بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩی ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ
تُرْجِي مَن تَشَاءُ مِنْهُنَّ وَتُؤْوِي إِلَيْكَ مَن تَشَاءُ وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَن تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَيَرْضَيْنَ بِمَا آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَلِيمًا
[ﺍی ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ! ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﺑﺎ ﺗﻮﺳﺖ ﻧﻮﺑﺖ] ﻫﺮ ﻳﮏ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺮﺍﻧﺖ ﺭﺍ ﺧﻮﺍستی، ﺗﺄﺧﻴﺮ ﻣﻰﺍﻧﺪﺍﺯی ﻭ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍهی، ﻧﺰﺩ ﺧﻮﺩ ﺟﺎی ﻣﻰ ﺩهی
ﺑﺮ ﺗﻮ ﮔﻨﺎهی ﻧﻴﺴﺖ ﻫﺮ ﻛﺪﺍم ﺭﺍ ﻛﻪ [ﺑﺮﺍی ﻣﺪّتی] ﺍﺯ ﺍﻭ ﻛﻨﺎﺭﻩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﺎشی، ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ بطلبی
ﺍﻳﻦ [ﺣﻜﻢ ] ﺑﺮﺍی ﺁﻥ ﻛﻪ ﭼﺸﻤﺎنشاﻥ ﺭﻭﺷﻦ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻧﺸﻮﻧﺪ، ﻭ همگی ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺍی، ﺧﺸﻨﻮﺩ ﺷﻮﻧﺪ، ﻧﺰﺩﻳﮏ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ
ﻭ #ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ_ﺁﻧﭽﻪﺭﺍ_ﺩﺭ_ﺩﻝﻫﺎیﺷﻤﺎﺳﺖ، میﺩﺍﻧﺪ
ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺍﻧﺎ ﻭ ﺑﺮﺩﺑﺎﺭ ﺍﺳﺖ
#قرآن #سوره_احزاب آیه ۵۱
#اخلاق
حواسمون باشه چی تو دلمون میگذره
به نام الله
آیتالله مجتهدی تهرانی(ره)
در حدیث آمده است تمامی چشم ها روز قيامت گريان است، به جز سه چشم:
۱. چشمی که نامحرم را ندیده باشد
من پریروز به خانوادهام میگفتم که ما پنجاه سال پیش به مدت شش سال در یک خانه مستاجر بودیم
در این مدت هرگز من زن صاحبخانه را ندیدم؛
نه عمداً و نه سهواً ...
شما هم باید این طور باشید
اگر در خانهای نامحرم هست ،دقت کنید
۲. چشمی که در راه اطاعت خدا شب زنده دار است
سحرها از خواب بر میخیزد، نماز شب میخواند، و ...
چنین چشمی در روز قیامت گریان نیست
و لو اينكه سحر پا شدهاست و خوابش نبرده نشسته و چای خورده است، همين خوب است
لازم نيست حتماً دعا بخوانيد؛
نه، خود بيداری شب، اثری دارد
۳. چشمی که در دل شب، از ترس خدا گريه کند
حاج میرزا علی موذن زاده بر روی منبر میگفت ما در نجف از صدای هق هقِ گریه حاج شیخ عباس قمی از خواب بلند میشدیم
✨🌒✨🌘✨
۞دعایسلامتیامامعصر-عج۞
۞بِسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم۞
۞اَللّهُمَّ۞
۞کُنْ لِوَلِیِّکَ۞
۞الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ۞
۞صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلی آبائِهِ۞
۞فی هذِهِ السّاعَه وَفی کُلِّ ساعة۞
۞وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً۞
۞وَعَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ۞
۞طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها۞
۞طَویلا۞
۞أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪَ ألْـفَـرَج۞
12.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نماهنگ تصور کن
نقاشی با شِن خانم فاطمهعبادی
دکلمه؛ شاعر اهلبیتعلیهالسلام
مصطفی صابر خراسانی
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
تصور کن شب است و باز غمداری
خیال راه رفتن در #حرم داری
برای اینکه با دل هم قدم باشی
میایی تا اذان صبح آن شب در حرم باشی
تصور کن ببینی رفت و آمد نیست
دگر بابالجواد و صحن و گنبد نیست
دگر تعداد زائر بیش از حد نیست
ضریح نقره ای هم دور مرقد نیست
#حرم_را_فرضکن_بیصحن گوهرشاد یکلحظه
بدون .....
😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴
به نام الله
#نگهبان_دل_باشيم
#نگهبان_دل
#شفاخانه_دل
وقتى #جان در قفستن، دچار تنگى نفس میشود،
وقتى #قلب، گرفتار فشار وسوسههاى #ابليس میگردد،
وقتى سلسله اعصابِ #خداترسى و #يادمعاد از كار میافتد و حسّ و حياتِ خود را از دست میدهد و نيش زهرآگين #حسد و جراحت #كبر و #غرور را احساس نمیكند،
وقتى #چهرهروح، در اثر تكرار گناهان، #زشت میشود،
اينها نشانه نوعى بيمارى درونى است
و بايد به فكر مداواى روح افتاد و غدّههاى رذايل را جرّاحى كرد
و #تب_شهوات را پايين آورد و فشار غضب را كنترل كرد
ولى، كدام شفاخانه است كه جان بيمار را درمان میكند؟
و كدام دارو است كه #تشنّجروح و افسردگى روان را برطرف ساخته، شور و نشاط و اميد میبخشد؟
و كدام طبيب است كه #نبضدل ما را میگيرد و #ضربان_هواى_نفس و تب خودخواهى را میسنجد و نسخه مناسب براى درمان آن مینويسد؟
اينجاست كه اگر #بستهدلان، #سنگدلان، #كوردلان و #تيرهدلان ندانند كه دچار چه آفت و گرفتار چه دردى شدهاند، اين خود، بزرگترين درد و خطرناكترين بيمارى است
چه میتوان كرد با دلى كه هيچ زاويهاى از آن، پذيراى نور #حقيقت نيست؟
دشوارى كار در آن است كه بيماریهاى روحى و معنوى، به اين زودى خود را نشان نمیدهند
و ويروسهاى آلودگى باطنى، مرموزتر و پنهانتر از هر ميكروبى عمل میكنند
و مراعات بهداشت در قلمرو حالات روحى هم دشوار میشود
با كتمان درد هم هرگز مشكلى حل نمیشود و انكار بيمارى نيز، خطر را برطرف نمیسازد
ص ۱ از ۶
[ غفلت از آفت درون ]
نگاهى كه فراتر از #ظاهر باشد، عيبهاى #باطن را هم میبيند
چرا بايد هميشه به فكر درمان جسم بود و از آفات روان غفلت كرد؟
#دل نيز #كور میشود، همچون ديده
دل نيز #كدر و غبارآلود میشود، مثل آينه غبار گرفته
دل هم بسته و #قفل میگردد، مانند در
اينجاست كه اگر بستهدلان، سنگدلان، كوردلان و تيرهدلان ندانند كه دچار چه آفت و گرفتار چه دردى شدهاند، اين خود، بزرگترين درد و خطرناكترين بيمارى است
چه میتوان كرد با دلى كه هيچ زاويهاى از آن، پذيراى نور حقيقت نيست؟
گاهى میشود با اراده و تصميمى جدّى، با آبتوبه #صورتجان را جلا داد و #ديدهدل را شفّاف ساخت و زنگارهاى دل را زدود و قلب را نيز، آنگونه كه جامههاى چرك را میشوييم، شست و تميز ساخت و نگذاشت رسوبات هواى #نفس و غبار غفلت بر آن بنشيند و سيماى فطرت را زير لايههاى ضخيم بیخبرى بپوشاند
كسانى كه گرفتار #دل میشوند، بیاختيار در راههايى نامطلوب میافتند
چه شگفتانگيز است #دنيایدل !
