🔰 پایی که جا ماند
🔸 یادداشت های روزانه سیدناصر حسینی پور از زندان های مخفی عراق
🔺قسمت یازدهم/ 1️⃣1️⃣
سرگرد سلاح کمری اش را به طرفم نشانه رفت و گفت: «اجم، اگله الموت للخمینی، گوسفند بی شاخ! بگو مرگ بر خمینی!»
سرگرد با تکرار واحد، اثنین، ثلاث،(یک، دو، سه) برای اینکه به امام توهین کنم، برایم مهلت تعیین کرد. وقتی گلنگدن را کشید، احساس کردم تعادل روحی ندارد. ناگهان شلیک کرد! در یک لحظه جاخوردم، میتوانستم تصور کنم می خواهد مرا بکشد، اما چون هر دو پایم مجروح بود، تصور نمیکردم به پای مجروحم شلیک کند! دو گلوله به هر دو پایم شلیک کرد ! در عین ناباوری خیره نگاهش کردم. می خواستم قیافهاش را برای همیشه به ذهن بسپارم.
سرگرد دوباره تکرار کرد : «سِب الخمینی؛ به خمینی فحش بده» دیگر حرفهایش برایم اهمیتی نداشت. چند دقیقه بعد جای سوزش و درد گلولهها شروع شد. کلافه و عصبی شدم، میخواستم داد بکشم، اما احساس کردم کسی گلویم را گرفته و صدایم در نمیآید !
دردآورترین صحنه زمانی بود که عراقیها با ماشینهای خودمان جنازهها را زیر میگرفتند! با دیدن این صحنه آنچه از عاشورا در روضهها شنیده بودم برایم مجسم میشد. در عاشورا یزیدیان با اسب بر جنازهها تاختند و اینجا بعثیها با ماشینها و تانک تی۷۲ !
هر عراقی که مرا با آن جراحت در میان جنازهها میدید، تفاوت من با دیگر جنازهها را تشخیص نمیداد! عراقیها مشغول پاکسازی جاده بودند و به جنازه مطهر شهدا تیر خلاص میزدند. بعثیها شهدایی را که ریش داشتند از روی نیها و چولانها، توی آبراه جزیره میانداختند.
یکی از بعثیها که پرچم عراق دستش بود کنار یکی از شهدا که وسط جاده بود ایستاد، جنازه از پشت به زمین افتاده بود. نظامی سیاه سوختهی عراقی یک دفعه پرچم عراق را به پایین جناق سینهی شهید کوبید، طوری که چوب پرچم درون شکم شهید فرو رفت!
آرزو میکردم بمیرم و زنده نباشم ! همهی آنچه در جاده میدیدم، به عقده تبدیل شده بود. هیچ صحنهای به اندازه نصب پرچم عراق روی شکم این شهید زجرم نمیداد.
در اثر ضربهی پوتین یکی از نظامیان به صورتم، لختههای خون توی دهان و حلقم جمع شده بود. با تکرار صلاة از آنها خواستم اجازه دهند نماز ظهر و عصرم را بخوانم، همانجا تیمم کردم و اولین نماز اسارتم را خواندم. یاد ندارم در تمام طول عمرم نمازی به آن دلچسبی خوانده باشم ! احساس میکردم از همیشه به خدا نزدیکترم.
یک سرهنگ دوم آنجا حاضر شد. وضعیتم را که دید دستور داد مرا از آنجا ببرند. برانکاردی نبود مرا روی آن حمل کنند. وقتی از روی زمین بلندم کردند، برای اینکه درد کمتری را تحمل کنم، زیر لب قرآن میخواندم. پاشنهی پایم را توی دستهایم گرفتم و مرا سوار قایق کردند.
◀️ ادامه دارد . . .
