💎چه چیز مسئولیت می آورد؟
🔹1- اولین چیزی که مسئولیت می آورد، ظرفیت ها و استعدادهایی است که خدا به انسان داده است.
اگر خدا حکیم است، پس بی جهت به کسی استعداد نمی دهد، حال که حکیمانه عطا کرده؛ پس یک بازدهی و باز گردانی هم نیاز است.
✓ - ملاک برتری انسان ها، مقدار استعدادهایی که به او داده شده نیست، بلکه ملاکِ برتری انسان ها، مقدار تلاشی است که هر فرد برای شکوفا کردن این استعدادها انجام می دهد؛ لذاست در فردای قیامت از انسان سوال نمی شود که چرا استعداد نداشتی، (از نداشته ها سوال و عقاب نمی شود) ولی از این که چرا یاد نگرفتی و چرا استعدادهایت را شکوفا نکردی، سوال خواهد شد.
✓ - پس نقطۀ آغاز مسئولیت، داشته های خدا دادی اوست.
✓ - هرکس بامش بیش، برفش بیشتر.
🔹2- خداوند متعال در وجود هر کسی، نعمت ها و سرمایه هایی به ودیعه گذاشته است که از ابتدا تا لحظه مرگ در اختیار انسان است و قطعاً تا پایان عمر، تمام این سرمایه ها را از دست می دهد.
آنچه که مهم می باشد این است که این سرمایه ها را باید در مقابل چیزی، بهتر و بیشتر از این سرمایه، مصرف کنی.
🔹3- نگه داشتن و استفاده نکردن از این سرمایه ها، احتکار است. و نابجا مصرف کردن آنها نیز، اسراف خواهد بود؛ پس حتما باید این سرمایه ها را هزینه کرد و حتما باید با این سرمایه ها مطاع بهتری خریداری کرد.
✓ - بهترین و مطمئن ترین راه و روش برای معاملۀ این سرمایه ها، عمل به همان توصیۀ دهندۀ این سرمایه هاست او توصیه کرده که «انا لله و انا الیه راجعون»
✓ - تو نمی توانی سرمایه های که او داده است را در مسیری که او راضی نیست، هزینه و مصرف کنی .
✓ - مجموعۀ این نگاه ها، مسئولیت را می سازد و آن را در فرد ایجاد می کند.
📚 مسئولیت و سازندگی
#رزق۱۰
🔹گرچه عمل در سازندگی نقش عظیمی دارد، تا آنجا که گفته اند: كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَيْرِ الْسِنَتِكُمْ»؛ با غیر زبانها مردم را دعوت کنید، ولی
عمل با دو شرط می تواند سازنده باشد:
✓ 1- هدف از انجام عمل
✓ 2- دیدِ عامل چیست؟
یک دانشمند و یک کودک هر دو با خاک بازی میکنند اما نه با یک دید و نه به یک خاطر و این است که آن کزاز را درمان میکند و این دیگری کزاز میگیرد عملها یکی است اما دیدها عوض شده و جهتها تفاوت کرده است و این است که عمل ها را باید با هدف و جهت ها سنجید. (إنما الأعمال بالنيات ( شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۱، ص ۸۳)
🔹مربی بداند که همه قابل تربیت نیستند؛ چون نمی خواهند.
هدف این نبود که مردم به پا داشته شوند هدف این بود که هر کس می خواهد به پا بایستد و راه خود را انتخاب کند
(لِمَنْ شَاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَسْتَقِيمَ ( تكوير (۲۸)
مَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبيلا (انسان، (۲۹) لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ (حدید، (۲۵)
در آیه ی لا تذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ ( فاطر (۸) رسول را نهی میکند که از روی حسرت و رقت و عاطفه برای آنها جان بدهد؛ چون تبلیغ رسول باید از امر حق الهام بگیرد، نه از دل و اگر از امر و دستور او الهام بگیرد با عمل به دستور آرام میشود آخر رسول قبل از بعثت شور بعد از بعثت را نداشت. این شور و این عشق به خلق از عشق به حق الهام گرفته و به خاطر اوست و در نتیجه نمی تواند کاسه از آش داغ تر باشد. جایی که خداوند با آن عشق و رحمت به خلق، فقط شرایط رشد را فراهم میکند و خلق را آزاد میگذارد افانت تكره النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مؤمنين» (یونس، (۹۹)، رسول نمی تواند بیشتر از او کاری بکند و دلی بسوزاند و اگر سوزاند از حق نیست و به خاطر حق نیست که از دل است و هوس است و باید تهی بشود که لا تذهب نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حسرات.
