📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت دهم
صبح جمعه پنجم آبان ماه سال 91 در خانه ما و اکثر خانههای بندر، با حال و هوای عید قربان، شور و نشاط دیگری بر پا بود. از نماز عید بازگشته و هر کسی مشغول کاری برای برگزاری جشنهای عید بود. عبدالله مقابل آینه روشویی ایستاده و محاسنش را اصلاح میکرد. من مردد در انتخاب رنگ چادر بندریام برای رفتن به خانه مادر بزرگ، بین چوب لباسیهای کمد همچنان میگشتم که قرار بود ابراهیم و محمد و همسرانشان برای نهار میهمان ما باشند تا بعدازظهر به اتفاق هم به خانه مادر بزرگ برویم.
مادر چند تراول پنجاه هزار تومانی میان صفحات قرآن قرار داد و رو به پدر خبر داد: «عبدالرحمن! همون قدری که گفتی برای بچهها لای قرآن گذاشتم.» پدر همچنانکه تکیه به پشتی، به اخبار جنایات تروریستها در سوریه توجه کرده و چشم از تلویزیون برنمیداشت، با تکان سر حرف مادر را تأیید کرد که مادر با نگاهی به ساعت دیواری اتاق، با نگرانی پدر را صدا زد: «عبدالرحمن! دیر شد! پس چرا حاج رسول گوسفند رو نیاورد؟ باید برسم تا ظهر برای بچهها غذا درست کنم.» پدر دستی به موهای کوتاهش کشید و گفت: «زنگ زده، تو راهه.» که پاسخ پدر با صدای زنگ همراه شد و خبر آمدن گوسفند قربانی را داد. پدر هنوز گوشش به اخبار بود و چارهای جز رفتن نداشت که از جا بلند شد و به حیاط رفت. عبدالله هم سیم ماشین اصلاح را به سرعت پیچید و به دنبال پدر روانه حیاط شد. از چند سال پیش که پدر و مادر مشرف به حج تمتع شده بودند، هر سال در عید قربان، قربانی کردن گوسفند، جزئی جدایی ناپذیر از رسومات این عید در خانه ما شده بود.
از آنجایی که به هیچ عنوان دل دیدن صحنه قربانی را نداشتم، حتی از پنجره هم نگاهی به حیاط نیانداختم. گوشت گوسفندِ قربانی شده، در حیاط تقسیم شد و عبدالله مشغول شستن حیاط بود که حاج رسول بهای گوسفند و دستمزدش را گرفت و رفت. با رفتن او، من و مادر برای بسته بندی گوشتهای نذری به حیاط رفتیم. امسال کار سختتر شده بود که بایستی با چادری که به سر داشتیم، گوشتها را بستهبندی میکردیم که مردی غریبه در طبقه بالای خانهمان حضور داشت. کله پاچه و دل و جگر و قلوه گوسفندِ قربانی، سهم خانواده خودمان برای نهار امروز بود که در چند سینی به یخچال منتقل شد.
سهم هر کدام از اقوام و همسایهها هم در بستهای قرار میگرفت و برچسب میخورد که در حیاط با صدای کوتاهی باز شد. همهی ما با دیدن آقای عادلی در چهارچوب در تعجب کردیم که تا آن لحظه خیال میکردیم در طبقه بالا حضور دارد. او هم از منظرهای که مقابلش بود، جا خورد و دستپاچه سلام و احوالپرسی کرد و عید را تبریک گفت و از آنجایی که احساس کرد مزاحم کار ماست، خواست به سرعت از کنارمان عبور کند که سؤال عبدالله او را سر جایش نگه داشت: «آقا مجید! ما فکر کردیم شما خونهاید، میخواستیم براتون گوشت بیاریم.» لبخندی زد و پاسخ داد: «یکی از همکارام دیشب براش مشکلی پیش اومده بود، مجبور شدم شیفت دیشب رو به جاش بمونم.» که مادر به آرامی خندید و گفت: «ما دیشب سرمون به کارای عید گرم بود، متوجه نشدیم شما نیومدید.» در جواب مادر تنها لبخندی زد و مادر با خوش زبانی ادامه داد: «پسرم! امروز نهار بچهها میان اینجا. شما هم که غریبه نیستید، تشریف بیارید!»
