ میﮔﻮﻳﺪ: ﺑﺎﺵ، ﭘﺲ ﻣﻮﺟﻮﺩ میﺷﻮﺩ.»(٤٧)
وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنجِيلَ
ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻛﺘﺎﺏ ﻭ ﺣﻜﻤﺖ ﻭ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﻭ ﺍﻧﺠﻴﻞ ﺭﺍ میﺁﻣﻮﺯﺩ.(٤٨)
#قرآن کریم
#سوره_آلعمران آیات ۴۰ الی ۴۸
هدایت شده از 📃دیوار احادیث📃
شخصی نزد #امام_علی علیهالسلام آمد و از کس دیگری سمایت کرد
آن حضرت فرمود:
ای مرد!
ما دربارهی این گفتار تحقیق میکنیم،
اگر درست بود به خاطر سخن چینی مورد خشم ما هستی
و اگر دروغ بود تو را مجازات میکنیم
و اگر میل داری از سخن خویش صرف نظر کن، مرد با عذر خواهی حرف خود را پس گرفت
#سفینةالبحار - ج ۴ ص ۵۶۷
🍁🍁🍁
هدایت شده از 📃دیوار احادیث📃
#امام_هادی علیهالسلام
خداوند دلهای ائمه را محل اراده خود قرار داده است؛
اگر خدا چیزی را بخواهد آنها خواهند خواست
و این است معنی آیه:
وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ
ﻭ ﺗﺎ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ، ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻥ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ، [ ﺷﻤﺎ ﻧﻴﺰ ] ﻧﺨﻮﺍﻫﻴﺪ ﺧﻮﺍﺳﺖ
سوره التکویر - ٢٩
وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا
ﻭ ﺷﻤﺎ ﭼﻴﺰی ﺭﺍ نمیﺧﻮﺍﻫﻴﺪ، ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺩﺍﻧﺎﻳﻰ ﻓﺮﺯﺍﻧﻪ ﺍﺳﺖ
سوره الانسان - ٣٠
#بحارالانوار - جلد ۲۵ ص ۳۷۲
🍁🌿🍁
▪¤▪
بهنام✨الله✨
عارفی ۳۰ سال مرتب ذکر میگفت:
استغفرالله. استغفرالله. استغفرالله
مریدی به او گفت:
چرا این همه استغفار میکنی، ما که از تو گناهی ندیدیم
پاسخ داد:
سیسال استغفار من به خاطر یک
الحمدلله نابجاست!!!
روزی خبر آوردند بازار بصره آتشگرفته،
پرسیدم:
حجره من چه؟
گفتند: مال شما نسوخته…
گفتم: الحمدلله…
پس من راضی شدم به اینکه دکان او سوخته بشود و دکان من سوخته نشود
بعد به خودم گفتم:
اولاتهتم للمسلمین سری
تو غصه مسلمین در دلت نیست؟
و سیسال است که دارم استغفارِ آن
الحمدلله را میگویم...
چه قدر از این الحمدللهها گفتیم و فکر کردیم شاکریم؟!
#داستان زیبا
▪¤▪
بهنام الله
بنیانگذار انقلاب اسلامی
ما از شرّ رضاخان و محمدرضا خلاص شدیم...
لکن از شرّ تربیت یافتگان غرب و شرق به این زودیها نجات نخواهیم یافت!
اینان برپادارندگان سلطۀ ابرقدرتها هستند.
#امام_خمینی - ره
#صحیفۀ_امام - ج ۱۵ ص ۴۴۶
🌿🇮🇷
بهنام الله
بچهگیها یادتونه وقتی که هنوز فضای مجازی مد نشده بود
بگو دوچرخه...
سیبیل بابات میچرخه
بگوفرانسه...
بابات قدِّ آدامسه
بگو آدامس...
بپر تو آمبولانس
بگوخاک انداز...
خودتو جلو بیانداز
بگومُتَکا...
بخور از این کُتَکها
بگوبادبزن...
بروسرکوچه داد بزن
بگو پنکه...
تنبون بابات چه تنگه
بگو فیتیله...
فردا تعطیله
بگومرسی...
بچه خرسی
بگوگلابی...
رییس مُسترابی
بگودمپایی...
برو بغل زندایی
بگوصابون...
لیز بخور برو خیابون
بگو عدسی ...
فردا مرخصی
بگولوبیا...
فردا زود بیا
بگو هفت...
خیلی سرت کلاه رفت
بگو سه هفتا بیس و یکی...
خاک تو سر تو یکی
بگو جاسیگاری...
فردا میری خواستگاری
بگوگاری...
سیلی واسه یادگاری
بگومسخره...
اسم بابات اشغره
بگوهلو...
بپر تو گلو
بگو راس میگی...
کاسه رو بیار ماس بگیر
بگوحقته ...
فردا شب عقدته
بگو کشتی...
با نامزدت میگشتی
بگو کشتی...
من خوشکلم تو زشتی
#خنده
⚪️▬ ▬ ▬ ▬ ▬ ▬⚪️