🔹و هنگامی که با این روش عمیق و در ضمن متنوع و با این هدف به پا ایستادن نه به پا داشتن بر روی استعدادها و در زمان متناسب کار را شروع کردند دیگر نه سل سینه میگیرند و نه زخم معده و نه ضعف اعصاب که سازندگی و تبلیغ آنها از وظیفه الهام میگیرد، نه از احساسات و رقت ها
و هنگامی که عامل ما وظیفه بود باید عمل به وظیفه ما را ارضا کند و فشاری باقی نماند اگر با عمل به وظیفه ارضا نشدیم و ضعف اعصاب گرفتیم این نشانه ی آن نکته است که انگیزه ی ما چیز دیگری بوده است.
کسی که با سیب تحریک شده با رسیدن به سیب آرام میگیرد و اگر نگرفت معلوم میشود که محرکش چیز دیگری بوده و انگیزه اش حقیقتی دیگر.
🔰 (کتاب#مسئولیت_و_سازندگی، ص 187)
#رزق۱۱
📿برخی از توصیههای اخلاقی عرفانی آیتالله سید عبدالله فاطمینیا رحمةاللهعلیه
#رزق۱۲
✍️عمده چیزی که برزخ را تاریک میکند، حرف پشت سر مردم است، غیبت، تهمت... یکی از چیزهایی که برزخ را روشن میکند، گرهگشایی از کار مردم است. برزخ را گناهان، تاریک میکنند، و از آن طرف اعمال خیر، باعث روشنایی عالم قبر و برزخ میشوند.
✔️ خواهش میکنم حاضر جواب نباشید. من به جوانها میگویم دیر نمیشود، بعداً جواب بدهید. کمی تأمل کنید. حاضر جوابی بعضی وقتها آدم را محروم میکند. همینطوری زود چیزی را نپرانید، تمرین کنید و یک ذره دیرتر جواب بدهید.
✔️مشاجرهها و نزاعها، نور باطن را خاموش میکند! بسیاری از بیحالیها و عدم نشاطها به جهت مشاجرات است! کم منزلی داریم که در آن پرخاش و تندی نباشد. روزی چندتا پرخاش باشد، برکات میرود و دیگر چیزی نمیماند! حتی اگر حق هم با تو بود، در امور جزئی و شخصی مشاجره نکن، چون کدورت آور است.
✔️ نعمتی که انسان را از خدا غافل کند، نقمت و عقاب است. از جمله، گریهی استدراجی است. حالِ گریه به او میدهند، که فکر کند آدم خوبی است! بعضی افراد هستند که در مجالس و هیئت گریه میکنند اما کارهایی از اینها سر میزند که سنگ را به گریه میاندازد!
مسکین گمان میکند خیلی حال خوبی دارد!
✔️ در جامعه ما تقوای لسانی خیلی کم است؛ بعضی از متدیّنین، اهل مسجد، اهل هیئت، تقوای لسانی را از دست دادهاند! گویا غیبت واجب است و تهمت و افتراء مستحب! خدا میداند خیلی خطرناک است، توفیق سلب میشود، قلب تیره میشود، نشاط در عبادات موجود نیست.
✔️ بگذارید جملهای کامل شود بعد ایراد بگیرید. نمیدانم چرا اینطوری هستیم! در خواهر و برادری هم حاضر نیستیم حرف یکدیگر را تا آخر گوش کنیم. میگوییم وایسا، شکر تو کلامت! خب شکر به چه درد میخورد؟ یا اگر از جملهای خوشش نیاید میپرد وسط حرف! بابا جان صبر کن تا حرف اون آدم تمام شود.
✔️ خشم ما را بیچاره کرده است، نمیگذارد به جایی برسیم! هی دور خود میچرخیم، چرا که بداخلاقیم! امام صادق علیهالسلام فرمود: «آدم بد اخلاق، معارف را پیدا نمیکند.»