🔰 سیره خانوادگی امام رضا علیه السلام 1️⃣
⁉️ سیره خانوادگی امام رضا (علیه السلام) به چه نحوی بوده است؟
همچنانکه پیامبر اکرم(ص) درداشتن خلق نیکو و تعامل با دیگران به ویژه در خانواده نمونه بودند «انک لعلی خلق عظیم؛ ای پیامبر! تو بر اخلاقی عظیم استوار هستی»، امام رضا(ع) نیز که به حق وارث جدشان رسول خدا(ص) بودند، تجسم اخلاق نیکوی آن حضرت هستند. چه زیبا این واقعیت در سروده آن شاعر عرب جلوه گر شده است که گفت:
یمثل النبی فی أخلاقه فنه النابت من اعراقه
شهود صدق لسمو ذاته کأنه النبی فی صفاته
پیامبر در اخلاق او جلوه گر می شود؛ زیرا او گلی روییده از ریشه پیامبر است، گواهانی راستین بر بزرگی شخصیت او گواه اند، گویی که او آینه تمام نمای صفات پیامبر است.
با توجه به بعد شخصیت اجتماعی امام رضا(ع)، نکته هایی از ویژگی های شخصیتی و الگوهای رفتاری آن حضرت در خانواده را به تصویر می کشیم.
🔻ضرورت تشکیل خانواده
در ضرورت تشکیل خانواده این حدیث نورانی امام رضا(ع) را یاد آور می شویم که فرمود: زنی از امام باقر(ع) پرسید: من خانمی «متبتله» هستم. امام فرمود: منظورتان از تبتل چیست؟ او جواب داد به این معنی است که هرگز ازدواج نخواهم کرد. امام پرسید: چرا؟ گفت: می خواهم با این کار، فضیلت و منزلتی به دست آورم. امام فرمود: از این تصمیم بازگرد، اگر بی همسری فضیلت بود، فاطمه به آن شایسته تر از تو بود.
🔻طلاق، امری مباح، ولی مبغوض
امام رضا (ع)در اشاره به این مطلب که در اسلام هرچند طلاق امری مباح و مشروع است اما برای جلوگیری از طلاق و تحکیم پیوند زناشویی شرایطی مقدر شده است که به راحتی طلاق انجام نشود، می فرمایند: دلیل اینکه طلاق سه تا شد این است که میان طلاق ها فاصله شود و در این فرصت میلی برای زندگی حاصل شود و یا اگر خشمی در کار بوده است فرو نشیند.
🔻حسن رفتار در خانواده
خانواده کانونی است که هر چه با صفا و گرم تر باشد، زندگی شیرین تر و توفیقات انسان بیشتر خواهد شد. از این رو امام رضا(ع) در اشاره به اهمیت این کانون، به بیان برخی از عواملی که در صفا و گرما بخشیدن به کانون خانواده موثر است، می پردازند. آن حضرت در سخنی نورانی، هم به حسن رفتار در خانواده توصیه کرده و هم از نوع رفتار خود با همسرشان خبر داده اند و می فرمایند: «کسی که ایمانش برتر از دیگران است، اخلاقش نیکوتر و به خانواده اش مهربان تر است و من نسبت به خانواده خود، مهربان ترم».
آن حضرت در جای دیگر در ضرورت تأمین رفاه خانواده فرمود: «بر کسی که از مکنت مالی برخوردار است واجب است خانواده خویش را در وسعت قرار دهد».
🔻خودآرایی در خانه
نکته دیگری که باید به آن توجه داشت، بایستگی آراستگی و خودآرایی مردان در خانواده است، یعنی همان طور که مردان، از همسران خود توقع دارند که خود را برای آنان بیارایند، آنها نیز باید در حد معمول، به ظاهر خود برسند و برای ایجاد محبت در همسران خود، خود را بیارایند. این دستور دینی و انسانی و عملی ساختن آن را از بزرگواری چون امام رضا(ع)بیاموزیم که آراستگی در منزل را، نه برای خود که برای خانواده و برای تربیت درست، امری بایسته می دانستند. آن حضرت(ع) که به ضرورت آراستگی مردان در منزل آگاهی کامل داشتند، خودشان نیز، این مهم را عملی می کردند. ابن جهم می گوید: نزد امام رضا(ع) رفتم دیدم آن حضرت، موهایش را خضاب کرده است. با تعجب گفتم: فدایت شوم موهایت را رنگ زدی؟
آن حضرت(ع) در جواب فرموند: بی گمان آمادگی مردان از جمله مواردی است که عفت زنان را فزونی می بخشد، زنان که پاک دامنی را وا نهاده اند، به این دلیل است که شوهرانشان آمادگی و خودآرایی را ترک کرده اند. سپس فرمود: آیا دوست داری همسرت را چون خود بی آرایش ببینی؟ گفت: نه، امام فرمود: آماده نبودن همین است.