اگر #اميرِ آن نباشى #اسيرش میشوى
و اگر #خدا را مهمانش نسازى،
#شيطان آن را اشغال میكند
و در دلت به زاد و ولد و توليد مثل میپردازد
و آنگاه، #قلبِ تو پايگاه ابليس و مركز رشد هوس میشود
ص ۲ از ۶
[ دو پنجره #چشم و #گوش ]
چگونه میتوان اين دو كانون را پاک نگه داشت؟
چشم و گوش، دو پنجره گشوده به قلباند و ديدنیها و شنيدنیهاى ما به قلب ما حالت و شكل میدهند و از طريق چشم و گوش و از رهگذر ديدن و شنيدن، مفاهيم و مضامينى وارد اين خانه میشود و آنچه میخوانيم و میشنويم، به باور تبديل میشود و همين گونه است كه ذهنيّات و ديدگاههاى ما شكل میگيرند
اين #دربانىِدل، گامى براى حفظ سلامت قلب است
كسى كه اين دو پنجره را بیحفاظ و مراقبت و بدون كنترل و دربان، به روى هر سخن و تصوير و صدا و فيلم و عكس و منظره و صحنه و نوشته و نقّاسى باز بگذارد، چه تضمينى است كه ويروس به درون خانه دل او راه نيابد؟
به يكى از بزرگان عرفان گفتند:
از كجا به اين مرحله و پايه رسيدى؟ گفت: #دربان_دلم_بودم
كيست كه به صفاى باطن خويش علاقه داشته باشد، امّا نسبت به واردات قلبى بیتوجه باشد؟
وقتى از غذاى مسموم و حتى مشكوک پرهيز میكنيم، وقتى از سرنگ و تيغ مصرف شده، به خاطر بيم از انتقال عفونت، اجتناب میكنيم، وقتى ميوه و سبزى را شسته، آنگاه مصرف میكنيم، وقتى شانه و حوله ديگرى را به سر و صورت خود نمیزنيم، همه و همه براى مراعات تندرستى و خوف از آلودگى است
آيا بهداشت روح و فكر، به اندازه بهداشت جسم برايمان مهم است؟
اگر هست، پس نبايد دل به هر حرفى بسپاريم و به هر گفتهاى گوش بدهيم
و به هر صحنهاى بنگريم
و هر نوشتهاى را بخوانيم
و هر فيلمى را تماشا كنيم
و در هر جلسه و محفلى شركت كنيم؛
مگر آنكه از سلامت آن اطمينان داشته باشيم
ص ۳ از ۶
#ويروس_ترديد
وقتى #يقين دچار #شك شود،
يا كسى ما را در روشنترين باورهايمان دچار ترديد سازد و ما را بیانگيزه و دلسرد كند،
جز اين است كه ويروسى مهلک را وارد اندام فكر و شريانهاى روح ما كرده است؟
به يكى از بزرگان عرفان گفتند:
از كجا به اين مرحله و پايه رسيدى؟
گفت: دربان دلم بودم
كيست كه به صفاى باطن خويش علاقه داشته باشد، امّا نسبت به #واردات_قلبى بیتوجه باشد؟
كافى است كه خوره شک به شاخ و برگ عقايد كسى بيفتد و شبهههایى در باورهاى دینیاش پيدا كند و نتواند با آن مقابله كند
كافى است كه زمينگير و فلج شود و بناى اميدش در زندگى در هم فرو ريزد و از رفتن، باز بماند
#يقين، درخت طيّب و طاهرى است كه از آن، ميوه شيرين #عملصالح میرويد
كسى كه جانش از حرارت يقين گرم نشود، گرفتار سردىِ يأس و ترديد میشود.
پس بايد #باور را پاس داشت و همچون گوهرى از آن مواظبت كرد
برخى دوست دارند پيش از آنكه روحمان از #زمزم_يقين سيراب شود، ما را سراغ #سراب_شك بفرستند
چرا ما دنبالهرو بیهدف آنان باشيم؟
دمخور بودن و انس گرفتن با #اهليقين، ما را در برابر اين ويروسها مقاومتر میسازد و رفاقت و همنشينى با آنان - كه به مرام خدا و مكتب وحى و انسانهاى پاك، دلبسته و وابستهاند -، ما را نسبت به اين موريانهها مصونيت میبخشند
#گوارا_باد_زندگى_با_صفا_و_يقين، بر صاحبانش!
بگذار مثالى ديگر بياوريم:
سيلاب، از كمترين شكاف، نفوذ میكند و خانهاى را ويران میسازد
غبار و دود و هواى آلوده هم از منفذهاى كوچك عبور میكنند و فضا و ديوار را تيره و آلوده میسازند
بارانى كه بر سقف خانهاى میبارد، وجود كمترين شكاف و تَرَك در پشت بام، موجب چكّه كردن آب و گاهى فروريختن سقف میشود
ورود آلودگیهاى فكرى و روحى به دلهايى كه عايقبندى نشدهاند، طبيعى است!
