eitaa logo
نشریه دانشجویی پرسمان+
202 دنبال‌کننده
997 عکس
102 ویدیو
112 فایل
نشریه فرهنگی، اجتماعی و دانشجویی پرسمان+ ◀️ دانلود نرم افزار موبایلی پرسمان+ porsemanplus.ir/porseman.apk ◀️ صفحه پرسمان+ در اینستاگرام https://www.instagram.com/invites/contact/?i=1rlfbgw65g7k1&utm_content=kenuuhk
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر دو سه نفر دور من باشند، بنده هم حتماً ماسک میزنم، کما اینکه آدم می بیند این ماسک زده نمی شود؛ خب وقتی که شما که مسئول دولتی هستید، در یک اجتماع مردمی ماسک نمی زنید، این جوانی هم که در خیابان دارد راه می رود و حوصله‌ی ماسک ندارد، تشویق می شود که نزند.
◀️ چرا مرگ بر آمریکا؟
🔰 پایی که جا ماند 🔸 یادداشت های روزانه سیدناصر حسینی پور از زندان های مخفی عراق 🔺قسمت دوازدهم/ 2️⃣1️⃣ قایق در ضلع غربی پد خندق، کنار پل‌های خیبری، پهلو گرفت. دونظامی که بالای خاک‌ریز کنار سنگر ایستاده بودند، پایین آمدند و مرا از خاک‌ریز بالا کشیدند. روی زمین که می‌کشیدنم پای مجروحم دنبالم کشیده می‌شد. از شدت درد آسمان دور سرم می‌چرخید. چشمم که به محوطه‌ی پد افتاد، بچه‌های گروهان قاسم‌بن‌الحسن را دیدم. اسیر شده بودند. بغضم گرفت، ناخودآگاه اشک توی چشم‌هایم جمع شد. بیشتر بچه‌ها را می‌شناختم. باور نمی‌کردم زنده باشند. توی دلم مقاومت امروزشان را تحسین می‌کردم. بچه‌ها با تکان دادن سرشان به حالت سلام مرا مورد محبت قرار دادند. به اتفاق دیگر مجروحان در یک طرف محوطه پد در فاصله هفت، هشت متری اسرای سالم نشسته بودیم. هیچکس اجازه نداشت با بغل دستی‌اش صحبت کند. دست بچه‌ها را با بند پوتین‌هایشان بسته بودند و بعضی‌ها را با طناب و سیم تلفن صحرایی. عراقی‌ها بچه‌ها را بخاطر مقاومت امروزشان کابل باران کردند، صورت بعضی‌شان کبود و بینی و دهانشان خون‌آلود بود. تعدادی از عُمال سازمان مجاهدین خلق، عراقی‌ها را همراهی می‌کردند، نیروهای گروهگ منافقان نقش مترجمی و جاسوسی داشتند. سرهنگ عراقی به سکاندار یکی از قا‌یق‌ها دستور داد یک گالن بنزین بیاورد. سرهنگ دستور داد بنزین را روی جنازه‌ی فرمانده و جانشین گروهان قاسم‌بن‌الحسن بریزند. باور نمی‌کردم عراقی‌ها با جنازه‌ این دو شهید این‌چنین کنند. به دستور این سرهنگ، عراقی‌ها جنازه این دو شهید را جلوی چشم ما آتش زدند! پل‌های شناور که نصب شد، عراقی‌ها اسرا را به ستون یک از روی پل‌ها عبور دادند و به آن سوی پد بردند. عراقی‌ها از ترس اینکه مبادا بعضی از اسرا توی آب جزیره شیرجه بروند و فرار کنند، پای بچه‌ها را با طناب بستند. عراقی‌ها با بیل لودر بچه‌ها را با دست‌ها و پاهای بسته درون کمپرسی ، خالی کردند! یکی از افسران عراقی‌ با صدای بلند داد کشید : «المعوقین اهنا، مجروحان اینجا میمونن». نگرانی را در چهره بچه‌ها میدیدم ،از اینکه عراقی‌ها اجازه ندادند ما را ببرند ناراحت بودند. خیلی تنها شده بودیم. دلمان می‌خواست کنار بچه‌ها باشیم. ◀️ ادامه دارد . . .