آقای طباطبایی اگر بداخلاق بود، المیزان نمیتوانست بنویسد. بد اخلاقی با معارف جور در نمیآید.
✔️ماها ولخرج نورانیت و نور هستیم؛ کاری میکنیم، نورانیتی حاصل میشود؛ راحت کاری میکنیم که میرود و جایش را به ظلمت میدهد. شب بلند میشویم چندتا استغفار میگوییم و مشمول آیه «ویستغفرون بالاسحار» میشویم اما صبح میگوییم «حالا غیبت فلانی نباشد ها…» هیچی تمام شد و رفت
✔️ تعجب میکنم از بعضیها! آقا یا خانم مؤمن ۲۰ بار عمره رفته، بار ۲۱ میگویند بیا پول عمره را بده برای جهیزیه دختر یتیم؛ میگوید نمیتوانم؛
دوستانم میروند، من نروم؟! حالا بگو شما این همه رفتی، اخلاق را رعایت میکنی؟ مگر دین مسخره است؟! هر سال عمره میروی؛ یک عیب را از خودت دور نکردی؟
✔️ فرد در حالی که تصور دارد خبری است وارد روز قیامت میشود اما ناگهان تعجب میکند؛پس نمازها و عمرهها چه شد؟میگویند دل شکستی! ریا کردی! زهر زبان ریختی! جوان عزیز اگر میخواهی به جایی برسی از خانهتان شروع کن! اگر دل خواهرت را شکستی، دل مادروپدر را شکستی، برو درستش کن. از خانه شروع کنید.
✔️ اهل قسم نیستم ولی مجبورم،
دلم میسوزد. خانمها،آقایان! بشنوید! به حضرت زهرا سلاماللهعلیها قسم اگر لطیف نباشید چیزی گیرتان نمیآید، خودتان را معطل نکنید. هی اوقات تلخی راه میاندازد، عصبانی میشود، بعد هم میخواهد بشود زبدةالعارفین؛ یکبار این قسم را خوردم که تا لطیف نشوید چیزی گیرتان نمیآید.
✔️ خدا گناه «آبرو بردن» را سخت میبخشد. امام باقر علیهالسلام فرمودند: «کسی که آبروی مردم را نریزد، خداوند از گناهان او صرفنظر خواهد كرد.» اغلب جهنمیها، جهنمی زبان هستند! فکرنکنید همه از دیوار مردم بالا میروند. یک مشت مقدس را میآورند جهنم به سبب اينكه آبرو میبردند! اسلام خواهان حفظ آبروی افراد است.
✔️ خبرهای بد را هیچ وقت در خانه نگویید؛ تا به خانه می رسد، میگوید تصادفی را دیدم! نمیخواهد بگویید. اصلا خبرهای منفی را در منزل نگویید. شما را به خدا قسم میدهم اینها را رعایت کنید؛ ضربههایی به خانواده زده میشود که جبران نمیشود. چیزهای پریشان کننده نگویید. به همسر و بچهها آرامش دهید.
✔️ مردم فکر می کنند اولیاء خدا روزی هزار رکعت نماز می خوانده اند که این طوری شدند. خیر؛ آنها فقط در اثر داشتن صفات عالیه به این جا رسیدند
✔️ صفات عالیه انسان را ده فرسخ ده فرسخ جلو می اندازد یک خشم فرو خوردن آدم را از هزار رکعت نماز زودتر به خدا می رساند، یک دل شاد کردن تو را خیلی زودتر می رساند، یک مادر خوشحال کردن زودتر می رساند. از اینجا باید شروع کنیم. اینجا را درست کن بعد هزار رکعت نماز خودش می آید، خودت مشتاق می شوی.
#رزق۱۲
درس خواندن و سورچرانی!