در بستن منافذ و شكافها و رخنههايى كه از آنها انگيزههاى گناه به خانه دل راه میيابد، هرچه دقّت و محكمكارى شود، خوب است و جا دارد
#ارتباط، در ساختار فكرى و فرهنگى انسان اثر میگذارد، تا با چه كسى مرتبط شويم و ظرف دل را در اختيار كدام منبع #تغذيه فكرى و روحى بگذاريم
ص ۴ از ۶
#طبيب_روح
اگر از روى سهلانگارى و سادهپندارى #مسموميّت_فكرى و #آلودگى_اخلاقى پيدا كرديم، كسى بر ما نمیبخشايد و عذرمان را نمیپذيرد؛ چرا كه بهداشت فكر و جان را مراعات نكردهايم
وقتى از غذاى مسموم و حتى مشكوک پرهيز میكنيم، وقتى از سرنگ و تيغ مصرف شده، به خاطر بيم از انتقال عفونت، اجتناب میكنيم، وقتى ميوه و سبزى را شسته، آنگاه مصرف میكنيم، وقتى شانه و حوله ديگرى را به سر و صورت خود نمیزنيم، همه و همه براى مراعات تندرستى و خوف از آلودگى است
آيا بهداشت روح و فكر، به اندازه بهداشت جسم برايمان مهم است؟
طبّ اَبدان، روز به روز در حال پيشرفت است و پزشكان جسم، هر روز بيشتر و حاذقتر میشوند؛
امّا طبيبان روح، كميابتر میشوند
و درمان روان، ضعيفتر میشود
و اين، يك #فاجعه_بشرى است
غفلت از تصفيه درون و درمان روح و بهداشت روان، سقوط آور است و انسان را به مرز حيوانات، نزديكتر میسازد
اين، بايد ما را براى مراجعه به #طبيب_روح مصمّمتر سازد
[ #بسته_شدن_دريچه_دل ] به روى #حكمت_و_معرفت، آدمى را به [ #قساوت، ] #دنيازدگى، #بیخيالى، #بیتعهّدى، #بیدردى، #خودآرايى، #خودنمايى، #خودمحورى، #خودخواهى و [ #حسادت ] میكشاند
اگر بخواهيم بهداشت روان داشته باشيم، بايد مزرعه روح و جانمان را از اين آفتها پاكسازى كنيم:
#ترس، #حقارتنفس، #خود_كمبينى، #دونْهمّتى، #بدگمانى، #بد_دهانى، #عصبانيّت، #انتقامجويى، #تندخويى، #بدرفتارى، #كينهتوزى، #حقپوشى، #لجاجت، #رياكارى، #ناسپاسى، #دورويى، #طمع، #دروغگويى، #دوبههمزنى، #سخنچينى و ...
ص ۵ از ۶
#پيشگيرى
آثار #گناه، بر چهره روح و جان، باقى میماند، مثل آثارى كه بر چهره و اندام يك مصدوم در تصادف يا سوختگى، ماندگار میشود
و گاهى تا پايان عمر، گريبانگير اوست
هر چند از حادثه، جان سالم به در برده باشد و حيات خويش را باز يابد، ولى با آثارش چه میكند؟
#اثر، يادگارى از بروز يك سانحه است
#آيا_رعايت_احتياط_و_پيشگيرى، از بروز آتشسوزى يا حادثه و تصادف، بهتر نيست؟
مواظبت بر نيفتادن در #باتلاق_رذايل و #ورطه_گناه نيز، نوعى پيشگيرى است
كه هم #شرط_عقل است، هم نشانه مآلانديشى و عاقبتنگرى، و هم مصونيت از آثار وضعى
برخى دوست دارند پيش از آنكه روحمان از #زمزم_يقين سيراب شود، ما را سراغ #سراب_شك بفرستند
چرا ما دنبالهرو بیهدف آنان باشيم؟
بهتر است اوراق #پرونده_دل را با حوصله و متانت، ورق بزنيم
و صفحه به صفحه در جستجوى آفتها باشيم
و بیدرنگ، آن #اوراق_سياه را پاكسازى كنيم
وگرنه به جا ماندن اين رذايل در پرونده ما، روزى كار به دستمان میدهد و رسوايمان میسازد
اين كار، تمرين میخواهد و رياضت میطلبد
به كار بستن آنچه در آيين ما به عنوان #آداب و #سنن مطرح شده است
و همه ابعاد زندگى و روابط گوناگون ما را پوشانده، تأمين كننده #بهداشت_روان است
اگر در پى #جام_جم هستيم، آن را در درون فرهنگ خويش بجوييم
سالها دل طلب جام جم از ما میكرد آنچه خود داشت، ز بيگانه تمنّا میكرد
گوهرى كز صدف كون و مكان بيرون بود طلب از گمشدگان لب دريا میكرد
#جواد_محدّثى
ص ۶ از ۶