🔰 سیره خانوادگی امام رضا علیه السلام 2️⃣ ⁉️ سیره خانوادگی امام رضا (علیه السلام) به چه نحوی بوده است؟ 🔻مهرورزی به دختران هرچند در جامعه به ویژه در میان فرزندان، تساوی و برابری از دستورات موکد اسلام است و باید در میان تمامی افراد هم سطح رعایت شود لکن در میان فرزندان، گاه ترجیح دختران بر پسران یک اصل شناخته شده است، این از آن روست که دختران از عاطفه بیشتر و احساساتی ظریف تر و شکننده برخوردارند، امام رضا (ع) در ضرورت رعایت این اصل، به نقل از رسول خدا(ص) فرمودند: «خداوند بزرگ نسبت به زنان مهربان تر از مردان است و مرد، زنی از محارم خویش را شاد نمی کند مگر آنکه خداوند او را در قیامت شاد خواهد کرد». 🔻احترام به پدر و مادر امام رضا (ع) در تأکید بر حفظ حرمت پدر و مادر و در اشاره به فلسفه این دستور، بی توجهی به پدر و مادر را نوعی بی توجهی به خدا و فرمان شکنی او می دانند و می فرمایند: «خداوند نافرمانی پدر و مادر را به این دلیل حرام کرد که نافرمانی آنان، بیرون رفتن از اطاعت خدا محسوب می شود». همان طور که آن حضرت، در ذیل آیه «أن اشکر لی و لوالدیک» که سپاس از والدین در کنار شکر و سپاس از خدا آمده است، پذیرش سپاس از خداوند بزرگ را در گرو سپاس گزاری از پدر و مادر می دانند و می فرمایند: خداوند در قرآن به سه چیز امر کرده و سپس آن ها را با سه چیز دیگر مقارن کرده است و پذیرش آن سه چیز اول را مبتنی به تقارن این سه چیز دوم دانسته است تا این که فرمودند: «خدا هم به سپاس نهادن برای خود و هم برای پدر و مادر سفارش کرده است، از این رو هرکس از پدر و مادرش قدردانی نکند در حقیقت از خدا قدردانی نکرده است». 🔻ضرورت اطاعت از والدین آن حضرت در حدیثی جامع، ضرورت اطاعت از پدر و مادر را گوشزد می کنند و در حفظ احترام آنان می فرمایند: «بر تو باد که پدرت را اطاعت و نیکی کنی، در برابر او تواضع و خضوع به خرج دهی، او را بزرگ شماری و اکرام کنی، در نزد او صدای خود را آهسته گردانی؛ چرا که پدر اصل و ریشه فرزند است و فرزند فرع بر اوست، اگر او نبود فرزند نیز نبود. به قدرت خدا اموال، مقام و جان خود را فدای پدران خود کنید و من خبر می دهم که جان و مالتان از آن پدران شماست، از این رو باید جان و مال در خدمت آنان قرار گیرد. در دنیا با بهترین صورت ممکن پدران خود را اطاعت کنید و پس از مرگ آنان را دعا و برایشان طلب رحمت کنید، زیرا روایت شده است اگر کسی در حیات پدر، به او نیکی کند ولی پس از مرگش، او را دعا نکند، خداوند او را عاق پدر می نامد». آن حضرت(ع) در ادامه این سخن نورانی، در باره حق مادران تأکید فراوان می کنند و آن را لازم ترین حقوق برمی شمرند و می فرمایند: «بدان که حق مادر لازم ترین و واجب ترین حقوق است؛ زیرا این مادر است که آنچه دیگران تحملش را ندارند تحمل کرده است و با چشم، گوش و تمام اعضای بدن خود، از فرزندش با خرسندی و شادمانی نگهداری می کند، کودک خویش را با تمام مشکلاتی که کسی یارای پذیرش آن نیست حفظ می کند، او به این رضایت داده است که خود گرسنگی را تحمل کند تا فرزندش سیر شود. او تشنگی را تحمل می کند تا کودک او سیراب شود، او خود برهنه می ماند تا فرزندش با لباس پوشانده شود، فرزندش در سایه قرار گیرد و او آفتاب سوزان را به جان می خرد، از این رو باید به اندازه زحمت مادر، از او تقدیر شود، به او نیکی کرد و با او مدارا کرد، البته جز با کمک خدا شما توان ادای حق مادر را ندارید». 🔻معلم و برادر بزرگ، در حکم پدر امام رضا (ع) معلم و برادر بزرگ را به منزله پدر می دانند و رعایت حقوق آنان را نظیر حقوق پدر لازم می دانند. آن حضرت(ع) درباره ضرورت تکریم استاد فرمودند: «معلم خیر و آموزنده دین به مثابه پدر است و رفتاری همچون رفتار با پدر نسبت به معلم واجب است پس حق معلم را یاد بگیر و آن را به موقع، ادا کن». همان طور که آن حضرت(ع) درباره ضرورت تکریم برادر بزرگ نیز فرمودند: «برادر بزرگ جایگزین و به منزله پدر خواهد بود».