◀️ ادامه دارد...
🔰 پایی که جا ماند
🔸 یادداشت های روزانه سیدناصر حسینی پور از زندان های مخفی عراق
🔺قسمت دوازدهم/ 2️⃣1️⃣
قایق در ضلع غربی پد خندق، کنار پلهای خیبری، پهلو گرفت. دونظامی که بالای خاکریز کنار سنگر ایستاده بودند، پایین آمدند و مرا از خاکریز بالا کشیدند. روی زمین که میکشیدنم پای مجروحم دنبالم کشیده میشد. از شدت درد آسمان دور سرم میچرخید.
چشمم که به محوطهی پد افتاد، بچههای گروهان قاسمبنالحسن را دیدم. اسیر شده بودند. بغضم گرفت، ناخودآگاه اشک توی چشمهایم جمع شد. بیشتر بچهها را میشناختم. باور نمیکردم زنده باشند. توی دلم مقاومت امروزشان را تحسین میکردم. بچهها با تکان دادن سرشان به حالت سلام مرا مورد محبت قرار دادند.
به اتفاق دیگر مجروحان در یک طرف محوطه پد در فاصله هفت، هشت متری اسرای سالم نشسته بودیم. هیچکس اجازه نداشت با بغل دستیاش صحبت کند. دست بچهها را با بند پوتینهایشان بسته بودند و بعضیها را با طناب و سیم تلفن صحرایی.
عراقیها بچهها را بخاطر مقاومت امروزشان کابل باران کردند، صورت بعضیشان کبود و بینی و دهانشان خونآلود بود.
تعدادی از عُمال سازمان مجاهدین خلق، عراقیها را همراهی میکردند، نیروهای گروهگ منافقان نقش مترجمی و جاسوسی داشتند.
سرهنگ عراقی به سکاندار یکی از قایقها دستور داد یک گالن بنزین بیاورد. سرهنگ دستور داد بنزین را روی جنازهی فرمانده و جانشین گروهان قاسمبنالحسن بریزند. باور نمیکردم عراقیها با جنازه این دو شهید اینچنین کنند. به دستور این سرهنگ، عراقیها جنازه این دو شهید را جلوی چشم ما آتش زدند!
پلهای شناور که نصب شد، عراقیها اسرا را به ستون یک از روی پلها عبور دادند و به آن سوی پد بردند. عراقیها از ترس اینکه مبادا بعضی از اسرا توی آب جزیره شیرجه بروند و فرار کنند، پای بچهها را با طناب بستند. عراقیها با بیل لودر بچهها را با دستها و پاهای بسته درون کمپرسی ، خالی کردند!
یکی از افسران عراقی با صدای بلند داد کشید : «المعوقین اهنا، مجروحان اینجا میمونن». نگرانی را در چهره بچهها میدیدم ،از اینکه عراقیها اجازه ندادند ما را ببرند ناراحت بودند. خیلی تنها شده بودیم. دلمان میخواست کنار بچهها باشیم.
◀️ ادامه دارد . . .
🔰 سیره خانوادگی امام رضا علیه السلام 2️⃣
⁉️ سیره خانوادگی امام رضا (علیه السلام) به چه نحوی بوده است؟
🔻مهرورزی به دختران
هرچند در جامعه به ویژه در میان فرزندان، تساوی و برابری از دستورات موکد اسلام است و باید در میان تمامی افراد هم سطح رعایت شود لکن در میان فرزندان، گاه ترجیح دختران بر پسران یک اصل شناخته شده است، این از آن روست که دختران از عاطفه بیشتر و احساساتی ظریف تر و شکننده برخوردارند، امام رضا (ع) در ضرورت رعایت این اصل، به نقل از رسول خدا(ص) فرمودند: «خداوند بزرگ نسبت به زنان مهربان تر از مردان است و مرد، زنی از محارم خویش را شاد نمی کند مگر آنکه خداوند او را در قیامت شاد خواهد کرد».