🔸 آیتالله جوادی آملی (حفظهالله)
🔹در بيانات نورانی حضرت امير اين است كه «وَ لاَ تَجْتَمِعُ عَزِيمَةٌ وَ وَلِيمَةٌ» يك انسان اگر بخواهد عالِم بشود، انسانِ سورچران «عالم» نميشود! اهل وليمه و فلانی از مكه آمده برويم، فلانی از عمره آمده برويم، فلانی خانه ساخته برويم، اينجا اين سفره، آنجا آن سفره: اين ديگر طلبهی درسخوان نمیشود! «وَ لاَ تَجْتَمِعُ عَزِيمَةٌ وَ وَلِيمَةٌ» اگر كسي اهل عَزم است اهل تصميم است ميخواهد مُلاّ بشود ديگر سورچرانی نمیخواهد.
📚 تفسیر آیتالله جوادی آملی
88/02/21
#رزق۱۴
🔹در هستی منظم یک گناه یک فساد، یک فساد نمی ماند و ادامه می یابد و کسی که راه بودن و کلاس بودن را احساس کرده دیگر بی حساب نمی گوید و نمی شنود و نمی بیند و نمی زند.
آنها که رشد خود را شروع کرده اند و از خود پرستی ها به حق پرستی ها رسیده اند و آنها که از عشق حق سرشار شده اند، آنها عاشق خلق میشوند و پاسدار رشد خلق و عامل حرکت و پیشرفت خلق.
🔹 آنها که از اسارت روشنفکری ها رهیده اند و به روشندلی ها دست یافته اند، آنها با تمام هستی همراه و همزبان و همدم می شوند و عشق تمام هستی در دل آنها می نشیند که تمام هستی از محبوب است.
آنها که به این شناخت و به این عشق میرسند، دیگر نمی توانند شاهد ضایع شدن و از دست رفتن یک لقمه نان و یک برگ سبزی باشند، تا چه رسد به از دست رفتن و راکد ماندن استعدادها و گرفتار شدن به باتلاقها و طاغوتها.
آنها که هدف رشد را شناخته اند به رشد و حرکت خلق دل میدهند و با سنگهای راه و با تلاقهای آدمخوار درگیر میشوند و نمی توانند بی تفاوت و سازشگر باشند؛ بی تفاوت همچون حسن بصری و سازشگر همچون ابی هریره.
🔹لذا هر کس به حق رسید باید به حق برساند و هر کس که از عشق او سرشار شد باید دیگران را از این عشق سرشار کند آن هم نه شعاری و بکن نکنی بلکه ریشه دار و عمیق.
هر کس میتواند و باید از همان راهی که خود ساخته شده و به آگاهی رسیده دیگران را بسازد و به آگاهی برساند.
این توقع ها و انتظارهایی که ما از این خلق و ملت دست نخورده داریم در سطح توقع آن پیرزال است که سماور را روشن نکرده توقع آب جوش داشت.
🔹 این توقع و انتظار به سادگی در آن هنگام بدست می آید که ساخته شده ها سازنده باشند و عقیم نمانند. در واقع کسانی که ساخته شده اند. سازنده هم هستند و همان طور که گفتم آنها که از عشق به حق و از توحید برخوردارند، بی تفاوت و سازشگر نمی مانند و نمی توانند بمانند. و همین است که من بین خودسازی و دیگر سازی فاصله نمی بینم و فرد سازی و جمع سازی را فقط یک مشته اصطلاح تو خالی می دانم؛ چون یک فرد با روابطش یک فرد نیست که امت است و جامعه است. و کسی که ساخته شد سازنده است و زاینده است. این عقم و نازایی ما نمایانگر روشهای تربیتی عقیم و نازا هستند و نشانه ی خامی و خالی بودن ما و گرنه پخته ها و ساخته شده ها آرام ندارند و رقص کنان زیر بار مسئولیت می روند و رنج هایش را با شوق گردن میگیرند، که زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت.
#رزق۱۵
🔰 (کتاب#مسئولیت_و_سازندگی
ترس از مشکل رو همه میتونن داشته باشن
اما انسان های تربیت شده از مشکلات نمیترسن بلکه از آنها مرکب می سازنند برای حرکت.
هر مشکلی در زندگی، مساله ای است که باید حلش کنی و اگر حلش کنی، یک قدم رشد کردی
مشکلات موضوعات ما هستن نه موانع ما
〰〰〰〰
اگر مشکلات موضوع کارِ ما هستند نه مانع کارِ ما پس هیچ وقت ما متوقف نمی شویم.
بله ما می تـــــوانیم!!