💐 میلاد باسعادت شمس الشموس، سلطان توس، حضرت ثامن الحجج، علی بن موسی الرضا علیه السلام مبارک باد 💐
🔰 امام رضا علیه السلام و گسترش تشیع در ایران 1️⃣ ⁉️ حضور امام رضا علیه السلام در ایران، چگونه باعث رشد و گسترش تشیع گردید؟ امام رضا علیه السلام ـ بنا به درخواست و اجبار مأمون، مدتی را در ایران حضور یافت و در این مدت، عنوان ولایتعهدی مأمون را علیرغم میل باطنی خویش قبول کرد. این مدت، مهم ترین فصل تاریخی زندگی آن امام همام می باشد. توجه به اینکه تشیع و محبت به اهل بیت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ از همان آغاز ورود اسلام و سپس در دوره اموی نفوذ چشمگیری در ایران و به ویژه در خراسان داشته، ولی به خاطر خفقان موجود، شیعیان نمی توانستند فعالیت علنی انجام دهند و این روند تا حضور امام رضا ـ علیه السلام ـ در ایران ادامه داشت. حضور امام رضا(ع) در ایران، بدین ترتیب سبب رواج تشیع گردید: 1️⃣ با اینکه مأمون مسیر حرکت امام از مدینه به مرو را طوری تعیین کرده بود که امام رضا ـ علیه السلام ـ از مناطق شیعه نشین عبور نکند ولی با این وجود امام رضا ـ علیه السلام ـ در بین راه از آبادی های که گذر می کردند به ابراز احساسات مردم پاسخ می دادند و پاسخ مسائل شان را با سعه صدر بیان می کردند به طوری که رجاء بن ضحاک می گوید: در هیچ شهری از شهرها فرود نمی آمدیم، مگر آنکه مردم به سراغ او می آمدند و از او در مورد مسائلشان استفتاء می کردند و معالم دینی شان را می پرسیدند و او نیز احادیث زیادی از طریق آباء طاهرینش برای آنها نقل می کرد. معروفترین رویداد در این مسیر حرکت، خطبه حضرت رضا ـ علیه السلام ـ در جمع مردم نیشابور بوده که در آن جمع حضرت با بیان حدیث سلسله الذهب به حقانیت خویش و آباء و اجدادش تصریح می کنند و تعداد انبوهی از علماء و طلاب آن را ثبت کرده و دهان به دهان پخش می کنند. عملکرد امام در طول مسیر، طوری بوده که می خواستند مردم را نسبت به اجداد خویش و همچنین ارتباطش را با پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ مکرر بیان کنند و این را ما در روایاتی که حضرت نقل می کنند که اغلب از اجداد طاهرینش می باشد، مشاهده می کنیم و لذا مردمی که با امام آشنا می شدند و با رفتار حاکمان عباسی و اموی و سران قبایل عرب مقایسه می کردند، شیفته امام شده به تشیع می گرویدند. و اهل بیت ـ علیهم السلام ـ بیشتر شناخته می شدند. 2️⃣ مقام علمی امام یکی از مهم ترین عوامل گسترش تشیع به حساب می آید و همچنین خنثی کننده تمام نقشه های شوم مأمون. چرا که مأمون با دعوت از دانشمندان و نخبگان می خواست که امام در جلسات مناظره شرکت کرده و به سؤالاتی که از طرف علمای ادیان و مذاهب طرح می شد پاسخ دهد، البته انگیزه مأمون شکست دادن امام و کاستن از مقام علمی و جایگاه معنوی آن حضرت نزد شیعیان و سایرین بود ولی امام با شایستگی و برتری و سعه صدر به تمام مباحثی که مطرح می شد با دلایل متقن و محکم پاسخ می دادند و مباحثی نظیر مباحث امامت را پیش می کشیدند و راه و روش اسلام را درباره حاکمیت بیان می کردند. ◀️ ادامه دارد....