🔻احترام به پدر و مادر
امام رضا (ع) در تأکید بر حفظ حرمت پدر و مادر و در اشاره به فلسفه این دستور، بی توجهی به پدر و مادر را نوعی بی توجهی به خدا و فرمان شکنی او می دانند و می فرمایند: «خداوند نافرمانی پدر و مادر را به این دلیل حرام کرد که نافرمانی آنان، بیرون رفتن از اطاعت خدا محسوب می شود». همان طور که آن حضرت، در ذیل آیه «أن اشکر لی و لوالدیک» که سپاس از والدین در کنار شکر و سپاس از خدا آمده است، پذیرش سپاس از خداوند بزرگ را در گرو سپاس گزاری از پدر و مادر می دانند و می فرمایند: خداوند در قرآن به سه چیز امر کرده و سپس آن ها را با سه چیز دیگر مقارن کرده است و پذیرش آن سه چیز اول را مبتنی به تقارن این سه چیز دوم دانسته است تا این که فرمودند: «خدا هم به سپاس نهادن برای خود و هم برای پدر و مادر سفارش کرده است، از این رو هرکس از پدر و مادرش قدردانی نکند در حقیقت از خدا قدردانی نکرده است».
🔻ضرورت اطاعت از والدین
آن حضرت در حدیثی جامع، ضرورت اطاعت از پدر و مادر را گوشزد می کنند و در حفظ احترام آنان می فرمایند: «بر تو باد که پدرت را اطاعت و نیکی کنی، در برابر او تواضع و خضوع به خرج دهی، او را بزرگ شماری و اکرام کنی، در نزد او صدای خود را آهسته گردانی؛ چرا که پدر اصل و ریشه فرزند است و فرزند فرع بر اوست، اگر او نبود فرزند نیز نبود. به قدرت خدا اموال، مقام و جان خود را فدای پدران خود کنید و من خبر می دهم که جان و مالتان از آن پدران شماست، از این رو باید جان و مال در خدمت آنان قرار گیرد. در دنیا با بهترین صورت ممکن پدران خود را اطاعت کنید و پس از مرگ آنان را دعا و برایشان طلب رحمت کنید، زیرا روایت شده است اگر کسی در حیات پدر، به او نیکی کند ولی پس از مرگش، او را دعا نکند، خداوند او را عاق پدر می نامد».
آن حضرت(ع) در ادامه این سخن نورانی، در باره حق مادران تأکید فراوان می کنند و آن را لازم ترین حقوق برمی شمرند و می فرمایند:
«بدان که حق مادر لازم ترین و واجب ترین حقوق است؛ زیرا این مادر است که آنچه دیگران تحملش را ندارند تحمل کرده است و با چشم، گوش و تمام اعضای بدن خود، از فرزندش با خرسندی و شادمانی نگهداری می کند، کودک خویش را با تمام مشکلاتی که کسی یارای پذیرش آن نیست حفظ می کند، او به این رضایت داده است که خود گرسنگی را تحمل کند تا فرزندش سیر شود. او تشنگی را تحمل می کند تا کودک او سیراب شود، او خود برهنه می ماند تا فرزندش با لباس پوشانده شود، فرزندش در سایه قرار گیرد و او آفتاب سوزان را به جان می خرد، از این رو باید به اندازه زحمت مادر، از او تقدیر شود، به او نیکی کرد و با او مدارا کرد، البته جز با کمک خدا شما توان ادای حق مادر را ندارید».
🔻معلم و برادر بزرگ، در حکم پدر
امام رضا (ع) معلم و برادر بزرگ را به منزله پدر می دانند و رعایت حقوق آنان را نظیر حقوق پدر لازم می دانند. آن حضرت(ع) درباره ضرورت تکریم استاد فرمودند: «معلم خیر و آموزنده دین به مثابه پدر است و رفتاری همچون رفتار با پدر نسبت به معلم واجب است پس حق معلم را یاد بگیر و آن را به موقع، ادا کن». همان طور که آن حضرت(ع) درباره ضرورت تکریم برادر بزرگ نیز فرمودند: «برادر بزرگ جایگزین و به منزله پدر خواهد بود».
💐 میلاد باسعادت شمس الشموس، سلطان توس، حضرت ثامن الحجج، علی بن موسی الرضا علیه السلام مبارک باد 💐