I #رمان_جان_شیعه_اهل_سنت
برای مشاهده قسمت های قبل روی👆# بزنید
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
برایعضویت و دسترسی به صوت تمام ادعیه ومناجاتهادر«ایتا»از👇واردشوید
🌍 https://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️پوشاندن زینت از #نامحرم_واجب است؟؟
🔹سرمه کشیدن،بند انداختن صورت ،استفاده از انگشتر و.... باید از نامحرم پوشانده شود؟🤔
💠 #استاد_وحیدپور
🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂
هدایت شده از ادعیه و مناجات صوتی 🎧 زیارت عاشورا دعای کمیل عهد توسل ندبه عرفه امین الله حدیث کسا آل یاسین امام زمان
زیارتامینالله۩علیفانی.mp3
2.97M
🕌 زیارت امین الله
🔊 با نوای علی فانی
لینک دسترسی به 📖 متن 👇
✅🔝 eitaa.com/ppt_doa/6861
حسوحال معنوی: ⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️عالی
64BitR📀3MB⏰Time=5:50
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
برای عضویت و دسترسی به صوت تمام ادعیه و مناجات ها در«ایتا»از این👇لینک وارد شوید
🌍 https://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
14مناجاتالمعتصمین۩الفتلاوی.mp3
2.12M
👌 فوق زیبا 💕 بسیار 💗دلنشین 💖
🤲 مناجات المعتصمین ( پناه جویان )
4️⃣1️⃣ چهاردهمین مناجات خمس عشر
💠 امام زین العابدین حضرت سجاد ﷺ
لینک دسترسی به 📖 متن مناجات👇
✅🔝 eitaa.com/ppt_doa/2760
🎙 با نوای احمد الفتلاوی
#مناجات_خمس_عشر
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان (عج)
64BitR📀2MB⏰Time=4:19
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
دلنشین ترین ادعیه و مناجات صوتی
👇
@ppt_doa
🍂🍂🍂🍂
#احکام_نمازشب
🍃باصدای بلند خواندن. #نمازشب
🍂مستحب است که نماز شب را بلند بخواند تا اگر از خانوادهاش کسی میخواهد برای به نماز شب برخیزد بیدار شود.
بدیهی است که استحباب بلند خواندن نماز شب در جایی است که امن از ریا و سُمعه باشد و اگر خدای ناخواسته خوف ریا و سُمعه در بلند خواندن باشد باید آهسته بخواند.
#ڪپےباذڪرصلواتــــــــــ📿
┄┅┅┅✯✯┅┅┅┄
💌 #ڪــلامشهـــید
🌹شهـــید حسن آبشناسان:
از فرزندانم میخواهم در کسب دانش و خدمت به اسلام کوشا باشید.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
شادی روحشان100شاخه گل صلوات و یک ایه الکرسی قرائت بفرمایید
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
# سلام مهـدیجـان...♥️
سوالیسادهدارمازحضورت!
منآیازندهاموقتظهورت؟
اگرکهآمدی،
منرفتهبودم،🌱
اسیرِسالومـاهوهفتهبودم
دعایمکندوبـارهجـانبگیرم،
بیایـمدررکابتـوبمیـرم.🥀
『#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفࢪَج』
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•
#ظــهور_نــزدیکہ_واینک_امتحانات_سخت_و_غربال_آخر_الزمان
🌹اَللّٰهُــمَّ عَجِّــلْ لِّوَلِیِــکَ الْفَــرَجـــ بِحَــقِّ حَضرَتِ زِیْنَـبِ کُبْــریٰ سَــلٰامُ الله عَلَیْهٰـــا🤲🍃
👇تقویم نجومی اسلامی دوشنبه👇
✴️دوشنبه 👈7 آذر / قوس1401
👈3 جمادی الاول 1444👈28 نوامبر 2022
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
📛تقارن نحسین ، با صدقه صبحگاهی نحوست را برطرف کنید
🌙⭐️ امور دینی و اسلامی
📛امروز روز خوبی برای امور زیر نیست:
📛مسافرت
📛ازدواج
📛و شرکت و دیدار روساء خوب نیست.