مِنها أربعهٌ حُرُم إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً في‏ كِتابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلا تَظْلِمُوا فيهِنَّ أَنْفُسَكُم در حقيقت، شماره ماه‏ها نزد خدا، از روزى كه آسمانها و زمين را آفريده، در كتاب [علمِ‏] خدا، دوازده ماه است از اين [دوازده ماه‏]، چهار ماه، [ماهِ‏] حرام است. اين است آيين استوار، پس در آنها بر خود ستم مكنيد جابر می‌گوید:  از این آیه، از امام باقر سوال کردم. مولایم آه بلندی کشید و گفت: *قطعا دانستن ماههای حرام، دین قیّم و آیین استوار نیست*؛ چون یهود و نصاری و مجوس وسایر ادیان هم، این ماهها را می‌شناسند و از اسامی آنان هم مطلعند بلکه ماهها در این آیه ائمه‌ای هستند که برپادارنده‌ی دین خدا هستند... «سال»، جدم رسول خداست و «ماههای دوازده گانه»‌ی آن، دوازده امام هستند و آن چهار ماهی که حرام هستند و دین قیّم نیز همانان هستند؛ چهار نفری هستند که یک اسم دارند*: علي أمير المؤمنين، و علي بن الحسين (السجاد)، و *علي ابن موسی* (الرضا) و علي بن محمد (الهادی)، پس إقرار به آنها همان دين قيم است فلا تظلموا فيهن أنفسكم، یعنی به همه آنان معتقد شوید تا هدایت یابید!
🔰 امام رضا علیه السلام و گسترش تشیع در ایران 2️⃣ ⁉️ حضور امام رضا علیه السلام در ایران، چگونه باعث رشد و گسترش تشیع گردید؟ 3️⃣ در پی مهاجرت امام به ایران عده زیادی از فرزندان و نوادگان ائمه ـ علیهم السلام ـ نیز به ایران آمدند و در شهرها و مناطق مختلف و دور افتاده ساکن شدند که این امر هم باعث آشنایی مردم با فرهنگ اهل بیت ـ علیهم السلام ـ شد و موجب گرایش مردم به شیعه و گسترش و ترویج تشیع گردید. از طرفی هم، مأمون چون خود را طرفدار علویان معرفی می کرد و فضای نسبتاً باز نسبت به خلفای پیش از خود به وجود آورده بود نمی توانست مانع از تبلیغ و ترویج تشیع شود. لذا با حضور امام رضا ـ علیه السلام ـ در ایران و مهاجرت عده ای از علویان فرصتی پیش آمده بود که اکثر مردم ایران و شهرهای شیعه نشین علناً به شیعه و علوی بودن خود افتخار کرده و آن را تبلیغ و ترویج می کردند. 4️⃣ تأثیر دیگر حضور امام در ایران و گسترش تشیع؛ کرد امام رضا ـ علیه السلام ـ بر طبق روش و سنت پیامبر عمل در عبادات بود. آنحضرت در مدتی که در خراسان بودند در اجرای عبادات سعی داشتند که روش و سنت نبوی ـ صلی الله علیه و آله ـ را زنده کند و لذا وقتی مأمون از امام خواست تا نماز عید را بخواند حضرت طبق سنت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و بدون تجملات شاهانه عمل کردند و تأثیر این مسئله در بین مردم به حدی بود که مأمون دستور داد امام را از نیمه راه برگرداندند. 5️⃣ در مدتی که امام در مرو بودند با ارسال نامه هایی به اطراف و سران قبایل و تبیین جایگاه اهل بیت ـ علیهم السلام ـ و بیان برخی مسائل کلامی و اخلاقی که میان شیعه و سنی از مسائل اختلافی بود، می خواستند مردم بیشتر با حقایق دین و قرآن آشنا شده و وحدت بین مسلمین بر قرار شود. لذا این امر نیز باعث شد تعداد زیادی به تشیع گرایش پیدا کرده و موجب گسترش تشیع گردد. بنابراین می توان گفت که از همان ابتدای ورود امام به ایران حضرت روشی را انتخاب کردند که خنثی کننده نقشه های مأمون باشد و لذا با وجود اینکه امام را از مناطق شیعه نشین عبور ندادند ولی باز هم امام در ارتباطی هر چند اندک که با مردم پیدا می کردند به سؤالات مردم با سعه صدر جواب می دادند و حقانیت اهل بیت ـ علیهم السلام ـ را در مجالس مختلف بیان می نمودند و همچنین با پیروزی امام در جلسات مناظره علمی و عمل نمودن بر طبق سنت رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ در عبادات و ارسال نامه هایی برای سران قبایل مختلف و تشریح جایگاه اهل بیت ـ علیهم السلام ـ موجب گسترش تشیع در ایران شدند. و همچنین با آمدن حضرت به ایران و ایجاد فضایی مناسب. عده ای از علویان نیز عازم ایران شدند و در مناطق مختلف مسکن گزیده و به تبلیغ و ترویج علنی تشیع و مکتب اهل بیت ـ علیهم السلام ـ پرداختند که این امر نیز باعث گسترش تشیع در ایران گردید.
