─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─
🌗◁خواص احساس خطر نکردند. بعضى هم که شاید احساس خطر میکردند، منافع شخصىشان، عافیتشان، راحتشان، اجازه نداد که عکسالعملى نشان بدهند. پیغمبر، اسلام را آورد تا مردم را به توحید، به پاکیزگى، به عدالت، به سلامت اخلاق، به صلاح عمومى جامعه بشرى سوق بدهد. امروز کسى به جاى پیغمبر مىنشیند که سر تا پایش فساد است، سر تا پایش فسق است، به اصل وجود خدا و وحدانیت خدا اعتقادى ندارد. با فاصله پنجاه سال بعد از رحلت پیغمبر، یک چنین کسى مىآید سر کار! این به نظر شما امروز خیلى عجیب مىآید؛ آن روز به نظر بسیارى از آن مردم، عجیب نیامد. عجب! یزید خلیفه شد و مأمورین غلاظ و شداد را گذاشتند در اطراف دنیاى اسلام که از مردم بیعت بگیرند. مردم هم دستهدسته رفتند بیعت کردند؛ علما بیعت کردند، زهّاد بیعت کردند، نخبگان بیعت کردند، سیاستمداران بیعت کردند.
─┅═༅𖣔1⃣4⃣𖣔༅═┅─
─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─
🌗◁در یک چنین موقعیتى که این قدر غفلت بر دنیاى اسلام حاکم است که خطر را درک و استشمام نمیکنند، چه کار باید کرد؟ کسى مثل حسینبنعلى که مظهر اسلام است، نسخه بى تغییر پیغمبر مکرم اسلام است - «حسین منّى و انا من حسین» - در این شرایط چه کار باید بکند؟ او باید کارى کند که دنیاى اسلام را - نه فقط آن روز، بلکه در طول قرنهاى بعد از آن - بیدار کند؛ آگاه کند؛ تکان بدهد. این تکان با قیام امام حسین شروع شد. حالا اینکه امام حسین دعوت شد براى حکومت در کوفه و حرکت کرد به کوفه، اینها ظواهر کار و بهانههاى کار بود. اگر امام حسین علیه السّلام دعوت هم نمیشد، این قیام تحقق پیدا میکرد.
─┅═༅𖣔1⃣5⃣𖣔༅═┅─
─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─
🌗◁امام حسین باید این حرکت را انجام میداد، تا نشان بدهد که دستور کار، در یک چنین شرایطى، براى مسلمان چیست. نسخه را به همه مسلمانهاى قرنهاى بعدى نشان داد. یک نسخهاى نوشت؛ منتها نسخه حسینبنعلى، نسخه لفاظى و حرافى و «دستور بده، خودت بنشین» نبود؛ نسخه عملى بود. او خودش حرکت کرد و نشان داد که راه این است. ایشان از قول پیغمبر نقل میکند که آن وقتى که شما دیدید که اسلام کنار گذاشته شد؛ ظالمین بر مردم حکومت میکنند؛ دین خدا را تغییر میدهند؛ با فسق و فجور با مردم رفتار میکنند؛ آن کسى که در مقابل این وضع، نایستد و قیام نکند، «کان حقّا على اللَّه ان یدخله مدخله»؛ خداى متعال با این آدم ساکت و بى تفاوت هم مثل همان کسى که «مستحلّ حرمات اللَّه» است، رفتار خواهد کرد. این نسخه است.
─┅═༅𖣔1⃣6⃣𖣔༅═┅─
─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─
🌗◁عاشورا یک حادثه تاریخىِ صرف نبود؛ عاشورا یک فرهنگ، یک جریان مستمر و یک سرمشق دائمى براى امت اسلام بود. حضرت ابى عبداللَّه •علیه السّلام• با این حرکت - که در زمان خود داراى توجیه عقلانى و منطقى کاملاً روشنى بود - یک سرمشق را براى امت اسلامى نوشت و گذاشت. این سرمشق فقط شهید شدن هم نیست؛ یک چیزِ مرکب و پیچیده و بسیار عمیق است. سه عنصر در حرکت حضرت ابى عبداللَّه •علیه السّلام• وجود دارد: عنصر منطق و عقل، عنصر حماسه و عزت، و عنصر عاطفه.
─┅═༅𖣔1⃣7⃣𖣔༅═┅─
─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─
🌗◁عنصر منطق و عقل در این حرکت، در بیانات آن بزرگوار متجلى است؛ قبل از شروع این حرکت، از هنگام حضور در مدینه تا روز شهادت. جمله، جمله این بیانات نورانى، بیانکننده یک منطق مستحکم است. خلاصه این منطق هم این است که وقتى شرایط وجود داشت و متناسب بود، وظیفه مسلمان، «اقدام» است؛ این اقدام خطر داشته باشد در عالىترین مراحل، یا نداشته باشد. خطرِ بالاترین، آن است که انسان جان خود و عزیزان و نوامیس نزدیک خود - همسر، خواهر، فرزندان و دختران - را در طبق اخلاص بگذارد و به میدان ببرد و در معرض اسارت قرار دهد. اینها چیزهایى است که از بس تکرار شده، براى ما عادى شده، در حالى که هر یک از این کلمات، تکاندهنده است.