🚘سفر: مسافرت اصلا خوب نیست و در ضرورت همراه صدقه باشد.
🤕 مریض مراقبت بیشتری نیاز دارد.(منظوری مریضی است که امروز مریضیش شروع شود).
👶زایمان مناسب و نوزاد روزی دار خواهد شد.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج دلو و از نظر نجومی مناسب برای امور زیر است:
✳️کندن چاه و آبراه
✳️ختنه کودک
✳️و درختکاری نیک است.
✳️ شما میتوانید باجستجوی کلمه" تقویم همسران"در تلگرام و ایتا به ما بپیوندید و تقویم هر روز را دریافت نمایید.
📛ولی جابجایی ونقل و انتقال
📛و امور ازدواجی خوب نیست
👩❤️👨 مباشرت و مجامعت:
مباشرت امشب،برای سلامتی مفید و فرزند آن مهربان و دل رحم خواهد بود.ان شاءالله
💇♂ اصلاح سر و صورت:
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث طول عمر می شود
🔴 حجامت:
#خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، باعث ضعف مغز می شود
🔵ناخن گرفتن:
دوشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد.
👕دوخت و دوز لباس:
دوشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود.
✴️️ استخاره:
وقت #استخاره در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه.
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه #یا لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد.
💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_حسن_علیه_السلام و #امام_حسین_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
😴😴 تعبیر خواب:
تعبیر خوابی که شب " سه شنبه " دیده شود طبق ایه ی 4 سوره مبارکه " نساء" است.
و اتوا النساء صدقاتهن نحله....
و از معنای آن استفاده می شود که خواب بیننده یا ازدواج کند یا مال زیادی یا هدیه ای به او برسد ان شاءالله... و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
🌸زندگیتون مهدوی🌸
📚 منبع مطالب ما.
تقویم همسران:نوشته ی حبیب الله تقیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❓وسواس چیست؟
❓به چه کسانی وسواسی میگویند؟
❓راه درمان وسواس چیست؟
🔻قسمت اول
💠 استاد فلاح زاده
📎 #احکام_وسواس
📎 #درمان_وسواس
📎 #برای_ایران 📣 با تبلیغ کانال در ثواب نشر احکام شریک شوید❤️
─┅═༅𖣔💚𖣔༅═┅─.
صوت «زیارت آل یاسین».mp3
19.79M
✨امام زمان فرمودند
این طور به من سلام بدهید✨
🔷زیارت آل یاسین🌸
السلام علیک یا صاحب الزمان🍃
اللهم عجل لولیک الفرج
🌿🍃🌿🍃🌿
#آیههاینور
🌸🍃
🍃
بسم الله الرحمن الرحیم
وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ
وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِنْ
كَمَا أَحْسَنَ اللهُ إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ
فِی الْأَرْضِ إِنَّ اللهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ
و در آنچه خدا به تو داده ، سراى آخرت
را بجوى و سهم خود را از دنيا فراموش
مكن؛ و همانگونه كه خداوند به تو نيكى
كرده ( به مردم ) نيكى كن ؛ و در زمين
در پى فساد مباش كه خدا فسادگران
را دوست نمی دارد.
🌿 سوره قصص ، آیه ۷۷
🍃
🌸🍃
💠#تلاوت_روزانـہ یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ
📖#سوره_مبارڪه_یونس آیه 71 تا 78
📄#صفحـہ_217
༻🍃🌸🍃༺
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت یازدهم
به صورتش نگاه نمیکردم اما حجب و حیای عمیقی را در صدایش احساس میکردم که به آرامی جواب داد: «خیلی ممنونم، شما لطف دارید! مزاحم نمیشم.» که عبدالله پشت مادر را گرفت و گفت: «چرا تعارف میکنی؟ امروز جفت داداشای من میان، تو هم مثل داداشمی! بیا دور هم باشیم.» در پاسخ تعارف صمیمی عبدالله، به آرامی خندید و گفت: «تو رو خدا اینطوری نگو! خیلی لطف داری! ولی من ...» و عبدالله نگذاشت حرفش را ادامه دهد و با شیطنت گفت: «اتفاقاً همینجوری میگم که دیگه نتونی هیچی بگی! اگه کسی تعارف ما بندریها رو رَد کنه، بهمون بَر میخوره!»