🔰 پایی که جا ماند 🔸 یادداشت های روزانه سیدناصر حسینی پور از زندان های مخفی عراق 🔺قسمت سیزدهم/ 3️⃣1️⃣ ما را به یکی از سنگرهای بتونی بردند. سنگری که شب قبل، محل استراحت شهید جان محمد کریمی، ابراهیم نویدی‌ پور و تعدادی از بچه‌های گروهان قاسم‌ بن‌الحسن بود. اکنون، استخوان‌ های سوخته‌ی آن‌ها در فاصله ده، دوازده‌ متری‌مان مهمان خاک‌های پد خندق بودند و ما با دست‌های بسته در اسارت بعثی‌ها. شش نفر مانده بودیم. تعدادی ازنیروهای گروهک منافقین در پد خندق بودند. از خود عراقی‌ها فهمیدم یکی از گروهان‌های سازمان منافقان در پاتک امروز، عراقی‌ها را همراهی می‌کردند. زمانی خستگی و دردم کمتر شد که افسر عراقی گفت : «من حقیقت رو می‌پذیرم حتی اگر بر خلاف میلم باشه، ما در شناخت قدرت واقعی شما بسیجی‌ها زیاد اشتباه کردیم، ما اطلاعات دقیقی از امکانات و تجهیزات نظامی‌تون داشتیم، اما از روحیاتتون شناخت کافی نداشتیم». دلم گرفته بود. خاطره‌ای برایم تداعی شد. خاطره‌ای که وقتی به آن فکر می‌کردم، حرصم در می‌آمد و دلم می‌خواست تفاوت برخورد ما و عراقی‌ها با اسرای جنگی را به آن‌ها میفهماندم. خاطره‌ای از شهید عبدالله میثمی یادم آمد. حرف‌هایم را یکی از اعضای گروهک منافقان برای درجه‌دار عراقی ترجمه کرد. به درجه‌دار عراقی که با دقت به حرف‌هایم گوش می‌داد، گفتم : «روزی روحانی شهید عبدالله میثمی، دو بسیجی رو دیده بود که دو اسیر عراقی گرفته‌اند. اون دو اسیر عراقی پابرهنه بودند، وقتی دو اسیر شما می‌خواستند از روی پل‌های فلزی خیبری رد شوند، بسیحی‌های ما دلشون به حال اون دو اسیر سوخته بود و کفش‌هاشون رو به اون دو اسیر داده بودند، از بس پل‌های فلزی داغ بود که پاهای دو بسیجی ما سوخته و تاول زده بود!! بسیجی‌های ما کفش‌هاشون رو در می‌آوردند و می‌دادند به اسرای شما، اون وقت شما با اسرای ایرانی این‌طوری برخورد می‌کنید؟! واقعا بی‌رحمید! این را که گفتم، مات و مبهوت نگاهم می‌کرد و به فکر فرو رفته بود. فکر می‌کنم چون از ته دل این مطلب را گفته بودم خدا هم اثرش را به دل درجه‌دار عراقی گذاشت. از نگاهش فهمیدم که حرفم را باور کرده است. ◀️ ادامه دارد . . .