─┅═༅𖣔1⃣8⃣𖣔༅═┅─
─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─
🌗◁عنصر دوم، حماسه است؛ یعنى این مجاهدتى که باید انجام بگیرد، باید با عزت اسلامى انجام بگیرد؛ چون «العزّةللَّه و لرسوله و للمؤمنین». مسلمان در راهِ همین حرکت و این مجاهدت هم، بایستى از عزت خود و اسلام حفاظت کند. در اوج مظلومیت، چهره را که نگاه مىکنى، یک چهره حماسى و عزتمند است. اگر به مبارزات سیاسى، نظامىِ گوناگونِ تاریخ معاصر خودمان نگاه کنید، حتى آنهایى که تفنگ گرفتهاند و به جنگ رویاروى جسمى اقدام کردهاند، مىبینید که گاهى اوقات خودشان را ذلیل کردند! اما در منطق عاشورا، این مسأله وجود ندارد؛ همان جایى هم که حسینبنعلى علیهالسّلام یک شب را مهلت مىگیرد، عزتمندانه مهلت مىگیرد؛ همان جایى هم که مىگوید: «هل من ناصرٍ» - استنصار مىکند - از موضع عزت و اقتدار است؛ آن جایى که در بین راه مدینه تا کوفه با آدمهاى گوناگون برخورد مىکند و با آنها حرف مىزند و از بعضى از آنها یارى مىگیرد، از موضع ضعف و ناتوانى نیست؛ این هم یک عنصر برجسته دیگر است.
─┅═༅𖣔1⃣9⃣𖣔༅═┅─
─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─
🌗◁عنصر سوم، عاطفه است؛ یعنى هم در خود حادثه و هم در ادامه و استمرار حادثه، عاطفه یک نقش تعیینکنندهاى ایجاد کرده است، که باعث شد مرزى بین جریان عاشورایى و جریان شیعى با جریانهاى دیگر پیدا شود. حادثه عاشورا، خشک و صرفاً استدلالى نیست، بلکه در آن عاطفه با عشق و محبت و ترحم و گریه همراه است. قدرت عاطفه، قدرت عظیمى است؛ لذا ما را امر مىکنند به گریستن، گریاندن و حادثه را تشریح کردن. زینب کبرى •سلاماللَّه علیها• در کوفه و شام منطقى حرف مىزند، اما مرثیه مىخواند؛ امام سجاد بر روى منبر شام، با آن عزت و صلابت بر فرق حکومت اموى مىکوبد، اما مرثیه مىخواند. این مرثیهخوانى تا امروز ادامه دارد و باید تا ابد ادامه داشته باشد، تا عواطف متوجه بشود.
─┅═༅𖣔2⃣0⃣𖣔༅═┅─
─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─
🌗◁در فضاى عاطفى و در فضاى عشق و محبت است که مىتوان خیلى از حقایق را فهمید، که در خارج از این فضاها نمىتوان فهمید. این سه عنصر، سه عنصر اصلىِ تشکیل دهنده حرکت عاشورایى حسینبنعلى •ارواحنافداه• است که یک کتاب حرف است و گوشهاى از مسائل عاشوراى حسینى است؛ اما همین یک گوشه براى ما درسهاى فراوانى دارد.
─┅═༅𖣔2⃣1⃣𖣔༅═┅─
─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─
🌗◁ماجراى عاشورا هم درس است؛ درسِ اقدام و نهراسیدن از خطرات و وارد شدن در میدانهاى بزرگ. آن تجربه با آن خصوصیات و با آن دشوارى، از عهده حسینبنعلى علیهالسّلام برمىآمد؛ از عهده دیگرى برنمىآمد و برنمىآید؛ لیکن در دامنه آن قله بلند و رفیع، کارهاى زیاد و نقشهاى گوناگونى هست که من و شما مىتوانیم انجام بدهیم.
─┅═༅𖣔2⃣2⃣𖣔༅═┅─
─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─
🌗◁ایام محرّم برای ما اهمیت تاریخی و معنوی و انسانی دارد؛ و حادثه محرّم، حادثهای نیست که با گفتن و برگزار کردن، تکراری شود. ذکر و یادآوری است، همیشگی است و همیشه لازم است.انبیاء نجاتدهندگان انسانند؛ لذا در قرآن، یک هدف بزرگ نبوتها و رسالتها، اقامه عدل معرفی شده است: «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و أنزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم النّاس بالقسط». اصلاً انزال کتابهای الهی و ارسال رسل برای این بوده است که قسط و عدل در میان جوامع حاکم شود؛ یعنی نمادهای ظلم و زورگویی و فساد از میان برخیزد. حرکت امام حسین علیهالسّلام، چنین حرکتی بود.
─┅═༅𖣔2⃣3⃣𖣔༅═┅─
─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─
🌗◁تحقیقاً یکی از مهمترین امتیازات جامعه شیعه بر دیگر جوامع مسلمان، این است که جامعه شیعه، برخوردار از خاطره عاشوراست. از همان روزی که موضوعِ ذکر مصیبت حسینبنعلی علیهالسّلام مطرح شد، چشمه جوشانی از فیض و معنویت در اذهان معتقدین و محبّین اهل بیت علیهمالسّلام جاری گشت. این چشمه جوشان، تا امروز همچنان ادامه و جریان داشته است؛ بعد از این هم خواهد داشت و بهانه آن هم یادآوری خاطره عاشوراست.
─┅═༅𖣔2⃣4⃣𖣔༅═┅─
─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─
جناب حجه الاسلام #بابایی
سپـــــــاسگزاریم .عالی
اجرتون با سیـــد الشهدا
علیه الســـــــلام
از همـــــــراهی همـه دوستان
ولایی سپاســــــگزاریم ....
پایان کنفـــــــرانس
التمــــــاس دعای فرج
یا حسیـــــــــــن
─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─
🏴#اتحادیه_عماریون