در مقابل اصرار زیرکانه عبدالله تسلیم شد، دست به سینه گذاشت و با لبخندی نجیبانه پاسخ داد: «چَشم! خدمت میرسم!» و مادر تأکید کرد: «پس برای نهار منتظرتیم پسرم!» که سر به زیر انداخت و با گفتن «چشم! مزاحم میشم!» خیال مادر را راحت کرد و سپس پدر را مخاطب قرار داد: «حاج آقا کاری هست کمکتون کنم؟» پدر سری جنباند و گفت: «نه، کاری نیست.» و او با گفتن «با اجازه!» به سمت ساختمان رفت. سعی میکردم خودم را مشغول برچسب زدن به بستهها کنم تا نگاهم به نگاهش نیفتد، هرچند به خوبی احساس میکردم که او هم توجهی به من ندارد.
حوالی ساعت یازده ابراهیم و لعیا و ساجده آمدند و به چند دقیقه نکشید که محمد و عطیه هم از راه رسیدند. بوی کله پاچهای که در دیزی در حال پختن بود، فضای خانه را گرفته و سیخهای دل و جگر و قلوه منتظر کباب شدن بودند. دیس شیرینی و تُنگ شربت را با سلیقه روی میز چیده و داشتم بشقابها را پخش میکردم که کسی به در اتاق زد. عبدالله از کنار محمد بلند شد و با گفتن «آقا مجیده!» به سمت در رفت. چادر قهوهای رنگ مادر را از روی چوب لباسی برداشتم و به دستش دادم و خودم به اتاق رفتم. از قبل دو چادر برای خانه مادر بزرگ آماده کرده بودم که هنوز روی تختم، انتظار انتخاب سختگیرانهام را میکشیدند. یکی زیباتر با زمینه زرشکی و گلهای ریز مشکی و دیگری به رنگ نوک مدادی با رگههای ظریف سفید که به نظرم سنگینتر میآمد.
برای آخرین بار هر دو را با نگاهم بررسی کردم. میدانستم اگر چادر زرشکی را سر کنم، طنازی بیشتری دارد و یک لحظه در نظر گرفتن رضایت خدا کافی بود تا چادر سنگینتر را انتخاب کنم. چادری که زیبایی کمتری به صورتم میداد و برای ظاهر شدن در برابر دیدگان یک مرد جوان مناسبتر بود. صلابت این انتخاب و آرامش عجیبی که به دنبال آن در قلبم جاری شد، آنچنان عمیق و نورانی بود که احساس کردم در برابر نگاه پُر مِهر پروردگارم قرار گرفتهام و با همین حس بهشتی قدم به اتاق نشیمن گذاشتم و با لحنی لبریز حیا سلام کردم. به احترام من تمام قد بلند شد و پاسخ سلامم را با متانتی مردانه داد. با آمدن آقای عادلی، مسئولیت پذیرایی به عبدالله سپرده شده بود و من روی مبلی، کنار عطیه نشستم.
مادر با خوشرویی رو به میهمان تازه کرد و گفت: «حتماً سال پیش عید قربون پیش مادر و پدر خودتون بودید! خُب امسال هم ما رو قابل بدونید! شما هم مثل پسرم میمونی!» بیآنکه بخواهم نگاهم به صورتش افتاد و دیدم غرق احساس غریبی سر به زیر انداخت و با لبخندی که بر چهرهاش نقش بسته بود، پاسخ مادر را داد: «شما خیلی لطف دارید!» سپس سرش را بالا آورد و با شیرین زبانی ادامه داد: «قبل از اینکه بیام اینجا، خیلی از مهموننوازی مردم بندرعباس شنیده بودم، ولی حقیقتاً مهموننوازی شما مثال زدنیه!»