🔰 اگر بمانی و حرکت نکنی میگندی و میگندانی...
#رزق۱۶
📚 برشی از کتاب بشنو از نی
🌷همین یه حرف برای تغییر و تحول انسان کافی است...
📜 در مملکتی که...
✏️ براى بِرّ و خوبى به والدين برنامهريزى كنيم، كه چه زنده باشند و چه مرده، به يادشان باشيم و كارى كنيم و قدمى برايشان برداريم.
✏️ براى برادر و خواهر، بستگان و ذَوِالارحام، همسايهها، همشهرىها و... كه همه مبتلا هستند، قدمى برداريم. آنهايى كه مبتلا به هزار فساد و زنا و فحشاء و درگيرى هستند، چه كسى بايد برايشان كار كند و قدمى بردارد؟
✏️ اگر در مملكتى هستى كه تمامش تاريك است، اين نشان مىدهد كه تو يك كبريت هم روشن نكردهاى.
✏️ نبايد مسأله را توجيه كنيم و بگوييم ديگران اقدام نكردهاند، كه تو بايد فرض كنى، كسى جز تو در اين عالم نيست. بايد خود شروع كنى و هر مقدمهاى را كه مىخواهد، فراهم نمايى.
#رزق۱۷
📚 کتاب اخبات
💠 أمیرالمؤمنین علی علیهالسلام:
🔹اَقْبَحُ الصِّدقِ ثَناءُ الرَجُــلِ عَلى نَفْسِهِ
🔹 زشتترين راستگويى، تعريف انسان از خودش مىباشد.
#رزق۱۸
📚 غررالحكم، ج۲، ص۳۸۸، ح۲۹۴۲
✍خود را شبیه خوبان کنیم...
🔹إنْ لَم تَكُن حَليما فَتَحَلَّمْ ؛ فإنَّهُ قَلَّ مَن تَشبَّهَ بقَومٍ إلّا أوْشَكَ أنْ يكونَ مِنهُم
🔹اگر بردبار نيستى، وانمود كن كه بردبارى؛ زيرا كمتر كسى است كه خود را شبيه گروهى كند و بزودى يكى از آنان نشود.
▪️امام على عليه السلام
📚نهج البلاغه حکمت ۲۰۷
#رزق۱۹
🔰من هنوز براى اين دنيا، براى اين هفتاد سالم كارى نكردهام، برنامهريزى نكردهام، حتى موجودىِ خودم را ارزيابى نكردهام چه رسد به اين كه بخواهم براى دنياهاى ديگر، برنامه كه هيچ، امكاناتى، بودجهاى و وسائلى فراهم بكنم.
🔰در دعاى شعبانيه هم هست:
«فقد افنيت عمرى فى شرة السهو عنك و ابليت شبابى فى سكرة التباعد منك»؛ خدايا! من تمامى سرمايهام را با سهو، با فراموشى نابود كردهام. يادم رفته تا كجا مىخواهم بروم... واقعاً جوانىمان را كهنه كردهايم، كهنه كه هيچ، پير شديم...
🔰جوان مشكلش اين است كه تواناست و باكش نيست، اصلاً فكر نمىكند؛ يعنى حساب نمىكند كه نيروى اين چشم تمام مىشود، باطرى او آخرين لحظههايش را طى مىكند. با چشمش به هر چيزى نگاه مىكند. با گوشش هر چيزى را مىشنود. با دلش هر چيزى را جمع مىكند. به هر چيزى اجازه ورود به لحظههايش را مىدهد و باكش هم نيست، خيال مىكند چون به همانكه مىخواهد، مىتواند برسد، هميشه هم همينطور خواهد بود.
🔰دليل آن هم اين است كه يا توانمندىاش او را مغرور كرده و يا جهلش به دورىِ راه و به حجم مشكلات و اندازههاى عظيم موانع، او را مغرور كرده است!
#رزق۲۰
📚کتاب خط اننقال معارف
🔸 امام حسن عسکری علیهالسلام
✨أقلُّ النّاسِ راحةً الحَقودُ .
💭كم آسايش ترين مردم ، انسان كينه توز است .
📚 منتخب ميزان الحكمة» صفحه ۱۵۶
#رزق۲۱