💠برنامه دانش آموزی
🔹️ویژه دانش آموزان ابتدایی
🔸️شنبه ها ساعت ۵ در معراج
🔸️ دوشنبه ها ساعت ۴
✔همراه با فعالیت های مختلف علمی، فرهنگی و تربیتی
🔹️با مربیگری آقایان مصطفی رمضانی و غلامرضا رمضانی نژاد
🇮🇷 مجموعه فرهنگی تربیتی معراج
@poyesh_farda
💠برنامه دانش آموزی
🔹️ویژه دانش آموزان ابتدایی
🔸️شنبه ها ساعت ۵ در معراج
🔸️ دوشنبه ها ساعت ۴
✔همراه با فعالیت های مختلف علمی، فرهنگی و تربیتی
🔹️با مربیگری آقایان مصطفی رمضانی و غلامرضا رمضانی نژاد
🇮🇷 مجموعه فرهنگی تربیتی معراج
@poyesh_farda
💠برنامه دانش آموزی
🔹️ویژه دانش آموزان ابتدایی
🔸️شنبه ها ساعت ۵ در معراج
🔸️ دوشنبه ها ساعت ۴
✔همراه با فعالیت های مختلف علمی، فرهنگی و تربیتی
🔹️با مربیگری آقایان مصطفی رمضانی و غلامرضا رمضانی نژاد
🇮🇷 مجموعه فرهنگی تربیتی معراج
@poyesh_farda
💠برنامه دانش آموزی
🔹️ویژه دانش آموزان متوسطه اول
🔸️ دوشنبه ها ساعت ۵ عصر
✔همراه با فعالیت های مختلف علمی، فرهنگی و تربیتی
🔹️با مربیگری آقای یوسفی
🇮🇷 مجموعه فرهنگی تربیتی معراج
@poyesh_farda
💠همفکری کارگروه های فرهنگی ورزشی، رسانه و اجرایی حلقه کمیل ( اعضای متوسطه اول)
🔹️جهت کمک در برگزاری برنامه دوشنبه ها و برنامه های فرهنگی و اردویی حلقه کمیل
🇮🇷 مجموعه فرهنگی تربیتی معراج
@poyesh_farda
11.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همفکری کارگروه های حلقه کمیل
بچه های متوسطه اول
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینم بازی ماجراجویی بچه های ابتدایی
👈اثر مقایــــــــــــــــــــــــــــسه
👆 در این تصویر، دو دایره وسط به یک اندازه هستند. اما به نظرمون میرسه که دایره وسطی سمت راست، بزرگتر باشه.
🔸️ما وقتی دیگران رو با هم مقایسه میکنیم، همچین اتفاقی میفته!
@poyesh_farda
کانال دانش آموزی "فردا" امیرکلا
📚 #ماجرا | * کارستون *
1️⃣ جرقه در تابستان
🏃 هادی نفسنفس میزد و بریدهبریده میگفت: پ...پ...پیدا کردم! گرمای ظهر تابستان، با آتش شور و شوق درونی او همراه شده بود؛ اما بالاخره لیوان آبی که پوریا برایش آورد، کمی آرامش کرد!
سعید گفت: حالا درستوحسابی حرف بزن تا بفهمم چی میگی!
🏡 هادی ادامه داد: ببینید، تو خونه نشسته بودم که مادرم داداشم رو صدا زد و ازش خواست تا بره و براش روغن بخره! دادشم هم شروع کرد به نق زدن که دارم بازی میکنم! اصلاً هوا گرمه و کلی بهانه دیگه! این یه ایده عالی برای شروع کسبوکار ماست!
سعید و پوریا کمی گیج شده بودند، هادی با هیجان ادامه میداد و تلاش میکرد حرفش را برای بچهها توضیح دهد!
🥴 همهچیز از یک ماه پیش آغاز شده بود، وقتی پدر سعید از سر ساختمان بازمیگشت، یک راننده بیحواس با او تصادف کرد و دکترها به پدرش گفتند باید شش ماه کامل استراحت کند تا وضعش بهبود پیدا کند! گرچه سعید درگیر امتحانات پایان سال پایه نهم بود اما متوجه شد که خانواده، نگران مشکلات مالی در این شش ماه هستند.
او میدانست که باید کاری انجام دهد تا کمک خانوادهاش باشد، شروع به چرخیدن کرد، مغازهها، کارواشها، دکهها و هرجای دیگر که به ذهنش میرسید را چرخید تا شاید شاگرد بخواهند، حتی به چند ساختمان نیمهکاره هم مراجعه کرد تا کارگر ساختمانی شود، اما جثه نحیف و سن پایینش باعث میشد تا او را نپذیرند!
🌟 سعید کلافه شده بود! این را دوستانش هم فهمیده بودند؛ رضا، پوریا و هادی نگران او بودند، سعیدی که همیشه در گُل کوچیکهای عصرانه محله، دروازه حریف را گلباران میکرد، این روزها حتی حوصله بازی هم نداشت!
اما بالاخره پوریا توانست قفل کلام سعید را بشکند و او را به حرف بیاورد که...
سلام
برنامه حلقه ابتدایی تا پایه ششم
فردا شنبه ساعت ۵ الی ۷ در معراج
@poyesh_farda
هم اکنون شروع حلقه بچه های ابتدایی
آفرین به اونهایی که سر وقت میان تو حلقه👏