I #رمان_جان_شیعه_اهل_سنت
برای مشاهده قسمت های قبل روی👆# بزنید
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
برایعضویت و دسترسی به صوت تمام ادعیه ومناجاتهادر«ایتا»از👇واردشوید
🌍 https://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
15مناجاتالزاهدین۩الفتلاوی.mp3
1.48M
👌 فوق زیبا 💕 بسیار 💗دلنشین 💖
🤲 مناجات الزاهدین ( پارسایان )
5️⃣1️⃣ پانزدهمین مناجات خمس عشر
💠 امام زین العابدین حضرت سجاد ﷺ
لینک دسترسی به 📖 متن مناجات👇
✅🔝 eitaa.com/ppt_doa/2788
🎙 با نوای احمد الفتلاوی
#مناجات_خمس_عشر
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان (عج)
64BitR📀2MB⏰Time=2:59
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
دلنشین ترین ادعیه و مناجات صوتی
👇
@ppt_doa
30-استغفار 70 بندی امیرالمومنین (ع) مطیعی.mp3
1.31M
🤲استغفار هفتاد بندی امیرالمومنین (ع)
0⃣3️⃣🔰 متن و ترجمه بند سی 🔰
☀️ بسمِ اللَّهِ الرَّحمَنِ الرَّحِيم ☀️
❇️ اللَّهُمَّ وَ أَستَغفِرُکَ
🔶 خداوندا وازتو بخشش می جویم
❇️ لِکُلِّ ذَنبٍ مَالَیتُ فِیهِ عَلَى أَحَدٍ مِن خَلقِکَ
🔶 برای هرگناهی که درآن بضرر یکی از آفریده هایت ستم کردم
❇️ أَو أَسَأتُ بِسَبَبِهِ إِلَى أَحَدٍ مِن بَرِیَّتِکَ
🔶 یا بسبب آن به یکی ازخوبانت بدی کردم
❇️ أَو زَیَّنَتهُ لِی نَفسِی
🔶 یانفس اماره ام آنرا برایم زینت داد
❇️ أَو أَشِرتُ بِهِ إِلَى غَیرِی
🔶 یا به سبب آن بردیگری سرمستی کردم
❇️ أَو دَلَلتُ عَلَیهِ سِوَایَ
🔶 یا دیگری رابرآن گناه دلالت کردم
❇️ أَو أَصرَرتُ عَلَیهِ بِعَمدِی
🔶 یا عمدا برآن اصرار کردم
❇️ أَو أَقَمتُ عَلَیهِ بِجَهلِی
🔶 یا ازروی نادانی برآن پایدارماندم
❇️ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
🔶 پس درود فرست برمحمد وآل او
❇️ وَ اغفِرهُ لِی یَا خَیرَ الغَافِرِینَ
🔶 وآن گناه را برای من بیامرزای بهترین آمرزندگان
🎙 با نوای حاج میثم مطیعی
🕌 در امامزاده قاضی صابر (ع)
#استغفار_هفتاد_بندی_امیرالمومنین (ع)
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
برای عضویت و دسترسی به صوت تمام ادعیه و مناجات ها در«ایتا»از این👇لینک وارد شوید
🌍 https://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 امروز سالگرد شهادت دانشمند برجستهای است که حاج قاسم عزیز به او میگوید:«مثل من زیاده اگر شهید بشم جایگزین میشه، اما شما جایگزین نداری!»
کسی به دلایل امنیتی حتی یک روز هم از ایران خارج نشد و از مرز عراق، امام حسین (ع) رو زیارت میکرد.
💬 انشاالله زیارت کربلا قسمت بشه و نایب الزیاره شهید بزرگوار محسن فخری زاده باشیم.
🌷 شهید محسن #فخری_زاده 🌷
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
برای عضویت و دسترسی به صوت تمام ادعیه و مناجات ها در«ایتا»از این👇لینک وارد شوید
🌍 https://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7